کنفرانس صلح آناپولیس


حبیب پرزین

01.12.2007

کنفرانس صلح آناپولیس

کنفرانس صلح میان اسرائیل و فلسطین با شرکت نمایندگان 34 کشور و 6 نماینده از سازمان ملل، اتحادیه اروپا، جامعه کشورهای عربی و کنفرانس کشورهای اسلامی، در شهر آناپولیس از ایالت مریلند آمریکا برگزار شد. تا کنون ارزیابیهای متفاوتی از این کنفرانس شده است. مخالفین حتی قبل از کنفرانس شکست آنرا پیش بینی میکردند، و موافقان آنرا امیدوار کننده و آغاز جدیدی در روابط میان طرفهای درگیر در منطقه دانستند. قبل از کنفرانس مذاکرات فشردهای میان نمایندگان دولت اسرائیل و دولت منطقه خود گردان فلسطینی به ریاست محمود عباس انجام گرفته بود. کندولیزا رایس وزیر امور خارجه آمریکا در دو ماه گذشته پنج بار به منطقه سفر کرد و کوشید به هر دو طرف را برای رسیدن به یک توافقنامه کمک کند. اما برروی مسائل اصلی، اورشلیم، مرزهای دو کشور و بازگشت پناهندگان توافقی صورت نگرفت و مذاکره در مورد آنها به آینده موکول شد.
در مورد مسائل میان فلسطین و اسرائیل چهار بازیگر اصلی وجود دارد.1) احزاب راست اسرائیل در ائتلاف لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو، 2) دولت اسرائیل ایهود اولمرت رهبر حزب کادیما و متحدانش، 3) دولت خود مختار فلسطین با ریاست جمهوری محمود عباس، و 4) سازمانهای رادیکال فلسطینی مانند حماس و جهاد اسلامی. در کنار چهار بازیگر اصلی دو گروه فشار هم وجود دارد. یکی کشورهایی که در کنفرانس آناپولیس شرکت کردند. اینها به دو گروه افراطی چپ، حماس و جهاد اسلامی و راست اسرائیل برای پذیرش صلح فشار می آورند. و ایران و سوریه که از حماس و جهاد اسلامی حمایت میکنند. اگر بازیگران افراطی، راست اسرائیل و چپ فلسطینی وجود نداشتند دو جریان میانی در همین کنفرانس آناپولیس یا حتی قبل از آن میتوانستند به توافق نهایی دست پیدا کنند. بنا بر آنچه تا کنون گفته شده دولت اسرائیل حاضر است از 98 درصد مناطق اشغالی در جنگ سال 67 عقب نشینی کند. و برای دو درصد باقی مانده از مناطق دیگر زمین در اختیار فلسطینیها قرار دهد. کابینه اسرائیل یکبار برای اینکه اورشلیم شرقی پایتخت فلسطینیها باشد رای تمایل داده است. دولت اسرائیل میپذیرد تعدادی از پناهندگان فلسطینی بطور سمبولیک به اسرائیل برگردند. و بقیه به منطقه فلسطینی بروند. اینها شرایطی هستند که با کمی تعدیل برای دولت خود مختار هم قابل قبول است. اما احزاب راست اسرائیل این شرایط را نمیپذیرند. آنها اخیرا در پارلمان قطعنامهای را به تصویب رساندند که اورشلیم جزء جدایی ناپذیر خاک اسرائیل است. رهبر حزب شاس یکی از اعضا مهم ائتلاف حکومتی اسرائیل به ایهود اولمرت نخست وزیر این کشور پیام داد، اگر در آناپولیس برسر پس دادن اورشلیم شرقی توافق کنی پس از بازگشت به کشور دیگر نخست وزیر نخواهی بود. سازمان حماس هم وجود اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد. اسماعیل هنیه که هنوز خود را نخست وزیر مناطق خود گردان میداند، گفت هیچکس از طرف مردم فلسطین برای مذاکره نمایندگی ندارد، و کنفرانس را خیانت به مردم دانست. یکی دیگر از رهبران حماس گفت، این سرزمین از نهر تا بحر به فلسطینیها تعلق دارد. و اورشلیم تقسیم شدنی نیست و تمام آن، شرق و غرب پایتخت فلسطین است.
