اوضاع امروز ايران و بحران هسته ای با پروفسور محمد سهیمی
گزارش گروه پال تاک از جلسه  ۱۰ سپتامبر 
تاريخ: - ۱۰ سپتامبر ۲۰۰۵
ساعت: 
مکان: 
پال تاک جمهوری خواهان ایران 
با پروفسور محمد سهیمی 
اتاق اینترنتی اتحاد جمهوریخواهان در روز دهم سپتامبر 2005 ( 19 شهریور) با دعوت از پروفسور محمد سهیمی به بحث در باره معضل هسته ای ایران پرداخت. 
دکتر سهیمی، رئیس دانشکده شیمی دانشگاه  کالیفرنیای جنوب، که به عنوان متخصص امور انرژی به این جلسه دعوت شده بود پس از ارایه 30 دقیقه  سخنرانی به پرسش های حاضران در نشست پاسخ گفت.
نادر زرکاری اداره جلسه را به عهده داشت.
گروه پالتاک اتحاد جمهوریخواهان ایران
در ابتدای جلسه دکتر علی شاکری  در معرفی آقای سهیمی از جمله گفت:  
دکتر محمد سهيمی رئيس دانشکده شيمی دانشگاه کاليفرنيای جنوبی است. او ليسانس شيمی خود را در سال ۱۹۷۷ از دانشگاه تهران دريافت کرد و در سال ۱۹۸۴ از دانشگاه مينياپوليس نايل به کسب درجه دکترا شد.  وی  از همان زمان به عنوان استاديار آغاز به کار کرد. دکتر سهيمی در سال ۱۹۹۴ بر کرسی استادی دانشگاه کاليفرنيای جنوبی نشست. تحقيقات او طی ۲۵ سال اخير در رابطه با سوختهای گاز و نفت و رابطه آنها با محيط زيست بوده و در بيش از ۲۲۰ مقاله و شش کتاب تخصصی انعکاس يافته است. او با کمپانی های بزرگی همچون شل و همچنين سازمانهای جهانی از جمله سازمان ملل، به عنوان مشاور همکاری داشته است. دکتر سهيمی در عين حال مقالاتی در زمينه ی سياست و سیاست های هسته ای تحرير کرده است که از جمله در "لوس آنجلس تايمز" ، "هاروارد اينترنشنال رويو" و برخی ریگر از نشریات معتبر آمریکایی انتشار يافته اند.  
آقای شاکری با اشاره به اینکه دکتر سهیمی یکی از دانشمندان متخصص عرصه انرژی است و او در این رابطه از سوی رسانه های معتبر، مورد مراجعه قرار میگیرد، میکروفون را به محمد سهیمی سپرد.
پروفسورمحمد سهیمی با اشاره به اینکه بحث خود را در بخش های زیر ارائه خواهد داد،
-	بررسی پیشنهاد ایران به نمایندگان اتحادیه اروپا
-	بررسی پیشنهاد ارائه شده به ایران، از سوی اتحادیه اروپا
-	گزارش سازمان بین المللی انرژی هسته ای
-	نظر شخصی خودم در باره  این موضوع
سخنرانی را آغاز کرد:
برای اینکه به موضوعات بالا بپردازم، لازم میبینم دو سال به عقب برگردم، زمانی که ایران قراداد سعدآباد را در سال 2003 امضاء کرد. باید ببینیم که چرا در آن روزها ایران فکر میکرد که در موضعی ضعیف قرار داشته و خود را به امضاء آن قرارداد ناچار میدید. در عین حال بیبیم که چرا ایران در حال حاضر فکر میکند که در موضغی قوی تر قرار دارد.  
