نسيم دموكراسي در خاورميانه: سوريه طي چند ماه آينده نيروهايش را از لبنان خارج مي‌كند

• از پي فشار جامعه جهاني بر دولت سوريه و بويژه پس از سخنان جورج بوش رئيس جمهور آمريكا كه به صراحت از سوريه خواست نيروهاى نظامى خود را هرچه سريع تراز لبنان خارج ،سازد و عقب نشينى ارتش سوريه از لبنان را قابل مذاكره ندانست وعلاوه بر نيروهاى نظامى خواهان خروج سازمان هاى امنيتى آن كشور نيز از خاك لبنان گرديد، بشار اسد رييس جمهور سوريه در گفت‌وگو با هفته نامه‌ي تايم، اظهار داشت: عقب نشيني خيلي زود و احتمالا طي ماه‌هاي آينده انجام خواهد شد و ديرتر از اين طول نمي‌كشد.



March 4, 2005 10:43 PM

سايت جمهوری - گروه خبر:

• از پي فشار جامعه جهاني بر دولت سوريه و بويژه پس از سخنان جورج بوش رئيس جمهور آمريكا كه به صراحت از سوريه خواست نيروهاى نظامى خود را هرچه سريع تراز لبنان خارج ،سازد و عقب نشينى ارتش سوريه از لبنان را قابل مذاكره ندانست وعلاوه بر نيروهاى نظامى خواهان خروج سازمان هاى امنيتى آن كشور نيز از خاك لبنان گرديد، بشار اسد رييس جمهور سوريه در گفت‌وگو با هفته نامه‌ي تايم، اظهار داشت: عقب نشيني خيلي زود و احتمالا طي ماه‌هاي آينده انجام خواهد شد و ديرتر از اين طول نمي‌كشد.

با ادامه‌ي تظاهرات‌ها در لبنان و درخواست خروج نيروهاي سوريه‌ از اين كشور، بشار اسد اعلام كرد كه نيروهاي سوريه طي چند ماه آينده لبنان را ترك خواهند كرد.
به گزارش خبرگزاري رويتر، بشار اسد، رييس جمهور سوريه در گفت‌وگو با هفته نامه‌ي تايم، اظهار داشت: عقب نشيني خيلي زود و احتمالا طي ماه‌هاي آينده انجام خواهد شد و ديرتر از اين طول نمي‌كشد.
اسد افزود: نمي‌توانم بگويم كه طي دو ماه ديگر اين كار انجام مي‌شود؛ چرا كه هنوز با افراد ارتش هيچ گونه بحث و گفت‌وگويي در اين رابطه نداشته‌ام، شايد نظر آنها روي شش ماه باشد و بگويند كه شش ماه طول مي‌كشد تا اين كار انجام شود.
دمشق با فشارهاي فزاينده‌ي بين‌المللي جهت خارج كردن نيروهايش از لبنان روبرو است. آمريكا دمشق را متهم به كمك به شبه نظاميان ضدآمريكايي در عراق و حمايت از مبارزان ضداسراييلي در فلسطين و دخالت در امور لبنان كرده است.
اظهارات اسد براي اولين بار حاكي از بررسي عقب نشيني سريع نيروها از لبنان توسط سوريه است.
در قرارداد طائف علاوه بر درخواست استقرار نيروهاي سوريه‌يي در شرق لبنان، توافقي براي اعلام يك جدول زماني جهت خروج نيز صورت گرفته است.
اسد مي‌گويد: براي بازگرداندن ارتش به كشور به آمادگي نياز است، بايد براي استقرار نيروها آمادگي داشت، امنيت در لبنان و حفاظت از مرزهاي سوريه هم بايد مورد نظر قرار گيرد.
وي تصريح كرد: نمي‌توانم پاسخي تكنيكي براي عقب نشيني بدهم اما روي ماه‌هاي آينده فكر كنيد. اين موضوع بيشتر به علوم و فنون بستگي دارد، تا سياست.
كاندوليزا رايس، وزير امور خارجه‌ي آمريكا ضمن استقبال از اين اظهارات آن را اقدامي جهت حفظ و احياي دموكراسي در لبنان خواند و گفت: حوادث لبنان در مسيري بسيار مهم پيش مي‌رود، مردم لبنان اظهار نظر درباره‌ي دموكراسي را آغاز كرده‌اند. اين امري است كه بسيار مورد حمايت ما واقع مي‌شود.
يك سناتور با نفوذ آمريكايي نيز گفت كه خروج طي چند ماه آن طور كه بشار اسد پيشنهاد كرده براي جامعه‌ي بين‌المللي پذيرفته نيست.
سناتور ريچارد لوگار، رييس كميته‌ي روابط خارجي سناي آمريكا پس از ديدار با بوش در جمع خبرنگاران گفت: جامعه‌ي جهاني بر اعلام يك جدول زماني سريع تاكيد دارد.
سوريه اخيرا اعلام كرده بود كه خواهان استقرار مجدد نيروهايش در دره‌ي بقاع و نزديك خط مرزي براساس توافق طائف است.
سوريه 14 هزار نيرو در لبنان دارد.
رايس و ميشل بارنيه، همتاي فرانسوي‌اش درخواست براي خروج نيروهاي سوريه‌يي از لبنان را تكرار كردند. واشنگتن و پاريس از حاميان قطعنامه‌ي 1559 شوراي امنيت، خواهان خاتمه‌ي دخالت خارجيان در لبنان و برگزاري انتخابات سراسري در اين كشور در ماه مه شده‌اند.


