همايش چهارم: گزارش بحث سياست خارجی جمهوری اسلامی


دويچه وله-داوود خدابخش/بهرام محبی

Oct. 24, 2009

سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
بحثی در چهارمین همایش اتحاد جمهوریخواهان ایران

:بحث درباره سیاست خارجی جمهوری اسلامی
- جمشید اسدی، حسن شریعتمداری، مهران بیاتی، فاطمه حقیقت‌جو، فرهنگ قاسمی

همایش جمهوریخواهان با حضور حدود ۳۰۰ نفر از فعالان سیاسی، جنبش سبز و اصلاح‌طلب و نمایندگان رسانه‌ها روز جمعه ۲۳ اکتبر کار خود را آغاز کرد. نخستین جلسه‌ی بحث به موضوع سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اختصاص داشت.

نخستین روز این همایش به سه پَنِل اختصاص داشت که تلاش شده بود اکثر شرکت‌کنندگان در این پنل‌ها میهمانانی خارج از دایره‌ی اتحاد جمهوریخواهان باشند. پنل نخست به موضوع سیاست خارجی جمهوری اسلامی و مذاکرات اتمی اختصاص داشت. پنل دوم به موضوع جوانان و خواسته‌ها و نقش آنها در جنبش اعتراضی سبز می‌پرداخت که شرکت‌کنندگان در آن میزگرد همگی از جوانان فعال در جنبش سبز بودند. پنل سوم نیز "جمهوریخواهی، جنبش سبز و آینده‌ی جمهوری اسلامی" نام داشت.

شرکت‌کنندگان در نخستین پَنِل همایش جمهوریخواهان عبارت بودند از خانم فاطمه‌ی حقیقت‌جو و آقایان حسن شریعتمداری، جمشید اسدی و فرهنگ قاسمی. گرداننده‌ی میزگرد مهران براتی بود.

پرسش این بود که خطوط عمده‌ی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران کدام‌هاست و اصولا اگر چنین خطوطی وجود دارد، بر اساس کدام معیارها تعیین می‌شوند؟

از نظر جمشید اسدی، دادوستد تجاری و فرامرزی خود یکی از معیارهای عمده ‌در روابط بین‌المللی است. وی گفت که گسترش دادوستد به معنای برقراری روابط صلح‌آمیز و متعادل با جهان است و این همان فرصتی بوده که جمهوری اسلامی طی ۳۰ سال گذشته از دست داده و در این زمینه موفق نبوده است. وی برای مثال وضعیت کنونی کشورهای عربی حوزه‌ی خلیج فارس یا کره‌ی جنوبی را با موقعیت ۳۰ سال پیش آنها مقایسه کرد و پیشرفت‌های اقتصادی این کشورها طی سه دهه‌ی گذشته را مدیون بازار آزاد اقتصادی و دادوستد با جهان دانست.

رویکرد ایدئولوژیک در سیاست خارجی جمهوری اسلامی

حسن شریعتمداری اظهار داشت که جمهوری اسلامی برآمده از یک نظام ایدئولوژیک است که از فردای انقلاب جهان را به دو قطب دارالکفر و دارالاسلام تقسیم کرد. البته در همان دارالاسلام نیز ایران شیعی ویژگی خود را حفظ کرد و منزوی بود. شریعتمداری افزود که جمهوری اسلامی از این دیدگاه دوقطبی تصویری از دشمنان برای خود ساخت که در کانون آن آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمنان جهانی و منطقه‌ای قرار داشتند. از این رو برای مقابله با آن به نظامی‌گری روی آورد. شریعتمداری این نظر را رد کرد که تجارت آزاد یگانه معیار سیاست خارجی می‌تواند باشد، بلکه در جمهوری اسلامی، بازار آزاد تابعی بوده است از این نگاه ایدئولوژیک.