آنچه از نظر ایران وی را در مورد ضعف قرار میداد:
1-	ایران به مدت 18 سال برنامه های اتمی خود را از جهان پنهان کرده بود. البته من قبلا هم در مقالات خود ذکر کرده ام که آنچه ایران پنهان نگه داشته بود بر خلاف موازین بین المللی نبود. بر اساس این موازین کشورهای عضو پیمان موظف هستند تا 180 روز پیش از وارد کردن مواد هسته ای به داخل تاسیسات مربوطه، آژانس بین المللی انرژی اتمی را از این امر مطلع ساد. ایران بر اساس این مقرارات در فوریه سال 2003 ، این امر را به اطلاع آژانس رسانده بود. اما با توجه به نظام سیاسی حاکم در ایران پنهان کردن این موضوع بسیار مهم سوءذن شدید ایجاد کرده و ایران را در موضع ضعف قرار داده بود
2-	در سال 2003 آمریکا و انگلیس در عراق در وضعیت بمراتب بهتری قرار داشتند. صدام به سرعت سرنگون شده بود. جرج بوش عملیات رسمی جنگی را پایان یافته اعلام کرده بود و
3-	هنوز جنگ داخلی و مقاومت علیه نیروهای آمریکایی به این شدت آغاز نشده بود و
4-	همچنان اذهان عمومی باور داشت که عراق صاحب صلاح های اتمی و کشتار جمعی است و انتظار میرفت تا نیروهای آمریکا و انگلیس آنها را بیابند
5-	قیمت نفت هنوز به مرزهای سرسام آور کنونی نرسیده بود ( قیمت نفت در اطراف بشکه ای 30 دلار بود و این قیمت برای بازار خیلی غریب نبود)
6-	در رابطه با نفت موضوع مهمتری نیز وجود داشت و آن اینکه کشورهای صادر کننده مازاد ظرفیت تولید داشتند. به طوری که طی حمله آمریکا و انگلیس به عراق صادرات نفت این کشور  طبیعتا متوقف شد اما دیگر کشورهای صادر کننده جای سهم صادرات عراق را به راحتی پر کردند. الان صادر کنندگان نفت از چنین مازاد ظرفیت تولید برخوردار نیستند.
7-	وضیت داخلی فاکتور مهم دیگر بود. مجلس و دولت هنوز در دست اصلاح طلبان قرار داشت. بخش های وسیعی از آنها مخالف انرژی هسته ای بودند و بخش بزرگتری موافق برنامه هسته ای بودند اما تاکید داشتند که ایران باید در شفافیت کامل به این پروژه بپردازد و در این مسیر اعتماد کشورهای جهان را به اهداف صلح آمیز خود جلب کند.  البته من خود نیز بای این دیدگاه اخیر موافق هستم.
تحت چنین شرایطی بود که ایران به امضای توافقنامه سعد آباد تن در داد و در آن به تعلیق تمام فعالیتهای هسته خود متعهد شد. 
اکنون پس از دو سال اوضاع و شرائط بین المللی دگرگون شده است. در نتیجه حکومت  ایران فکر میکند که در موقعیت بهتری قرار گرفته است و در نتیجه میتواند در مذاکرات با اتحادیه اروپا از سیاست متفاوتی پیروی کند. به نظر من عوامل زیر سبب شده است ایران خود را در موقعیت قدرتمند تری ببیند :
1-	در حال حاضر آژانس بین المللی انرژی اتمی  اطلاعات گسترده ای در باره تاسیسات و برنامه های هسته ای ایران دارد و تا کنون مدرک محکمی دال بر تلاش ایران برای دستیابی به سلاح اتمی نیافته و ارائه نکرده است. به علاوه آژانس های اطلاعاتی غرب اعلام کرده اند که ایران تا ساخت سلاح های هسته ای شش تا ده سال فاصله دارد  
2-	جنگ و مقامت در عراق بالا گرفته است. هنوز و هر روز به کشته های آمریکا افزوده میشود و در مجموع آمریکا در عراق به شدت درگیر است. 
3-	پس از گذشت نزدیک به سه سال هیچ سند و مدرکی دال بر وجود سلاح های کشتار جمعی در عراق یافت نشده است و این نکته ایالات متحده را از نظر سیاستی در موضعی دفاعی قرار داده است
4-	قیمت بالای نفت نیز از اهمیت بسیار زیادی در این راستا برخوردار است. تخمین زده میشود که 65تا 66 دلار قیمت کنونی برای  ماه های سرد سال که در پیش هستند به بالای 70 و حتی 75 دلار افزایش یابد
5-	روی کار آمدن یک دولت شیعه در عراق عامل دیگری است که به تقویت مواضع ایران انجامیده است. میدانیم که رهبران این دولت سالها در ایران زندگی کرده اند و با سران ایران روابط حسنه ای دارند.