تحليل احمد زيدآبادی از ادامه حضور ارتش سوريه در لبنان:

حضور ارتش سوريه در لبنان، دولت اسد را منزوی می‌کند
هر روز بر شمار کشورهايی که خروج ارتش سوريه از لبنان را درخواست می‌کنند، افزوده می‌شود.

در تازه‌ترين رخداد، عربستان سعودی به عنوان يکی از نزديکترين متحدان سوريه، در کنار آمريکا، فرانسه، بريتانيا و روسيه قرار گرفته و از بشار اسد، رئيس جمهور سوريه، خواسته است که نيروهای نظامی خود را از خاک لبنان تخليه کند.

درخواست دولت سعودی برای خروج ارتش سوريه از لبنان، احتمالا اتخاذ موضع مشابهی از سوی ديگر کشورهای عرب را در پی خواهد داشت و چنانچه دمشق اين درخواست را ناديده بگيرد، نه فقط در جهان غرب بلکه در بين اعراب نيز منزوی خواهد شد.

مبتکر کنفرانس طائف

عربستان در طول دو دهه گذشته يکی از کشورهای دخيل در بحران لبنان بوده است.

اين کشور در سال ۱۹۸۹ ميزبان کنفرانسی در شهر طائف بود که عملا به جنگ داخلی لبنان پايان داد. حاصل کنفرانس، دستيابی به "پيمان طائف" بين همه طرف های داخلی و خارجی درگير در بحران لبنان بود.

اين پيمان تاکيد می‌کرد که سوريه ارتش خود را که از آغاز بروز جنگ داخلی در لبنان – در سال ۱۹۷۶- در اين کشور مستقر کرده بود، به دره بقاع منتقل کرده و سپس برای خروج نهايی آنها از خاک لبنان با دولت اين کشور وارد مذاکره شود.

نخست وزير برآمده از پيمان طائف نيز از نزديکان دولت سعودی بود.

رفيق حريری سرمايه‌دار معروف لبنانی‌ا‌لاصل برای مدت‌‌ها تبعه عربستان بود و در واقع به اشاره مقام های سعودی مسئوليت سنگين نخست وزيری لبنان را به قصد کمک به بازسازی اين کشور جنگ زده به عهده گرفت. حريری تا آخر عمرش به روابط نزديک خود با سعودی‌ها ادامه داد.

اينک، رفيق حريری در انفجاری مرگبار به قتل رسيده و برخی محافل غربی سوريه را به دخالت در مرگ او متهم می‌کنند.

