سنگساری


ايرج معتدل

شهناز ٍ 35 ساله ساکن کرج به "جرم" رابطه جنسی خارج از ازدواج محکوم به سنگسار شده است. نماينده دانمارک در پارلمان اروپا (پرنيله فراهم) طی نامه ای به خاتمی اعتراض خود را اعلام کرد و خواسته اند اين شکل از ترور بر عليه انسانيت را متوقف کنند. من هر وقت چنين خبری را می شنوم ساعتها غمگين و پژمرده می شوم. شما چطور؟

بگذريم از اين که حضرت مسيح هم گفت: کسی که هيچ گناهی نکرده می تواند اولين سنگ را بياندازد. ولی در بيشتر جوامعه غربی که مسيحی هستند کسی بفکر سنگساری نمی افتد. چون اعدام و سنگساری در قانون اساسی شان جائی ندارد و حتی مشت زدن بر سر ديگران خيلی گران تمام خواهد شد.

سنگ ساری به نظر من موقعی مرسوم شد که قوم ها به حالت ييلاق و قشلاق زندگی می کردند. چون کوچ نشين بودند و در واقع ساکن نبودند هنوز دانی نداشتند که متهم را نگهداری کنند. در موقع ييلاق و قشلاق ، قبل از ترک زنان محيط متهم را سنگسار می کردند تا از شرش خلاص شوند. سنگساری از زمانی متداول شد که برای اثبات جرمٍ، در واقع اقرار گرفتن از متهمين برای اثبات جرم رنگ باخته بود. به همين طريق چه بسيار بی گناهانی که در زير اوار سنگ ها جان باختند. ولی الان که در تمام دنيا دان ساخته اند و متهم را نگهداری می کنند. سنگساری چيزی جز ساديسم شخصی و حتی ديوانگی اجرا کنندگان و " لذت" بردن تماشا کنندگان نيست. سنگساری عملی زشت و خلاف عقل است و در تضاد مستقيم با حقوق بشر.

اين افراد قرنها پيش مطابق زمان خويش انديشيده و بد رفتار کرده اند. شايد هم اين دسته از رفتارهای زشت بوده که نياکان ما " رفتار نيک" را مطرح کردند که من اسمش را " پيشگيری رفتاری" می گذارم. البته پند و اندرز های متفکرين ما از سعدی گرفته تا ديگران هم در همين واژه " پيشگيری رفتاری" می گنجد.

در جمهوری اسلامی ايران هنوز تصويب نکردن منع شکنجه از طرف شورای نگهبان به چه معنی ايست به جز انکه ما شکنجه می کنيم. " اقرار هايی" که از زندانيان سياسی در زير شکنجه ميگيرند فاقد ارزش قانونی است.

در مجلس ششم انهائيکه هم مخالف شکنجه هستند، بيشتر اينطور مطرح می کنند، برای جلوگيری از تکرار وقايعی، مانند فوت زهرا کاظمی زير شکنجه، تاکيد می کنند.، چون در سطح بين المللی "آبروی" جمهوری اسلامی رفته و يا بيشترخواهد رفت. البته "ابرو" يک واژه اخلاقی است نه سياسی.

اگر آقای خاتمی انسان " فرهيخته ای" است نه فقط بايد از کشتن شهناز جلوگيری کند، بلکه يکبار هم شده بايد سنگسار، قصاص، شکنجه را محکوم کند و گرنه يکبار ديگر ثابت می شود که ايدولوژی حاکم بر جامعه وجه مشترک "اصلاح طلبان" و واپس گرايان می باشد. نشانه ای وجود ندارد که اقای خاتمی سنگساری را به دليل محتوای عميقا ضد انسانی زنان مورد مخالفت قرار دهد. اقای خاتمی هميشه خواهان اجرای قانون اسلامی بوده و کمتر به محتوای اين قوانين توجه داشته است.

همانطوری که دولت در ذاتش نيست و نمی تواند خشوقتی تک تک افراد جامعه را تضمين کند، همانطور هم اجازه ندارد افرادی که خودشان را خشوقت می دانند و از زندگی کردن لذت می برند و جزو حقوق فردی محسوب می شوند، طعمه مرگ گرداند.