ادامه تلاش ها برای آزادی اكبر گنجی

• «كميته برای آزادی های فكری و دانشگاهی» وابسته به «جامعه بين المللی پژوهش های ايران شناسی» طی نامه ای از دانشگاهيان، روزنامه نگاران، نويسندگان و كوشندگان حقوق بشر دعوت كرد تا خواستار آزادی فوری و بدون قيد و شرط اكبر گنجی روزنامه نگار زندانی در ايران شوند.
• نامه آيت الله منتظري به اكبر گنجي جهت پايان اعتصاب غذا در زندان
• بيانيه اکثريت مطلق انجمن هاي اسلامي دانشجويان عضو دفتر تحکيم وحدت


July 17, 2005 03:38 PM

سايت جمهوری - گروه خبر:

اطلاعيه جمعی از چهره های جهانی برای آزادی گنجی

«كميته برای آزادی های فكری و دانشگاهی» وابسته به «جامعه بين المللی پژوهش های ايران شناسی» طی نامه ای از دانشگاهيان، روزنامه نگاران، نويسندگان و كوشندگان حقوق بشر دعوت كرد تا خواستار آزادی فوری و بدون قيد و شرط اكبر گنجی روزنامه نگار دانی در ايران شوند. به دنبال اين درخواست، تاكنون صدها تن به اين دعوت پاسخ مثبت داده و اين نامه را امضا كرده اند. در ميان امضاكنندگان علاوه بر نام بسياری از اساتيد شناخته شده ايرانی، نام چهره های شناخته شده بين المللی زير نيز به چشم می خورد

روزنامه شرق : پنج شنبه گذشته «كميته برای آزادی های فكری و دانشگاهی» وابسته به «جامعه بين المللی پژوهش های ايران شناسی» طی نامه ای از دانشگاهيان، روزنامه نگاران، نويسندگان و كوشندگان حقوق بشر دعوت كرد تا خواستار آزادی فوری و بدون قيد و شرط اكبر گنجی روزنامه نگار دانی در ايران شوند. به دنبال اين درخواست، تاكنون صدها تن به اين دعوت پاسخ مثبت داده و اين نامه را امضا كرده اند. در ميان امضاكنندگان علاوه بر نام بسياری از اساتيد شناخته شده ايرانی، نام چهره های شناخته شده بين المللی زير نيز به چشم می خورد: اسقف توتو (برنده جايزه صلح نوبل ،۱۹۸۴ آفريقای جنوبی)، نوام چامسكی (استاد ممتاز دانشگاه ام ای تی از آمريكا)، حسين ايبيش (اتحاديه مسلمانان مترقی در آمريكای شمالی)، چارلز تيلور (استاد ممتاز دانشگاه مك گيل، كانادا) مارتا نوزبام (استاد ممتاز حقوق، دانشگاه شيكاگو)، لزك كولاكوفسكی (دانشگاه آكسفورد، انگلستان)، اسلاوژيژك (دانشگاه لوبليانا، اسلوانيا) سيلا بن حبيب (دانشگاه ييل، آمريكا)، جودی ويليامز (پروفسور و برنده جايزه صلح نوبل، ۱۹۹۷) ميريد كاريگان مگواير (برنده جايزه صلح نوبل، ،۱۹۷۶ ايرلند)، بتی ويليامز (برنده جايزه صلح نوبل ،۱۹۷۶ ايرلند)، لوئيزا مورگانيتی (رئيس كميسيون توسعه، پارلمان اروپا)، اليزابت آن ماير (دانشگاه پنسيلوانيا، آمريكا)، آريل دورفمن (نمايشنامه نويس مترقی شيلی، استاد دانشگاه دوك)، مت روشايلد (سردبير مجله پروگرسيو، آمريكا)، دوزان وليكويچ (سردبير و ناشر، صربيا و مونته نگرو)، جان اسپوزيتو (دانشگاه جورج تاون، آمريكا)، وان كول (دانشگاه ميشيگان، آمريكا)، نريمان قاسم اوغلو (دانشگاه خزر، جمهوری آذربايجان)، بحرالدين علی اف (آكادمی علوم، جمهوری تاجيكستان)، هوارد زين (تاريخ نگار برجسته، آمريكا)، عبدالهی احمد نعيم (استاد حقوق، دانشگاه اموری، آمريكا)، كريس تونسينگ (سردبير پروژه پژوهشی و اطلاعاتی خاورميانه، آمريكا)، پروفسور نيكی كدی (دانشگاه كاليفرنيا در لس آنجلس) و آنتونی بارنت (سردبير شبكه دموكراسی باز، انگلستان)
----------------------------------------------------------

