طرح قطعنامه پیشنهادی "گروه کار مسایل ملی"


وهاب انصاری و سیروس مددی
Wahab_anssari@yahoo.de

۲۹ نوامبر ۲۰۰۳

مقدمه: گروه کار مسایل ملی در جهت تدقیق و تکمیل بند7 بیانیه اتحاد جمهوری خواهان تشکیل شد. گروه کار مسایل ملی در تداوم بحثهای خود نتوانست بر روی یک سند توافق بکند. حاصل بحث های گروه کار مسایل ملی منجر به ارایه دو سند شد. در زیر یکی از آن سندها را ملاحظه می نماید. ما از تمامی صاحب نظران تقاضا داریم با اظهار نظر و ارایه پیشنهادات خود در تکمیل و تدقیق این سند ما را یاری رسانند.

طرح قطعنامه پیشنهادی "گروه کار مسایل ملی" در جهت تدقیق و تکمیل بند7
" بیانیه اتحاد جمهوری خواهان" (طرح پیشنهادی وهاب انصاری و سیروس مددی)


در کشورمان ایران، ملیتهای گوناگونی همچون فارس ها، آذربایجانی ها، کردها، ترکمن ها، عرب ها و بلوچ ها و دیگر گروهای قومی که در طی هزاران سال برای ساختن ایران کوشیده اند، زندگی می کنند. از این رو تمامی ملیتهای ساکن ایران می بایست از حق و حقوق برابر با هم در تمامی عرصه های زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برخوردار باشند. اصل ناظر بر نگاه ما به مسئله امور ملیتها در ایران، میثاقهای سازمان ملل و حقوق بشر است.از این رو، مبارزه برای استقرار دمکراسی در ایران و مبارزه برای خواسته های ملیتهای ایرانی پیوند تنگاتنگ با هم دارند.

در طی 80 سال گذشته اصل ناظر بر روابط ملیتها، اقوام و اقلیتهای ایرانی، بر مبنای برابر حقوقی در کلیه عرصه ها نبوده است. بلکه حکومت گران ایران به همراهی بخشی از نیروهای اجتماعی آن، با پیش بردن سیاست آسمیلاسیون ملیتهای غیر فارس، امکانات کشور را در جهت استحاله هویتهای ملی، اتنیک، زبانها و فرهنگهای دیگر ایرانی بکار برده اند. به تبع این سیاست، امکانات متعلق به همه ایرانیان نیز به تساوی میان همه بخشهای کشور تقسیم نشده است. از سوی دیگر تمرکز گرایی افراطی رژیمهای استبدادی –که کشور را به مرکز و حاشیه تقسیم کرده- دست در دست سیاستهای ضد ملی و ضد دموکراتیک دیگر، حیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دشوار اکثریت ایرانیان را دشوارتر و تحمل ناپذیرتر ساخته است.

ما با در نظر گرفتن آنچه که در طی سده گذشته نسبت به ملیتهای غیر فارس کشور رفته است، خواهان آن هستیم که در ارتباط با این ملیتها و سرزمینهایشان سیاستهای جبرانی در پیش گرفته شود و از این طریق در جهت پیشرفت و انکشاف این بخش از میهن و هم میهنانمان و نیز تحکیم همپیوندی داوطلبانه شهروندان کشورمان و تقویت احساس مشترک میان آنها تلاش بعمل آید.

ما خواهان آنیم که زبان هر کدام از ملیتهای ایرانی در سرزمینهای ویژه آنان بعنوان زبان اداری و تحصیلی رسمیت یابد و زبان فارسی بعنوان زبان مشترک و سراسری ایران بکار گرفته شود. این امر از مبانی منشور جهانی حقوق بشر و پیکار در راه تحقق آن وظیفه ما و در شمار خواسته های مهم دموکراتیک جمهوری خواهان است. ما قویا خواهان رفع هر گونه تبعیض از ملیتهای ساکن ایران هستیم.

با توجه به اینکه یکی از اهداف ساختار فدرالیستی تقسیم هرچه گسترده تر قدرت دولتی است. سازماندهی حکومت و ساختار سیاسی کشور باید به نحوی باشد که نه تنها ملیتها و گروههای اتنیکی ساکن مناطق گوناگون، بلکه اهالی هر منطقه بتوانند در آنچه به سرنوشت مستقیم آنها مربوط می شود بطور موثر و فعال دخالت کنند. در این چهارچوب حق تصمیم گیری درباره مسائل ویژه هرمنطقه متعلق به مردم آن همان منطقه است.