6-	قرادادهای درازمدت که چین و هند برای تامین گاز و نفت مورد نیاز خود با ایران منعقد کرده اند از چند زاویه مایه قدرت بخشیدن به مواضع ایران است. مهمتر از همه اینکه این دو کسور مهم و بالنده دنیا در وابستگی های استراتژیک با ایران قرار گرفته و این امر در تصمیم گیری ها زنی سیاسی آنها تاثیر خواهد گذاشت.
7-	معاهده شانگهای یکی دیگر از عوامل موثر در تقویت موضع ایران است. میدانیم که این معاهده چین، روسیه ، هند و 3 کشور دیگر حوزه آسیای جنوب شرقی را در بر میگیرد ودر پی مذاکرات اخیر همین گروه بود که ازبکستان از آمریکا خواست تا نیروهای نظامی خود را از این کشور خارج کند. در عین حال از ایران نیز دعوت شده بود تا به عنوان ناظر در نشست اخیر کشورهای عضو این پیمان شرکت کند. ایران درآن شرکت کرد و هیچ بعید نیست در آینده به عضویت آن در بیاید.
8-	تحولات اخیر در داخل در ساختار دولت، نیز عامل دیگری است که به نیرو های طرفدار مقابله با اروپا و پایداری در زمینه هسته ای قدرت بخشیده است. 
     بررسی پیشنهاد ایران به نمایندگان اتحادیه اروپا
به نظر من یک فاکتور دیگر وجود دارد که در رابطه با چگونگی نگاه ایران به قدرت موضع خود نقش بازی میکند. با وجود اهمیتی که این فاکتور دارد، شخصا تا به حال شاهد هیچ اشاره ای به آن نبوده ام. 
در مارس گذشته دولت ایران پیشنهادی به اروپا داد که عملا با سکوت مواجه شد و انعکاس زیادی نیافت. به نظر من این پیشنهاد به لحاظ تخصصی دارای نکات مهم و قابل تاملی بود. 
-	مثلا در آنجا ایران خود را موظف کرده بود که پلوتونیوم تولید شده در نتیجه سوخت اورانیوم در رآکتورها را برای تولید سلاح های هسته ای به کار نگیرد. 
-	 در عین حال پذیرفته بود که پلوتونیوم تولید شده را به یک سازمان جهانی تحویل دهد. 
-	همچنین ایران خود را مقید کرده بود که پروژه رآکتور آب سنگین را به کلی از برنامه های خود حذف کند. میدانیم که این پروژه در اتباط مستقیم با تولید پلوتونیوم قرار دارد و پلوتونیوم به نوبه خود ماده مناسب تهیه بمب اتمی است. 
-	قسمت دیگری از پیشنهاد عبارت از این بود که ایران متعهد میشد که غنی سازی اورانیوم را در حد 3 درصد که برای سوخت راکتورها لازم است محدود کرده و به دنبال اورانیوم با غلظت بالا نباشد. شاید این اشاره بد نباشد که برای استفاده اورانیوم در بمب اتمی باید غلظت آن را تا بالای 90 درصد افزایش داد.
-	 ایران داوطلبانه این محدودیت را پذیرفته بود که تنها به اندازه مصرف لازم در راکتورها به غنی سازی به پردازد و نه بیشتر.
-	 ایران پذیرفته بود که اورانیوم غنی شده در تاسیسات هسته ای خود را به سرعت به "میله های" اورانیوم تبدیل کند. اهمیت این امر در آن است که اورانیومی که در حد غنای مشخصی به میله تبدیل میشود دیگر قابلیت غنی سازی بیشتر را ندارد و وقتی این درجه در حد 3 درصد باشد طبیعی است که اورانیوم میله شده 3 درصدی دیگر به درد استفاده در تولید بمب اتمی نمیخورد.
-	همچنین ایران در پیشنهاد خود گنجانده بود که تعداد دستگاه های گریز ازمرکز ( سانتریفوز) را محدود کند.
( سانتریفوژ دستگاهی است که برای جدا کردن اورانیوم 235 و ارونیوم  238 به کار میرود و مرحله نهایی غنی سازی را انجام میدهد. 