از نظر فاطمه حقیقت‌جو نیز سیاست خارجی جمهوری اسلامی در همان آغاز انقلاب با صدور انقلاب و شعار "نه شرقی، نه غربی" بر مبنای ایدئولوژیک قرار گرفت. جنگ ایران و عراق عامل مهمی بود که ایران پس از این جنگ به سوی یک سیاست هسته‌ای گرایش پیدا کند تا به قدرت منطقه‌ای خود تحکیم بخشد. از نظر خانم حقیقت‌جو، جمهوری اسلامی با به کار بستن یک ادبیات خاص می‌‌کوشیده تا نظر مساعد کشورهای منطقه را نیز جلب کند که قدرت‌گیری ایران به عنوان یک کشور اسلامی به سود کل جهان اسلام است. وی افزود که به طور کلی سیاست خارجی ایران در جهت منافع ملی ایران نبوده است.

از نگاه فرهنگ قاسمی صدور ایدئولوژی در قالب دفاع از فلسطین و حماس و حزب‌الله، و حراج درآمدهای حاصل از نفت ایران در جهت خفقان سیاسی در داخل و هزینه کردن آن برای متحدان جمهوری اسلامی در منطقه و سطح جهان بدان معناست که این سیاست در جهت منافع ملی ایران نبوده است. وی افزود که سیاست اتمی جمهوری اسلامی فقط برای خود نیست، بلکه می‌خواهد یک رشته از مناسبات در سطح منطقه و جهان را به هم بزند. از نظر قاسمی، جمهوری اسلامی خطوط معینی در سیاست خارجی خود دنبال نمی‌کند.

دو رویکرد در سیاست خارجی جمهوری اسلامی

مهران براتی به نقل از حسن روحانی، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی ایران گفت که در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ خورشیدی در شورایعالی ملی همواره دو رویکرد در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، با هدف تحکیم قدرت ایران در منطقه مطرح بوده‌اند. یک رویکرد می‌خواسته تحکیم قدرت ایران در منطقه با ابزار قدرت و تکیه بر عنصر ایدئولوژیک تحقق پذیرد و رویکرد دوم معتقد بوده است که با توسعه‌ی اقتصادی و اجتماعی می‌توان در منطقه در جایگاه برتر قرار گرفت و به تحکیم خود پرداخت.

فاطمه حقیقت‌جو گفت که در دهه‌های مختلف دیپلماسی ایران گاه به نفع این یا آن رویکرد چرخیده است، ولی دو جناح همواره وجوه اشتراکی نیز داشته‌اند، مانند حمایت از حزب‌الله و حماس.

این نماینده‌ی پیشین مجلس با اشاره به سیاست‌های جمهوری اسلامی گفت که نمی‌توان از عدالت در جهان سخن گفت، ولی در داخل به سرکوب مردم خود دست زد. وی افزود که در سیاست خارجی نمی‌توان تنها با معیارهای ایدئولوژیک عمل کرد و باید پراگماتیک هم بود. این گونه نیست که جمهوری اسلامی به دلایل ایدئولوژیک به سرکوب مسلمانان در سراسر جهان واکنش نشان می‌دهد. برای مثال جمهوری اسلامی در برابر سرکوب مسلمانان در چچن یا در چین سکوت اختیار کرد، زیرا به دلایل پراگماتیستی به حمایت بین‌المللی روسیه و چین نیازمند است. از حماس حمایت می‌کند، هرچند که این یک سازمان سنی‌مذهب است. ولی جمهوری اسلامی هزینه‌هایی را هم باید بپردازد، مثلا پایین آمدن سهم ایران در دریای خزر و مشکلات عدیده‌ی آن.

اسدی گفت که در ایران جناح‌های مختلفی وجود دارد که یکی از آنها خواستار باز کردن درهای کشور به روی جهان است و معتقد است که باید با جامعه‌ی جهانی وارد یک رابطه‌ی متعادل شد. منظور جمشید اسدی تکنوکرات‌های حول هاشمی رفسنجانی بودند. وی افزود که از سوی دیگر تندروها شعارهایی مانند نابودی اسرائیل را سر می‌دهند که هزینه‌ی آن را مردم باید بپردازند. اسدی گفت که به طور کلی یک توازن قدرت هم‌اکنون در جمهوری اسلامی عمل می‌کند که وزنه‌اش به سود تندروها گرایش یافته است.

