استراتژی دفتر تحکیم در آینده- بخش پایانی

بازگشت به دانشگاه


عبدالله مؤمنى -مهدى امينى زاده

شنبه 14 آبان 1384

ارتباط همراه با استقلال از احزاب
رابطه انجمن ها و تحكيم با احزاب و جريان هاى سياسى كشور همواره از مسائل مهمى بوده كه بايد در مورد آن با دقت و آينده نگرى تصميم گرفت. به ويژه اينكه همانگونه كه گفته شد همواره در جريان ها و احزاب مختلف اين تمايل وجود داشته است كه جريان دانشجويى را تبديل به شاخه دانشجويى خود كنند و از سوى ديگر جريان دانشجويى نيز بعضاً تصور كرده است كه مى تواند حزبى در كنار ساير احزاب باشد و از اين زاويه به دوستى و يا خصومت با ساير احزاب پرداخته است. جريان دانشجويى مى تواند با انجام كار ويژه هاى خود زمينه را براى طرح مباحث سياسى مهم كشور در دانشگاه و طرح نظرات احزابى كه تريبونى در اختيار ندارند فراهم كند و حتى در زمينه مباحث و برنامه هايى كه در راستاى آزادى و منافع ملى تعريف مى شود به همكارى مقطعى و موردى با احزاب و جريان هاى مختلف بپردازد و در عين حال با حفظ استقلال خود همواره بتواند نقش منتقد احزاب و جريان هاى سياسى مختلف در كشور اعم از اپوزيسيون و پوزيسيون را ايفا كند. به اين دليل و همين طور اين واقعيت كه جريان دانشجويى جريانى سيال است و مرتب در حال نو شدن و تغيير مطالبات است طبيعتاً چنين جريانى نمى تواند و نبايد وارد ائتلاف هاى درازمدت با احزاب و جريانات مختلف شود. خروج دفتر تحكيم وحدت از گروه هاى پيرو خط امام و جبهه دوم خرداد براساس چنين نگرشى صورت پذيرفت و به همين دليل دفتر تحكيم وحدت نمى تواند وارد ائتلاف ها و جبهه هاى جديد شود. جبهه هاى در حال شكل گيرى نيز نبايد جريان دانشجويى را به عنوان شاخه دانشجويى خود تصور كنند. استقلال جريان دانشجويى در درازمدت به نفع كليت جريان تحول طلبى در كشور خواهد بود. شكل گيرى رابطه انتقادى دوسويه مى تواند در درازمدت به نفع كليت جريان تحول طلبى در كشور باشد و بر اين اساس جريان دانشجويى نيز نبايد خود را بى نياز از ارتباط با ساير جريانات و به ويژه نسل هاى پيشين مبارز در كشور تلقى كند. جريان دانشجويى بايد از نقد خود توسط ساير جريانات و همين طور همكارى هاى موردى و معين و زمانمند در عين تاكيد بر استقلال خود استقبال كند.