سیاست عدم تمرکز گسترده در ساختار فدرال باید متضمن واگذاری امور هر منطقه به خود آن منطقه باشد. به عبارت دیگر جز در امور مربوطه به دفاع ملی (ارتش)، سیاست خارجی، برنامه ریزی های دراز مدت اقتصادی، سیاست پولی و بانک مرکزی، ارگانهای برگزیده در سطح محلی از اختیارات کامل برخوردارند و امور منطقه تحت نظر خود را اداره میکنند.

گذار از نظام استبدادی ریشه دار کنونی به سوی جامعه ای آزاد و دموکراتیک و گذار از ساختار به غایت متمرکز کنونی به ساختاری غیرمتمرکز به یک باره امکان پذیر نیست. این امر را باید بعنوان یک پروسه و یک روند در نظر گرفت.

ما به عنوان تلاشگران اتحاد جمهوری خواهان ایران،

اولا- با درک ضرورت حل مسئله ملیتها، اقوام و اقلیتهای ایرانی در چارچوب ایرانی دموکراتیک. ثانیا- با توجه به ضرورت نزدیک تر کردن هر چه بیشتر قدرت دولتی به شهروندان و فراهم آوردن امکانات دخالت هرچه بیشتر آنان در سرنوشت خویش، و ثالثا- جهت تقسیم قدرت، ایجاد اهرمهای قانونی برای کنترل نهادهای قدرت در ایران و ممانعت از شکل گیری استبداد، خواهان ایجاد ساختار دموکراتیک غیر متمرکز حکومتی در شکل فدرال به جای سیستم فوق العاده متمرکز و غیر دموکراتیک کنونی هستیم.

ما جمهوریخواهان که از میان ملیتها و گروههای اتنیک گوناگون ایران برخاسته ایم، بر آنیم که سود ما، سود مردم ما و میهن ما نه در تفرقه و جدایی ما از یکدیگر بلکه در یگانگی ماست. یکی از شروط بزرگ این یگانگی اعتقاد به برابر حقوقی و اجتناب از ملت پرستی افراطی است. ما جمهوریخواهان هر گونه ناسیونالیسم افراطی را – که نافی حقوق انسان و پیام آور تفرقه و نفاق است – محکوم میدانیم.


سیروس مددی
وهاب انصاری
29 نوامبر 2003




طرح قطعنامه پیشنهادی "گروه کار مسایل ملی"


وهاب انصاری و سیروس مددی
Wahab_anssari@yahoo.de

۲۹ نوامبر ۲۰۰۳

مقدمه: گروه کار مسایل ملی در جهت تدقیق و تکمیل بند7 بیانیه اتحاد جمهوری خواهان تشکیل شد. گروه کار مسایل ملی در تداوم بحثهای خود نتوانست بر روی یک سند توافق بکند. حاصل بحث های گروه کار مسایل ملی منجر به ارایه دو سند شد. در زیر یکی از آن سندها را ملاحظه می نماید. ما از تمامی صاحب نظران تقاضا داریم با اظهار نظر و ارایه پیشنهادات خود در تکمیل و تدقیق این سند ما را یاری رسانند.

طرح قطعنامه پیشنهادی "گروه کار مسایل ملی" در جهت تدقیق و تکمیل بند7
" بیانیه اتحاد جمهوری خواهان" (طرح پیشنهادی وهاب انصاری و سیروس مددی)


در کشورمان ایران، ملیتهای گوناگونی همچون فارس ها، آذربایجانی ها، کردها، ترکمن ها، عرب ها و بلوچ ها و دیگر گروهای قومی که در طی هزاران سال برای ساختن ایران کوشیده اند، زندگی می کنند. از این رو تمامی ملیتهای ساکن ایران می بایست از حق و حقوق برابر با هم در تمامی عرصه های زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برخوردار باشند. اصل ناظر بر نگاه ما به مسئله امور ملیتها در ایران، میثاقهای سازمان ملل و حقوق بشر است.از این رو، مبارزه برای استقرار دمکراسی در ایران و مبارزه برای خواسته های ملیتهای ایرانی پیوند تنگاتنگ با هم دارند.

