دیپلماسی ایران از دوره خاتمی تا احمدی نژاد(3)


گفت و گو شرق آنلاین با محمد امین زاده معاون سابق وزارت امورخارجه ایران

چهارشنبه 2 آذر 1384


*در روابط سياسي‌آيا لغو سفر آقاي خاتمي در سال گذشته به تركيه بر روابط و مناسبات سياسي آسيب‌زده اثر گذاشت؟
مي‌دانيد كه علت لغو سفر آقاي خاتمي به تركيه معلق شدن دو قرارداد منعقده با ترك‌ها در مورد اپراتوري دوم تلفن همراه يعني قرارداد ترك‌سل- ايران‌سل و همچنين قرارداد مربوط به فرودگاه امام با شركت تاو تركيه براساس مصوبه مجلس شوراي اسلامي در سال 83 بود. پس از سفر آقاي اردوغان نخست وزير ترکيه به تهران و مذاكرات مفصل ايشان با رئيس‌جمهور و معاون اول رئيس‌جمهور كشورمان اين دو قرارداد در مسير نهايي شدن قرار گرفت و قرارداد ترك سل به صورت قطعي به امضاي طرفين رسيد. قرار بود به موازات اين تفاهمات ، مذاكرات مربوط به ترانزيت گاز ايران به اروپا از طريق تركيه نيز نهايي شود و اين اسناد قبل يا در زمان سفر آقاي خاتمي به امضا برسد. تعليق دو قرارداد پس از تصميم مجلس حادثه غيرمنتظره‌اي بود و عملاً لغو سفر آقاي خاتمي به تركيه واكنش ايشان نسبت به اين حادثه بود.
لغو سفر آقاي خاتمي به‌نظر من به لحاظ سمبليك پيام مهمي براي دولت تركيه داشت و آن هم اين بود كه دولت ايران از تعهداتش نسبت به تركيه به شدت حمايت و دفاع مي‌كند. البته تركيه بسيار علاقه‌مند بود كه آقاي خاتمي سفري به تركيه داشته باشد چون آقاي خاتمي در اين دوره تنها باري كه به تركيه مسافرت كردند، براي اجلاس بين‌الملل اكو بود و با وجود همه صميميت‌هايي كه ايجاد شده بود و عليرغمر سفرهای چندباره رئيس جمهور ونخست وزير ترکيه به ايران ، سفري دوجانبه به تركيه انجام نشده بود و آقاي خاتمي تا روزهاي آخر مايل بودند اين سفر انجام بگيرد كه امكانش فراهم نشد و از اين جهت فكر مي‌كنم هم آقاي خاتمي متاسف بودند و هم دولت تركيه. در واقع آقاي خاتمي مايل بودند حداقل مشكلات يكي از دو قرارداد ترك‌سل و فرودگاه امام كه در مجلس دچار مشكل بود، حل شود و بعد به تركيه سفر كنند، اما عملاً تا پايان دوره ايشان هيچ كدام حل نشد
*آقاي امين‌زاده، اگر موافق باشيد مسئله خزر را هم مرور كنيم. اگر بخواهيم چند چالش مهم ديپلماتيك دولت جديد را برشماريم تعيين و تكميل رژيم درياي خزر يكي از آنها است. نظر شما در اين‌باره چيست؟
بحث رژيم حقوقی دريای خزر يكي از كارهاي مهم نيمه تمامي است كه در آينده بايد به انجام برسد. البته پيشرفهای زيادی در اين بحث داشته ايم و ماجراي خزر در حال حاضر خيلي متفاوت باقبل است.
برسر خزر و چگونگی احقاق حقوق ايران اختلاف نظرهای زيادی ميان اهل نظردر حوزه حقوق و سياست وجود دارد که ناشی از برداشتهای متفاوت نسبت به پديده است . عده ای منتقدند که ما فرصت بعد از فروپاشی را با نهايـت خوش بينی از دست داده ايم . با طرح سهم بيست درصد از منابع دريای خزر در سالهای آغازين ،عملا دستمان را در بحث بسته ايم و درآن ايام می توانستيم به استناد معاهدات تاريخی با روسيه و شوروی مدعی حتمی نيمی از منابع هم بشويم . عده ای معتقدند که ما خيلی نسبت به روسيه خوشبين بوده ايم و عملا روسيه مارا سرکار گذاشته و خودش مسائلش را در منطقه شمالی خزر حل کرده و ناگهان ما غافلگير شده ايم . عده ای معتقدند که ما هرگز نتوانسته ايم مسائل سرزمينی با روسيه را بدون دخالت کشورهای ديگر حل کنيم و بايد مسئله خزر را بين المللی کنيم . عده ای به تکنيک کار ما منقتد بودند و عده ای هم قائل بودند که در روابط دوجانبه با چهار کشور خوب عمل نکرده ايم. بخشی از اين بحثها خيالی و غير واقعی است اما خوشبينی سالهای اول دهه نود نسبت به کشورهای تازه استقلال يافته و اطمينان بی مورد ما نسبت به همراهی روسيه با ما دربحث خزر هم حرف صحيحی است.
