پُك هاى ميليونى
جواد دليرى
یکشنبه 11 مهر 1384
 
 جديدترين آمار رسمى معتادان و مصرف كنندگان موادمخدر در ايران اعلام شد. براساس آخرين بررسى ها - در خارج از كشور - شمار مصرف كنندگان موادمخدر ايران ۴ ميليون نفراست. بدين ترتيب، براساس گزارش رسمى سازمان ملل متحد در سال ،۲۰۰۵ ايران رتبه اول در شمار افراد معتاد به موادمخدر را داراست. يعنى از هر ۱۷ نفر يك نفر معتادند. هر چند مقامات رسمى در كشور نصف اين آمار را تأييد مى كنند يعنى ۲ ميليون معتاد.
***
۲ يا ۴ ميليون معتاد «تابلو» و «تفننى» در كشور فرقى ندارد. همه اينها احتمالاً تا سالهاى سال در ميان ما خواهند ماند. از آنها بسته به آنكه چه مقدار مواد با چه درجه خالصى و مرغوبيتى مصرف كنند، عده اى مى ميرند و عده زياد ديگرى اگر نگوييم روى دوش مشكلات جامعه سوارند، بايد بگوييم كه از بند معضلات اجتماع آويزان هستند.
فرد «معتاد» يا محترمانه آن «بيمار» خودش «شل» ترين است اما «سخت»ترين شرايط را به جامعه اى كه او نمى پسندد تحميل مى كند تا جايى كه صداى آدم هاى دلسوز و عدالتخواه را درمى آورد كه به دادش برسند و كنار آنها اين سازمانهاى حمايتى و اجتماعى اند كه بايد هزينه سرسام آور جمع آروى معتادان تابلو و نگهدارى و بازپرورى آنان در اردوگاهها را تحمل كنند و بپرداد اما باز، «گندى» كه روى دست اجتماع باقى مانده، ادامه مى يابد و باز پاك نمى شود و معتاد همچنان هست.
- چرا؟ 
- چرا؟
- چرا؟
... اين پرسش ساده هميشه بوده و هميشه مطرح شد اما پاسخش از سوى مسؤولان آنقدر سخت بوده كه ذهن مردم هميشه بى جواب مانده است. 
از اين رو اصلى ترين پرسش اين است كه چه بر سر اين همه معتاد و قاچاقچى مى آيد؟ آيا آنها مطابق قانون مجازات يا خيلى محترمانه درمان مى شوند؟ يا اينكه به سادگى دوباره به جامعه بازگشته اند؟ اصلاً سياست هاى مبارزه غلط است؟ يا قاچاقچيان بين المللى آنقدر تضمين دارند كه چند هزارتن ترياك را عين چغندر بارمى ند و در جاده  هاى كشور جابه جا مى كنند و يا به سمت تهران مى آيند يا از ايران عبور مى كنند؟ شايد براى دريافت پاسخ لازم باشد ابتدا به اين آمارها توجه كنيد:
آمارها مى گويند...
براساس آخرين تحقيقات رسمى كشور شمار مصرف كنندگان موادمخدر ايران بيش از ۲ ميليون نفر است اما آمار سازمانهاى بين المللى اين رقم را به ۴ ميليون نفر مى رساند. از اين رقم، يك ميليون و ۲۰۰ هزار نفر جوانان زير ۲۰ سال را تشكيل مى دهند! براساس آخرين ارزيابى ها، موادمخدر در سال ۸۳ بالغ بر ۹۹۴۷۲ ميلياردريال شامل هزينه هاى خريد و مصرف موادمخدر، كاهش بهره ورى و مشاركت اجتماعى مصرف كنندگان و قاچاقچيان، هزينه هاى دولت در زمينه كاهش تقاضا و مقابله با عرضه، هزينه آسيب هاى اجتماعى و.... به اقتصاد ايران ضربه زد. سهم اثرات سوء موادمخدر در اقتصاد ملى در حالى اين رقم اعلام مى شود كه ساير شاخص هاى اقتصادى ايران به ترتيب در درآمد ملى ۳۴۲۶۴۲ ميلياردريال، توليد ناخالص داخلى ۳۷۹۶۶۴ ميلياردريال، كل صادرات ۳۰۱۴۳۰ ميلياردريال، ارزش سهام معامله شده در بورس ۶۶۸۰۰ ميلياردريال، هزينه هاى ميزان سرمايه گذارى در صنعت و معدن ۲۸۸۷۵ ميلياردريال است. بدين ترتيب، هزينه هاى موادمخدر براى كشور، ۲۹ درصد درآمد ملى و كمى بيش از سه چهارم درآمدهاى نفتى را تشكيل مى دهد و به بيان ديگر حدود سه چهارم درآمد نفت وگاز كشور توسط قاچاقچيان موادمخدر هزينه مى شود.
