بى توجهى وزارت بهداشت به مسئله طب كار



روزنامه شرق

قصه كاركردن نوجوانان در كارگاه هاى زيرزمينى و آسيب هاى جسمى شديد آنها به علت عدم رعايت نكات بهداشتى از سوى كارفرمايان سال ها است كه تكرار مى شود و به تازگى نيز خبر معلوليت ۱۵ نوجوان در يك كارگاه توليدى كفش در حاشيه تهران بحث روز رسانه ها شده است، فلج شدن نوجوانان به دليل صدمات ناشى از كار تلخ است اما تلخ تر از آن سكوت مرگبار مسئولانى است كه هر كدام به نوعى در مرگ شادى اين كودكان دخيلند.

• به گفته پزشكان چسب عامل بيمارى ام بود
يونس قاسمى يكى از كارگران اين كارگاه توليدى كفش درباره چگونگى ابتلا به بيمارى فلج كفاشان مى گويد: نزديك به هفت تا هشت ماه در كارگاه توليد كفش كار مى كرديم در سال گذشته به طور ناگهانى عضلات پايم منقبض شد و بعد از مدتى بيمارى ام پيشرفت كرد و پس از اينكه به چند پزشك مراجعه كردم و نتيجه اى نداشت به بيمارستان شريعتى رفتم و به مدت ۱۸ روز در اين بيمارستان بسترى شدم، اما بدون نتيجه از بيمارستان مرخص شدم. اين نوجوان ۱۹ ساله با تاكيد بر اينكه پس از مرخص شدن از بيمارستان ديگر نمى توانستم راه بروم، مى افزايد: پس از ترخيص از بيمارستان به چند پزشك طب سوى و حجامت مراجعه كردم و تا حدى بهبود يافتم، اما همچنان مشكل داشتم. وى با بيان اينكه در ابتدا تا ۹۰ درصد بدنم دچار آسيب شده بود اما هم اكنون ۵ درصد آن در بدنم باقى مانده است، در خصوص علت بيمارى مى گويد: پزشكان چسبى كه در اين كارگاه استفاده مى شد را هم براى آزمايش بردند اما علت بيمارى را به ما نگفتند. قاسمى با بيان اينكه در يك كارگاه ۱۰۵ مترى ۳۰ تا ۳۵ نفر مشغول كار بوديم، مى افزايد: دو نفر ديگر از بچه ها هم كه همشهرى ام بودند و در اين كارگاه كار مى كردند نيز دچار معلوليت شدند، اما اين كارگاه تعطيل نشد و فقط مكان آن تغيير كرد. وى با تاكيد بر اينكه چندين كارگاه كفاشى زيرزمينى در اطراف محدوده كارگاه آنها وجود دارد، مى گويد: چون وقتى به اين بيمارى مبتلا شده بودم تا مدتى براى كار به كارگاه مى رفتم بنابراين مى ديدم كه هر روز يكى از بچه ها به اين بيمارى مبتلا مى شود و تا زمانى كه بسترى نشده بودم اين تعداد به ۱۲ نفر رسيد كه چهار نفر از اين تعداد در ارديبهشت سال گذشته در بيمارستان شريعتى بسترى شدند.

• توانايى كار كردن ندارم
قاسمى در خصوص شكايت از كارفرما مى گويد: چون پزشكان علت بيمارى را تشخيص ندادند نتوانستيم شكايت كنيم و هم اكنون نيز به علت اينكه بدنم تا حدى بى حس است و نمى توانم به راحتى راه بروم، توانايى كار كردن ندارم و به ناچار در خانه مانده ام. وى درباره هزينه درمان مى گويد: براى ۴۵ جلسه طب سوى، هر جلسه ۱۰ هزار تومان پرداخت مى كردم و هزينه ۱۸ روز بسترى در بيمارستان نيز ۵۰ هزار تومان شد و علاوه بر اينها به مدت سه ماه هم براى فيزيوتراپى و طب سوى مراجعه كردم كه به صورت روزانه بايد ۱۵ هزار تومان پرداخت مى كردم كه البته تمامى اين هزينه ها را كارفرماى كارگاه پرداخت كرد. پاهاى بى حس يونس فرياد خاموشى است كه هر مسئولى را بايد به خود آورد، دنياى شاد نوجوانى كه با قيمتى بسيار ناچيز قربانى بى مسئوليتى مسئولان شد.