بهرحال در سالهای اول رياست جمهوری آقای خاتمی همچون سالهای پس استقلال کشورهای مشترک المنافع دربحث خزر ما بشدت متاثر از مذاکرات و روابطمان با روسيه بوديم و تصور می کرديم که روسيه با ما خواهد بود.روابط ما با ترکمنستان بهتر بود اما مشکلات جدی با آذربايجان داشتيم . در آغاز دولت آقای خاتمی بطرز غافلگير کننده ای با توافقات دوجانبه روسيه با قراقستان وآذربايجان مواجه شديم و روابطمان با آذربايجان هم بحرانی تر شد. اما اين روند منفی تداوم نيافت و تلاش زيادی شد که شرايط تغيير کند و بخصوص دردوره دوم رياست جمهوری آقای خاتمی که علاوه بر آسيا من مسئوليت منطقه مشترک المنافع را هم به عهده داشتم تحولات خوبی در اين رابطه اتفاق افتاد و روند پيگيری بحث خزر خيلی متفاوت شد.طبعا زمان طرح بعضی ادعا ها و فرصتهای احتمالی ناشی از آن ، سالها قبل از اين دوره سپری شده بود و خوب يا بد، تلاش برای کسب يک پنجم منابع زير دريای خزر برای ايران، بهترين سياست قابل پيگيری بود و دراين زمينه حتی حقوقدانان منتقد سياستهای قبلی هم با ما هم نظر بودند. لذا دراين چارچوب عمل کرديم ولی روشها را کاملا تغيير داديم. به لحاظ حقوقی خيلی جدی تر از گذشته سراغ حقوقدانان برجسته کشور رفتيم و نظرات آنان را برای چگونگی پيشبرد کار جويا شديم. بر اين اساس شيوه فنی مذاکرات ما تغيير اساسی کرد. ما به بررسی تطبيقی تجربه های مشابه دردنيا توجه جدی کرديم . همچنين سراغ روشهای متعارف تقسيم منابع زيردريا درجهان رفتيم. ما دريافتيم که به لحاظ تکنيکی و با تکيه بر مستندات حقوق درياها سهم ايران از منابع زير دريا کم و بيش حدود بيست درصد است و ما با کمک حقوقدانان بين المللی می توانيم اين ادعا را به اثبات برسانيم ودر صورت ضرورت به سراغ مراجع بين المللی برويم و با کمک آنان در احقاق حقوق کشور موفقتر هم باشيم. . لذا شکل کار تغيير کرد . از مطالبه خيلی کلی و صرفا سياسی سهم بيست درصدی قدری فاصله گرفتيم و کار حرفه ای خوبی در زمينه مسائل فنی تقسيم منابع درياها در وزارت امور خارجه و با کمک نهادهای ذيربط دنبال شد. حاصل کار فراهم کردن مستندات و مصاديق و معيارهايي برای مذاکرات بود که دست مارا خيلی پرکردو ادعای ما را در زمينه يک پنجم منابع زير دريای خزر بسيار محکمتر از گذشته کرد.
به لحاظ دوجانبه ما ضمن حفظ روابط خوبمان با ديگر همسايگان خزر، روابط تلخ با آذربايجان را تبديل به روابط دوستانه ای کرديم . امروز روابط ما با آذربايجان خيلي پيشرفت كرده است. من امروز باور دارم که مي‌توانستيم و مي‌توانيم مسئله‌مان را با آذربايجان در مورد خزر حتی بهتر از ديگران حل کنيم و مسئله را به نقطه‌ قابل قبولي برسانيم. البته براي رسيدن به اين مرحله كار زيادي انجام شده است . بهبود روابط با آذربايجان قبل از هر چيز مديون مذاكرات خصوصي آقاي خاتمي وآقای حيدر علي‌اف در حاشيه اولين اجلاس سران خزرتركمنستان درسال 1381 است. در آن مذاكرات آقاي خاتمي اظهار تاسف كردند كه بين ما و آذربايجان روابط تلخ است. در آنجا آقاي خاتمي به‌ آقاي علي‌‌اف گفتند كه در بين اين پنج كشور هيچ دليلي وجود ندارد كه بين ايران و آذربايجان‌ بهترين روابط وجود نداشته باشد بلكه برعكس دلايل بسياري وجود دارد كه ما و آذربايجان از همه صميمي‌تر باشيم. آقاي خاتمي گفتند من نمي‌فهمم و نمي‌دانم كه چرا روابط تيره‌ شده ولي مصمم هستم و بنا دارم كه اين مسائل را حل كنم و به آقاي علي‌اف هم توصيه كردند كه ايشان هم براي بهبود شرايط تلاش كنند. به‌نظر من اين گفت‌و‌گوي بسيار صميمي و جدي كه البته جزئيات خيلي بيشتري داشت ، تاثير بسيار زيادي بر آقاي حيدر علي‌اف گذاشت به‌طوري كه ايشان با فاصله كمي بعد از اين ديدار ، سفر به تعويق افتاده خود به ايران را انجام دادند.