از نظر حسن شریعتمداری، هاشمی رفسنجانی خود یکی از بانیان وضعیت حاکم بر سپاه پاسداران بوده است. قدرت‌گیری اقتصادی و انحصاری سپاه به دوران رفسنجانی بازمی‌گردد و در نماز جمعه‌ها هیچ‌گاه شعار "مرگ بر آمریکا" قطع نمی‌شده است. وی گفت که رهبر جمهوری اسلامی در سخنان خود مدام از دشمن صحبت می‌کند و این نشان می‌دهد که تصویر دشمن در جمهوری اسلامی تا چه اندازه اهمیت دارد. وی ابراز امیدواری کرد که با مذاکرات اتمی با غرب که از قرار معلوم به توافق‌هایی هم رسیده‌اند، بتواند به زدودن این تصویر از دشمن بینجامد. از نظر شریعتمداری تا هنگامی که این تصویر از دشمن نه تنها در هیأت حاکمه، بلکه حتا در میان مردم از میان نرود، این وضعیت به حال خود باقی خواهد ماند.

امید و ناامیدی نسبت به مذاکرات اتمی

حقیقت‌جو گفت که پیشرفت در مذاکرات را برآیند جنبش داخل کشور می‌داند. جمهوری اسلامی سیاست سرکوب در داخل و تنش‌زدایی در خارج را در پیش گرفته است. از نظر حقیقت‌جو، حکومت می‌کوشد با تن دادن به مذاکرات اتمی، افکار عمومی جهان را از موضوع جنبش اعتراضی به بحث هسته‌ای بکشاند و منحرف کند. از سوی دیگر همکاری‌های تاکتیکی با غرب باعث خواهد شد که تحریم‌های گسترده‌ی آتی علیه ایران عملی نشوند. حقیقت‌جو اظهار داشت که هر چند گفته می‌شود که این مذاکرات حالت برد ـ برد داشته است، ولی از نظر او بیشتر به نفع ایران تمام شده است. هرچند که ایران نیز مجبور بوده است از موضع اولیه‌ی خود در مورد غنی‌سازی هسته‌ای در ایران چشم بپوشد.

از نظر فرهنگ قاسمی، توافق اتمی میان ایران و غرب عمر طولانی نخواهد داشت و جمهوری اسلامی از هدف خود برای دستیابی به سلاح هسته‌ای عقب‌نشینی نخواهد کرد. وی افزود که این توافق صرفا برای برقراری یک آرامش نسبی در سطح بین‌المللی است.

از نظر حسن شریعتمداری، رهبری جمهوری اسلامی تصمیم برای مذاکرات اتمی را حتا پیش از انتخابات ریاست جمهوری گرفته بوده است. به ویژه که چین و روسیه نیز بر این امر تأکید داشته‌اند. وی گفت که تصور آقای خامنه‌ای بر این بوده که با حضور احمدی‌نژاد و تیم همکاران سپاهی او در دولت بهتر قادر خواهد بود با روش خود با غرب وارد مذاکره شود، در حالی که این امر با اصلاح‌طلبان امکان‌پذیر نمی‌بوده است. وی گفت، مذاکراتی که هم‌اکنون در جریان است، مثبت است و می‌تواند به زدودن تصویر دشمن در میان همین حاکمیت محافظه‌کار کمک کند. از سوی دیگر حاکمیت مجبور خواهد بود این نزدیکی خود به غرب را به مردم توضیح دهد.

آیا ایران در پی عادی‌سازی روابط با غرب است؟

در پی این بحث، شرکت‌کنندگان نیز فرصت یافتند تا نظر بدهند.

بابک امیرخسروی در موافقت با نظر حسن شریعتمداری صحبت کرد و گفت که با نظر خانم حقیقت‌جو مخالف است که این مذاکرات تاکتیکی است و پس از مدتی وضعیت به حالت اولیه‌ی خود بازمی‌گردد. امیرخسروی گفت که تحریم‌ها نقش مهمی در ایران داشته و اقتصاد ایران را فلج کرده است. از نظر وی، حتا سپاه پاسداران علاقمند به مناسبات اقتصادی گسترده با غرب است و این آغاز مذاکرات دارای دینامیسمی است که کار خود را خواهد کرد و این چرخ را دیگر را نمی‌توان به عقب بازگرداند.