مناسبات میان بازیگران اصلی مسئله صلح فلسطین و اسرائیل شباهت زیادی به وضعیتی موسوم به چهار بازیگر (four players game) دارد، که معمولا در گذار به دموکراسی پیش میآید. نمونههای موفق آن آفریقای جنوبی و اسپانیا هستند. در این وضعیت بازیگران افراطی 1 و 4 یکدیگر را به رسمیت نمیشناسند و حاضر به مذاکره با یکدیگر نیستند. اما با گروههای کناری خود 2 و 3 روابط نرمالی دارند. طرف اصلی مذاکرات 2 و3 هستند. اما آنها نمی توانند بدون جلب موافقت گروههای افراطی کنار خود، به توافقی برسند. قطبهای افراطی 1 و4 از دور یکدیگر را زیر نظر دارند، تنها زمانی مواضع افراطی خود را تعدیل میکنند که چنین آمادگی را در قطب مقابل هم ببینند. عامل کناری که در مورد آفریقای جنوبی فشار بینالمللی و تظاهرات مردمی بود که بتدریج نیروهای افراطی را وادار به سازش کرد. و در ماراتونی از مذاکرات، موفقیتها و شکستهای مرحلهای بالاخره همه جوانب به یک توافق دست پیدا کردند.
تفاوت میان فلسطین و وضعیت کلاسیک بازی چهار نفره در این است که میان حماس و حکومت خود گردان، محمود عباس، رابطه نرمالی وجود ندارد. این دوگروه یکدیگر را به رسمیت نمیشناسند، بنابراین مذاکره سازندهای میان آنان نمیتواند صورت بگیرد. تا زمانیکه حماس سه شرط اتحادیه اروپا یعنی دست برداشتن از فعالیت مسلحانه، برسمیت شناختن وجود دو کشور فلسطینی و اسرائیلی و پذیرش تمام توافقهای قبلی میان فلسطین و اسرائیل، را برآورده نکند جناح راست اسرائیل هم مواضع خودش را تغییر نخواهد داد. اخیرا حماس از نوار غزه موشکهایی با برد بیست کیلومتر به سوی شهرهای اسرائیلی شلیک میکند. در گذشته این موشکها فقط چهار کیلومتر برد داشتند. و نمی توانستند به مناطق پر جمعیت اسرائیلی برسند. اما اکنون موشکهای جدید با وجود اینکه هنوز توان هدف گیری دقیق را ندارند، به مناطق پر جمعیت میرسند. پرتاب این موشکها شرایط جدیدی بوجود آورده . دولت اسرائیل تا کنون به امید کنفرانس صلح آناپولیس از حمله و یا اشغال دوباره نوار غزه خودداری کرده است. اما در صورت تداوم پرتاب این موشکها با فشار جناح راست و اعتراضهای مردم احتمالا مجبور به اینکار خواهد شد. و با هرگونه حمله اسرائیل به نوار غره، تمام تلاشها برای صلح نقش برآب خواهند شد.
کنفرانس صلح آناپولیس بیش از هرچیز نشاندهنده خواست کشورهای پیشرفته و معتدل منطقه برای پذیرش دو کشور فلسطین و اسرائیل در کنار یکدیگر بود. و نشاندهنده عزم آنها برای فشار آوردن به جناحهای افراطی فلسطینی و اسرائیلی است. بخصوص شرکت 15 کشور عربی و کشورهای اسلامی غیر عرب مانند ترکیه، پاکستان، اندونزی، مالزی و سنگال به معنی خواست آنها برای برسمیت شناختن کشور اسرائیل پس از صلح میباشد.
ایهود اولمرت پس از بازگشت از آناپولیس خطاب به احزاب راست اسرائیل گفت. اگر ما راه حل دو کشور فلسطین و اسرائیل را نپذیریم کشور اسرائیل از میان خواهد رفت. او گفت دو حالت بیشتر وجود ندارد، اگر ما کشوری دمکراتیک باقی بمانیم جمعیت عربها روزی از ما زیادتر خواهد شد و ما حکومت را از دست خواهیم داد. برای جلوگیری از اینکار باید حق رای را از عربها سلب کرد، که در آن صورت ما به کشوری نژاد پرست مانند آفریقای جنوبی سابق مبدل خواهیم شد. و جامعه جهانی و یهودیان آمریکا از چنین دولتی حمایت نخواهند کرد. و بدون حمایت آنها ما نمی توانیم باقی بمانیم.
