پیشنهاد آزادی مشروط به گنجی ناجوانمردانه است
ماشاالله شمس الواعظین در گفت و گو با روز
ماشاالله شمس الواعظین سردبیر پنج نشريه توقیف شده در گفت و گو با روز ، با اشاره به تحولات اخیر ایران، نظام سیاسی پیش رو و همچنین وضعیت اکبر گنجی، تاکید کرد که خاتمی آخرین رئیس جمهور در نظام جمهوری اسلامی است.
او در مورد وضعیت گنجی و راه حل آزادی مشروط، گفت: راه حلی که آقایان تحت عنوان آزادی مشروط به آن
رسیدهاند، به نظر من، بسیار ناجوانمردانه است. آزادی مشروط به کسی مربوط می شود که نیمی از دوران محکومیتش باقی مانده باشد، چطور آقایان حالا و بعد از پنج سال این پیشنهاد را به گنجی میکنند؟ آیا این پیشنهاد ناشی از فشاری نیست که آقای گنجی با اعتصاب غذا به دولت و حکومت وارد می کند، و آیا این پیشنهاد راه برونرفت آقایان از این بحران نیست؟ یعنی در حالیکه کسی برای مقابله با شرایطی ناعادلانه، به آخرین حربه اش که صدمه زدن به خویش است، متوسل شده، آن وقت پیش پای او راه حلی حقوقی می گذارند. اين اخلاقی و جوانمردانه نیست.
از شمس الواعظين درباره توصیه آقای خاتمی به گنجی مبنی بر درخواست آزادی مشروط سئوال می کنیم، او میگوید:آقای خاتمی به جای این پیشنهاد باید رسما اعلام کند که جریان بازداشت، محاکمه و به دان رفتن گنجی غیر قانونی است. او باید به عنوان حافظ قانون اساسی این حرف را بد.
اما آقای خاتمی در تمام هشت سالی که در موقعیت رئیس قوه مجریه قرار داشت، چنین کارهایی نکرد، آیا ممکن است در هشت روز باقیمانده چنین حرفی بد؟
- اتفاقا آقای خاتمی در آغاز خیلی از این بحثها میکردند و از کارهایی می گفتند که مطابق قانون نیست. حالا هم می توانند برای آنکه نام نیکی از خود باقی بگذارند وارد عمل شوند . به هر حال آقای گنجی و امثال وی صرفا از حق آزادی بیان استفاده کرده اند، ولی حکومت حق شهروندی ایشان را تحمل نکرده و در واقع با سلب این حقوق، امثال وی را به دان انداخته است. نمونه آشکار این اعمال غیر قانونی، دادگاه تجدید نظر گنجی است که ۱۰ سال دان وی را به ۶ ماه تبدیل و در واقع او را تبرئه کرد. اما آقای عباسعلی علیزاده به عنوان رئیس کل دادگستری استان تهران، پرونده او را از آن دادگاه تجدید نظر گرفت، رئیس آن دادگاه را برکنار کرد، و پرونده را به شعبه ای برد که تحت ریاست خود وی بود. یعنی شاکی و قاضی یکی شدند.آقای خاتمی باید غیر قانونی بودن این عمل را اعلام کند. اعلام این مسئله که مشکلی ندارد. آقای خاتمی می گوید قدرت من کم است، پس قدرت زبانی اش چه؟ قدرت زبانی او هم کم است؟ ایشان در محافل خصوصی حرف های دیگری می ند، ولی الان وقت آن است که به عنوان رئیس قوه مجریه، حرف خصوصی اش را عمومی کند. او نمی تواند به وضعیت اکبر گنجی بی اعتنا بماند که مثلا این چند روز هم بگذرد، بعد ایشان در موقعیت دیگری قرار بگیرد و حرف بد. رقبای آقای خاتمی هیچ مرزی در حرف زدن، در سرکوب، در تهدید و ارعاب نمی شناسند، آن وقت ما باید به چه کسی پناه ببریم؟ این حق طبیعی خانواده آقای گنجی و انجمن های حامی وی بود که فشارها را به صحنه بین المللی منتقل کنند. آنها پیش از این با دستگاه قضایی اتمام حجت کرده بودند.