به عقيده من بسياري از مشكلات روابط خارجي ما از جمله مشكلات با آذربايجان ناشي از مسائل و توهماتي بود كه از كشور ما يك چهره ماجراجو و غيرقابل اعتماد را در نزد كشورهاي ديگر ترسيم مي‌كرد، وضعيتي كه نه شايسته ما بود و نه منصفانه بود. اين تصور ناشي از بعضي اشتباهات ما، بعضي برداشت‌هاي غلط ديگران و البته بيشتر از همه تلاش مخالفان ما در سطح جهان براي ترسيم اين چهره نازيبا از ما بود. آنچه كه در دوران خاتمي اتفاق افتاد تغيير اين درك نسبت به ما بود. چيزی که در مورد آذربايجان نيز البته با قدری تاخير اتفاق افتاد.
آقاي علي‌اف سفري را كه سال‌ها عقب افتاده بود انجام داد و طي سفر باب جديد مذاكرات خزر باز شد . بعد از آن من به آذربايجان سفري داشتم. ديداري با آقاي حيدر علي‌اف رئيس‌جمهور آذربايجان داشتم. مذاكرات مهمي درباره مسئله خزر در اين سفر انجام شد. گفته شد كه رهبران دو كشور بايد يك تصميم تاريخي درباره خزر اتخاذ كنند.
*واکنش آقای علی اف چه بود؟
واکنش ايشان بسيار صميمانه و مثبت بود. من دراين مذاکرات احساس کردم و درگزارشم به مقامات عالی کشور هم نوشتم که آقای علی اف مصصم است در دوران حيات خود – چون ايشان بسيار بيمار بود- راهی برای تفاهم با ايران در خزر پيدا کند. وشايد اگر ايشان فوت نمی کرد اين قضيه در دوره رياست جمهوری آقای خاتمی به سرانجامی می رسيد. عقيده من اين است که رئيس جمهور کنونی آذربايجان آقای الهام علی اف هم آگاهانه اين مشی پدر را دنبال می کند و مصمم است که راه حلی برای مشکل پيدا کند . تحولات آذربايجان و انتخابات ايران اين بحثها را به تعويق انداخته است. اميدوارم مشکلات ديگر سياست خارجی روی روند مذاکرات خزر تاثير منفی نگذارد و اين مذاکرات هرچه سريعتر به سرانجام برسد.
اوج چالشهای ما و آذربايجان در دريای خزر نقطه مرزی و ميدان نفتی است . همين طور است.
همه ماجرا همين بحث ميدان نفتی است. چون تمايل غالب در دريای خزر مشاع بودن سطح درياست لذا برسر کشيدن خط مرزی اختلاف نظر زيادی نيست . اختلاف برسر چگونگی تقسيم منابع زيردرياست . مامعتقديم که حداقل يک پنجم منابع زير دريای خزر از آن ماست. اشاره کردم که در گذشته ايران اين ادعا را بدون محاسبات فنی و حقوقی براساس يک درک عمومی از رفتار عادلانه در خزر بيان می کرد و عملا مضمون سياسی ادعا بر وجه حقوقی آن غالب بود. در اين دوره و بخصوص در دوره دوم رياست جمهوری آقای خاتمی ، روش مذاکراتی ما تغيير کرد و بخصوص اين تغيير در مذاکرات با آذربايجان چشمگير و کارساز بود. برای اينکه خزر به گونه ای تقسيم شود که حق کشورمان يعنی حداقل 20 درصد منابع زيردريای خزر به ايران تعلق گيرد ، ذخاير منطقه مشهور به البرز در عمق دريای خزربايد بين ايران و آذربايجان تقسيم شود. به باور من زمينه تفاهم برسر اين مسئله، بيش از هر زمان ديگری درسالهای آخر دولت آقای خاتمی فراهم شده بود.
*چرا اجلاس سران درتهران برگزار نشد؟ حدود يک سال و نيم اين بحث مطرح بود که اجلاس در تهران برگزارشود اما نهايتا اين اتفاق نيفتاد . علت آن چه بود ؟
اين اجلاس بايد حتما با حضور سران هر پنج کشور برگزار شود و درمورد زمان آن با رهبران 5 کشور توافق حاصل نشد.