اين درحالى است كه در محاسبه هزينه هاى موادمخدر، بايد هزينه هايى از قبيل نگرانى مردم از اعتياد و قاچاق موادمخدر، امر معنوى شهادت و جانبازى هزاران نفر از نيروهاى نظامى و انتظامى، ايجاد ناامنى در مرزها و برخى از شهرها و در نتيجه فرار مغزها و كاهش سرمايه گذارى ناشى از آن، انزواجويى معتادان و خانواده هاى آنها، اثرات مصرف موادمخدر بر تصادفات جاده اى، از بين رفتن خانواده، ايجاد انحراف و فساد در جامعه و نيروهاى اجرايى و ... نيز اضافه كرد.
على هاشمى دبير سابق ستاد مبارزه با موادمخدر با ارائه اسناد و مداركى در اين زمينه، مى گويد: «سالانه نزديك به ۱۲ ميليارددلار خسارت و هزينه بر اقتصاد كشور از بابت موادمخدر در تمامى ابعاد از مرز تا مصرف معتادان كه به جيب قاچاقچيان مى رود، تحميل شده  است.» او مى گويد: ايران در ربع قرن اخير بيش از ۲۰ هزار درگيرى مسلحانه با قاچاقچيان موادمخدر و بيش از ۲۰ هزار قبضه سلاح سبك و سنگين را از آنها مصادره كرده است و نيز ۱۵ هزار نفر نيز در اين مدت شهيد و مجروح شده اند.
جوانان؛ سايه هايى كه قد مى كشند
آمارها نشان مى دهد، اكثر جوانانى كه براى بار نخست موادمخدر مصرف مى كنند در ميهمانى ها گرفتار اين مواد مى شوند و در اغلب موارد، مصرف آنان از حشيش يا قرص هاى روان گردان آغازمى شود. معاون مركز آموزشى سوءمصرف و وابستگى به موادمخدر دانشگاه علوم بهزيستى با اشاره به مصرف ۷۰ درصدى ترياك، ۲۵ درصدى هرويين، ۲۰ درصدى حشيش، مصرف ۱۵ درصدى موادى مانند ال اس دى، كوكايين و اكستاسى در كشور، اين ارقام را نگران كننده مى داند.
دكتر نارنجى ها، از گزارشى قابل توجه يك ارزيابى نگران را به ما مى دهد. او مى گويد: ازميان ۶ هزار معتاد جامعه آمارى موردبررسى در دانها، مراكز درمانى خصوصى، دولتى، مردمى و خيابانى، نزديك به ۲۳ درصد درگروه سنى ۲۵ تا ۲۹ سال قراردارند و به تعبيرى ديگر ۷۰ درصد معتادان كشور بين ۲۰ تا ۴۰ سال هستند و همچنين ۹۳ درصد را مردان و ۷ درصد را زنان تشكيل مى دهند.
او براساس اين آمار، سن ميانگين سنى اعتياد دركشور را ۳۲ سال عنوان مى كند و ادامه مى دهد: ۵۸درصد جمعيت معتاد زير مقطع متوسطه تحصيلات دارند و ۳۰ درصد كارگر و ۲۰ درصد بيكارند. اين محقق اجتماعى بازهم ادامه مى دهد كه ۴۷ درصد مصرف كنندگان اولين محل تزريق را منزل خود يا خانه دوستان و ۲۰ درصد درميهمانى ها ذكركرده و ۴۳ درصد اعلام داشته اند كه سرنگ را قرض داده يا قرض گرفته اند و ۵۰ درصد نيز در تنهايى تزريق كرده اند. آمار بررسى نيز نتايج اين تحقيقات را تأييد مى كند. براساس آمار سازمان ملل ۳۰ درصد از معتادان دنيا را جوانان ۱۵ تا ۲۰ سال تشكيل مى دهند. در كشور ما به گفته سردار ابويى ازمسؤولان ارشد نيروى انتظامى در مبارزه با موادمخدر فقط ۳۰ درصد از معتادان رسمى كشور معادل ۱ ميليون و ۲۰۰هزارنفر را جوانان زير ۲۰ سال تشكيل مى دهند. همچنين بيش از ۹۰ درصد معتادان، متأهلند كه به نوعى برروى ساير اعضاى خانواده نيز تأثير منفى برجاى مى گذارند.
