چند پیام به همآیش چهارم


گروه ها و سازمان های سياسی

Oct. 27, 2009

پيام هيئت سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران(اکثريت)
به چهارمين همايش اتحاد جمهوريخواهان ايران

دوستان و همرزمان گرامی!
برگزاری چهارمين همآيش اتحاد جمهوريخواهان ايران را به شما و همه فعالانی که در راه اتحاد فراگير جمهوريخواهان برای استقرار دمکراسی در ايران می کوشند، شادباش می گوئيم. ما برای همآيش شما در تامين اهدافی که پيش رو داريد، موفقيت آرزو می کنيم و اميدواريم اين همآيش با اتخاذ تصميم هایی سازنده، نقش برجسته ای در تقويت هرچه بيشتر روحيه همگرايی و اتحاد ميان احزاب و سازمان های سياسی اپوزيسيون کشور ايفا کند.
همگرايی و همکاری احزاب، نهادهای سياسی و سازمان هايی که برای رعايت حقوق بشر، حقوق شهروندان و استقرار دمکراسی در کشور مبارزه می کنند، نياز مبرم جنبش سبز آزاديخواهانه مردم ايران است. عليرغم شکل گيری يک جنبش اعتراضی عظيم و تاريخی در کشور و شرکت نيروهای چپ، دمکرات، آزاديخواه و اصلاح طلبان باورمند به حقوق شهروندی در اين جنبش، تا کنون در مناسبات احزاب و سازمان های سياسی متعلق به اين نيروها تغيير و تحولی متناسب با نياز و روند رو به رشد جنبش انجام نگرفته است. اين در حالی است که رفتار جمعی و يکپارچه هموطنان ما در جريان جنبش اعتراضی که تجلی ارزنده ای از روحيه همگرايی و اتحاد عمل می باشد، زمينه های عينی و اجتماعی زنده و پرنشاطی را برای همکاری و اتحاد عمل مشترک بين تشکل های سياسی جمهوريخواهان دموکرات فراهم آورده است.
ميليون ها تن از هموطنان ما بعد از کودتای انتخاباتی به خيابان ها ريختند و با شعار "ما همه باهم هستيم" برابر ماشين سرکوب کودتاچيان ايستادند وبا مقاومت يکپارچه خود سيمای ديگری از ايران را در جهان به نمايش گذاشتند. آنان همه يک رنگ و يک نظر نيستند. رنگارنگی خصلت بارز اين جنبش است، اما چون مردم برای حاکميت رای شان مبارزه می کنند و می خواهند مناسبات حاکم را تغيير دهند، در دشوارترين شرايط سياسی با خيزش تاريخی خود نشان دادند که عليرغم تفاوت در پيشينه اجتماعی، تنوع نظر، تفاوت نسل، تفاوت مذهبی، قومی و جنسيتی می‏توان در برابر دشمنان آزادی يکپارچه ظاهر شد.
حرکت تاريخی مردم نه تنها می‏تواند، راهنمای عمل ما برای همگرايی باشد، بلکه از شعارها و خواسته هايی که دراين جنبش مطرح هستند، می توان پلاتفرم همگرايی و همکاری احزاب و سازمان ها را استخراج کرد و مشترکا با تمرکز نيرو روی مطالبات عمده در جهت تداوم و تعميق جنبش کوشيد. درميان شعارهايی که در تظاهرات مردم طرح شده اند، به نظر ما انتخابات آزاد شعار خصلت نمای جنبش است. انتخابات آزاد بازتاب خصلت مسالمت آميز حرکت مردم و تامين شرايط برای تحقق حاکميت رای مردم است. نزديکی و دوری به اين شعار سرنوشت همکاری نيروهای جنبش را در آينده رقم خواهد زد. بدون ترديد در شرايط کنونی همکاری و تقويت اعتماد ميان نيروهای دمکرات و سکولار که برای تحقق جمهوری دمکراتيک و سکولار مبارزه می‏کنند با اصلاح طلبان دينمدار، نقش مهمی در تداوم و رشد طبيعی جنبش اعتراضی دارد. هر دو نيرو در اين جنبش حضور دارند و تازمانی که خواسته هايشان همپوشی دارد و اصلاح طلبان در دفاع از جمهوريت پيگيرانه عمل می‏کنند، جنبش آزاديخواهی مردم از اين همکاری و تداوم آن بهره مند می‏شود. با چنين برداشتی ازشعارها و آرايش سياسی درون جنبش ، جمهوريخواهان دمکرات و سکولار می توانند به سهم خود چشم انداز روشنی از مبارزه‏ای که برای حاکميت رای مردم جريان دارد، ترسيم کنند، با ساير نيروها وارد اتحاد عمل شوند و گفتمان جمهوری خواهی را در جامعه تقويت کنند.

