انتخابات نهم به پايان رسيد
تجربه اى ديگر در دوران گذار
كامبيز توانا
جمعه ۱۰ تير ۱۳۸۴
 
•	هيچ كس فكر نمى كرد كه هنوز عده اى آن هم نه قليل كه برعكس بسيار زياد به دنبال شعارهايى باشند كه فقط در سالهاى ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ داده شد و از آن به بعد ديگر از آن اثرى نبود. 
•	بودند بى شمار افرادى كه در اوايل انقلاب در آرزوى پول نفت بودند كه در خانه به آنها تحويل شود. هيچ كس فكر نمى كرد در دنياى پرتحول امروزى كه همه خواهان پيشرفت هستند و البته راه آن تلاش تيمى و تمركز است، چنين طيف فكرى بقاى حضور پيدا كند. اما به نظر مى رسد عده اى كه به وعده ۵۰ هزار تومانى رأى مى دادند، طيف تازه همين گروه هستند. گروه و عده اى كه مى خواهد ثروت ملى و منابع طبيعى را لمس كند، آن هم به شكل مستقيم و به صورت اسكناسهايى در دست خود.
•	اصلاح طلبان گرچه دچار ريزش نيرو شده اند، اما هنوز يك كانون تمركز دارند و اين در حالى است كه امكان پيوستن شاخه هايى جديد به آن وجود دارد.
•	اگر دو كانديدايى كه اعلام كرده اند حزب تأسيس مى كنند، ايده خود را عملى كنند، آرايشى تازه در نيروهاى سياسى كشور شكل مى گيرد. از آنجا كه دولت آينده از پيش به تعامل مناسب و منطقى با مجلس رسيده، بايد ديد استراتژى احزاب خارج از قدرت چه خواهد بود
در جريان انتخابات نهم، اتفاقات زيادى رخ داد. بسيارى از اين اتفاقات در نوع خود بى نظير بودند، چه به لحاظ اين كه تا به حال تكرار نشده بود و براى نخستين بار صورت واقعيت به خود مى گرفت و چه به اين لحاظ كه خارج از محاسبات و حد و اندازه هاى از پيش تعيين شده خود را نشان داد. از دو مرحله اى شدن انتخابات كه بگذريم، تجربيات زيادى در اين دور از انتخابات به دست آمد. نتايج حاصل از دور اول در نوع خود بى سابقه بود. حداقل براى كسانى كه به دوران گذار مى انديشيدند، اين پيام را داد كه بايد جامعه را با تمام اشكال آن و طيف گسترده اجزاى آن بپذيرند. اصطلاح «برج عاج» پيشتر از اين زياد تكرار شده بود، اما هيچگاه پس از انقلاب نمود خود را به اين شكل نشان نداده بود. نتايج دور اول نشان داد كه تمامى تشكلها، دسته ها و احزاب سياسى هر يك به نوبه خود در نوعى برج عاج نشسته اند و طبيعى است كه برج عاج نشين دنيا را از چشم خود مى بيند و نمى تواند تصوير عينى و واقعى از جامعه اطراف خود داشته باشد. هيچ كس فكر نمى كرد كه هنوز عده اى آن هم نه قليل كه برعكس بسيار زياد به دنبال شعارهايى باشند كه فقط در سالهاى ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ داده شد و از آن به بعد ديگر از آن اثرى نبود. 
بودند بى شمار افرادى كه در اوايل انقلاب در آرزوى پول نفت بودند كه در خانه به آنها تحويل شود. هيچ كس فكر نمى كرد در دنياى پرتحول امروزى كه همه خواهان پيشرفت هستند و البته راه آن تلاش تيمى و تمركز است، چنين طيف فكرى بقاى حضور پيدا كند. اما به نظر مى رسد عده اى كه به وعده ۵۰ هزار تومانى رأى مى دادند، طيف تازه همين گروه هستند. گروه و عده اى كه مى خواهد ثروت ملى و منابع طبيعى را لمس كند، آن هم به شكل مستقيم و به صورت اسكناسهايى در دست خود.
اقتصاد و معيشت
اگرچه در اين فرصت قصد آن نيست كه به ريشه شناسى انقلاب اسلامى ايران بپردازيم، اما يكى از اصلى ترين فاكتورهاى وقوع انقلاب و يكى از خواسته هاى اصلى مردم، عدالت اقتصادى و اجتماعى بود و آن كه فرقى بين كاخ نشينان و كوخ نشينان نباشد. شعار دكتر بهشتى هنوز بر در و ديوار شهر ديده مى شود كه گفت ما شيفتگان خدمتيم، نه تشنگان قدرت.
