مردم ایران و سلاح هسته ای


ويکتوريا آزاد

يکشنبه ٢٨ فروردين ١٣٨۴ – ١۷ آوريل ٢٠٠۵

• نيروگاه اتمی بدون حاکميتی ملی و شايسته بدون ثبات سياسي، دموکراسی و صلح تبديل به همان خرابه ای خواهد شد که امروز در ايران شاهد ش هستيم. بدون حکومتی دموکراتيک و پاسخگو گسترش فعاليتهای هسته ای ايران جز مصيبت چيز ديگری را برای ما به ارمغان نخواهد آورد


مردم ايران نبايد در مقابل تجهيز ايران به سلاح هسته ای تحت لوای فناوری هسته ای بی تفاوت باشند
!


* هنری کسينجر که در سال هزار و نهصد و هفتاد و پنج وزير امور خارجهء آمريکا بود، نهم مارس در روزنامهء واشنگتن پست نوشت: ”برای کشوری چون ايران که يک توليد کنندهء عمدهء نفت است، انرژی اتمی چيزی جز به هدر دادن منابع ملی نيست.” اما همين آقای کسينجر در سال هزار و نهصد و هفتاد و پنج دستورالعمل شماره دويست و نود و دو برای امنيت ملی را تحت عنوان «همکاری هسته ای آمريکا و ايران»، امضا کرد که در آن استراتژی فروشِ شش ميلياردی تأسيسات اتمی به ايران را توجيه می کند. آقای گری سيک، سياستمدار باشسته ای که در کابينه های فورد، کارتر و ريگان به امور منع گسترش سلاحهای هسته ای رسيدگی می کرد، در توضيح اين دوگانگی سياست های آمريکا، به واشنگتن پست می گويد: مسأله بر سر اعتماد است. ما استدلال شاه را مي‌پذيرفتيم، چون به او اعتماد داشتيم، اما همان استدلال را از ملاها نمی پذيريم، چون به آنها اعتماد نداريم.
* سايت ورلد نت ديلي: ملاها بدانند که گزينه نظامی روی ميز است
ده فرودين هشتاد و چهار Iran Press News

* رعايت اولويت‌ها در گزينش طرح های توسعه‌ی ملی ضروری است. به عنوان مثال، ايران يک کشور صادر کننده‌ی نفت است، اما به دليل توسعه نيافتن پالايشگاه‌های فعلی يا ساخت پالايشگاه‌های جديد، هر ساله ميلياردها دلار از درآمد نفتی ايران صرف وارد کردن فرآورده‌های نفتی از جمله بنزين مي‌شود. مقامات مسوول اعلام کرده‌اند که ميزان واردات بنزين به زودی به ده ميليارد دلار در سال بالغ خواهد شد. در شرايطی که دست‌اندرکاران ظاهرا تمايل و برنامه‌ی مشخصی برای تامين بنزين مورد نياز کشور از طريق توسعه‌ی پالايشگاه‌ها ندارند، در عوض به سرمايه‌گذاری برای تاسيس پالايشگاه برای کشورهای ديگر پرداخته‌اند، در حالی که تاسيس پالايشگاه در ايران علاوه بر رفع نيازهای داخل کشور، اشتغال‌زا نيز خواهد بود." بيست و پنج فروردين هزار و سيصد و هشتاد و چهار، بيانيه نهضت آزادی ايران

* رئيس دولت جمهوری اسلامي: "دولت ايران در راستای دفاع از حقوق ملت ايران برای دستيابی به فن‌آوری هسته‌اي، محکم ايستادگی ميکند."

جمهوری اسلامی ايران تلاش ميکند دستيابی به انرژی اتمی و فناوری هسته ای را چالشی بر سر منافع ملی مردم ايران جلوه دهد در حاليکه اين چالش، تلاشی است جهت حفظ نظام جمهوری اسلامي، حفظ اسلام بنيادگرا وآقايی اقتدارگرايان بر سر ملت رنجديده ايران. ملت ايران نه از درآمد حاصله از معاملات ميلياردی نفتی و گازی ايران چيزی حاصلش شد و نه از فناوری هسته ای محصولی برداشت خواهد کرد.

جمهوری اسلامی مجهز شدن به فناوری هسته ای را برای ملت ايران اينگونه توجيه ميکند.

*تجهيز ايران به انرژی اتمی ( بخوان سلاح هسته اي) موجب بالا بردن بنيه اقتصادي، صنعتی و علمی کشور ميشود و در ادامه خود رشد صنعتی را در حوزه های مثلا شيميائي، داروئي، فضائی و توليدات بدنبال خواهد داشت.

* رشد فناوری هسته ای موجب توليد کار برای مردم ميشود.

* بدست آوردن پلوتونيوم امنيت ايران را در مقابل حملات بيگانه تامين خواهد کرد و به يک کلام منافع ملی ما در گرو تجهيز ايران به انرژی اتمی است.