دوستان گرامی!
برگزاری همايش چهارم اتحاد جمهوريخواهان را در اين لحظات تاريخی که مردم ايران در مبارزه عليه استبداد سپری می کنند، ما اتفاق نيک می‏دانيم و برای تان صميمانه موفقيت آرزو می‏کنيم.

هيئت سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران(اکثريت)
پنج‌شنبه ٣۰ مهر ۱٣٨٨ - ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹

پیام شورای عالی جبهه ملی ایران-اروپا
به چهارمین همایش اتحاد جمهوری خواهان ایران

هممیهنان گرامی،
برگزاری چهارمین همایش اتحاد جمهوری خواهان ایران را به شما شادباش میگوییم واز صمیم قلب موفقیت همایش شما را آرزو میکنیم.
دوستان، همایش شما در شرایطی برگزار میشود که جنبش آزادی – و دموکراسی خواهی سبز ِملت ایران مرحله بسیار خطیر و نگران کننده ای را سپری میکند. در این وضع حساس بار مسئولیت اتخاذ سیاست و تصمیمات درست، نه تنها بر همایش شما که بر دوش همه تشکلهای سیاسی دموکرات ایرانی سنگینی میکند، بویژه که بخشهای رنگارنگ جنبش سبز همواره در حال تغییر و تحول میباشند و هربار که به خیابان می آیند خواستهای خود را دقیقتر بیان میکنند.
هموطنان، ما معتقدیم که تشکلهای سکولار و دمکرات گذشته از اینکه از حقوق شهروندی جنبش سبز در مجموع حمایت میکنند، باید با تکیه بر هویت خود، سویه سکولاریستی و دموکراتیک جنبش را هم برجسته نمایند. آیا باید طرح "حکومت فرادینی" بعنوان چشمانداز جنبش سبز فقط به نظریه پردازان گذشته جمهوری اسلامی واگذار شود؟ برای ما مهم بود و هنوز هم اهمیت دارد که ارگانهای رسمی این جنبش از زندانیان سیاسی سکولار مانند اعضای زندانی جبهه ملی ایران نیز دستکم نام ببرند. پیمان عارف و کورش زعیم در میان دستگیر شدگان روزهای نخست کودتا بودند. پیمان عارف اولین زندانی بود که از زندان اوین به بیمارستان منتقل شد. او هنوز هم زندانیست. ممنوع الملاقات است و مرتب اتهامات جدیدی به وی تفهیم میشود. آیا حدود و حیطه انساندوستی و دفاع از حقوق شهروندی، تنها تا نیروهای ملی- مذهبی میرسد؟ دوستان نباید همانطور که تجربه تلخ پیروی از اصلاح طلبان حکومتی می آموزد، از دنباله روی دیگری پرهیز کرد؟ چگونه میتوان با ولایت فقیه از در آشتی درآمد؟
ما فکر میکنیم که حمایت از بیانیه 9 ماده ای آقای موسوی بسیار نیک است ولی کافی نیست. ما برآنیم که باید برای احقاق حاکمیت ملت خواست انتحابات آزاد با پیش شرطها و معیارهای حقوقی بین المللی را همواره در نظر گرفته و مطرح نماییم. این خواست میتواند راستای حرکت جنبش سبز را نشان گیرد و سنجش و تعیین شعارهای راهبردی و مرحله ای آنرا آسان تر نماید.
دوستان، تردیدی نیست که در دنیای دیجیتال امروز، کوشش تلاشگران دموکرات برونمرزی در پشتیبانی از حقوق شهروندی و دمکراتیک جنبش ضد استبدادی درون ایران تاثیر ناچیزی ندارد. بویژه دفاع از حقوق انسانی زندانیان سیاسی، زنان و نوجوانان محکوم بمرگ در ایران و جلوگیری از دیگر فجایع و کشتار از وظایف مهم ما میباشد. ما یقین داریم که در این راه همکاری و همیاری سازمانهای دموکرات خارج کشور که عملا بخشی از جنبش سبز میباشند، میتواند بسیار موثر افتد. دوستان، خوشبختانه از سوی تشکل شما بارها لزوم"اتحاد عمل" نیروهای جمهوری خواه و دمکرات اعلام گردیده ولی متاسفانه شما هنوز هم این مهم را عملا جدی نگرفته اید.