حالا اين شعار اصلى ترين شعار دولت منتخب مردم است و نمود خود را نيز در انتخابات نهم نشان داد. حال و در اوضاع فعلى، بحث مهم و اساسى راههاى رسيدن به اين عدالت اجتماعى است. هرچه باشد، زمانى كه انقلاب ايران رخ داد، اوضاع بسيار متفاوت از امروز بود. آن زمان ديوارهاى بلند و آهنين در دنيا وجود داشتند و نمى شد به راحتى و به سرعت فهميد كه درون مرزهاى كشورها دقيقاً چه اتفاقى در حال رخ دادن است. ديوار آهنين اتحاد جماهير شوروى بود و برلين با ديوار به دو نيم تقسيم شده بود. حالا و پس از ۲۷ سال، ديگر نه ديوارى مانده و نه سدى آهنين. حالا رسانه ها از قدرتهاى مهم در حيات سياسى كشورها هستند و ديگر نمى توان چيزى را مخفى نگه داشت. حتى بنيانگراترين دسته ها و گروهها خود را مختلط با مدرنيسم مى بينند و هرچه تلاش شود كه از اين اختلاط جلوگيرى كنند، نتيجه نهايى بسيار اندك است و موفقيت ويژه اى در اين كار نيست. اصول انقلاب در تحقق به عدالت اجتماعى از همان ابتدا در دستور كار بود، اما مسأله مهم اين بود كه چه الگويى بايد مورد استفاده قرار گيرد، چرا كه الگويى ويژه كه براى انقلاب ايران از پيش طراحى شده باشد، وجود نداشت و از اين رو بايد يكى از دو نوع اقتصاد غرب يا شرق و الگو گرفته و بر اساس حركت آزمون و خطا مدلى مناسب از آن متولد مى شد. در تاريخ ايران پس از انقلاب هر دو مدل اقتصادى مورد استفاده قرار گرفت و با شكستن نسبى همراه بود. دولت هاى اوليه پس از انقلاب به لحاظ دموتولوژى ضدغرب و مقابله با آمريكا به اقتصاد شرقى و سوسياليستى تمايل داشتند. اقتصاد بدون نفت در صدر دستور كار قرار داشت، اما به لحاظ حوادث بعدى به سرعت قضايا به گونه اى تغيير كرد كه اين اصل مهم به فراموشى سپرده شد. ايران پس از انقلاب ابتدا با تحريم و سپس با جنگ مواجه شد و طبيعى است كه دولتمردان قصد خود را بر اين گذاشتند كه از اين موانع بگذرند. دولت در حال جنگ هم كه نمى تواند وعده هاى اقتصادى خود به مردم را محقق كند، چرا كه تمام دار و ندار خود را بايد به كام ماشين جنگ بفرستد. از اين رو نه تنها الگويى طراحى نشد، بلكه زيرساختى نيز براى خود نديد. پس از جنگ نياز به سادگى و بازگشت به شرايط نرمال در اولويت بود و از اين رو اتفاق ويژه اى در اصل عدالت اقتصادى نيفتاد. اگرچه اين دولت اصلاحات خاتمى بود كه به لحاظ شعارهاى مدنى خود و تلاش براى تحقق آنها زياد مورد نقد واقع شد، اما در جهت ديگر توانست يك سرى اصول اقتصادى را نيز نهادينه كند. حتى اگر كارنامه دولت خاتمى را مورد بررسى قرار دهيم، بزرگترين دستاورد آن در زمينه اقتصاد است. در دولت اصلاحات اندكى ايده هاى بازار آزاد و اقتصاد شناور وارد آن تفكر سنتى شد كه البته با مشكل جمعيت جوان و جوياى كار نتوانست كار خود را تمام كند. بحث فعلى اين است كه دولت آينده با همان اصل انقلابى قصد دارد عدالت اقتصادى را عملى كند، اما الگوى دولت آينده چه خواهد بود؟ ضمن اينكه نبايد از ياد برد كه كشور ايران به لحاظ برخوردارى از منابع غنى نفت و گاز هنوز نتوانسته اقتصاد خود را آنطور كه بايد سازماندهى كند و با بالا رفتن قيمت نفت نوعى رخوت در نظام اقتصادى كشور رخ مى دهد كه برنامه هاى ساده را عقب مى اندازد و در برخى مواقع عقيم مى كند.