بازگشت به دانشگاه
مهمترين بخش استراتژى مجموعه در دوره آتى بازگشت به دانشگاه و بازسازى مجدد جريان دانشجويى است، در عرصه دانشگاه نياز به نوسازى و تعريف مجدد از كاركرد جريان دانشجويى و همين طور رفع نقصان هاى پيشين بسيار ضرورى است. پيش از اين به بحران هاى مقابل جريان دانشجويى اشاره شد و بنابراين هر نوع برنامه تشكيلاتى در درون دانشگاه ها بايد بتواند براى اين بحران ها راهكارى بيابد. براى حل و يا حداقل كاهش اين بحران ها مى توان اقدامات ذيل را انجام داد:
اعتمادسازى مجدد در درون دانشگاه: در ساليان اخير فاصله بين بدنه و راس تحكيم به دليل فشارهاى اعمال شده و عدم صدورمجوز نشست هاى تحكيم و مشكلات موجود در اساسنامه و همين طور بن بست استراتژيك موجود در جريان تحول طلبى افزايش يافته است و اين وضعيت البته در درون انجمن ها نيز وجود دارد و انجمن ها از بدنه دانشجويى كشور فاصله گرفته اند. مهمترين دليل اين امر بى توجهى به تغييرات جدى به وجود آمده در بافت و فضاى دانشجويى در كشور است. انجمن ها براى ترميم خود بايد به فكر اعتمادسازى مجدد باشند. اين امر هم شامل رابطه شوراى مركزى اتحاديه و شوراى عمومى و هم در درون دانشگاه ها بين انجمن ها و دانشجويان بايد دنبال شود. براى اين امر اقدامات ذيل را مى توان انجام داد:
اصلاح اساسنامه اتحاديه: اساسنامه فعلى اتحاديه محصول دورانى است كه تحكيم به عنوان نماينده حاكميت در درون دانشگاه امكانات بسيار گسترده داشته و مى توانسته هر ماه جلسات خود را برگزار كند. اينك كه جايگاه تحكيم تغيير يافته است طبيعى است كه به لحاظ امكانات نيز در محدوديت باشد. علاوه بر اين حتى اگر مشكل امكانات را نيز در نظر نگيريم باز هم با توجه به گسترده شدن تحكيم و تنوع آرا و عقايد، سيستم متمركز فعلى پاسخگوى نياز هاى اتحاديه نيست و تعبيه يك سيستم غيرمتمركز كارايى بيشترى خواهد داشت. تعويق اصلاح اساسنامه بيش از اين براى مجموعه بسيار زيانبار خواهد بود و بايد براى اين امر به سرعت اقدام شود. مى توان با اصلاح اساسنامه و تقسيم شوراى عمومى به مناطق مختلف همانند مدل كنونى شوراى تهران تحكيم، شوراهايى در مناطق مختلف تحكيم تشكيل داد و امكان گفت وگوى مستمر در مجموعه را فراهم كرد. با اين اقدام زمينه جوشش مجدد دانشجويى در دانشگاه ها فراهم مى شود. البته لازم است قواعد دقيقى براى ارتباط مجموعه هاى مختلف با يكديگر و همين طور ارتباط شوراهاى مختلف با شوراى مركزى تنظيم شود.
توجه به عنصر جنسيت در دانشگاه ها: همانگونه كه پيش از اين گفته شد در دانشگاه ها روز به روز درصد دانشجويان دختر افزايش مى يابد و اين عنصر بايد بدون ترديد در برنامه هاى مجموعه لحاظ شود. تلاش براى جذب دانشجويان دختر مى تواند به افزايش توان مجموعه منجر شود و براى اين امر بايد اولويت هاى دانشجويان دختر دانشگاه را تشخيص داد و با وارد كردن آن در برنامه ها اعتماد آنها را جلب كرد. حضور دختران دانشجو در شوراى مركزى انجمن ها و تحكيم مى تواند در اين راستا بسيار موثر باشد. همچنين نقد فرهنگ مردسالارى در جامعه، نابرابرى زنان و مردان در قوانين كشورمى تواند تاثير زيادى بر رويكرد دختران دانشجو به سوى مجموعه داشته باشد. زنان بايد احساس كنند كه مطالبات و خواسته هاى آنان در مجموعه از اهميت مناسبى برخوردار است. همچنين بايد در نظر گرفت اكثر دانشجويان و به ويژه دختران دانشجو توان پرداخت هزينه هاى سنگين از قبيل دان و محروميت تحصيلى را ندارند. اگر گسترده شدن مجموعه و افزايش توان آن را به عنوان يك هدف مهم بپذيريم بايد در نظر داشته باشيم برنامه ها را طورى تنظيم كنيم كه درصد بيشترى از دانشجويان را در برگيرد.