در طی 80 سال گذشته اصل ناظر بر روابط ملیتها، اقوام و اقلیتهای ایرانی، بر مبنای برابر حقوقی در کلیه عرصه ها نبوده است. بلکه حکومت گران ایران به همراهی بخشی از نیروهای اجتماعی آن، با پیش بردن سیاست آسمیلاسیون ملیتهای غیر فارس، امکانات کشور را در جهت استحاله هویتهای ملی، اتنیک، زبانها و فرهنگهای دیگر ایرانی بکار برده اند. به تبع این سیاست، امکانات متعلق به همه ایرانیان نیز به تساوی میان همه بخشهای کشور تقسیم نشده است. از سوی دیگر تمرکز گرایی افراطی رژیمهای استبدادی –که کشور را به مرکز و حاشیه تقسیم کرده- دست در دست سیاستهای ضد ملی و ضد دموکراتیک دیگر، حیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دشوار اکثریت ایرانیان را دشوارتر و تحمل ناپذیرتر ساخته است.

ما با در نظر گرفتن آنچه که در طی سده گذشته نسبت به ملیتهای غیر فارس کشور رفته است، خواهان آن هستیم که در ارتباط با این ملیتها و سرزمینهایشان سیاستهای جبرانی در پیش گرفته شود و از این طریق در جهت پیشرفت و انکشاف این بخش از میهن و هم میهنانمان و نیز تحکیم همپیوندی داوطلبانه شهروندان کشورمان و تقویت احساس مشترک میان آنها تلاش بعمل آید.

ما خواهان آنیم که زبان هر کدام از ملیتهای ایرانی در سرزمینهای ویژه آنان بعنوان زبان اداری و تحصیلی رسمیت یابد و زبان فارسی بعنوان زبان مشترک و سراسری ایران بکار گرفته شود. این امر از مبانی منشور جهانی حقوق بشر و پیکار در راه تحقق آن وظیفه ما و در شمار خواسته های مهم دموکراتیک جمهوری خواهان است. ما قویا خواهان رفع هر گونه تبعیض از ملیتهای ساکن ایران هستیم.

با توجه به اینکه یکی از اهداف ساختار فدرالیستی تقسیم هرچه گسترده تر قدرت دولتی است. سازماندهی حکومت و ساختار سیاسی کشور باید به نحوی باشد که نه تنها ملیتها و گروههای اتنیکی ساکن مناطق گوناگون، بلکه اهالی هر منطقه بتوانند در آنچه به سرنوشت مستقیم آنها مربوط می شود بطور موثر و فعال دخالت کنند. در این چهارچوب حق تصمیم گیری درباره مسائل ویژه هرمنطقه متعلق به مردم آن همان منطقه است.

سیاست عدم تمرکز گسترده در ساختار فدرال باید متضمن واگذاری امور هر منطقه به خود آن منطقه باشد. به عبارت دیگر جز در امور مربوطه به دفاع ملی (ارتش)، سیاست خارجی، برنامه ریزی های دراز مدت اقتصادی، سیاست پولی و بانک مرکزی، ارگانهای برگزیده در سطح محلی از اختیارات کامل برخوردارند و امور منطقه تحت نظر خود را اداره میکنند.

گذار از نظام استبدادی ریشه دار کنونی به سوی جامعه ای آزاد و دموکراتیک و گذار از ساختار به غایت متمرکز کنونی به ساختاری غیرمتمرکز به یک باره امکان پذیر نیست. این امر را باید بعنوان یک پروسه و یک روند در نظر گرفت.

ما به عنوان تلاشگران اتحاد جمهوری خواهان ایران،

اولا- با درک ضرورت حل مسئله ملیتها، اقوام و اقلیتهای ایرانی در چارچوب ایرانی دموکراتیک. ثانیا- با توجه به ضرورت نزدیک تر کردن هر چه بیشتر قدرت دولتی به شهروندان و فراهم آوردن امکانات دخالت هرچه بیشتر آنان در سرنوشت خویش، و ثالثا- جهت تقسیم قدرت، ایجاد اهرمهای قانونی برای کنترل نهادهای قدرت در ایران و ممانعت از شکل گیری استبداد، خواهان ایجاد ساختار دموکراتیک غیر متمرکز حکومتی در شکل فدرال به جای سیستم فوق العاده متمرکز و غیر دموکراتیک کنونی هستیم.

ما جمهوریخواهان که از میان ملیتها و گروههای اتنیک گوناگون ایران برخاسته ایم، بر آنیم که سود ما، سود مردم ما و میهن ما نه در تفرقه و جدایی ما از یکدیگر بلکه در یگانگی ماست. یکی از شروط بزرگ این یگانگی اعتقاد به برابر حقوقی و اجتناب از ملت پرستی افراطی است. ما جمهوریخواهان هر گونه ناسیونالیسم افراطی را – که نافی حقوق انسان و پیام آور تفرقه و نفاق است – محکوم میدانیم.


سیروس مددی
وهاب انصاری
29 نوامبر 2003