تبادل فكري با خانم مژده فرهي
دفاع از حقوق ۳۲ هزار ايراني اشاعه ناسيوناليسم نيست.
ما به قوانين غير انساني و ستيزانه اعتراض كرديم ،
اعتراض ما ،در واقع سهم از دست رفته زنان است كه بايد باز گردانده شود
دوستمان مژده فرهي نقدي به نامه كميسيون زنان اجا كردند كه دفاع از حقوق ۳۲ هزار ايراني اشاعه ناسيوناليسم ميباشد . نميدانم دوستمان چقدر از برنامه و اهداف كميسون زنان مطلعند. لازم ميدانم اشاره اي كوتاه به اهداف كميسون زنان اجا داشته باشم .اين كميسيون براي سازماندهي و ارتفاء خود و زنان اطرافش تلاش ميكند ، انگيزه ديگر تلاش جهت افزايش اگاهي زنان نسبت به حقوق خود و همچنين تلاش براي پيشرفت و دستاوردهاي مبارزات زنان در ايران و ديگر نقاط دنيا است ، و نكته مهمي كه قبلا به آن اشاره اي داشتيم و امروز به دفاع از آن تاكيد ميكنيم ، به رسميت شناختن ازدواج زنان ايراني با مردان غير ايراني بصورتي كه همسران اين زنان قادر به تابعيت در كشور مطبوع باشند.همچنانكه هيچگونه مانعي براي مردان در اين امر وجود ندارد. در بيانيه اي كه شما آن رابه نقد كشانديد ، “ به قانون اساسي ايران كه به صراحت به موجب اصل چهل و يكم بر برخورداري برابر مردان وان از حق تابعييت ايران اشاره شده است، تابعييت كشور ايران حق مسلم هر ايراني است و دولت ايران نميتواند از هيچ ايراني سلب تابعييت كند مگر به در خواست خود او ويا اينكه به تابعيت كشور ديگري در آيد ” و حالا در چارچوب قوانين جاري ايران عملا اين حق از زنان سلب گرديده ، پس اعتراض ما ، سهم از دست رفته زنان است كه بايد باز گرداننده شود . در اين نامه ضمن دفاع از حقوق ومرد وكودك ، حقوق زنان را نيز برجسته كرديم ، زيرا كميسيون زنان همانطوري كه از نامش پيداست باري را با خود بدرستي حمل ميكند و آن دفاع از حقوق زنان ميباشد . ما به اعدام افسانه نوروزي اعتراض كرديم ، ما به حكم وحشيانه سنگسار اعتراض كرديم ، ما به زنان ودختران مورد خشونت واقع شده اعتراض كرديم . ما در اين نامه به اخراج اني كه سرزمينشان ايران هست و مجبور به ترك وطنشان ميشوند اعتراض كرديم ، در واقع اعتراض به قوانين غيرانساني و ستيزانه بود نه اشاعه ناسيوناليسم . ناديده گرفتن مشكلات زنان يعني چشم پوشي از آنان . شايد بر اين باوريد كه همه چيز را بايد كلي ديد و منتظر باشيم تا مسائل مهم در جامعه حل شود و بعد به مشكلات زنان بپردازيم . دوست عزيز تا از مشكلات نگوييم ، حل مشكل نخواهد شد . اگر اين باورهاي كليشه اي را كه سد راهي است براي رشد زنان از خود دور سازيم ، نه تنها دفاع از حقوق زنان را ناسيوناليسم پروري نميدانم بلكه آن را يكي از راههاي موثر ميدانم كه منجر به جذب و فعاليت بيشتر زنان ميگردد .
دوستمان اشاره به اين مطلب دارند “ اگر همين امروز در ايران گروهاي حقوقي بلند شوند و خواستار يافتن راه حل قانوني براي ۳۲ هزار ايراني شوند ،مسئله امداد حقوقي است و قابل تحسين ، اما گر يك حزب و جريان سياسي همين راه حل را پيشنهاد كند قطعنا مسئله بار سياسي بخود خواهد گرفت و نتيجه عملي سياست پيسنهادي ناسيوناليسم خواهد بود ” پس از اين جملات ميتوان اين برداشت را داشت ، اين كار قابل تحسين خواهد بود در صورتيكه فقط گروهاي حقوقي وامدادي به اين كار بپرداد و راه حلي برايشان جستجو كنند . مسلما بهترين شكلش اين خواهد بود كه حقوقدانان خواستار راه حل قانوني برايشان شوند .
دوست عزيز دگي در سرزميني كه بهترين حقوقدانان ما يا در دانند و يا از كار بر كنار شدند و يا اينكه در گوشه ديگري از جهان دگي ميكنند چگونه انتظار داريد كه گروهاي حقوقي خواستار يافتن راه حل قانوني براي آنها شوند .با همه اين چيزها كميسون زنان حتي حق اعتراض كردن را هم ندارد ؟ ويا اگر يك حزب و جريان سياسي همين راه حل را پيشنهاد كنند بار سياسي بخود خواهد گرفت و مروج ناسيوناليسم خواهند بود ؟
نه دوست گرامي اگر احزاب و جريانهاي سياسي به اين درك مهم رسيده باشند كه از حقوق زنان در همه ابعادش دفاع كنند ، و يا با ديگاههاي مدرن مثل فمنيسم كه خواهان از بين رفتن نظام مردسالاريست توجه داشته باشند ، و نگاه سنتي به مسائل زنان را از خود دور ساد ، قدمي به جلو برداشته اند . در اين رابطه سعي نداشته باشيد كه جريانهاي سياسي نيمي از جامعه را به فراموشي بسپارند .
چرا وقتي صحبت از حقوق ميشود به ناسيوناليسم و سالاري متهم ميشويم . اين بر كسي پوشيده نيست كه سايه سنگين تفكر ناسيوناليستي ضربات زيادي به زنان زده و چيزي به همراه نداشته و حتي در بعضي مواقع حق انتخاب شدن از آنان سلب ميشد . بنا بر اين اين برچسب ها به ما كه صادقانه در اين راه قدم بر داشتيم نميخورد .
دوست عزيز ما زنان وظايف سنگيني در پيش داريم نيمي از جمعيت كشور از نظر قانوني در وضعيت كاملا نابرابرقرا دارد بايد به مشكلات روزمره زنان هم پرداخت . انرژي مان را صرف چيزهاي نامبهم وناروشن وكلي گوييها نكنيم كه از زنان حداقل را هم نتوانيم بد ست آوريم . باشد روزي كه در كناره هم اين بار را بردوش كشيم.