آن بخش از پيمان طائف نيز که بر تجديد آرايش ارتش سوريه در لبنان تاکيد می‌کند، هرگز اجرا نشده است. بنابراين، موضعگيری دولت عربستان، هم به عنوان هم پيمان رفيق حريری و هم به عنوان مبتکر کنفرانس طائف می‌تواند تاثيری تعيين کننده بر نقش آينده سوريه در لبنان داشته باشد.

لبنان در نقش حياط خلوت سوريه

سوری‌ها در واقع لبنان را بخشی از خاک خود می‌دانند که بر اساس "نقشه‌های استعماری" پس از جنگ جهانی اول از اصل خود جدا شده است. هر چند که دولت‌های سوريه ادعايی نسبت به خاک لبنان ندارند و به طور رسمی استقلال اين کشور کوچک را به رسميت می‌شناسند، اما در عمل لبنان را "حياط خلوت" خود می‌دانند و حاضر به کاهش نفوذشان در اين کشور نيستند. اين نگاه، در دوره‌های خاصی با انعطاف ساير کشورها نيز همراه بوده است.

برای نمونه، در جريان جنگ خليج فارس در سال ۱۹۹۱، سوری‌ها در ازای پيوستن به ائتلاف بين‌المللی عليه عراق، رضايت آمريکا را برای ادامه سلطه خود بر لبنان به دست آوردند و از همين رو، به مفاد پيمان طائف که بر تجديد آرايش و سپس خروج ارتش سوريه از لبنان تاکيد داشت بی‌اعتنا ماندند، بدون آنکه فشاری از ناحيه جهان متوجه آنها شود.

اوضاع تغيير می کند

اينک اما اوضاع به کلی تغيير کرده است.

آمريکا و اروپا در حال تلاش برای استقرار صلح بين اسرائيل و فلسطينی‌ها هستند، در حالی که سوريه از يک سو ميزبان رهبران گروه‌های ستيزه‌جوی فلسطينی است که به ادعای اسرائيل و هم پيمانانش، دستور عمليات انتحاری عليه اهداف اسرائيلی را صادر می کنند و از سوی ديگر حامی گروه شبه نظامی حزب‌الله است که نه فقط کنترل جنوب لبنان را به عهده دارد بلکه به ادعای مقام‌های اسرائيلی هزاران فروند موشک کاتيوشا و کوتاه‌برد را برای تهديد اسرائيل در پادگان‌های خود انبار کرده است.

در عين حال، ايالات متحده آمريکا در پی اجرای طرحی در خاورميانه است که ليبراليزه کردن نظام‌های سياسی و اقتصادی کشورهای منطقه، هدف اصلی آن است.

دولت بشار اسد پس از ارسال علايم ضعيفی مبنی بر همراه شدن با اين طرح از طريق انجام اصلاحات، ناگهان دستاوردهای اندک خود را در اين زمينه کنار گذاشت و روش حکومت داری پدرش حافظ اسد را بازتوليد کرد. اين رفتار بشار اسد آمريکا و متحدان اروپايی‌اش را نااميد و سرخورده کرد و آنها به اين نتيجه رسيدند که بشار احتمالا از قدرت چندانی در کشورش برخوردار نيست و از جانب حلقه‌ای از نخبگان اقتدارگرای حزب بعث هدايت می‌شود.

از همين رو پس از يک دوره تلاش ديپلماتيک آرام و بی ثمر به منظور ترغيب دولت سوريه به انجام اصلاحات و همراه شدن با روند صلح خاورميانه، سياست اعمال فشار عليه دمشق را در پيش گرفتند که اين فشارها در قطعنامه ۱۵۵۹ شورای امنيت سازمان ملل جنبه جهانی به خود گرفت.

قتل حريری

کاتاليزور تحولات با قتل نابهنگام رفيق حريری فشارهای جهانی عليه سوريه شدت گرفت. برخی از کشورها در باره نقش احتمالی سوريه در اين ترور سياسی به گمانه زدنی پرداختند و خواستار خروج فوری ارتش سوريه از لبنان شدند.

