گزارش نشست يونيسف در باره «كودكان بازمانده از تحصيل»
- در حال حاضر 8 ميليون بيسواد مطلق داريم كه 3 ميليون نفر آنها زير 40 سال هستند. از سوي ديگر 10 ميليون نفر كمسواد نيز در كشور داريم كه حداكثر تا پنجم ابتدايي درس خواندهاند.
- كودكاني كه در سن 6 سالگي به هر دليلي نتوانستند به مدرسه بروند، كودكان 6 تا 15 ساله كه بيسوادند يا پيش از اتمام مقطع راهنمايي ترك تحصيل كردهاند، كودكان 6 تا 10 سالهاي كه به مدرسه نرفتهاند و كودكان 6 تا 18 سالهاي كه پيش از مقطع راهنمايي و يا متوسطه ترك تحصيل كردهاند از جمله كودكان بازمانده از تحصيل هستند.
- در حالي كه امروزه در نظامهاي پيشرفته آموزش از «مردودي» به عنوان پديدهاي منسوخ و مردود ياد ميشود در كشور ما در سال تحصيلي 83-82 يك ميليون و 88 هزار و 295 نفر مردود شدند كه 5\2 درصد از مردودشدگان در مقطع ابتدايي، 5\9 درصد آنها در مقطع راهنمايي و 27 درصد در مقطع متوسطه تحصيل ميكردند.
- از چند سال پيش تاكنون در كشور ما حداقل آموزش عمومي سومراهنمايي است در حالي كه در بيشتر كشورهاي اروپايي حداقل آموزش عمومي ديپلم يا حتي فوقديپلم تعريف شده است. تا چند سال پيش پنجم ابتدايي به عنوان ميزان حداقل آموزش عمومي شناخته شده بود كه با اين تعريف 37 درصد بيسواد در كشور وجود دارد.
- درحالي كه در تهران تعداد زيادي معلم مازاد وجود دارد در مناطق محروم كشور اصلا معلم نداريم و بخصوص به خاطر وجود نداشتن معلم زن در شهرها و روستاهاي استانهايي مثل سيستانوبلوچستان، كردستان و بخشهايي از آذربايجان غربي بسياري از دختران از تحصيل باز ميمانند و از مجموع 68 هزار روستاي كشور حتي به 20 هزار روستا هم معلم زن نميرسد.
Photo: roosna
محتواي مواد آموزشي و قوانين و مقررات آموزشي از 60 سال پيش تاكنون هيچ تغييري نكردهاند.
April 18, 2006 10:47 AM
سايت جمهوری - گروه خبر: گروه خبر – 18 آوريل 2006 – در حالي كه امروزه در نظامهاي پيشرفته آموزش از «مردودي» به عنوان پديدهاي منسوخ و مردود ياد ميشود در كشور ما در سال تحصيلي 83-82 يك ميليون و 88 هزار و 295 نفر مردود شدند كه 5\2 درصد از مردودشدگان در مقطع ابتدايي، 5\9 درصد آنها در مقطع راهنمايي و 27 درصد در مقطع متوسطه تحصيل ميكردند.
بگزارش روزنا، محمدمهديزاده، مديركل آموزش پايه نهضت سواد آموزي با اعلام اين خبر ادامه داد: «با هر بار مردودي احتمال ترك تحصيل تا 50 درصد افزايش مييابد. مردودي براي بار اول40 تا 50 درصد و مردودي در مرتبه دوم تا 90 درصد احتمال ترك تحصيل را افزايش ميدهد.«
مهديزاده كه در جلسه ديروز يونيسف با عنوان «كودكان بازمانده از تحصيل» سخن ميگفت همچنين با اشاره به 93 درصد پوشش خالص آموزشابتدايي گفت: «در حال حاضر 8 ميليون بيسواد مطلق داريم كه 3 ميليون نفر آنها زير 40 سال هستند. از سوي ديگر 10 ميليون نفر كمسواد نيز در كشور داريم كه حداكثر تا پنجم ابتدايي درس خواندهاند.«
3ميليون بازمانده از تحصيل
بنا به گفته مديركل آموزش پايه نهضت سوادآموزي كشور بيش از 3 ميليون و 100 هزار بازمانده از تحصيل در كشور وجود دارند كه بيش از 2 ميليون نفر از آنان دستكم يك بار به كلاس درس رفتهاند ولي هر يك به دلايلي كه اغلب هم به كاستيهاي سيستم و نظام آموزشي برميگردد مدرسه را ترك كردهاند.
