بخاطر دفاع از آزادی بیان اکبر گنجی خبرنگار سال ایتالیا شد

- مراسم رسمی تقدیر از اکبر گنجی 15 نوامبر در شهر سی ینا در حضور مقامهای محلی و رئیس مجلس محلی ایا لتی توسکانی برگزار خواهد شد.
- مجلس ایالتی توسکانی در روزهای گذشته قطعنامه ای به تصویب رساند که در آن ضمن ابراز همبستگی با اکبر گنجی از مقامهای جمهوری اسلامی خواسته شد این نویسنده و خبرنگار را بلافاصله و بدون قید و شرط آزاد سازند.
- يک سناتور ايتاليايی از وزیر امور خارجه خواست در پارلمان حاضر شده و در رابطه با اقدامها در جهت آزادی اکبر گنجی گزارش دهد. لوئیجی مالاباروا که عضو گروه دوستی پارلمانی ایران و ایتالیا است دولت کشورش را متهم به سکوت در رابطه با نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی کرد.

- نامه معصومه شفیعی: حال و روز گنجي بسيار بدتر از زماني است كه در بيمارستان ميلاد بود.


October 26, 2005 02:08 PM

سايت جمهوری - گروه خبر:

اکبر گنجی خبرنگار سال ایتالیا شد:
جایزه بین المللی شهر سی ینا بخاطر دفاع از آزادی بیان به گنجی اهدا می شود

جایزه بین المللی شهر سی ینا در ایتالیا همه ساله در همکاری با سازمان غیردولتی اطلاعات، امنیت و آزادی به خبرنگارانی تعلق می گیرد که در دفاع از آزادی بیان گامی برداشته باشند. امسال این سازمان اکبر گنجی را بعنوان خبرنگار سال برگزید. مراسم رسمی تقدیر از اکبر گنجی 15 نوامبر در شهر سی ینا در حضور مقامهای محلی و رئیس مجلس محلی ایا لتی توسکانی برگزار خواهد شد. مجلس ایالتی توسکانی در روزهای گذشته قطعنامه ای به تصویب رساند که در آن ضمن ابراز همبستگی با اکبر گنجی از مقامهای جمهوری اسلامی خواسته شد این نویسنده و خبرنگار را بلافاصله و بدون قید و شرط آزاد ساد.

اکبر گنجی خبرنگار سال ایتالیا شد. سازمان غیردولتی اطلاعات، امنیت و آزادی که در همکاری با شهرداری سی ینا در ایالت توسکانی از 5 سال پیش از خبرنگاری که در دفاع از آزادی بیان فعالیت کرده باشد تقدیر به عمل می آورد، امسال نویسنده و خبرنگار ایرانی را برای دریافت این جایزه انتخاب کرد. سال گذشته آیدانوایت، خبرنگار بریتانیایی و دبیرکل فدراسیون بین المللی خبرنگاران که اتحادیه های صنفی خبرنگاران سراسر جهان را در بر می گیرد، جایزه شهر سی ینا را دریافت کرد. وصام عید فلسطینی، گیدون لینی اسرائیلی و زکینوبوانیای بوسنیایی دریافت کنندگان این جایزه در سالهای قبل هستند. مراسم رسمی تقدیر از اکبر گنجی 15 نوامبر در شهر سی ینا در حضور مقامهای محلی و رئیس مجلس محلی ایا لتی توسکانی برگزار خواهد شد.
مجلس ایالتی توسکانی در روزهای گذشته قطعنامه ای به تصویب رساند که در آن ضمن ابراز همبستگی با اکبر گنجی از مقامهای جمهوری اسلامی خواسته شده این نویسنده و خبرنگار را بلافاصله و بدون قید و شرط آزاد ساد. این قطعنامه اگرچه از سوی نیروهای میانه و راست که در ایالت توسکانی در اقلیت قرار دارند، ارائه شده بود، لیکن با رای کلی حاضران به تصویب رسید.