غنی سازی : دو گونه يا دو ايزوتوپ از اورانيوم در طبيعت يافت ميشود که برحسب و اتمی آنها يکی به اورانيوم 235 و ديگری به اورانيوم 238 معروف هستند.  اورانيوم  235 که نيروگاه اتمی به عنوان سوخت به آن نيازمند است تنها هفت دهم درصد از منابع اورانيوم را تشکيل ميدهد. يعنی از يک تن اورانيوم  تنها 7 کیلوگرم برای سوخت راکتور اتمی مناسب است.  طی يک فرایند پيچيده درجه خلوص نوع اورانیوم 235  را که از غلظت بسيار پايين برخوردار است توسط غنی سازی بالا میبرند. مرحله نهایی غنی سازی در دستگاههای گريز از مرکز صورت ميگيرد. دستگاه گریز از مرکز یا همان سنتریفوژ بر اساس تفاوت و مخصوص مواد آنها را از یکدیگر جدا میکند.  از آنجايی که تفاوت و اورنيوم 235 و 238  تنها ۳ واحد است، برای جدا کردن این دو ایزوتوپ از یکدیگر، سنتری فوژها بايداز سرعتهای بسيار بالايی برخوردار باشند. علاوه بر ۵ قدرت اتمی جهان يعنی چين، آمريکا، روسيه، فرانسه و انگليس ۷ کشور ديگر قادر به غنی سازی هستند که آلمان، برزيل، هند ، پاکستان و اسرائیل  از آن جمله هستند. - ویراستار )
بررسی پیشنهاد ارائه شده به ایران، از سوی اتحادیه اروپا
اروپا  پیشنهاد ایران را نپذیرفت و در مقابل خود مدتی بعد یک سری پیشنهادات را طرح کرد. مختصات آن عبارت بود از:
1-	داشتن حق استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی ( البته با توجه به عضویت درNPT  ، ایران این حق را دارا است)
2-	حق ایران برای دستیابی به بازار تکنولوژی هسته ای . (این حقی است که اکنون در مورد ایران رعایت نمیشود )
3-	پیشنهاد کمک به ایران برای افزایش ایمنی راکتورها. 
      یک بحث که در باره تکنولوژی هسته ای ایران مطرح است این است که به دلیل منشاء روسی آن، از
      استانداردهای امنیتی تکنولوژی غرب برخوردار نیست. البته من شخصا با این نظر موافق نیستم.  
4-	ایجاد یک انبار ذخیره سوخت اتمی برای مصرف پنج ساله ایران. این پیشنهاد در مقابل این نگرانی ارائه شده بود که در صورت بروز اختلافات سیاسی میان کشورها ایران در یک مقطعی از دریافت سوخت مورد نیاز محروم گردد. البته اروپا برای مقابله با نگرانی ایران یک مکانیزم نیز ارائه کرده بود که در صورت بروز شرائط مورد واهمه ایران، بر اساس این مکانیزم، سوخت نیروگاه های ایران در هر شرائطی تامین میشد.
البته پیشنهاد اروپا دارای مواردی نیز بود که نمیتوانست به مذاق ایران خوش آید:
5-	ایران تعهد کند که هیچگاه از NPT خارج نشود. 
این بند پیشنهاد در مخالفت صریح با اصول NPT قرار دارد. بر اساس این معاهده هر کشوری که میخواهد NPT را ترک کند حق دارد با یک فرصت 90 روزه پس از اعلام ترک معاهده درهای خود را به روی ماموران آژانس ببندد.
6-	طرف مقابل تعهد میکند که تا زمانی که ایران به سلاح های اتمی دست نیافته باشد به صورت اتمی به ایران حمله نکند. 
به نطر میآید که این بند بسیار بی مایه است. زیرانگرانی ایران نه از حمله نظامی اروپا بلکه از حمله آمریکا است و این بند در باره حمله احتمالی کشور ثالث (مثلا آمریکا و یا اسرایئل) چیزی نمیگوید. علاوه بر این تعهد برای عدم حمله اتمی به معنی تعهد به عدم حمله نظامی به طور عام نیست. البته در متن پیشنهاد با هزار اگر و مگر اشاره ای به این مسائل شده است که در مجموع نمیتواند از نگرانی های مربوطه ایران بکاهند
با این حساب به نظر من طرح پیشنهادی اروپا حاوی بخشهای تکنولوژیکی بسیار مثبتی است در حالیکه از دیدگاه امنیتی نمیتواند برای ایران دلنشین باشد.