مهديزاده همچنين در تعريف «كودكان بازمانده از تحصيل« گفت: «كودكاني كه در سن 6 سالگي به هر دليلي نتوانستند به مدرسه بروند، كودكان 6 تا 15 ساله كه بيسوادند يا پيش از اتمام مقطع راهنمايي ترك تحصيل كردهاند، كودكان 6 تا 10 سالهاي كه به مدرسه نرفتهاند و كودكان 6 تا 18 سالهاي كه پيش از مقطع راهنمايي و يا متوسطه ترك تحصيل كردهاند از جمله كودكان بازمانده از تحصيل هستند.«
مهديزاده كه تاكيد ميكرد خودش هم يك كودك بازمانده از تحصيل بوده كه در روستايي دورافتاده و بدون مدرسه زندگي ميكرده است با اين تعريف گفت: «از چند سال پيش تاكنون در كشور ما حداقل آموزش عمومي سومراهنمايي است در حالي كه در بيشتر كشورهاي اروپايي حداقل آموزش عمومي ديپلم يا حتي فوقديپلم تعريف شده است.«
او تصريح كرد: «تا چند سال پيش پنجم ابتدايي به عنوان ميزان حداقل آموزش عمومي شناخته شده بود كه با اين تعريف 37 درصد بيسواد در كشور وجود دارد.«
چه كساني از تحصيل باز ميمانند
در تمام دنيا كودكان كار،كودكان پناهنده، مهاجر، جنگزده، كودكان روستاهاي كوچك، مناطق عشايري، حاشيهشهرها، كودكان فقير و يتيم، كودكان معلول و بيمار و كودكان والدين بيسواد و كودكاني كه نميتوانند خود را با نظام آموزش وفق دهند معمولا از تحصيل بازميمانند. در اين ميان مهديزاده، مدير كل آموزش پايه و نهضت سوادآموزي با تاكيد ويژه بر دو معضل كودكان والدين بيسواد و كودكاني كه نميتوانند خود را با نظام آموزشي وفق دهند گفت: «ساير دلايل اگرچه مهم اند اما اغلب كليشههايي هستند كه براي توجيه خودمان ميآوريم.«
مهديزاده با تاكيد بر آموزش مادران تصريح كرد: «اگر مادري سواد داشته باشد هرگز امكان ندارد كه فرزند او بيسواد بماند«. او گفت: «ما هرگز درباره كودكاني كه نميتوانند خود را با نظام آموزشي وفق دهند سخن نميگوييم چراكه به اين ترتيب خودمان را زيرسوال ميبريم و به خودمان انتقاد ميكنيم.«
به اعتقاد مهديزاده، بسياري از مدرسه نرفتنها به دليل فقر اقتصادي نيست بلكه در بسياري از موارد اين تنگناهاي نظام آموزشي است كه سبب ميشود كودكان از مدرسه بيزار شوند. مهديزاده گفت: «درحالي كه سهم آموزش و پرورش ما از درآمد ناخالص ملي از ميانگين جهاني 70 درصد از كشورهاي جهان بالاتر است باز هم كمبود اعتبارات آموزشي به عنوان يكي از دلايل بازماندگي از تحصيل كودكان مطرح ميشود.
معلم زن نداريم
درحالي كه در تهران تعداد زيادي معلم مازاد وجود دارد در مناطق محروم كشور اصلا معلم نداريم و بخصوص به خاطر وجود نداشتن معلم زن در شهرها و روستاهاي استانهايي مثل سيستانوبلوچستان، كردستان و بخشهايي از آذربايجان غربي بسياري از دختران از تحصيل باز ميمانند و از مجموع 68 هزار روستاي كشور حتي به 20 هزار روستا هم معلم زن نميرسد.
محمد مهديزاده اين موضوع را يكي از دلايل بازماندگياز تحصيل كودكان در ايران دانست و افزود: «بايد در كيفيت و روشآموزش در مدارس تجديدنظر شود. بچههاي اينترنت ديگر حوصله 4 ساعت نشستن پاي درس، آنهم به روشهاي قديمي و خستهكننده را ندارند.«
مهديزاده گفت: «بچهها از تحصيل لذت نميبرند و اگر ترك تحصيل در پسران بيش از دختران است به اين خاطر است كه پسران زودتر از دختران به جايگاهي ميرسند كه بتوانند «نه» بگويند.«
او با تاكيد بر تغيير محتواي مواد آموزشي و تغيير در قوانين و مقررات آموزشي كه از 60 سال پيش تاكنون هيچ تغييري نكردهاند گفت: «آموزش «تكسايز» بايد متوقف شود و دهها نوع نظام آموزشي وجود داشته باشد كه همه كس بتوانند آموزش مورد علاقه خود را پيدا كنند و بر اساس آن تحصيل كنند.«
كمكاري ثبت احوال در اعلام آمارها
امكانات، مسائل و نيازهاي دانشآموز تهراني با دانشآموزي كه در روستا بشاگردی زندگي ميكند متفاوت است اما كتاب درسي، مقررات، معلم و تمامي مواد آموزشي آنها يكسان است. وی با تاكيد بر تغيير محتوا و منطقهاي كردن توليد محتواي آموزشي در شهرستانهاي مختلف خواهان ايجاد تسهيلاتي براي حضور معلمان زن در مناطق روستايي و عشايري شد.
او همچنين با انتقاد به سازمان ثبت احوال كه به وظايف قانوني خود عمل نميكند گفت: ثبت احوال موظف است هر سال آمار كودكاني را كه به سن 6 سالگي ميرسند بدهد و همينطور به محض رسيدن به 18 سالگي نيز آمار جديدي از آنها بدهد اما درطول تمام 20 سال گذشته اين اتفاق نيفتاده است درحاليكه امروز تمام سيستمها ديجيتالي است و اگر اين آمار داده شود بهسادگي ميتوان آمار كودكان بازمانده از تحصيل را پيگيري كرد.
مهديزاده توسعه آموزشهاي غيررسمي براي جبران كمبودهاي آموزش رسمي، تمركززدايي در آموزش و پرورش و دادن اختيارات بيشتر به مدارس و اصلاح روش آموزشي معلمان را از جمله راهكارهاي مقابله با پديده «بازماندگي از تحصيل» دانست و گفت: «امروز ديگر معلم نميتواند ادعا كند كه بيشتر از دانشآموزان ميداند چراكه در بسياري از موارد دانشآموزان از دانش بيشتري برخوردارند و نظام معلممحور ديگر معنا ندارد.«
گزارشگر: فهيمه خضرحيدري