• بى توجهى وزارت بهداشت به مسئله طب كار
دكتر خسرو صادق نيت دبير انجمن طب كار با تائيد اين موضوع كه بى توجهى مسئولان وزارت بهداشت به عدم رعايت بهداشت جسمى و روحى در محيط هاى كار باعث معلوليت ۱۵ كودك در يك كارگاه توليدى كفش شده است، مى افزايد: در كارگاه توليد كفش حاشيه تهران ۲۰ كودك مشغول به كار بودند كه به دليل عدم تهويه و استنشاق حلال پخش شده در فضا كه ناشى از نوع چسب به كار رفته در كفش ها بود ۱۵ نفر آنها فلج مى شوند و اين در حالى است كه مسئولان در اين خصوص هيچ اقدام جدى انجام نداده اند. وى با بيان اينكه حلال اين چسب مصرفى در اين كارگاه به گونه اى است كه اگر فردى يك تا دو ماه در معرض آن قرار گرفته به گونه اى كه حلال آن از راه پوست و يا تنفس وارد بدن شود مى تواند اعصاب بدن را فلج كرده و به اين ترتيب دست و پاى فرد به طور كامل فلج مى شود، اظهار مى كند: پس از اطلاع از اين موضوع، انجمن طب كار مسئولان در وزارت بهداشت و درمان را نسبت به اين اتفاق آگاه كرد اما متاسفانه اين كارگاه حتى مورد تذكر مسئولان وزارت بهداشت و درمان هم قرار نگرفت و در نهايت با پيگيرى هاى مستمر وزارت كار اين كارگاه را تعطيل كرد. دكتر صادق نيت با تاكيد بر اينكه قانون بايد جلوى بروز چنين حوادثى را بگيرد، اظهار مى كند: در تمامى دنيا با كارفرمايانى كه براى كار از كودكان كمتر از سن قانونى استفاده مى كنند، برخورد قانونى مى شود و به طور حتم در ايران هم در اين خصوص قانونى وجود دارد و نمى توان گفت كه چون كارگاه غير قانونى بوده بچه ها نيز سن آنها كمتر از سن قانونى بوده است.

• وجود كارگران هشت ساله در كارگاه
وى مى گويد: پس از وقوع اين حادثه و اطلاع دادن اين حادثه به وزارت بهداشت، مسئولان اين وزارتخانه هيچ كارى در اين خصوص انجام نداده اند چرا كه با بازديدى كه پس از گذشت هشت ماه از اين حادثه از اين كارگاه كفاشى انجام داديم مشاهده كرديم كه هنوز كودكان در شرايط نامطلوب و با همان چسب ها مشغول به كار بودند. دبير انجمن طب كار ادامه مى دهد: حتى سن كارگران به كار گرفته در اين كارگاه از ۱۳ سال به هشت سال كاهش يافته بود و متاسفانه برخى از اين كارگران مبتلا به اين بيمارى، با بهبودى نسبى بار ديگر در همان كارگاه و با همان چسب مشغول به كار شده بودند. وى با بيان اينكه دفتر معاونت سلامت بهداشت محيط كار هيچ گونه اقدامى در خصوص تذكر به كارفرماى اين كارگاه انجام نداد، مى افزايد: در معاونت سلامت ميلياردها تومان در خصوص واكسينه كردن كودكان براى جلوگيرى از ابتلا به فلج اطفال هزينه مى شود تا آمار مبتلايان به اين بيمارى كاهش و يا بيمارى ريشه كن شود، غافل از اينكه هر ماه تعدادى از افراد به علت كار كردن در محيط هاى نامناسب به اين بيمارى دچار مى شوند. دكتر صادق نيت در خصوص گرفتن غرامت از كارفرماى اين كارگران مى گويد: دو نفر از اين كارگران شكايتى را به پزشكى قانونى فرستاده اند تا از كارفرما غرامت بگيرند و چون هزينه درمان را كارفرما پرداخت كرده است عنوان كرده اند كه ديه اى كه بايد پرداخت كند معادل هزينه صرف شده براى درمان اين افراد است بنابراين ممكن است ديه اى به آنها تعلق نگيرد اما چون متاسفانه اين كودكان به علت غير قانونى بودن كارگاه، بيمه نبوده اند هنوز تكليف آنها براى تحقق حقوقشان مشخص نشده است.