سورنیو سارکرین نماینده حزب چپگرای دموکرات های چپ در دفاع از این قطعنامه گفت گنجی یکی از شفاف ترین چهره های جامعه کنونی ایران، وارث تمدن کهنی است. در رم سناتور لوئیجی مالاباروا از فراکسیون احیای کمونیستی از وزیر امور خارجه جان فرانکو فینی خواست در پارلمان حاضر شده و در رابطه با اقدامها در جهت آزادی اکبر گنجی گزارش دهد. لوئیجی مالاباروا که عضو گره دوستی پارلمانی ایران و ایتالیا است دولت کشورش را متهم به سکوت در رابطه با نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی کرد.
احمد رافت -رادیو فردا
10/26/05

-------------------------------------------


نامه معصومه شفیعی: حال و روز گنجي بسيار بدتر از زماني است كه در بيمارستان ميلاد بود.

به نام خدا

ايام، ايام سوگواري اسوه عدالت و تقوي، ياور يتيمان، غمخوار بي پناهنان و احياگر حقوق پايمال شده مظلومان، حضرت علي(ع) است. به سوگ كسي نشسته‌ايم كه يكي از دغدغه‌هايش در واپسين دم حيات، بي عدالتي در حق قاتلش بود: "او به من يك ضربت زد، شما نيز به او يك ضربت بيد." از روح بزرگش استمداد مي‌كنيم و در برابر حقانيت و ابهت نظر و عملش سر تعظيم فرود مي‌آوريم.
دوستان، سروران! بنا نداشتم در اين ساعات ملكوتي، مزاحم اوقاتتان شوم و با سخنان ملال انگيزم، باري هر چند خُرد بر دوشتان بگذارم، اما چه كنم؟ وقتي كارد به استخوان مي‌رسد، وقتي بعض در گلو مي‌شكند و تو نمي‌خواهي فردت، شريك اين سيل اشك باشد، وقتي همه درها را بسته‌ مي‌بيني، وقتي هر چه بيشتر تلاش مي‌كني كمتر نتيجه مي‌گيري، وقتي شاهد ذره ذره آب شدن و از دست رفتن عزيزت و شريك همه هستي‌ات هستي و جز او چيزي براي از دست دادن نداري، وقتي سخن حق‌ات را همه تأييد مي‌كنند ولي ياراي ياريت را ندارند، وقتي كه لحظه لحظة دگيت، خوابت، خوراكت از نگراني و اضطراب پُر مي‌شود، وقتي كه خود را در انتهاي خط مي‌بيني، آنگاه مثل من مي‌شوي و مثل من تصميم مي‌گيري.
اميد داشتم كه در ليالي قدر، آقاي گنجي را روانه منزل كنند تا دل خانواده‌اش شاد شود، مخصوصاً دل مادر پرپر، بيمار و غمگينش، ولي اين كار را نكردند. اميد داشتم كه بعد از 52 روز كه او را ملاقات مي‌كنم، دلشاد شوم، نيرو بگيرم و دست پر به منزل برگردم و با لبي خندان كل ملاقات را براي بچه‌ها تعريف كنم تا آنها نيز در شاديم شريك شوند، ولي نشد.
دوستان! واقعيت اين است كه روز دوشنبه 25/4/84 بعد از 52 روز بي خبري محض، به همراه مادر آقاي گنجي و وكيل ايشان – آقاي دكتر مولايي- به ملاقات رفتم. وقتي گنجي را ديديم در نگاه اول او را نشناخيتم؛‌ بسيار نحيف و تكيده شده، با موها و ريشي ژوليده و بلند.
همه گريه مي‌كرديم او نيز ما را همراهي مي‌كرد. چيزهايي كه او براي ما تعريف كرد دلمان را ريش و آه همه ما مخصوصا مادر ايشان را دو چندان كرد. آقاي گنجي اين‌گونه تعريف كرد كه:‌
دو سه روز بعد از آخرين ملاقات ما- چهارم شهريور- در بيمارستان ميلاد، تيم ويژه عملياتي دستگاه قضايي كاغذ و خودكار براي گنجي مي آورند و از او مي خواهند كه كتباً مانيفست جمهوري‌خواهي و پاسخ نامه آيت ا... منتظري و آقاي دكتر سروش را پس بگيرد؛ او قبول نمي‌كند؛ در مرحله بعد از او مي‌‌خواهند دو نامه مذكور را پس بگيرد، او باز هم قبول نمي‌كند؛ در مرحله آخر به او مي‌گويند كتباً تعهد بده اگر بيرون رفتي،‌هيچ حرفي ني و هيچ مصاحبه اي نكني؛ گنجي باز هم زير بار نمي‌رود. سپس آنها در محل بيمارستان ميلاد در قرنطينه طبقه 12، چند نفري بر سر گنجي مي‌ريد و طي يك روز او را سه بار به شدت مورد ضرب و شتم قرار مي‌دهند به طوري كه غرق خون مي‌شود و دستش جراحت عميقي بر مي‌دارد؛ سرش را به شدت به تخت مي‌كوبند و در حالي كه الفاظي بسيار ركيك و نده به كار مي‌بردند، مي‌گفتند: كسي كه چنين است، "خودش بايد برود" ما با او فلان و بهمان مي‌كنيم. ماجرا به همين جا ختم نمي‌شود، پس از چند روز سرپرست آن تيم عملياتي، كه "سماواتي" ناميده مي‌شود به آقاي گنجي مي‌گويد مي‌خواهيم تو را مرخص كنيم، سپس همان افرادي كه ضرب و شتم گنجي را به عهده داشتند، براي ترخيص او مي‌آيند. گنجي اعتراض مي‌كند، سماواتي مي‌گويد: "اينها مي‌خواهند از تو دلجويي و عذرخواهي كنند" لذا گنجي را از بيمارستان سوار ماشين مي‌كنند به بزرگراه چمران كه مي‌رسند يكي از ماموران از صندلي جلو به عقب مي‌آيد و روي پاهاي گنجي مي‌نشيند به او چشم بند مي‌ند و در حالي كه فحاشي مي‌كردند دست‌هاي او را به صورت قپاني از پشت دستبند مي‌ند. دستبند قپاني زدن باعث آسيب ديدگي شديد كتف چپ آقاي گنجي مي شود. با وجود در رفتگي و درد شديد كتف او را به درمانگاه نمي‌برند، بلكه به بند انفرادي 2 الف مي‌برند، به او دارو هم نمي‌دهند، دريغ از يك قرص؛ مسئول بهداري را به بند 2 الف مي آورند تا چند جلسه كتف او را فيزيوتراپي كند.