نامه آيت الله منتظري به اكبر گنجي جهت پايان اعتصاب غذا در دان

پدرانه از شما می خواهم به اعتصاب غذای خود پایان دهید


در جمهوري اسلامي مسئولين امور با همه ‏ ‏ادعاهايشان متوجه عواقب و پيامدهاي اعمال خودسرانه و غيراصولي خود نيستند و صراحتا و بدون‏ ‏هيچ گونه پروا با وقاحت تمام اعلام مي‎دارند كه : "خيلي ها در دان مي‎ميرند".
پدرانه از شما مي‎خواهم به‏ ‏اعتصاب غذاي خود خاتمه داده و نگراني دوستان و خانواده محترمتان را پايان بخشيد و با صبر انقلابي‏ ‏خود اجر اخروي را براي خود و ننگ را براي دشمنان آزادي فراهم آوريد.

بسمه تعالي

‏دان اوين - برادر ارجمند جناب آقاي اكبر گنجي دامت توفيقاته

‏ ‏پس از سلام و تحيت ، اينجانب شديدا نگران وضعيت جسماني شما هستم ، زيرا اگر اعتصاب غذاي‏ ‏شما به فاجعه اي منتهي شود دوست و دشمن دچار خسران مي‎گردند.

‏ ‏در دان اوين رژيم گذشته من خود شاهد صحنه اي بودم كه بسيار متعجب گشتم . روزي‏ ‏بازجو ازغندي آمد و عباس اشراقي را - كه از مجاهدين خلق و محكوم به حبس ابد و مبتلا به بيماري‏ ‏صرع بود - با خود برد. از او پرسيدم با اشراقي چه كرديد؟ جواب داد آزادش كرديم تا مبادا مشكلي پيش‏ ‏آيد و باعث آبروريزي شود; ولي متأسفانه امروزه در جمهوري اسلامي مسئولين امور با همه ‏ ‏ادعاهايشان متوجه عواقب و پيامدهاي اعمال خودسرانه و غيراصولي خود نيستند و صراحتا و بدون‏ ‏هيچ گونه پروا با وقاحت تمام اعلام مي‎دارند كه : "خيلي ها در دان مي‎ميرند".

‏اينجانب دردمندانه و مصرانه درخواست حضرات آقايان دكتر سروش ، مهندس سحابي ،‏ ‏حجة الاسلام كديور، سعيد حجاريان و علوي تبار را تأييد و تأكيد مي‎كنم و پدرانه از شما مي‎خواهم به‏ ‏اعتصاب غذاي خود خاتمه داده و نگراني دوستان و خانواده محترمتان را پايان بخشيد و با صبر انقلابي‏ ‏خود اجر اخروي را براي خود و ننگ را براي دشمنان آزادي فراهم آوريد.

‏ (انما يوفي الصابرون اجرهم بغير حساب(

‏ ‏والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته .

‏‏1384/4/25‏‏

‏حسينعلي منتظري ‏

--------------------------------------------------------

بيانيه اکثريت مطلق انجمن هاي اسلامي دانشجويان عضو دفتر تحکيم وحدت
در خصوص وضعيت اکبر گنجي

