موانع تعامل اقتصادي ايران با عراق
ايران و همسايهها- ناكام در سه جبهه 
اعتماد
سه شنبه 12 مهر 1384
 
 كارشناسان اقتصاد كلان در يك ارزيابي كلي معتقدند كه ايران تاكنون قادر به استفاده از موقعيت خود در اقتصاد منطقه نشده است.
آنها فروپاشي شوروي را مثال ميند كه يك فرصت استثنايي براي ايران در تمامي ابعاد سياسي، اقتصادي و اجتماعي بود. اما به لحاظ زماني و نبود امكانات كافي در ايران، براي بهرهبرداري اقتصادي، تا حدود زيادي اين فرصت از دست رفت، به لحاظ تمركز توانمنديهاي كشور براي بازسازي ويرانيهاي ناشي از جنگ تحميلي در حوزه عمل دولت قدرت كافي براي حمايت از بخش خصوصي را نداشت. اين بخش نيز خود به توانمندي لازم براي حضور در بازارهاي منطقه نرسيده بود.
در اين دوره در نتيجه درخواست گسترده كشورهاي تازه استقلال يافته براي گسترش همكاري اقتصادي و تجاري با ايران و با توجه به اهميت يافتن موضوع فعاليت اقتصادي بخش دولتي و شبه دولتي )از جمله بنياد شهيد، بنياد مستضعفان و جانبازان ( اين بخش از سوي دولت تشويق به حضور در بازار كشورهاي مذكور شد. اما به دلايل مختلف اين همكاري به نحو مطلوب مقدور نشد و در برخي موارد مديران دولتي و شبهدولتي با ديدي بسته به رقابت با بخش خصوصي نوپاي ايران در اين كشورها پرداختند كه نتايج آن مشهود است.
پس از تجربههاي ناموفق سالهاي نخست كه به ورود موفقيتآميز كشورهاي رقيب به بازارهاي آسياي ميانه و قفقاز منجر شد، اكنون اقدامهايي براي گسترش روابط با كشورهاي مستقل مشترك المنافع انجام ميشود كه تا حدودي موفق بوده است. اما با توجه به قرارگرفتن بسياري از اين كشورها در محيط بسته و غيرقابل دسترس به درياهاي آزاد، توفيقهاي بدست آمده به هيچ وجه با موفقيت ممتاز جغرافيايي ايران در منطقه تناسب ندارد.
كارشناسان همچنين افغانستان را مثال ميند كه با وجود بيش از دو ميليون آواره افغاني در ايران، زمينهسازي لازم براي حضور بيشتر شركتهاي ايراني در بازار افغانستان فراهم نشده و در نتيجه اتخاذ سياستهاي متناقض ، بسياري از فرصتها در رابطه با اين كشور از دست رفته است.
حمله امريكا به افغانستان و روي كارآمدن دولت كرزاي فرصت ديگري پيش روي ايران قرار دارد كه با توجه به حساسيت ويژه اين كشور، از اهميت زيادي برخوردار است.
انتخاب دهها تن از تحصيلكردگان و آوارگان افغاني مقيم ايران به عنوان مقامات ارشد افغانستان از يك سو و استقبال مقامات افغاني براي همكاري گسترده اقتصادي با ايران از سوي ديگر، همه چيز را براي برنامهريزي دقيق براي حاكميت در بازار افغانستان فراهم كرد. اما اين مساله نيز تاكنون نتايج ؤمرمند در شان ايران نداشته است.
ايجاد «ستاد بازسازي افغانستان»، تشكيل «ميز افغانستان»و «اتاق مشترك» و ايجاد دفتر نمايندگي در «اتاق مشهد» و تعهد كمك 560 ميليون دلاري ايران براي بازسازي افغانستان، از مهمترين اقدامات ايران براي توسعه همكاري با افغانستان است كه در قالب اجراي چند طرح از جمله ساخت راه دوغارون هرات و صدور برخي كالاهاي مصرفي به اين كشور به چشم ميخورد.