عزيزان! فرصت ملاقات محدود و بيشتر به گريه و زاري گذشت. من نمي‌دانم چگونه با او رفتار كرده‌اند كه وش به 51 كيلوگرم و فشار خونش به 5/7 روي 5 رسيده است.
حال و روز گنجي بسيار بدتر از زماني است كه در بيمارستان ميلاد بود. در آخرين ملاقاتي كه در چهارم شهريور با او در بيمارستان داشتيم نسبتاً رو به راه شده بود و با تغديه، بسياري از مشكلاتي در حال حل شدن بود. دان، موظف به تغذيه و دارو_ درمان داني است چرا مدتهاست در دان انفرادي به او غذا نمي‌دهند و هيچ ملاقاتي ندارد؟ چرا از دادن داروهايش به او خودداري مي‌كنند؟ مگر مسئولين دان موظف به رعايت حقوق انساني داني نيستند؟
دوستان! مي‌دانم كه شما نيز مثل من كاري از دستتان برنمي‌آيد فقط مي‌خواهم از ظلمي كه بر ما مي‌رود،‌ مطلع باشيد. مسبب و مسئول اصلي اين وضعيت، كساني هستند كه طرف اصلي انتقادات گنجي بودند و هستند.
برايش دعا كنيد و از روح بزرگ پرچمدار عدالت، علي (ع) گشايش و فرجي بجوييد.

با تقديم احترام
معصومه شفيعي

4/آبان/84
امروز