سايت جمهوری - گروه خبر:
|
● امروز ١٩ روز از اعتصاب غذای من میگذرد. در ابتدای خرداد ماه ، ١١ روز در اعتصاب غذابودم. از ٢١ خرداد مرحله دوم اعتصاب غذا آغاز شد. در مجموع ، طی ٣٠ روز اعتصاب غذا ، و من از ٧٧ کیلوگرم به ٥٨ کیلوگرم کاهش یافته است. یعنی طی یکماه ١٩ کیلو کاهش و.
|
● بدانید گنجی تا رسیدن به مقصود، دست از اعتصاب غذای نامحدود بر نخواهد داشت. توبه نامه نویسی شیوهی بازجویان استالین بود که به استالینیستهای ایرانی به ارث رسیده است... اگر من در دان بمیرم، عامل و آمر قتل من آقای خامنهای است. مرتضوی بطور مستقیم از طریق آقای حجازی از آقای خامنهای دستور میگیرد.
● کروبی و معین و هاشمی رفسنجانی هم در این انتخابات مزهی مردم سالاری دینی خامنهای را چشیدند. دخالت گسترده و تشکیلاتی سپاه و بسیج ، صدای ستاد لاریجانی و شخص محسن رضایی را هم درآورد. نظام سلطانی با دموکراسی تعارض دارد. در این نظام سلطان همه کاره است و دیگران گوش بفرمان. |
امروز ١٩ روز از اعتصاب غذای من میگذرد. در ابتدای خرداد ماه ، ١١ روز در اعتصاب غذابودم. از ٢١ خرداد مرحله دوم اعتصاب غذا آغاز شد. در مجموع ، طی ٣٠ روز اعتصاب غذا ، و من از ٧٧ کیلوگرم به ٥٨ کیلوگرم کاهش یافته است. یعنی طی یکماه ١٩ کیلو کاهش و.
مرا در سلول انفرادی بند ٢٤٠ حبس کردند ومجازاتهای اضافی دیگری چون ممنوع التلفن بودن ، ممنوع الملاقات بودن ، ممنوعیت مطالعه روزنامه و ممنوعیت استفاده از هواخوری را برمن تحمیل کردند.
دروغ در نظامهای اقتدارگرا ، از رذیلت به فضیلت تبدیل میشود. دروغگویان مدعیاند: دانی سیاسی نداریم، سلول انفرادی نداریم، اعتصاب غذا در دانهای ایران وجود ندارد، دانها به هتل تبدیل شده است. مشکلات و مسائل را از طریق تغییر نام حل میکنند. سلول انفرادی را سوئیت مینامند و گمان باطل میبرند که مسئله حل شده است. آیا اگر کسی الاغ را طوطی بنامد الاغ از طریق انقلاب ماهیت به طوطی تبدیل میشود؟ دانی یعنی سلب آزادی. آیا با هتل نامیدن دان، ماهیت دان دگرگون میشود؟ (از تعابیر ذات گرایانه استفاده کردم چون فیلسوفان مسلمان، ذات گرایند و انقلاب ماهیت را محال میدانند.) دانی سیاسی کسی است که به دلیل عقاید و بیان نظرات دگراندیشانهاش دانی میشود. تمام نهادهای حقوق بشری دنیا تأیید کردهاند که طی سالهای گذشته صدها نفر به دلیل دگراندیشی در ایران دانی شدهاند.
دادستانی دروغ ساز تهران یک روز مدعی میشود گنجی را به دلیل اعتصاب غذا در سلول انفرادی حبس کرده است. روز دیگر میگوید گنجی را برای تنبیه در انفرادی حبس کردهاند و تا زمانی که متنبه نشود در انفرادی خواهد ماند و در آخرین اظهار نظر میگویند «از آنجایی که گنجی مشکل تنفسی داشت، پزشکان تشخیص دادند وی در محیط آرام و دور از هیاهو باشد». دروغگو با فراموش کردن دروغهای پیشین، دروغهای جدید میبافد. فراموش کردهاند که یک ماه پیش رئیس دادگستری استان تهران (علیزاده) مدعی شد گنجی بیمار نیست. اینک میگویند به تشخیص پزشکان گنجی از بیماری تنفسی (بخوانید آسم) رنج میبرد. آیا پزشکان توصیه کردهاند گنجی را در سلول انفرادی ممنوع التلفن، ممنوع الملاقات، ممنوع از خواندن روزنامه و ممنوع از آفتاب و هوای تازه کنید؟ آیا پزشکان دستور دادند در ساعت ٢٠ دقیقهی بامداد جمعه ٢٧ خرداد یک قاچاقچی محکوم به ١٥ سال حبس را به زور وارد سلول گنجی کنید تا دخل او را بیاورد؟ (آن فرد قاچاقچی را صبح روز پنجشنبه ٢٦ خرداد به دفتر دادستان تهران بردند و سعید مرتضوی به خوبی او را توجیح کرده بود که شب هنگام چه باید صورت دهد. فردی که از دفتر مرتضوی در ساعت ٢٠:١٢ به همراه او به درب سلول من آمد، به مراقبین میگفت اگر دست من بود جنازهی گنجی را خودم روی زمین میانداختم. البته من زیر بار نرفتم و او را به سلول راه ندادم و خودم هم از سلول بیرون آمدم. (کل ماجرای آن شب را در نامهی جداگانهای شرح دادهام).