اين قتل در عين حال سبب قدرت‌نمايی اپوزيسيون لبنان شد؛ اپوزيسيونی که از زمان استعفای رفيق حريری در ماه سپتامبر ۲۰۰۴ به تدريج خود را متشکل کرده و مترصد فرصتی برای طرح خواست خود مبنی بر لزوم خروج ارتش سوريه از لبنان قبل از برگزاری انتخابات پارلمانی ماه مه آينده بود.

در واقع مراسم خاکسپاری حريری، فرصتی در اختيار اپوزيسيون لبنان قرار داد تا طرفداران خود را به خيابان‌ها بکشاند و عليه سوريه و دولت "دست نشانده" آن در لبنان تبليغات کند.

ادامه اعتراض‌های خيابانی باعث استعفای عمر کرامی چهره مورد حمايت سوريه از مقام نخست وزيری لبنان و اعلام آمادگی بشار اسد برای تجديد آرايش نيروهايش در اين کشور شد، اما بحران لبنان هنوز در آغاز راه خود است.

اپوزيسيون و مشکلاتش

به باور بسياری از تحليلگران آنچه در لبنان در جريان است، يک "انقلاب نارنجی" است، اما آنچه ترديدها را در اين باره افزايش می‌دهد، ميزان قدرت اپوزيسيون ضدسوری است که هنوز خود را نمايش نداده است. اپوزيسيون متشکل از چهره‌های مسيحی، مارونی و مسلمانان سنی است، اما اقليت موثر شيعه در آن حضور ندارد.

شيعيان و بويژه حزب‌الله تاکنون روشی در مجموع احتياط آميز در برابر تحولات جاری لبنان در پيش گرفته‌اند ولی بدون حضور چهره موثری از شيعيان در اپوزيسيون احتمال اينکه منازعه جاری رنگ فرقه‌ای به خود بگيرد و سبب تنش‌های سياسی شود، ناچيز نيست.

افزون براين، اپوزيسيون تقريبا ۵۰ درصد مردم لبنان را پشت سر خود دارد، در حالی که اگر ۵۰ درصد موافقان سوريه نيز تحرک از خود نشان دهند، بروز چنين شکافی برای جامعه لبنان بی‌خطر نخواهد بود.

احتمالا توجه به همين واقعيات است که اميل لحود رئيس جمهور لبنان را از معرفی منتقدان سوريه به عنوان جانشين عمر کرامی باز می‌دارد و در عين حال بشار اسد را به پذيرفتن خروج کامل نيروهای خود از لبنان راضی نمی‌کند.

در اين مناقشه، حزب‌الله می‌تواند نقش موثری بازی کند.

اگر اين گروه آنچنانکه وليد جنبلاط رهبر دروزی‌ها خواسته به اپوزيسيون بپيوندد، موضع سوريه بسيار ضعيف می‌شود، اما احتمال چنين حرکتی از سوی حزب‌الله تقريبا منتفی است زيرا اين گروه می‌داند که خلع سلاح آن، يکی ديگر از اهداف آمريکا و متحدانش در لبنان است.

اما اگر حزب‌الله رسما در کنار لحود و اسد و در مقابل اپوزيسيون قرار گيرد، در آن صورت، کار انقلاب نارنجی لبنان بسيار سخت خواهد شد و هرگونه پيروزی اپوزيسيون در گرو فشار فزاينده بين‌المللی و حتی حمله خارجی به مواضع ارتش سوريه در لبنان و قرارگاههای حزب‌الله خواهد بود، اما در چنين حالتی انقلاب لبنان ديگر نارنجی نخواهد بود.

شايد فقط يک تصميم ناگهانی و استراتژيک سوريه برای همسو شدن با طرح خاورميانه‌ای آمريکا بتواند معضل لبنان را از پيچيدگی و بغرنجی فعلی خارج کند.