گوي توفيق و کرامت در ميان افکنده اند
کس به ميدان در نمي آيد سواران را چه شد؟


ياري اندرکس نمي بينم ياران را چه شد؟
دوستي کي آخر آمد دوستداران را چه شد؟


کس نميگويد که ياري داشت حقِ دوستي
حق شناسان را چه حال افتاد ياران را چه شد؟


گوي توفيق و کرامت در ميان افکنده اند
کس به ميدان در نمي آيد سواران را چه شد؟


در پي اعتصاب غذاي اكبر گنجي، روشنفكر و روزنامه نگار شجاع ايراني كه با استقامت و فداكاري مدني و مسئولانه خويش، اقتدار قوه قهريه اقتدارگرايان را به چالش كشيده و يكتنه بيش از تمامي مدعيان اصلاحات، مشروعيت اعمال خشونت از سوي مراجع قدرت غير دموكراتيك را به زير سوال برده است و بدل به نماد مقاومت جامعه مدني در برابر ساخت قدرت گرديده ، امروز وظيفه و رسالت كليه نيروها و فعالين مدني دفاع از حقوق بديهي اكبر گنجي و آزادي فوري و بي قيد و شرط وي از دان به عنوان اصلي ترين خواسته اش و نجات او از دام مرگي است كه دشمنان آزادي در برابرش گشوده اند. در اين ميان انتظار از كساني كه شعار دموكراسي خواهي و دفاع از حقوق بشر سر مي دهند آن بود كه در دفاع از اكبر گنجي درنگ نكرده و به صف نيروها و فعالين مدني مدافع آزادي او بپيوندند و با فعاليت عيني و عمل اجتماعي ملموس نسبت به انعكاس ظلمي كه بر اكبر گنجي مي رود و رهايي او از اين ظلم آشکار تلاش كنند .اما نحوه موضع گيري و عمل برخي از اصلاح طلبان اين باور را به ذهن متبادر مي کند که گويا اين بار نيز اينان توجيه وضع موجود را بر تلاش براي تغيير آن، آنچنان که گنجي همگان را بدان دعوت مي کند، ترجيح داده و مبارزه مدني مسالمت آميز گنجي را وسيله اي براي توجيه سياست هاي خود و عتاب و خطاب نسبت به مدافعان آزادي هاي مدني قرار داده اند و وضعيت اکبر گنجي را نتيجه پافشاري وي بر مواضع برحقش مي خوانند و به جاي تاكيد بر لزوم پايان يافتن نقض حقوق بديهي وي و محكوميت سلب آزادي اين مدافع راستين آزادي از مرهمت حاكميت به وي سخن مي گويند، به راستي چگونه جمعي صحبت از آزادي مشروط گنجي مي كنند، در حاليكه 63 ماه از 72 ماه طول محكويمت وي گذشته است و نيزدر حاليكه اكبر گنجي در تمام طول مدت دان خود از حق مرخصي محروم بوده و چنانچه از مرخصي كه مطابق قانون فعلي از قوه قضاييه طلبكار است (بالغ بر 8 ماه) برخوردار شود نيازي به عفو ملوكانه نخواهد داشت.

مايه تأسف است كه اکنون که اين نماد شجاعت و مظلوميت آزاديخواهي ايرانيان در چند قدمي مرگ قرار دارد و موجي از سوي جامعه مدني براي رهانيدن وي از اين دام شوم از طريق فشارهاي داخلي و بين المللي شکل گرفته است آنان كه خود زماني از شانه هاي اكبر گنجي بالا رفته اند و به نام و مقامي دست يافته اند به جاي كمك به فراگير شدن اين موج و تحقق خواسته هاي گنجي، سراسيمه به ميدان آمده اند تا سمت و سوي اين موج را بدان جهت كه خود مي پسندند بكشانند و با استفاده از فضاي شكل گرفته مي خواهند بار ديگر ردايي مشروعيت بر تن تصميمات نارواي مسئولين امر بپوشانند به گونه اي كه حتي در مقام دفاع از وي نيز آنچنان سخن مي گويند كه گويي اكبر گنجي به حق در دان به سر مي برد اما ملاحظات سياسي لزوم آزادي وي را ايجاب مي كند و شرط آزادي اش را از دان نا حقي كه در آن به سر مي برد،عدول او از نظرات بر حقش مي دانند. پرسش از دوستان اصلاح طلبي که پيش از اين شعار خود را تشکيل جبهه دموکراسي و حقوق بشر اعلام کرده بودند اين است که اگر به حقوق بشر فراي بايدها و نبايدهاي سياسي معتقديد و حقوق انسان ها را فراي منافع شخصي و گروهي ميدانيد چرا در برابر نقض آشکار حقوق بشر در پرونده اکبر گنجي که اکنون از مرز تحديد آزادي وي گذشته و به تهديد حيات او کشيده شده است سکوت کرده ايد و به جاي فشار بر مراجع قانوني و ويرانه قضايي فشارهاي خود را متوجه گنجي کرده ايد که تنها گناهش ابراز عقايد سياسيش است و بهاي آن را با دان و از دست دادن سلامتي اش پرداخته و اکنون خواستار رهايي از اين وضعيت و بهره مند شدن از حق دگي آزاد است.
کار بدانجا کشيده است که حجم اعتراضات و فعاليت هاي شخصيت هاي مدني و سياسي خارجي و نهادهاي مدافع حقوق بشر بين المللي بسيار فراتر از نداهاي اعتراضي است که در داخل و از سوي مدعيان اصلاحات براي دفاع از هم وطن شجاع دربندمان مطرح مي شود و دوستان و همراهان سابق گنجي آنچنان سخن مختصر گرفته اند که گويي نه پاي حيات وي در ميان است و تنها به تماشاي معترضان خارجي و داخلي نشسته اند که آزادي يار پيشينشان را فرياد مي کنند.
آنچه بيشتر مايه تاسف است آْنکه عده اي آزادي اكبر گنجي را وسيله واسطه گري هاي خود قرار داده اند و تحت نام تشکل هاي دفاع از زندانيان سياسي در عمل به جاي آنکه خواسته هاي اکبر گنجي را در نزد مقامات قوه قضاييه نمايندگي کنند به نماينده و سخن گوي دادستان تهران نزد گنجي بدل شده اند گويا اينان خود را موظف به خنثي کردن فشارهاي وارد بر حاکميت به واسطه پايمردي گنجي مي دانند.
در شرايطي که گنجي در وضعيت تاسف بارش در دان که تصاوير آن قلب هر انسان آزاده اي را جريحه دار مي کند ، اعلام کرده است آزادي اش را تام و تمام و مشمول کليه حقوق اساسي يک انسان از جمله حق بيان آزادانه عقايدش مي خواهد ، فشارهاي تمامي آزاديخواهان بايد متوجه ساخت قدرت شوند تا آن را وادار به عقب نشيني نمايند و كساني كه در رسانه ها و سخنانشان حتي حاضر به انعكاس خبري در رابطه با فعاليت هاي انجام شده براي آزادي گنجي نبودند اكنون كه اين موضوع با تلاش و مقاومت خود وي بدل به مسئله اصلي کشور شده و حتي نمايندگان محافکاران نيز ولو به نيت سوء سخن از لزوم تغيير شرايط اين نماد مقاومت مدني مي گويند نبايد فرا دست محافظه کاران ظاهر شوند و براي آزادي اش شرط و شروط بگذارند و با ادبياتي كه هيچ شباهتي به گفتمان نيروهاي هواخواه دموكراسي ندارد وي را به توبه از مواضعش بخوانند.