در خاتمه برای شما همایشی پرتلاش و پربار آرزو میکنیم. پیروز باشید.
پاینده ایران
شورایعالی جبهه ملی ایران- اروپا
22.10.2009


پيام جمعيت دفاع از جبهه جمهوري و دمكراسي در ايران- بلژيك
به همايش چهارم اتحاد جمهوريخواهان ايران در کلن

خانم ها، آقايان و دوستان گرامی؛
اجازه می خواهم از طرف جمعيت دفاع از جبهه جمهوري و دمكراسي در ايران- بلژيك، برگزاری همايش چهارم اتحاد جمهوري خواهان ايران را به شما هم رزمان عزيز و مبارز صميمانه تبريك بگويم.

دوستان عزيز،
اين بارهمايش شما در شرايطي برگزار مي شود كه كشورمان درعرصه داخلی با یک کودتای انتخاباتی روبرو گشته است. در واقع انتخابات بيست و دوم خرداد و حوادث بعد از آن، چهره کشورمان را دگرگون کرد. توازن نيروها را تغيير و شکاف در درون حکومت را عميق تر و قدرت و نیروی جنبش دموکراتيک و آزادیخواهانه مردم کشورمان را هر چه بیشتر عیان تر کرد. این بار ما با جنبشی روبرو شدیم که علیه تقلب و براي دفاع از حق راي خود به ميدان آمد. نيروهاي شرکت کننده در آن در حین داشتن تنوع از روش و منشی دمکراتیک و مسالمت آمیز در مبارزه برخوردارند. همه ما بدون شک بخوبی می دانیم که عوامل زيادي در شکل گيري جنبش سبز در ایران موثر بوده اند. بارز ترین و شاخص ترین ویژگی این انتخابات "نه!" به احمدی نژاد است؛ کسیکه مظهر ارتجاعی ترین،آزادی ستیزترین و ماجراجوترین بخش نظام جمهوری اسلامی است. کسیکه، شخص ولی فقیه، راست افراطی و حزب پادگانی با خشونت و سرکوب وسیع خواسته اند او را برای چهار سال دیگر بر جامعه تحمیل کرده و مدیریت اجرایی کشور را کماکان در اختیار دار و دسته وی قرار دهند. علاوه بر این ما در این انتخابات به عینه شاهد بودیم که شرکت گسترده مردم در انتخابات نه تنها به مشروعيت رژيم نيانجامید بلکه مشروعيت حکومت را در کشور و نیز در سطح جهان بطور گسترده زير سئوال برد. جمهوری اسلامی ایران با مواجه با چنین وضعیتی در جامعه، دیگر نخواهد توانست جمهوریت نظام را حذف کند و به استقرار حکومت اسلامی بپردازد. امروز برای اجرای چنین سیاست عقب مانده ای دیگر بسیار دیر است!

دوستان و همرزمان مبارز؛
جنبش سبز علیرغم آنکه پیروزی معنوی بزرگ و ماندگاری را پشتوانه دارد و با آنکه توانسته است طی مدتی کوتاه بر دل مردم بنشیند و در ذهن مدنی جامعه بشکفد و به نوبه خود همین ذهن را خردمند تر کند، اما تا رساندن جامعه به دستاورد سیاسی - همچون نهادی تثبیت شده - و سازمانی - همچون ساختاری از قدرت – راه سختی را می باید بپیماید. دشواری این جنبش تنها در آن نیست که با مقاومت استبداد مرتجعی در قالب حکومت فقاهتی- نظامی روبروست، چرا که این بلوک قدرت علیرغم در دست داشتن قدرت سرکوب اما به دلیل بحران عدم مشروعیت و کارایی و نیز مواجهه با چالش های سنگین داخلی و خارجی موقعیت بس شکننده‌ای دارد و فاقد آینده است. مشکل عمده جنبش سبز با همه امتیازهایش اما و همانا در درون خودش است؛ در آنجایی که با موضوع چشم انداز از یکسو و تاکتیک ها و شعارهای روز از دیگر سو تماس می گیرد. زیرا که جنبش سبز، جنبشی است مدنی و تجلی عقل شهروندی، و هم از اینرو برخوردار از گسترده ترین پایه اجتماعی با رنگارنگی بسیار و افق های متفاوت اما مشترک در مخالفت با استبدادی که حق مردم در تعیین و کنترل حاکمیت را بر نمی تابد. قوت این جنبش در "ما همه با هم هستیم" آنست تا هر آن زمان که نیاز دموکراسی حکم کند. همه با همی که، می باید بماند و چونان مردمک چشم نگهداری شود. اما این نخواهد ماند هر آیینه خواستی براین جنبش تحمیل شود که یا بار آن گرانتر از حد تحمل عمومی آن گردد و یا پایین تر از سطحی باشد که تنها به درد مسخ کردن این خیز آزادیخواهانه می خورد. این جنبش را با همان خواستی باید گره زد که با آن تولد یافته و در آن برآمد کرده است: رای آزاد شهروند! رای آزاد نه تنها محتوی این جنبش را به تکرار می نشیند ، و نه فقط شکل مسالمت آمیز آنرا همواره و پیوسته باز تولید می کند، بلکه حتی به اقلیت اجتماعی پایگاه زور و استبداد حاکم هم پیام می دهد که قصد حذفی در کار نیست. رای آزاد، دعوت از همگان است به مشارکت در روند همزیستی- رقابت متمدنانه در کشور و حذف اندیشه و رفتار مبتنی بر حذف! اندیشه رای آزاد می تواند در قالب انتخابات آزاد پلاتفرمیزه شود تا که "ما همه با هم هستیم " از خصلت سلبی به خصوصیت ایجابی گذر کند و از این طریق جنبش سبز قدرت ناشی از گستردگی پایه اجتماعی خود را حفظ نماید.