چه كسى مقصراست؟
با تمام اين آمارها، چه كسى را بايد مقصر دانست، معتاد يا خانواده اش را؟ سياستگذاران و قانون نويسان كشور يا معضلات فرهنگى اجتماعى؟ دستگاههاى سياسى و اقتصادى و اجتماعى و امنيتى و انتظامى و نظامى را يا قوانين؟ مجريان يا مديران؟ كشورهاى خارجى دور يا همسايگان نزديك و...
الآن دنيا ايران را به خاطر فعاليت هاى مبارزه با موادمخدر بيش از همه كشورهاى ديگر ستايش مى كند اما باز براساس آمار، ايران مقام اول را در مصرف موادمخدر دارد.
به مجموعه دستگاههايى كه در ستاد مبارزه با موادمخدر جمع شده اند، همگى از عملكرد خود دفاع مى كنند. هرچند برخى از همين دستگاهها، همكاران خود را در ستاد عريض و طويل مبارزه با موادمخدر به ناكارآمدى متهم مى كنند اما باز اين امر باعث نمى شود كه فراموش كنيم سياست هاى رسمى كشور هم غلط بوده است.
چند سال پيش، روزگارى به منع كشت خشخاش اهميت داديم و معتادان را به حال خود گذاشتيم و روزگارى ديگر معتادان را گرفتيم و بستيم اما قاچاق را رها كرديم و البته زمانى هم به قاچاق و معتاد تاختيم. اما از بيكارى و ضعف فرهنگى غافل شديم. اما اينها يك طرف قضيه هستند. على رغم همه تلاشها، همه سياستها، همه كارهاى مثبت و منفى، طرف ديگر مسأله خيلى غم انگيز است. بازهم به اين آمار كه دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد ارائه مى كند و دفتر اين سازمان درتهران دراختيار ما قرار مى دهد توجه كنيد: درحال حاضر كل زمين زيركشت خشخاش در جهان ۱۹۶۰۰ هزارهكتار است كه بيش از سه چهارم آن مربوط به كشورهاى افغانستان، لائوس و ميانمار است.
سطح زيركشت ترياك سال ۲۰۰۳ ميلادى افغانستان ۸۰ هزار هكتار بود كه از آن سه هزار و ۶۰۰ تن ترياك به دست آمد. با توجه به اينكه سطح زيركشت ترياك سال ۲۰۰۴ ميلادى در همين كشور با ۵۱ هزار هكتار رشد به ۱۳۱ هزار هكتار رسيد، مقدار ترياك توليدى ۴۲۰۰ تن بود. با توجه به فراگيرى كشت خشخاش در ۳۴ استان افغانستان حجم محصول به دست آمده از لحاظ كمى چندان تغيير نكرده است. اگر به رشد زمين زير كشت در جهان دقت كنيم ميانمار ۲۳ درصد و لائوس ۴۳درصد كاهش داشته است اما در مجموع زمين زير كشت ترياك در كل جهان ۱۶درصد رشد داشته كه علت آن افزايش زمين زير كشت در افغانستان بوده است.
اما بزرگترين مصرف كنندگان ترياك و هرويين در كشورهاى آسيايى همچون ايران قرار دارند. حالا اين دو را كنار هم بگذاريد و به آمارها نگاه كنيد. همه چيز دستگيرتان مى شود. افغانستان توسعه نيافته و توليدكننده نخست جهان در موادمخدر، كمترين ميزان مصرف كننده را دارد، آن وقت ايران در حال توسعه و حداقل پيشرفته در برابر همسايه شرقى خود، بزرگترين مبارز با موادمخدر در جهان مى شود نخستين كشور در مصرف موادمخدر.
طبق گفته هاى يك مقام مسؤول در وزارت كشور شوراى عالى امنيت ملى در سال ۱۳۸۳ به دست اندركاران مبارزه با موادمخدر سه سال فرصت داده كه كشور را از حالت بحران مصرف موادمخدر خارج كنند.
