اين 17 ميليون رأي، از كجا آمد؟
سجاد تقوي
پنجشنبه، ۹ تیر ۱۳۸۴ 
 
پيروزي دكتر احمدينژاد در دومين مرحله انتخابات رياستجمهوري، همگان را شگفتزده كرد. پيش از روز چهارشنبه هفته قبل و با فراگير شدن موج حمايت از هاشمي رفسنجاني، گمان ميرفت كه پايگاه احمدينژاد در ميان مردم، ضعيفتر و احتمال پيروزي هاشمي بيشتر است. اما از روز چهارشنبه، مشخص شد كه وضعيت به گونهاي ديگر شده است و شانس احمدينژاد از هاشمي براي كسب پيروزي، بيشتر مينمايد.
به نظر ميرسد، رأي احمدينژاد، علاوه بر حاميان دوره نخست، از منابع زير تأمين شده باشد:
1ـ بسياري از افراد كه در دور اول، به نامزدهاي اصولگرا (لاريجاني و قاليباف) رأي داده بودند، بدون توجه به نظريات اين نامزدها، به طيف حاميان احمدينژاد پيوستند.
2ـ بسياري از افراد كه در دور اول به دو نامزد طيف اصلاحطلب (كروبي و معين) گرايش داشتند، در مرحله دوم، به سوي احمدينژاد متمايل شدند و تمايلي به رأي دادن به هاشمي رفسنجاني در آنان مشاهده نميشد، چراكه او را مسئول وضع كنوني و احمدينژاد را نيز نماينده نارضايتي از وضع موجود و ايجاد تحول در حكومت ميدانستند.
3ـ با آغاز تخريب شخصيت احمدينژاد، تمايل مردم به وي افزايش يافت، چراكه تصوير يك فرد مظلوم از احمدينژاد در اذهان متبادر شد و مقولات مطرحشده عليه وي نيز آنقدر غيرواقعي و سطحي بود كه تأثير معكوس داشت. همچنين به صحنه آمدن دو تن از حاميان هاشمي (مرعشي و نوبخت) و تخريب رقيب در برنامههاي تلويزيوني، بسياري از رأيدهندگان به هاشمي در مرحله اول را هم به سوي احمدينژاد كشاند.
4ـ بخش بزرگي از حاميان هاشمي، در مرحله دوم به سوي احمدينژاد تمايل پيدا كردند، زيرا از شكلگيري جبهه بزرگ و فراگير سياسي در حمايت از هاشمي نگران شدند. واقعيت اين است كه تركيب حاميان هاشمي در مرحله دوم، بسيار نامتجانس بود و افراد فراواني از مراجع و علما و گروههاي راست گرفته تا مخالفان اساس دين و اصل نظام و ساختار ولايت فقيه، روشنفكران لائيك، نهضت آزادي و نيروهاي ملي ـ مذهبي و نيز حاميان معين و كروبي و مهرعليزاده و... را شامل ميشد. اين امر، هرچند براي به صحنه آوردن گروههاي مختلف اجتماعي مؤثر بود، اما در بخشي از هواداران هاشمي، ترديد ايجاد كرد و آنان را به سوي احمدينژاد سوق داد.
5ـ بخشي از آراي هاشمي در مرحله نخست، به كساني تعلق داشت كه به خاطر تفرقه اصولگرايان، به وي تمايل پيدا كرده بودند و اين وضعيت در مرحله دوم، شكل ديگري يافت. افراد اين طيف در دوره دوم و با مشاهده حضور يك اصولگرا در رقابت انتخاباتي، از هاشمي فاصله گرفتند و با خيال راحت به احمدينژاد رأي دادند.
6ـ گروهي از كساني كه در دور نخست در انتخابات شركت نكردند، در مرحله دوم و با حساس و دوقطبي شدن انتخابات، وارد عرصه شدند. بسياري از اينان به احمدينژاد رأي دادند و گروههايي نيز به هاشمي، ولي چنين به نظر ميرسد كه سهم احمدينژاد بيشتر بود و در مقابل، كساني هم در مرحله نخست به اين دو نامزد رأي دادند، اما در مرحله دوم انتخابات حاضر نبودند. به نظر ميرسد در جمع دوم، رأيدهندگان به هاشمي بيشتر بودهاند.
واقعيت اين است كه احمدينژاد به مثابه يك نيروي مردمي و سادهزيست و خادم تلقي شد و در دل اكثريت مردم جاي باز كرد و هاشمي نتوانست، چنين نقشي را بازي كند. احمدينژاد در دور دوم از رأي حاميان همه كانديداهاي مرحله اول برخوردار شد و حتي كساني هم كه در دور اول در انتخابات حضور نيافتند، از او در دور دوم حمايت كردند.
منبع: سایت بازتاب