دوستان وهمرزمان جمهوریخواه؛
وضعيت حقوق بشر در ايران روز بروز وخيم تر و نگران كننده تراز قبل شده است. درماه ها وهفته های اخير بر ميزان سرکوب نيروهای آزاديخواه و گروه های مختلف اجتماعی افزوده شده است. امروزفعالين جنبش هاي زنان، دانشجويان، جوانان، معلمان، قومی، كارگران و روشنفكران كشورمان توسط ارگان هاي امنيتي و اطلاعاتی حكومت ايران بطور روزانه دستگير و روانه زندان ها و شكنجه گاه هاي مخفي وعلني حكومت مي شوند. به نظرما درچنين شرايطي دفاع همه جانبه از خواسته‌هاى به حق مبارزين كشورمان و به ويژه زندانيان سياسى- عقيدتي که به جرم آزاديخواهى در حال گذراندن روزهاى عمر خويش در پس ميله هاى زندان هستند از اولويت نخست تمامى مدافعان دمکراسى، آزادى و حقوق بشر در کشور محسوب مي شود. امروز جنبش ضد خشونت و سبز ایران نياز به نيروهايي دارد كه بتواند با تكيه و همراهي با آنها چشم انداز‌های نوين و دمكراتيكي را براي خروج از بحران‌ها و مشكلات موجود در برابر مردم ايران ترسيم نمايد. مجموعه نيروهاي جمهوريخواه بايد درايجاد و تقويت چنين اراده اي در صفوف خود هرچه بيشتر گام بردارند.

دوستان و همرزمان عزیز؛
شرايط بوجود آمده در كشور، وضعیت جنبش پا گرفته، وجود شور وشوق ایرانیان ساکن خارج برای همراهی با مبارزات مردم در داخل کشور، فرصت مناسب و تاریخی را برای مجموعه نیروهای جمهوريخواه متشكل در احزاب، سازمان ها، تشكل های دمكراتيك، برای ايحاد ثقلی متشكل، مشترك و گسترده از تمام طيف های جمهوريخواه دمكرات و آزاديخواه برای همكاری های همه جانبه بر اساس توافقات و اشتراكات بوجود آورده است. امروز بیش از هر زمانی اقدام همه جانبه و مشترك نیروهای جمهوریخواه و دمکرات می تواند به مبارزه نیروهای فعال در جنبش سبز مفید و موثر واقع شود. از نظر ما تنها در چنين وضعيتی است كه می توان ارتباط و فضایی مناسب و دمکراتیک در جهت تاثیرگذاری متقابل میان فعالین داخل و خارج از کشور ایجاد کرد و از این طریق نيروی داخل كشور را برای روز های سخت تر آماده كرد.

دوستان عزيز؛
بار ديگر براي همايش شما عزيزان آرزوي موفقيت داريم و اميد آن داريم که تجمع شما بتواند تصميماتی راه گشا و موثر اتخاذ نمايد.
شاد و پيروز باشيد.