اما آمار تجارت موجود بين دو كشور و قرارگرفتن ايران در رده ششم صادركننده كالا به افغانستان، مويد ناموفق بودن سياستهاي ايران براي نفوذ به بازار افغانستان است. ايران بعد از انتخاب كرزاي به عنوان رييس دولت موقت افغانستان، اولين هيات عاليرتبه اقتصادي را به رياست مهندس «مظاهري» وزير وقت امور اقتصادي و دارايي به اين كشور اعزام كرد. كرزاي نيز اولين بازديد خارجي خود را از ايران انجام داد.
طبق آمار گمرك ايران، حجم صادرات ايران به افغانستان در سال 80 حدود 52 ميليون دلار، در سال 81، حدود 115 ميليون دلار و در سال 82 به ميزان 212 ميليون دلار بود. اين آمار، عدم استفاده ايران از ابزارهاي لازم براي توسعه روابط با افغانستان را نشان ميدهد.
اظهار تاسف سركنسول دولت افغانستان هم در اولين همايش همكاريهاي اقتصادي ايران و افغانستان مبني بر اينكه ايران اولين كشوري بود كه وارد بازارهاي اين كشور شد اما كاهش جايگاه ايران در بازار افغانستان و تنزل آن به مقام ششم حقيقت ناموفق بودن ايران در بازار افغانستان را به رغم وجود اراده قوي سياسي و ابزارهاي محكم و غيرقابل رقابت براي گسترش مناسبات بخوبي نشان ميدهد.
و بالاخره اينكه كارشناسان بعد از مثال زدن ناكامي ايران در اقتصاد كشورهاي تازه استقلال يافته و افغانستان، حالا عراق را مثال ميند.
اين كشور كه پيش از انقلاب همواره به عنوان دشمن شماره يك ايران مطرح بود، اكنون با حاكميت شيعيان و معاودين عراقي به يكي از كشورهاي مهم منطقه كه ميتواند بيشترين مناسبات را با ايران داشته باشد، تبديل شده است. امكانات گسترده و ؤروت زياد اين كشور، زمينه را براي توسعه همكاريهاي ايران و عراق به صورت درازمدت آماده كرده است.
به عقيده بسياري از كارشناسان، گرچه ايران در ورود به بازارهاي آسياي ميانه، قفقاز و افغانستان تاكنون ناموفق عمل كرده و در گسترش مناسبات اقتصادي، از رقباي خود عقب مانده است، اما جايگاه ممتاز جغرافيايي ايران در منطقه و محصورماندن اين كشورها در خشكي، همواره به عنوان يك فرصت استثنايي و غيرقابل رقابت پيش روي ايران است. در صورت عملكرد مطلوب، پس از اين نيز ميتوان به موفقيت ايران در اين بازارها اميدوار بود. كشورهاي ؤالث نيز نميتوانند به عنوان رقيب غيرقابل شكست ايران در بازارهاي اين كشورها محسوب شوند.
اما اين موضوع در رابطه با عراق صادق نيست. عراق برخلاف كشورهاي مذكور به دريا راه دارد و از طريق تركيه، اردن، سوريه و عربستان سعودي قادر به دسترسي به آبهاي درياي مديترانه، درياي سياه و درياي سرخ است. اين كشور همچنين برخلاف كشورهاي ديگر منطقه از استعدادهاي فراوان براي گسترش صنعت نفت برخوردار است. عراق ميتواند به يكي از فروشندگان مهم نفت در جهان تبديل شود. اين كشور قدرت خريد كافي دارد و به لحاظ برخورداري از منابع گسترده هيدروكربوري و موقعيت ممتاز جغرافيايي، مورد توجه تمامي كشورهاست. به اين ترتيب، مزيت جغرافيايي ايران به تنهايي براي رقابت با رقباي منطقهيي و جهاني در عراق كافي نخواهد بود.
حاكميت شيعيان در عراق، وجود قرابتهاي فرهنگي، قومي، زباني، برخورداري ايران از مرز طولاني زميني با اين كشور و استقرار بيشتر شهرهاي عراق در مرز ايران، از مزيتهاي مهم براي حضور در بازار عراق است كه اميد است با تجربه كسب شده در مرزهاي شمالي و شمال شرقي، براي موفقيت در اين بازار از تمامي توان خود براي اعمال سياستگذاريهاي صحيح و قابل انعطاف و انجام اقدامات سريع و به موقع همت كند.
منبع: روزنامه اعتماد