توجه به مشكلات صنفى دانشجويان: يكى از مهمترين اشتباهات تحكيم كه به دليل نزديكى آن با قدرت رخ داد غفلت كردن از مطالبات صنفى دانشجويان بود. اين حالت به ويژه پس از روى كار آمدن سيدمحمد خاتمى به دليل همدلى انجمن ها با دولت و اين تصور كه طرح مطالبات صنفى به تضعيف دولت منجر خواهد شد، به وجود آمد و آرام آرام مطالبات صنفى دانشجويان فراموش شد و به كلى آنها را به شوراهاى صنفى واگذار كردند. پس از اينكه تحكيم رويكرد انتقادى نيز نسبت به اصلاح طلبان پيدا كرد هرگز تلاش نكرد به مطالبات صنفى دانشجويان بپردازد و معمولاً بسيار كل نگر بوده و معضلات عمده نظام را نقد كرده است و مطالبات خرد موجود در دانشگاه كه اتفاقاً براى دانشجويان از جذابيت و اهميت زيادى برخوردار است را كم اهميت تلقى كرده است. تحكيم بايد براى اعتمادسازى مجدد، پرداختن به مسائل عينى و روزمره و دفاع از حقوق صنفى دانشجويان را در اولويت برنامه هاى خود بگذارد. بايد از وسوسه انجام كارهاى پرسروصدا و كلان دورى كرده و براى نزديكى با دانشجويان، مسائل صنفى دانشجويان را در اولويت قرار دهد. اين امر به افزايش فوق العاده توان مجموعه منجر خواهد شد. مشكلات جدى صنفى، فرهنگى و آموزشى درون دانشگاه ها برخوردهاى مداخله گرايانه برخى نهادها، سطح پايين خدمات رفاهى در درون دانشگاه ها، مشكلات آموزشى و مهمتر از همه نقد مفاد آموزشى دانشگاه ها و واحدهاى ارائه شده براى رشته هاى مختلف كه در بسيارى از موارد متناسب با نياز دانشجويان و همين طور جامعه نيست و ده ها موضوع ديگر ظرفيت انسجام دانشجويان و اثرگذارى در درون دانشگاه را به خوبى دارا است. با انسجام بخشيدن به خواسته هاى دانشجويان، مى توان تشكل هاى دانشجويى و دانشگاه را از تجاوز نهادهاى غيردانشگاهى مصون نگاه داشت.
تلاش براى حل مسئله هويت: همانگونه كه گفته شد يكى از بحران هايى كه مجموعه با آن روبه رو است بحران هويت است. به دليل اينكه در حال حاضر براساس قوانين موجود تنها تشكل هاى اسلامى مى توانند در دانشگاه فعاليت كنند بسيارى از دانشجويانى كه تمايل به فعاليت هاى اجتماعى و سياسى دارند جذب انجمن هاى اسلامى شده اند و اين امر همراه با كم توجهى به آموزش هاى تئوريك سبب شده است كه مجموعه به لحاظ هويتى با بحران روبه رو شود. براى حل اين بحران عده اى پيشنهاد مى دهند كه بايد كسانى را كه تمايل به فعاليت با هويت مذهبى ندارند از مجموعه حذف كرد و عده اى نيز پيشنهاد مى دهند كه تا زمان تشكيل پارلمان دانشجويى و خروج داوطلبانه ساير هويت ها وضعيت كنونى را ادامه داد اما به نظر مى رسد بايد به دنبال راهكار سومى بود. حذف ساير هويت ها از انجمن ها در حالى كه جايى براى فعاليت آنان وجود ندارد اقدامى غيرمسئولانه تلقى خواهد شد و موكول كردن حل اين بحران به تشكيل پارلمان دانشجويى تنها شيفت مشكل به آينده اى نامعلوم خواهد بود اما راه حل سومى كه مى توان ارائه كرد يك راه حل تركيبى است. از يك سو بايد آموزش هاى تئوريك در مجموعه را جدى گرفت و به تقويت بنيه هاى مذهبى اعضايى كه تمايلات مذهبى دارند پرداخت و با طرح دغدغه هاى جديد شكل گرفته در اذهان دانشجويان به دنبال حل آنان رفت و از سوى ديگر به فكر تشكيل پارلمان دانشجويى و تشكل هاى جديد با هويت هاى متنوع بود و تا آن زمان نيز از حضور تمامى هويت ها در اتحاديه استقبال كرد.