با احترام
علی صمد
از طرف روابط عمومي جمعيت دفاع از جبهه جمهوري و دمكراسي در ايران- بلژيك
جمعه 24 اکتبر 2009

از طرف دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران
به چهارمین همایش اتحاد جمهوریخواهان ایران

ضمن عرض تبریک به مناسبت برگزاری چهارمین همایش اتحاد جمهوریخواهان ایران، لازم می‌دانیم نکاتی را به عنوان بخشی از نیروهای لیبرال دموکرات و جمهوریخواه داخل کشور با آن عزیزان در میان بگذاریم.

1- آنچه در شامگاه 22 خرداد 1388 روی داد نه یک "شبه‌کودتای انتخاباتی" که یک "کودتای حکومتی-نظامیِ" تمام عیار بود که با هم‌دستی سپاه پاسداران و توافق در راس هرم قدرت صورت گرفت. با این وجود، کودتای 22 خرداد 1388 تاریخ معاصر ایران را وارد مرحله‌ای تازه کرد؛ آنچه بعد از این کودتا رخ داد نیز مانند خود کودتا شگفت‌انگیز و غیر قابل‌ باور بود؛ از فردای کودتا مردم خوابهای شوم کودتاچیان را به کابوس اضمحلال و سقوط تبدیل کردند. مردم ایران با سلایق و خاستگاه‌های طبقاتی و اجتماعی مختلف در یک جبهه واحد متحد شدند: جبهه ملت. کودتاچیان با دستان خود استخوان لای زخم "اصلاح طلبی حکومتی" را برداشتند اما هرگز گمان نمی‌کردند که این کار آغاز سقوط دهشتناکشان باشد. اکنون پیش‌بینی تئوری‌پردازان و استراتژیست‌های اصلاح‌طلب رفته رفته محقق می شود؛ آنها به اقتدارگرایان هشدار داده بودند که مقاومت در برابر اصلاحات، فرجامی بهتر از سقوط نخواهد داشت و اکنون که فاشیستهای اسلامی با یک کودتای تمام و کمالِ نظامی، استخوان را از لای زخم برداشته‌اند، جبهه‌ی ملت نیز از فردای کودتا نشان داد که عزمش برای کندن دندانِ فاسدِ استبدادِ دینی، جزم است.

2- تمامی جناح‌بندی‌های سنتی در ایران، اکنون به هم ریخته است؛ ایران از فردای پس از کودتا، ایرانی دیگر است؛ اتحاد و همدلی بین تمامی نیروهای ناراضی از وضعِ موجود، از مراجع تقلید گرفته تا روشنفکران، از مذهبی‌ها تا سکولارها، از زنان و دانشجویان تا کارگران و دانش‌آموزان، چشم‌انداز دلنشینی از یک مبارزه موفقیت‌آمیز با استبداد را پیش رو قرار می‌دهد.
اتحاد کنونی نیروهای مختلف سیاسی، اجتماعی و فکری، به معنای این نیست که همه‌ی گروهها باید اصول اساسی خود را کنار گذارند. این اتحادی است برای کسب دموکراسی و حقوق مدنی-سیاسی، حقوقی که همه‌ی نیروها برای شکوفایی و گسترش خود به آن احتیاج دارند: حق آزادی بیان و اجتماعات، آزادی احزاب، سندیکاها و انجمن‌ها و نهادهای مدنی، به علاوه‌ی آزادی‌های اجتماعی و فردی، آن چیزی است که هم مردم و هم نیروهای فکری و سیاسی به آن احتیاج دارند. پیرو این گزاره، ما خواهان حفظ فضای هم‌دلانه‌ی موجود بین طیف‌های مختلف اپوزیسیون و نیروهای اصلاح‌طلب و تحول‌خواه هستیم. بدون شک در این میانه، تک‌روی و انحصارطلبی، مهمترین آفاتی است که این فضای اتحاد و همدلی را تهدید می‌کند. مسلما حفظ این فضا، اولین وظیفه‌ی همه‌ی نیروهای مترقی و دموکراسی‌خواه است.

3- ما به عنوان طیفی از لیبرال دموکراتهای ایران، جنبش سبز ملت ایران و رهبری آن را به رسمیت می‌شناسیم و خود را ذره ای از جنبش عظیم ملی می دانیم. ما معتقدیم ضمن طرح انتقادات سازنده در شرایط کنونی، باید موقعیت میرحسین موسوی، مهدی کروبی و فراتر از آنان فقیه عالیقدر، آیت‌الله منتظری را در جنبش تقویت کرد چرا که این افراد امکان بسیج اجتماعی نیروها حول خواست‌های دموکراتیک مردم را دارند. در عین حال ما معتقد نیستیم که باید در این افراد ذوب شد؛ بت‌سازی‌های کاذب از جنس آن‌چه در انقلاب 57 رخ داد، آفت این جنبش هستند. آنچه اصل است دموکراسی و حقوق بشر است و مهندس موسوی خود اعلام کرده است که به این کیش شخصیتها و خط‌سازی‌های کاذب، اعتقادی ندارد.