آيا مقصود ايران واقعا توسعه اقتصادي، ايجاد کار و تقسيم عا دلانه درآمد حاصله از آن، تامين انرژی اتمی است، اگر چنين است پس چرا با وجود ميلياردها درآمد نفتي، نزديک به ده ميليون ايرانی در فقر مطلق بسر ميبرد. اقتصاد ايران با وجود منابع عظيم نفتی و گاز اينگونه در تب بيماری و بحران ميسوزد. آيا اين نابسامانی بدليل نداشتن انرژی اتمی است؟ پاسخ من خير است! اين نابسامانی حاصل حاکميت فاسد و مديريت نالايقی است که در اين سالها به تاراج اموال و ثروتهای ملی کشور مشغول ميباشد و نه عدم دسترسی به انرژی اتمي.

بر طبق ارزيابيهای انجام شده دستيابی به فناوری هسته ای ميتواند تنها يک درصد از برق مصرفی کشور را در سال هزار و چهارصد تامين کند و به لحاظ هزينه های سرسام آور و خطرآلودگی های زيست محيطی اين طرح مقرون به صرفه نيست. ( روزنامه شرق دو شهريور هشتاد و سه)

اما مسئله تجهيز ايران به انرژی اتمی ارتباطی با منافع ملی ما ندارد بر عکس منافع ملی ما را نيز بخطر می اندازد. منافع ملی ايران تنها و تنها بر بستر ثبات اقتصادي، سياسی و نظامي، دموکراسي، آزادی و عدالت اجتماعی تامين ميشود. بدون تامين اين موارد سخن از منافع ملی دروغی بيش نيست. تلاش جمهوری اسلامی برای آنکه فناوری هسته ای را به مسئله ای ملی تبديل کند تنها بمنظور محکم کردن جای خود و گرفتن مشروعيت از در ديگری است. بايد امروز آگاه بود که نظام حاکم در ايران خطری جدی برای صلح و ثبات در منطقه خاورميانه است. ماجراجوئيهای نظام در منطقه و سياستهای مهلک جمهوری اسلامی چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجي، ايران امروز ما را آبستن حوادثی غير قابل پيش بينی کرده است .
فناوری و بهره برداری اتمی و تجهيز به تاسيسات اتمی با مقاصد صلح آميز و در چهارچوب قرارداد های بين المللی هرگز نميتواند مورد اختلاف و يا نقد دول اروپائی و امريکائی باشد. آنچه که باعث نگرانی جامعه بين المللی است بکارگيری اين صنعت از طرف رژيمی است که با چهره بی اعتبار خود در سطح بين المللی نتنها موجب بی اعتمادی جامعه جهانی به خود شده بلکه با ايجاد نظامی غيرپاسخگو و ديکتاتور ملت خود را نيز مورد بيرحمی و بيعدالتيهای فراوان قرار داده. چنين نظامی چنانچه به سلاح هسته ای مجهز شود، برکنارکردن آن ديگر به يک افسانه شبيه خواهد شد.

الويت امروز ما غنی سازی هسته ای نيست بلکه بقول زيدی غنی سازی دموکراسی است که آنهم در جهارجوب اين رژيم، بدست آوردنش محال است. اهداف اين رژيم نه در راستای بهبود وضعيت معيشتی و اقتصادی مردم ايران است بلکه در راستای حفظ نظام و حکومت اسلامی است. حمايت از اين پروژه اتمی به اعتقاد من پشت کردن به منافع ملی خود و در عين حال بار ديگر در بازی حکومتيان نقش خود را گم کردن است. امروز بر هر ايرانی وطن دوست واجب است که:

اولا : آگاه و هوشيار باشد که رژيم جمهوری اسلامی با اينگونه ترفندها چه نقشه ای را دنبال ميکند

دوما : فراموش نکنيم ماهيت رژيم را، رژيمی که ملت خود را سرکوب ميکند و عامل قتلهای عديده جيره ای و غيره بوده است و هست هرگز بفکر منافع مردم خود نيست

سوما: حکومت جمهوری اسلامی هرگز مصلحت ملت را در نظر نداشته بلکه مصلحت نظام برای او بالاتر از هر امر ديگری بوده و از آنجا که مصلحت و منافع نظام هيچ پيوندی با منافع ملت نداشته لذا فعاليت هسته ای ايشان نيز ابزاری برای حفظ منافع و نظام خود است.

چهارماً: نيروگاه اتمی بدون حاکميتی ملی و شايسته بدون ثبات سياسي، دموکراسی و صلح تبديل به همان خرابه ای خواهد شد که امروز در ايران شاهد ش هستيم. بدون حکومتی دموکراتيک و پاسخگو گسترش فعاليتهای هسته ای ايران جز مصيبت چيز ديگری را برای ما به ارمغان نخواهد آورد.

سوئد - شانزده آوريل دوهزار و پنج