کنفرانس آناپولیس برخلاف آنچه حزبالله لبنان، حماس و جهاد اسلامی تبلیغ میکردند مقدمهای برای حمله به ایران نبود. اما خواست کشورهای شرکت کننده برای منزوی کردن ایران را نشان میداد. آیتالله خامنهای در دو سخنرانی متفاوت از همه کشورهای عربی خواست تا در این کنفرانس شرکت نکنند. سران جمهوری اسلامی از شرکت نکردن سوریه مطمئن بودند آنها امید داشتند که عربستان سعودی هم در کنفرانس شرکت نکند. عربستان قبلا اعلام کرده بود که اگر کنفرانس محدودیت زمانی برای انعقاد پیمان صلح معین نکند، در آن شرکت نخواهند کرد. و پس از اطمینان از وجود این محدودیت زمانی تا پایان سال 2008 در کنفرانس شرکت کرد. شرکت سوریه در کنفرانس، که با تشویق رهبران مصر، اردن و عربستان انجام گرفت، سران جمهوری اسلامی را غافلگیر کرد. حسین شریعتمداری سردبیر کیهان در مصاحبهای با روزنامه الشرق الاوسط گفت ما نمیدانیم چه شده، آنها قرار نبود شرکت کنند. و لباس شخصیها درجلوی سفارت اردن دست به تظاهرات زدند. احتمالا به این علت که ملک عبدالله دولت سوریه را به شرکت در کنفرانس ترغیب کرده است.
تشویق سوریه برای شرکت در مذاکرات صلح با اسرائیل همراه با فشار به اسرائیل برای پس دادن بلندیهای جولان، از چند سال قبل در برنامه کشورهای غربی بخصوص اتحادیه اروپا بوده است. سوریه حلقه رابط میان دولت ایران و نیروهای رادیکال منطقه مانند حزبالله لبنان، حماس و جهاد اسلامی است. جدا کردن سوریه از ایران، رابطه آن با این نیروها را هم دچار مشکل میسازد. اهود باراک نخست وزیر سابق اسرائیل، و وزیر دفاع کنونی این کشور، از طرفداران نزدیک شدن به سوریه است. او قبل از کنفرانس آناپولیس، در اقدامی بیسابقه بدون اطلاع دادن به دولت بطور مستقیم مذاکره با سوریه را آغاز کرد. اینکار او بعدا مورد اعتراض شدید دولت ایهود اولمرت قرار گرفت. دولت روسیه هم طرحی برای صلح میان سوریه و اسرائیل ارائه کرده است. و قرار است برای پیش بردن این طرح کنفرانسی در مسکو برگزار شود. دولت اسرائیل اعلام کرده، حاضر است بلندیهای جولان را به سوریه پس بدهد، به شرط اینکه دولت سوریه به روابط ویژهاش با ایران پایان بدهد و از حمایت حزبالله لبنان، حماس و سایر گروههای رادیکال فلسطینی دست بردارد. اما دولت سوریه به دشمنی با اسرائیل بیش از بلندیهای جولان احتیاج دارد. سوریه کشوری است با اقتصاد دولتی عقب مانده، که در چهل سال گذشته هیچ تغییر مهمی در آن ایجاد نشده است. خانواده اسد تنها به کمک دشمن خارجی و با بهانه شرایط استثنایی توانسته با سرکوب مردم به حکومتش ادامه دهد. در دو دهه اخیر باجگیری از دولت ایران هم برایش منبع درآمد با ارزشی بوده است. برای تغییر رویه این حکومت، کشورهای غربی باید مشوقهای ارزندهتری ارائه کنند.
اگر مهار نیروهای رادیکال منطقه از طریق جلب همکاری سوریه عملی نشود. جمهوری اسلامی بعنوان عامل اصلی نا آرامی در منطقه بیش از گذشته زیر ضرب میرود. سیاست خارجی ایران چه در زمینه اتمی و چه در زمینه تلاش برای نابودی اسرائیل، بر شاخه نشستن و بن بریدن است. موفقیتاش با نابودیاش همراه خواهد بود.

حبیب پرزین
1 دسامبر2007