بايد توجه داشت، ايران به لحاظ جغرافيايى همسايه بزرگترين كشور توليدكننده خشخاش و مخدرهاى طبيعى است كه به طور متوسط سالانه حدود سه هزار تن موادمخدر توليد مى كند و در سال جارى نيز بنابر اطلاعات دريافتى با كمك و همكارى بيشتر كشورهاى مستقر در افغانستان كشاورزان خشخاش كار توانستند اين ميزان را به پنج هزار تن برسانند.
دكتر محمد خباز قائم مقام سازمان بهزيستى كشور مى گويد: سالانه بيش از ۴هزار تن موادمخدر در افغانستان توليد مى شود كه كشور ما بهترين محل عبور موادمخدر به ديگر كشورهاى مصرف كننده است. وى با بيان اينكه در طول ۲۵سالى كه از پيروزى انقلاب اسلامى مى گذرد، تاكنون ۴۶هزار تن ترياك در افغانستان توليد شده است مى گويد: موادمخدر امروزه به عنوان اولين و مهمترين منبع درآمد اقتصادى جهان است، به طورى كه سالانه ۱۶۰۰ ميليارد دلار درآمد مالى از اين بخش تأمين مى شود.
با اين حال يكى از مسؤولان ستاد مبارزه با موادمخدر كشور مى گويد: در ايران هر دقيقه يك معتاد مى ميرد.
در حالى كه اين مسؤول از مصرف روزانه دو تن موادمخدر به ارزش ۴۵هزار ميليارد ريال در كشور خبر مى دهد برخى كارشناسان و دستگاهها معتقدند كه روزانه بين دو تا ۶ تن موادمخدر توسط معتادان ايرانى مصرف مى شود و ۱۳ميليون نفر نيز به نوعى درگير با مشكل موادمخدر هستند.
سردار ابويى يك مقام نيروى انتظامى در امر مبارزه با موادمخدر مى گويد: متوا ساختن همه فعاليتهايى كه در راستاى مبارزه با موادمخدر صورت مى گيرد، بويژه در بعد فعاليت كاهش عرضه و تقاضا با جمع آورى معتادان خيابانى از سطح شهر و ايجاد مركز بازپرورى و نگهدارى معتادانى كه اقدام به ترك نمى كنند و مجازات قاطع و به موقع با عناصر اصلى قاچاق موادمخدر كه در تمام اين موارد نيازمند برنامه ريزى هاى كارشناسانه در دوره زمانى ۵ تا ۱۰ساله اى امر پيگيرى و درمان اعتياد هستيم.
اشرف بروجردى معاون اجتماعى وزير كشور هم مى گويد: بالا رفتن آمار اعتياد در ايران به دلايل مختلفى مانند اعتياد حمل كنندگان مواد، پرداختن به بحث پيشگيرى پيش از درمان و عدم آموزش و اطلاع رسانى كافى افراد جامعه در امر مبارزه با اعتياد و همچنين افزايش مراكز ترك اعتياد و داروهاى جايگزين صورت گرفته است.
وى مى افزايد: در زمينه مبارزه با اعتياد گامهاى كندى تا به امروز انجام شده، بايد آموزشها را از طريق آموزش چهره به چهره و همچنين برگزارى كلاسهاى آموزشى در سطح مدارس، دبيرستانها، دانشگاهها و تمامى آموزشگاهها براى افراد خانواده ها فراگير كنيم.
بروجردى معتقد است: يك ستاد نهادى مانند ستاد مبارزه با موادمخدر به تنهايى نمى تواند اين معضل را حل كند و نياز به همكارى و هماهنگى تمام نهادهاى مرتبط مانند صدا و سيما، آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و... وجود دارد. وى تصريح مى كند: براى كاهش اعتياد، بايد مكانيزمهاى قوى ترى بر روى كنترل توزيع در كشور صورت گيرد.
***
اعتياد و موادمخدر در ايران، آمارها و تحقيقات، واقعيات همه و همه زنگ خطرى است كه سالهاست به صدا درآمده و كسى صداى گوشخراش آن را نمى شنود؟ يا، نه! مى شنود، كارى از دستش برنمى آيد؟ ديگر طرحها و مدلهاى مبارزه جواب نمى دهد؛ مبارزه با موادمخدر در ايران نيازمند دميدن روحى تازه است روحى كه معتاد ايرانى به انواع موادمخدر را درمان كند و قبل از درمان نيز پيشگيرى. آيا آن روز فرامى رسد كه جوان، پير،  و مرد ايرانى هيچ يك آلوده به مواد نباشد؟ آن روز زياد دور نيست.
منبع: ایران