از شمس الواعظین، پیش بینی اش در مورد سرانجام این داستان را می پرسیم. می گوید: من بسیار نگرانم. البته حالا این آبادگران راه افتادهاند و می گویند که می خواهند یک کارهایی بکنند. ولی واقعیت این است که وضعیت گنجی دچار بن بست شده. رئیس دان ها که باید مدافع دانیان باشد می گوید ما تا آخر ایستادهایم! گنجی تخلف کرده است. در حالی که اعتصاب غذا یک تخلف درون دانی است، و مطلقا جرم نیست. این را همه حقوقدانان میگویند. قوه قضاییه و سازمان دان ها به عمد یا به سهو، اشتباه می کنند و خطا می کنند که نام اعتصاب غذا را جرم می گذارند. این کار تخلف درون دانی است، ولی اساسا از آنجا که دانی کردن گنجی غیرقانونی است، به نظر من اعتصاب غذا ظاهرا تنها راه چارهای است که پیش روی وی مانده، و او هم دارد از این راه استفاده میکند.
شمس الواعظین در پاسخ به سئوال بعدی درارتباط با فضای سیاسی کنونی ، می گوید: طبقه ای که دارد برای گرفتن حکومت، پیش می آید، خود را برای یک دوره طولانی حکومت آماده می کند. اینها با استفاده از الگو و تجربه اسراییل، پاکستان و ترکیه، به سمت قبضه حکومت سیاسی و ایجاد شکل بسته ای از قدرت پیش می روند. اینها ممکن است در عرصه سیاسی انسدادهایی به وجود بیاورند، ولی ناگزیرند برای تضمین تداوم برنامه های خود، در مسیر مقتضیات زمانه عمل کنند. در نتیجه به گمان من حتی ممکن است یک گشایش های اجتماعی هم در حد روابط دختران و پسران حاصل شود، و تا آنجا که دیگران به هرم سیاسی نزدیک نشوند، آزادی هایی هم بدهند. البته ممکن است جمهور دیندار این ها واکنش اعتراضی نشان دهند که این چالش آینده آنهاست، ولی به نظر نمی رسد خیلی هم رادیکال و افراطی عمل کنند. اینها برای یک دوره نیامده اند...
هیچکس برای یک دوره نمی آید
منظور من یک دوره ریاست جمهوری نیست، یک دایره بسته برای پاس دادن قدرت به یکدیگر در یک حوزه و در میان یک طبقه شناخته شده است. یعنی به لحاظ رژیم حقیقی ریاست جمهوری، خاتمی آخرین رئیس جمهور در جمهوری اسلامی است، بعد از این شکل دیگری از انتخابات خواهیم داشت. هرم پیش ساخته ای که در دوران انتخابات مجددا نصب خواهد شد. یعنی این هرم، قطعات پیش ساخته ای دارد که در یک کارخانه ها و نهادهایی تولید می شود و بعد در انتخابات، آنهارا نصب می کنند..
مهم ترین کارخانه ای که این قطعات را تولید می کند، اسمش چیست؟
من فکر می کنم با توجه به علاقه شدیدی که در رهبری برای یکدست کردن قدرت سیاسی وجود داشته، از این به بعد ما شاهد خواهیم بود که آیت الله خامنه ای رهبر نظام جمهوری اسلامی به طور مستقیم وارد عرصه عمل سیاسی و دولت مداری شود. بعد از این، آقایان یا باید تن به پدیده ها وتحولات نامعلوم، مجهول و نامشخص بدهند و یا تن به معادله هرمی کردن جامعه از طریق سر سپردن به اراده ملت و انتخابات آزاد.