در هر حال و با نتيجه انتخابات مشخص است كه شعارهاى ابتداى انقلاب هنوز طرفداران زيادى دارد. بويژه در آن قسمت كه با معيشت مردم در تماس است. در حالى كه مشغول آماده كردن خود براى پيوستن به سازمان تجارت جهانى هستيم، بسيار مهم است كه يك الگوى مناسب اقتصادى طراحى شود. در آينده و با اعلام برنامه ها، بهتر مى توان در اين خصوص سخن گفت.
توسعه سياسى
در بحث توسعه سياسى دولت آينده در حالى كار خود را آغاز مى كند كه چالش ها در حال تغيير چهره هستند. در سياست داخلى ما باعث تنوع و تكثر آرا و در سياست خارجى با دو مسأله مهم همسايگى با آمريكايى ها از دو سوى كشور و بحث پرونده هسته اى مواجه هستيم.
آن چهره اى كه تا به حال توسط رسانه هاى غرب از دولت آينده ترسيم شده، عنوانى است با نام «فرامحافظه كار». اين پيشداورى دنيا را به واكنش واداشته و آنها را به مقطعى رسانده كه در سياست هاى خود تجديدنظر كنند. دولت آينده در اولويت كارى خود بايد بحث تعامل با دنيا را بگنجاند و نشان دهد كه چه گزينه اى را برمى گزيند. اين در حالى است كه طبق سند چشم انداز بيست ساله ديپلماسى ايران پس از ۲۶ سال تنش زدايى حالا وارد مرحله اى تازه شده و ديپلماسى نوين با شعار تعامل در حال اجراست و نخستين وجهه عملى آن پرونده هسته اى است. در سياست داخلى شرايط حساسى را مى گذرانيم. مكاتب سياسى برج عاج نشين دوره اى سخت را مى گذرانند. آنها به بازسازى و ترميم نياز دارند، اما اينكه چقدر اجازه اين كار را پيدا كنند و برنامه آنها چيست، پرسش هايى هستند كه دولت آينده به آنها جواب خواهد داد. اصلاح طلبان گرچه دچار ريزش نيرو شده اند، اما هنوز يك كانون تمركز دارند و اين در حالى است كه امكان پيوستن شاخه هايى جديد به آن وجود دارد. اگر دو كانديدايى كه اعلام كرده اند حزب تأسيس مى كنند، ايده خود را عملى كنند، آرايشى تازه در نيروهاى سياسى كشور شكل مى گيرد. از آنجا كه دولت آينده از پيش به تعامل مناسب و منطقى با مجلس رسيده، بايد ديد استراتژى احزاب خارج از قدرت چه خواهد بود.
كارهاى بزرگ
دولت آينده ناگزير است دست به كارهاى بزرگ بد. جايى براى حركات بطئى و رو به عقب نمانده است. آنها كه به شعار خدمت به مردم و مبارزه با تبعيض و فقر و فساد رأى داده اند، نتيجه آن را مى خواهند و آن هم خيلى زود. تمامى زمينه هاى كارى دولت آينده نيازمند كار بزرگ است كه شايد تكان دهنده ترين آن مباحث اقتصادى باشد، چرا كه مجلس هفتم يك قدم را از پيش برداشت و با بحث تثبيت قيمت ها، نخستين تغيير را وارد كرد. به احتمال زياد دولت آينده با برنامه اى در همين راستا به ميان مى آيد. مهم اين است كه طيف وسيعى منتظر اقدام عملى هستند و بايد ديد دولت آينده در عرصه عمل چه اولويتى را دارد. حركت در سطح و يا زيرسازى اصولى كه در هر دو صورت معايب و مزايايى در آن نهفته است، اما آنكه عدالت اجتماعى و اقتصادى مى خواهد، به چگونگى آن فكر نمى كند. منتظر نتيجه است و حتى شايد فكر نكرده كه خود نيز در برخى مقاطع براى رسيدن به اين عدالت اجتماعى و اقتصادى مجبور به پرداخت هزينه هايى است. به هر حال منطقى تر آن است كه به آينده بنگريم.
منبع: روزنامه ایران