رابطه با نهادهاى همسايه
جريان دانشجويى به عنوان يكى از جريان هاى اجتماعى فعال در جامعه در ساليان اخير، بايد بتواند با ساير جريان هاى اجتماعى مانند كارگران، معلمان، پزشكان، زنان و... ارتباط برقرار كند و در مواقع لزوم يكديگر را پوشش دهند. در ساليان اخير دانشجويان كمتر به اين گونه مسائل توجه كرده اند. پيوند جريان هاى صنفى و اجتماعى با يكديگر و حمايت متقابل از يكديگر باعث تقويت عرصه عمومى و تعميق جريان تحول طلبى خواهد شد. دانشجويان به دليل فعاليت هاى ساليان اخير و شناخته شده تر بودن جنبش دانشجويى و همين طور برخوردارى از امكان دانشگاه مى توانند با برگزارى جلسات و برنامه هاى متفاوت به لحاظ نظرى به يارى ساير تشكل هاى مدنى بروند و توجه افكار عمومى و روشنفكران را به مطالبات و مشكلات ساير اقشار جامعه جلب كنند. براى موفقيت در اين زمينه، ابتدا آشنايى فعالان دانشجويى در مورد تاريخچه و وضعيت كنونى ساير خرده جنبش هاى مدنى ضرورى است. بايد با نظريات موجود در زمينه ساير جنبش ها آشنايى پيدا كرد و وضعيت فعلى آنها در ايران و چشم انداز آتى آنها را به دقت بررسى كرد.
حمايت از نهادسازى مدنى
متاسفانه همگام با پيچيده تر شدن روابط اجتماعى در ايران، نهادهاى مدنى مطابق با آن شكل نيافته اند. جريان دانشجويى مى تواند و بايد از شكل گيرى نهادهاى مدنى جديد به ويژه در درون دانشگاه ها حمايت كند و موانع تشكيل آنها را بررسى كرده، به رفع آن در حد توان خود اهتمام ورزد. براى تعميق و پايدارى دموكراسى در ايران شكل گيرى نهادهاى مدنى بسيار ضرورى است و ما مى توانيم در حد توان خود در اين راه اهتمام ورزيم.
انتخاب شعار متناسب با شرايط كنونى
با توجه به تغيير شرايط سياسى كشور به ويژه با روى كار آمدن دولتى كه سوار بر شكاف طبقاتى در انتخابات اخير به پيروزى رسيده است و بخش قابل ملاحظه اى از راى دهندگان به وى به دليل نارضايتى از شكاف هاى طبقاتى موجود و نفرت از اشرافيت دولتى چنين انتخابى كرده اند، اين سئوال جدى مطرح مى شود كه چه رويكردى در اين وضعيت مناسب است و با چه شعارى بهتر مى توان حركت كرد. به نظر مى رسد رويكرد اقتصادى- اجتماعى و نقد حاكميت از اين منظر براى اين دوره بسيار مفيد است. البته اين امر به منزله ناديده گرفتن مطالبات سياسى و دموكراسى خواهانه نيست. اما با توجه اينكه حجم اصلى فعاليت انتقادى روشنفكران حول و حوش آزادى و دموكراسى بوده است، اين امر عملاً به ناديده گرفتن ساير مطالبات ملموس و عينى جامعه منجر شده است. به اين دليل توجه به مسائل و مشكلات اقتصادى و اجتماعى مردم و همين طور نقد اقتصادى و اجتماعى دولت كه مدعى حمايت از طبقات فرودست جامعه و مقابله با فقر و فساد و تبعيض است از اهميت بيشترى برخوردار است. بايد ريشه هاى اصلى فقر، فساد و تبعيض را براى جامعه شفاف كرد و نبايد گذاشت افرادى كه خود مسبب اين بى عدالتى ها بوده اند بر اين شعارهاى درست و ناب سوار شوند. تنها راه مقابله با اين وضعيت تكيه بر نقد اجتماعى و اقتصادى است تا بتوان از اين راه با عوام فريبى مقابله كرد.
منبع|:
شرق