اکنون و در حاليکه بيم حادثه اي تلخ و ناگوار براي سلامتي اکبر گنجي روانمان را آزرده کرده و بيم آن داريم که هر آن خطري متوجه شعله لرزان حيات وي گردد از همه جان هاي آزاده که در اين نگراني انساني شريکند و هنوز شعله شرافت انساني در وجودشان نيفسرده است مي خواهيم که تا دير نشده و ضايعه اي ناگوار و غيرقابل بازگشت ، انديشمند شجاع ايراني را از جمع ما جدا نکرده است به خود آيند و با عمل جمعي مشترک خويش زمينه رهايي اکبر گنجي از سرنوشتي که اقتدارگرايان برايش در نظرگرفته اند و نيز آزادي سرفرازانه او از دان را فراهم کنند که فردا روز دريغ و درد سودي نخواهد داشت.
ما اعلام مي كنيم جنبش دانشجويي در کنار تمامي آزاديخواهان و آنان که حقوق بشر را ارجي بالاتر از بازي هاي سياسي و بايدها و نبايدهاي آن مي نهند و آزاده وار براي نجات جان يک انسان مي کوشند ، ايستاده است و اعتراض خود را تا آزادي گنجي با استفاده از روشهاي ايستادگي مدني ادامه مي دهد و به اقتدارگرايان چه آنان که زمينه به حبس افکندن روشنفکران و نويسندگان شجاعي چون اکبر گنجي را فراهم آورده اند و چه آنان که اکنون با گرفتن ژستي عدالت گرايانه از لزوم تغيير در شرايط گنجي دم مي ند و مزورانه از زير بار مسووليت در دان بودن وي شانه خالي ميکنند نيز هشدار مي دهيم که مسووليت هرگونه فاجعه اي براي سلامت گنجي بر عهده حاکميت است و جنبش آزاديخواه دانشجويي ايران هرگز از اين مسئله نخواهد گذشت.


انجمن هاي اسلامي دانشجويان دانشگاه هاي:
اميرکبير ، الزهرا ، اصفهان و علوم پزشکي ، علامه طباطبايي ، شريف ، دانشکده امور اقتصادي ، علوم پزشکي ايران
صنعتي اصفهان ، شيراز و علوم پزشکي ، سهند تبريز ، علم و صنعت ، همدان و علوم پزشکي ، علوم پزشکي شهرکرد ، علوم پزشکي کرمانشاه ، جان ، کردستان، شهرکرد ، تربيت معلم تهران ، تربيت معلم سبزوار ، فردوسي مشهد، شهيد عباسپور ، مادران ، شهيد باهنر کرمان ، محقق اردبيلي ، ايلام ، علوم پزشکي گيلان ، جمهوريخواه يزد، جندي شاپور اهواز