از نظر امیرخسروی این مذاکرات تا عادی‌سازی مناسبات با آمریکا پیش خواهد رفت و مهم این نیست که احمدی‌نژاد این کار را بکند یا یک دولت اصلاح‌طلب، زیرا که دولت‌ها می‌آیند و می‌روند. وی افزود که منافع ملی ایران ایجاب می‌‌کند که ما با جامعه‌ی جهانی وارد یک رابطه‌ی متعادل و عادی شویم.

کاظم کردوانی اظهار داشت که ایران به معنای متعارف کلمه سیاست خارجی ندارد. شاید در دوره‌ی رفسنجانی یک دیپلماسی مدونی وجود داشت، ولی به طور کلی سیاست جمهوری اسلامی بر مبنای حفظ بقا قرار دارد، در حالی که سیاست خارجی باید بر پایه‌ی توسعه‌ی اقتصادی و در چارچوب منافع ملی تنظیم شود.

حماد شیبانی گفت که پایان بحران کنونی در ایران زمانی تحقق می‌پذیرد که یک جمهوری دمکراتیک و ملی در ایران برقرار گردد.

از نظر فریدون احمدی، این برداشت که ایران با مذاکرات اتمی به صحنه‌ی جهانی پای گذارده و سهم خود را می‌خواهد، دور از واقعیت است. وی گفت که با نظر کاظم کردوانی موافق است که جمهوری اسلامی در حالت تدافعی به سر می‌برد و در ضعیف‌ترین موقعیت خود قرار دارد.

از نظر فرهاد فرجاد، جمهوری اسلامی در سیاست خارجی خود آن خصلت اولیه‌ی ایدئولوژیک را ندارد و امروز بسیار پراگماتیک عمل می‌کند. از نظر وی، این گونه نیست که حکومت‌های ایدئولوژیک تا آخر عمر سیاسی‌شان در رابطه با جهان خارج همواره رویکردی ایدئولوژیک داشته باشند. وی به عنوان مثال از چین و هند نام برد.

بهروز بیات گفت که مسئله‌ی جمهوری اسلامی این بوده که با دست پر، یعنی با قابلیت دستیابی به جنگ‌افزار هسته‌ای بتواند با غرب وارد مذاکره شود. وی گفت که امروز شروع مذاکرات بر روی موضوعی است که پیش از این دعوایی بر سر آن نبوده است و حال بر سر آن توافقی صورت گرفته. در واقع طرفین برای شروع مذاکرات آن بخشی را انتخاب کرده‌اند که می‌توانستند راحت‌تر بر روی آن توافق کنند.

ملیحه محمدی گفت همه‌ی انقلاب‌ها ایدئولوژیک بوده‌اند و جمهوری اسلامی نیز یک پدیده‌ی خاص ایدئولوژیک خود است، ولی امروز همه‌ی مسائل را نباید ایدئولوژیک خواند. وی گفت که او نیز معتقد است که تابوی دشمن باید در جمهوری اسلامی شکسته شود و بنابراین مذاکرات اتمی بسیار مثبت است.

از نظر رضا فانی یزدی، این نادرست است که جمهوری اسلامی به دلیل رویکرد ایدئولوژیک تمایلی به مناسبات اقتصادی ندارد یا اینکه امکان آن را ندارد. جمهوری اسلامی در ۳۰ سال گذشته این تلاش را همواره داشته، ولی می‌خواسته همواره شرایط را خودش تعیین کند. این رویکرد در دوره‌های مختلف متفاوت بوده است. طرف آمریکا هم در موارد متعددی دست رد به سینه‌ی ایران زده است. ولی جمهوری اسلامی می‌خواهد با حضور قدرتمند خود در منطقه، آمریکا را از صحنه دور کرده و خود جای آن را در منطقه پر کند. این سیاست را گاه از طریق محافل بین‌المللی و گاه از طریق گروه‌های فشاری مانند حزب‌الله و حماس دنبال می‌کند تا امتیازات بیشتری به دست آورد.

در پایان این پنل اعلام شد که بیش از ۱۳۰ کاربر از طریق اتاق اینترنتی پالتاک بحث‌ها را پی می‌گرفتند و نظرات و پرسش‌های خود را مطرح می‌کردند.

داود خدابخش

تحریریه: بهرام محیی