4- ما به جد معتقدیم که جنبش کنونی، در آینده نیز باید به شیوه‌های مسالمت‌آمیزِ کنونی وفادار بماند. مسالمت و پرهیز از خشونت، رمز پیروزی جنبش مردمی و ضامنِ استقرار دموکراسی بعد از پیروزی است. در این بین ما بیش از هر زمان دیگر محتاج به مدارا، دگرپذیری و تقویتِ روحِ همکاری جمعی، در میان نیروهای سیاسی همسو با جنبش دموکراتیک مردم ایران هستیم.
همان‌گونه که در این مقطع، تندروی و مواضع افراطی می‌تواند جنبش را با خسارت مواجه کند، به همان اندازه و حتی بیشتر از آن، کندروی و تفریط نیز حرکت مردمی را با مخاطره مواجه خواهد کرد. فراموش نکنیم که هدف اصلی جنبش مردمی، برچیدنِ بساطِ استبدادِ دینی و نفی حقوق ویژه است؛ سقوطِ دولتِ کودتا و تحمیلِ انتخاباتِ آزاد و عادلانه، آزادی همه زندانیان سیاسی، محاکمه‌ی آمرین و عاملین اصلی جنایات اخیر، خواست‌های فعلی جنبش سبز مردم ایران است؛ خواست‌هایی که نه باید و نه می توان از آنها عقب نشست و بر سر آنها معامله کرد. ما نمی‌توانیم و نباید عقب‌تر از مردمی حرکت کنیم که برای این خواست‌ها در خیابان‌ها جان می‌دهند.
بر این مبنا انتظاری که از اتحاد جمهوریخواهان به عنوان تشکلی جمهوری‌خواه، سکولار و مدرن که در خارج از کشور سازمان یافته، می‌رود آن است که بکوشد در عین حمایت از نیروهای اصلاح‌طلب مذهبی داخل کشور، درکنار دیگرنیروهای دموکراسیخواه وسکولارصدای لایه‌های گسترده‌ای از جامعه را بازتاب دهد که سکولار، جمهوری‌خواه، مدرن و یا غیرمذهبی‌اند و خواهان انتخاباتی آزاد و عادلانه هستند؛ لایه‌هایی که اگر چه در درون نهادهای مدنی و جنبش‌های اجتماعی تا حدی قوام یافته‌اند اما فاقد تشکل سیاسی‌ای هستند که بتواند آنها را نمایندگی کند. اتحاد جمهوری‌خواهان، اگر خواهان نقشی در فضای سیاسی ایران است، باید بکوشد درکناردیگرنیروهای سکولارو دموکراسیخواه حاضر در عرصه سیاست ایران بلندگوی مطالبات این بخش‌های وسیع جامعه که اتفاقاً نیروی اصلی حاضر در صحنه‌ي مبارزه خیابانی نیز هستند باشد. انتظاری که از یک تشکل سکولار و جمهوری‌خواه می‌رود، آن است که بر سرِ اصولی که هویت وجودی‌اش را تشکیل داده‌اند بایستد و در مسائل کلی در کنار بخش‌های محافظه‌کارِ اصلاح طلبانِ مذهبی قرار نگیرد؛ بلکه در جبهه‌ی اصلاح‌طلبی مذهبی، نیروهای مدرن‌تر و پیشروتر را تقویت کند. عرصه‌ی سیاست عرصه‌ی قدرت است نه عرصه‌ی خدمت؛ این تصور که با خدمت صادقانه به احزابی دیگر می‌توان در آینده مطالباتِ خود از آنان را طلب کرد، رویکردی نامناسب است که پیش از این نیز آزموده شده و شکست خورده است.
در پایان ما امید داریم که اتحاد جمهوری‌خواهان در جهت دست یافتن به اهدافی که برای آن به‌ وجود آمده است استوار و پایدار، به پیش برود و برای آن عزیزان، در دست یافتن به اهداف پیش رویشان آرزوی موفقیت داریم.

به امید نظمی براساس دموکراسی و حقوق بشر برای میهن‌مان ایران
دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران
1 آبان 1388