بدانید اگر تنبیه به معنای انکار عقاید پیشین باشد، گنجی هیچگاه متنبه نخواهد شد کلیهی مکتوباتم، خصوصاً دفتر اول و دوم مانیفست جمهوری خواهی زادهی تأمل و آگاهیاند. نقد بیرحمانهی آنها بر عهدهی دیگران است. بدانید گنجی تا رسیدن به مقصود، دست از اعتصاب غذای نامحدود بر نخواهد داشت. توبه نامه نویسی شیوهی بازجویان استالین بود که به استالینیستهای ایرانی به ارث رسیده است.
امروز، چهرهی در هم شکستهی من، نمایانگر سیمای واقعی نظام جمهوری اسلامی ایران است. من اینک نماد عدالتم. عدالتی که اگر درست نگریسته شود، ظلم تمام عیار زمامداران جمهوری اسلامی را به نمایش میگذارد. صورت و بدن در هم ریختهی من، به طور پارادوکسیکالی، عدالت ادعایی و ظلم واقعی را ظاهر میسازد. اکنون هرکس مرا میبیند، با تعجّب میپرسد آیا شما اکبر گنجی هستید؟ با تو چه کردهاند؟
آری، من نه بیمارم نه اعتصاب غذا کردهام. و مرا از طریق شکنجههای ابداعی در عرض یکماه از ٧٧ به ٥٨ رساندهاند. این جسم فروریخته را از دیگران پنهان مینمایند، تا واقعیت جمهوری اسلامی پنهان بماند. چرا اجازه نمیدهند خبرنگاران تصاویر مرا بگیرند و منتشر ساد.
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هرکه درو، غش باشد
همانطور که بارها گفتهام اگر من در دان بمیرم، عامل و آمر قتل من آقای خامنهای است. مرتضوی بطور مستقیم از طریق آقای حجازی از آقای خامنهای دستور میگیرد. من با حکومت نامحدود و غیر انتخابی آقای خامنهای مخالفت کردهام. گفتهام قدرت مطلق غیر پاسخگوی مادامالعمر، با مردمسالاری تعارض دارد. گفتم بیان این نظر با واکنش تند و سریع آقای خامنهای مواجه خواهد شد. آنچه پیش آمد نشان داد که تشخیص من درست بود. او انتقاد از خودش را به هیچ وجه تحمل نمینماید. کروبی و معین و هاشمی رفسنجانی هم در این انتخابات مزهی مردم سالاری دینی خامنهای را چشیدند. دخالت گسترده و تشکیلاتی سپاه و بسیج ، صدای ستاد لاریجانی و شخص محسن رضایی را هم درآورد. نظام سلطانی با دموکراسی تعارض دارد. در این نظام سلطان همه کاره است و دیگران گوش بفرمان. مرتضوی به همسر من گفته است: «مگر گنجی بمیرد چه خواهد شد؟ روزانه بیش از دهها نفر در دانها میمیرند. گنجی هم یکی از آنها». این سخن آقای خامنهای است که از زبان مرتضوی به گوش میرسد. گنجی میمیرد، امّا آزادی طلبی، دموکراسی خواهی، عدالت خواهی سیاسی، امید و آرزو و آرمان نخواهد مرد. عشق به دیگری و ایثار برای مردم همچنان ده خواهد ماند.
اکبر گنجی
چهارشنبه ٨/٤/٨٤
توضيح :
١) دادستان گفته است در سلول گنجی باز است و او با دیگر متهمان این بند (متهمان پروندهی انتشار و فروش سؤالات کنکور) ارتباط دارد. این مدعا هم دروغ است. متهمان یک پرونده را به طور جداگانه ماهها در سلول انفرادی حبس میکنند تا با یکدیگر تبانی نکنند و در اثر فشار بازجوئی و قطع کامل ارتباط با دنیای خارج، به هرچه بازجویان بخواهند اعتراف کنند. من گاه صدای برخی از محبوسان در سلول انفرادی را میشنوم که خواهان استفاده از هواخوری و بازکردن پنجرهی کوچک سلول خود هستند. باز بودن درب کلیهی سلولها و ارتباط با یکدیگر کذب محض است. اخیراً یکی از همین کنکوریها ١٤ روز دست به اعتصاب غذا زد.