گزارش سازمان بین المللی انرژی هسته ای
یکی از نگرانیهای غرب در ارتباط با برنامه های اتمی ایران، یافتن بقایای اورانیوم با غلظت بسیار بالا و مناسب برای تهیه بمب اتمی، توسط ماموران آزانس بین المللی انرژی اتمی در تاسیسات ایران بود. 
ایران همانوقت اعلام کرد که منشاء اورانیوم مذکور خارج از ایران است و همراه با تجهیزات  خریداری شده وارد ایران شده است. گزارش اخیر آژانس این توضیح ایران را تایید میکند.
در مجموع آژانس از ایران برای شفافیت در فعالیت های هسته ای تقدیر کرده است اما در عین حال خواسته ای را مطرح کرده است که نمیتواند  با مذاق ایران سازگار باشد. 
آژانس از ایران خواسته است، اجازه داشته باشد با دانشمندان و دست اندرکاران برنامه های اتمی کشور مصاحبه کند. بتواند به تمام کارگاه های متعلق به نیروهای مسلح دسترسی داشته باشد و همچنین امکان تجسس در تمام تاسیسات با استفاده دوگانه داشته باشد.
این پیشنهادی نیست که یک کشور مستقل براحتی آن را بپذیرد. مستقل از اینکه ما در باره سیستم سیاسی در ایران چگونه میاندیشیم روشن است که هیچ کشوری داوطلبانه اصرار نظامی خود را به دیگران نمیسپارد. 
پس در محموع به نظر من هر دو پیشنهاد ایران و اروپا حاوی نکات مثبتی هستند که اگر میل به مذاکره جدی باشد، میتوانند هر دو آنها پایه گفتگو ها قرار گرفته و از تلفیق آنها نتیجه ای حاصل شود که هر دو طرف را راضی نگاه دارد. 
بگذارید در اینجا یک بار دیگر از تخصص خود دور، به عرصه سیاسی وارد شده و به این سوال بپردازم که آیا در حال حاضر به نفع ایران است که خود را در مقابل اتحادیه اروپا قرار دهد.
من همواره از حق ایران برای استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای و همچنین دستیابی به چرخه کامل سوخت هسته ای دفاع کرده و میکنم. اما آیا این درست است که به خاطر یک دستمال قیصریه را به آتش بکشیم و به خاطر انرژی هسته ای که داشتن آن بی شک حق ما هم هست خود را در مقابل دنیا قرار دهیم و امکانات حیاتی بیشتری را از دست بدهیم؟
واقعیت این است که در حال حاضر ما راکتوری نداریم که به چرخه سوخت محتاج باشیم.  
در صورتی که موانع سیاسی اجازه دهند، راکتور بوشهر اوایل سال 2006 آغاز به کار خواهد کرد اما طبق قرارداد روسیه موظف خواهد بود تا 10 سال سوخت این راکتور را تامین کند. پس ما به صورت فوری به این تکنولوژی نیاز نداریم و از این دیدگاه قرار گرفتن در مقابل اروپا در جهت منافع ایران نیست. 
پروفسور سهیمی پس از پایان سخنرانی خود به سؤالات حاضران پاسخ داد. 
(آقای محمد سهیمی طی یک نشست در پال تاک اتحاد جمهوریخواهان دراکتبر 2004 ،سخنرانی دیگری در زمینه مسائل هسته ای ایران داشت.  به دلیل اهمیت نکات طرح شده در آن سخنرانی و اینکه بسیاری از پرسش های مطرح شده در جلسه اخیر در سخنرانی آن روز پاسخ گرفته بودند، خوانندگان گرامی را به آن مطلب ارجاع میدهیم – گروه پال تاک اتحاد جمهوری خواهان ایران)
سخنرانی پروفسور سهیمی در اکتبر 2004 :       http://jomhouri.com/a/02eve/001585.php