• بى توجهى وزارت بهداشت به اخطار انجمن طب كار
پزشك پيگير اين حادثه نيز مى گويد: در ارديبهشت سال ۱۳۸۲بخش اعصاب و روان بيمارستان امام خمينى و شريعتى از گروه انجمن طب كار در خصوص پنج كودكى كه دچار فلج شده بودند مشاوره خواستند و زمانى كه براى معاينه اين بيماران رفتيم ۲۰ روز از بسترى آنها در اين بيمارستان ها مى گذشت. دكتر احسان رفيعى منش با بيان اينكه زمانى كه اين كودكان را ويزيت كرديم به رغم درمان هايى كه در اين مدت براى آنها انجام شده بود باز هم اثرى از بهبودى در آنها ديده نمى شد، مى افزايد: براساس اطلاعات و نمونه بروز اين اتفاق در آمريكا و ژاپن كه در سال ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ رخ داده بود به گونه اى كه تعدادى از پسران ۱۵ تا ۲۰ و ۱۴ تا ۱۸ سال به علت مواجهه با چسب هاى صنعتى به بيمارى «فلج كفاشى» مبتلا شده بودند، در ابتداى مشاوره، به ابتلاى اين كودكان كار به اين بيمارى شك كرديم چرا كه علائم اين بيمارى در آنها مشاهده مى شد. وى خاطرنشان مى كند: پس از بازديد از كارگاه توليد كفش، متوجه شديم كه سه تا چهار كودك ديگر نيز به اين بيمارى دچار هستند كه در بيمارستان هاى ديگر بسترى شده اند به همين علت از چسب هاى مصرفى اين كارگاه نمونه بردارى كرده و به آزمايشگاه فرستاديم كه مشخص شد، نوع مواد به كار رفته در اين چسب ها «ان هگزان» تركيبى است كه در چسب هاى صنعتى به كار مى رود و عامل اصلى فلج كفاشان هم همين تركيب بوده است. دكتر رفيعى منش ادامه مى دهد: انجمن طب كار پيگيرى هاى خود را در خصوص تعطيل كردن اين كارگاه توليدى كفش انجام داد، اما وزارت بهداشت عكس العملى نشان نداد و كارگاه تعطيل نشد به طورى كه شش ماه بعد كه به كارگاه مراجعه كرديم كارگاه هنوز با همان شرايط به فعاليت خود ادامه مى داد. اين بار براى تعطيلى اين كارگاه از طريق وزارت كار اقدام كرديم، كه البته از چگونگى تعطيلى كارگاه و غرامتى كه صاحب كارگاه بايد بپردازد هنوز اطلاعى در دست نيست.

• بهبودى كودكان حتمى نيست
اين پزشك با اشاره به اينكه فضاى كارگاه مذكور سه در چهار متر بدون تهويه است، مى افزايد: اگر تهويه مناسبى وجود داشت احتمال معلوليت اين كودكان كمتر مى شد چرا كه اين نوع چسب به علت تركيب «ان هگزان» كه ماده اى فرار است، به سرعت در هوا بخار مى شود بنابراين هرچه تهويه مناسب و فضا بازتر باشد مواجهه تنفسى كارگران با اين مواد كمتر مى شود به ويژه كودكان سنين زير ۲۰ سال ساكن در حومه شهر كه نسبت به اين نوع چسب ها حساس ترند، چر ا كه اغلب اين كودكان تغذيه مناسبى ندارند و بيشتر از بقيه مستعد ابتلا به اين بيمارى اند. دكتر رفيعى منش با بيان اينكه اين بيمارى به گونه اى است كه طى چهار تا پنج ماه پيشرفت مى كند و يك تا سه سال هم مرحله تشخيص بهبودى آنها طول مى كشد، مى گويد: اين كودكان هنوز بهبود نيافته و همچنان در راه رفتن دچار مشكل هستند. وى در پايان مى افزايد: در كشورهايى نظير آمريكا تركيب «ان هگزان» در توليد چسب حذف شده و تركيبات ديگرى جايگزين كرده اند اما متاسفانه در ايران هنوز از اين تركيبات استفاده مى شود. مسئول اداره عوامل شيميايى بهداشت محيط وزارت بهداشت و درمان در گفت وگو با خبرنگار اجتماعى خبرگزارى مهر مى گويد: پس از اطلاع وزارت بهداشت از اين موضوع دانشگاه علوم پزشكى ايران يك تيم با حضور پزشك طب كار و كارشناس حرفه اى تشكيل و كارگاه مذكور را مورد بررسى قرار دادند و آزمايشات لازم بر روى اين كودكان كارگر انجام و مشخص شد كه اين كارگران كوچك به علت شرايط نامطلوب محيط كار دچار اين بيمارى شده اند و مواد شيميايى ناشى از حلال چسب مصرفى روى اين افراد تاثيرات نامطلوب گذاشته است. مهندس فاطمه فلكى ادامه مى دهد: وزارت بهداشت دستور بهسازى محيط كار كارگاه را به اين كارگاه داد تا كارفرماى اين كارگاه شرايط نامطلوب اين محيط را مورد بررسى قرار داده و اقداماتى همچون گذاشتن تهويه انجام گيرد و مطابق استاندارد بهداشتى اين محيط را تغيير دهند. وى در خصوص تعطيلى اين كارگاه اظهار مى كند: تعطيلى كارگاه بايد با حكم دادگاه صورت گيرد و اين كار بايد از سوى وزارت كار انجام شود و سياست وزارت بهداشت هم بر تعطيلى اماكن نيست بلكه در ابتدا با دادن اخطار به آنها مهلتى داده مى شود تا به بهينه سازى محيط كار خود بپرداد و كارفرماها هم بايد غرامت مشكلات به وجود آمده را بپرداد. مهندس فلكى در خصوص وضعيت كنونى كارگران درباره گرفتن غرامت از كارفرما مى گويد: غرامت در صورت شكايت كارگران پرداخته مى شود كه البته اين كار غيرقانونى است چرا كه اين كارگران اغلب زير ۱۵ سال بوده اند بنابراين كار كردن آنها بر اساس قانون موجود در وزارت كار غيرقانونى بوده است.