البته در خزر اختلافات و حدود آن مشخص است و اگر ايران و آذربايجان و ترکمنستان برسر چگونگی منابع زير دريا به تفاهمی برسند اجلاس آتی سران به نتيجه مطلوب می رسد و گرنه يک اجلاس بيشتر تشريفاتی خواهد بود . به اين دوکشور اشاره کردم چون گفتم که روسيه سالها پيش بدون اطلاع ما بحث حقوقی دريا در منطقه شمالی خزر را نهايي کرد و باعث شد که عملا کار در جنوب خزر گره پيچيده تر شود و مشکل ما با ترکمنستان و آذربايجان بيشتر شود.
البته در سالهای اخير در زمينه مسائل زيست محيطی و کشتيرانی توافقات خوبی بين کشورها بدست آمده که برای يک اجلاس سران کفايت می کند ولی بهرحال اجلاس سران بدون چشم اندازروشنتری درمورد رژيم حقوقی ، اجلاس چندان مهمی نيست که برگزاری يا عدم برگزاری آن حادثه تلقی شود.
اما علت اصلی تعليق اجلاس، تمايل آقای نيازاف رئيس جمهور ترکمنستان به برگزاری آن با تاخير بود.ايشان پيشنهاد نمود اجلاس بعد از انتخابات ايران و به رياست رئيس جمهور جديد ايران برگزار شود. فکر می کنم دوستی وصميميت ميان ايشان و آقای هاشمی رفسنجانی هم بی تاثير نبود. آقای نياز اف تصور می کردند که ايشان برنده انتخابات ايران هستند و اجلاس به رياست ايشان خواهدبود.
بهرحال اميدوارم دولت جديد کار موفق ولی ناتمام خزر را تا مرحله نهايي به پيش برد و اجلاس آينده سران به نتايج اساسی دست يابد.
*آقای امين زاده در حوزه سياست خارجی و خصوصا بخشی که تحت مسئوليـت شما بوده مهمترين پرونده هايي که باز است چيست ؟
در اين منطقه بجز بحث خزر که بيش از آنکه چالش مهمی باشد يک کاربسيارمهم ولی ناتمام است ، ما چالشی که ريشه در منطقه داشته باشد نداريم . با تغيير وضعيت روابط با همسايگان عملا ما دروضعيت بسيار خوبی به لحاظ روابط منطقه ای قرار داريم. دوستي هايمان با همسايگان در بهترين وضعيـت پس از انقلاب اسلامی بوده است. اما پديده های فرامنطقه ای وجود دارد که می تواند شديدا روی روابط ايران با کشورهای آسيايي تاثير بگذارد. دوستان بسيار نزديک آمريکا مثل کره جنوبی و ژاپن و استراليا شديدا از بحرانی شدن مسئله ايران درصحنه بين المللی و تيره ترشدن مناسبات با آمريکا و تلخ شدن روابط با اروپا ،تاثير می گيرند و ساير کشورها هم کم و بيش وضع مشابهی دارند. لذا به اين ترتيب بايد سراغ پرونده های باز ايران در صحنه بين المللی رفت .
مهمترين چالش ما درصحنه بين المللی بحث هسته ای است. البته ما چالشهای ديگری هم داريم و طی سالها تلاشهای مخالفان ما وبخصوص آمريکا و اسرائيل باعث شده که ادعاهايي عليه ما در زمينه هايي مثل حقوق بشر ، تروريسم و مخالفت ايران با صلح خاورميانه در سطح بين المللی اقامه شده و به دستورمذاکرات دائمی ايران بخصوص با کشورهای غربی و سازمان های بين المللی بدل شود. اما درطول اين هشت سال خيلی از اين بحثها ماهيتا تغيير کرد و فشارها در آن زمينه ها کاهش يافت و بحث هسته ای به عنوان يک بحث بسيار مهم بقيه را تحت الشعاع قرار داد.
درزمينه حقوق بشر عليرغم پديده هايي چون قتل خانم زهرا کاظمی که به خاطر خطای در روش برخورد درايران ،تبديل به يک مسئله حقوق بشری بين المللی برای ايران شد، و عليرغم اينکه دانی بودن شخصيـتهايي چون اکبر گنجی واقعا برای ما درسطح جهان مسئله آفرين است ، وضعيـت آزادی ها در دوره آقای خاتمی و شيوه تعامل دولت با مردم باعث شد که اين مسئله در ميان پرونده های اتهامی ايران درسطح جهان خيلی کم رنگتر شود. اگر روند گذشته دربعضی زمينه ها مثل برخورد با رسانه ها و جريانات فکری و رويه های قضايي اصلاح می شد اين پرونده بطور کامل قابل جمع کردن بود و هنوز هم هست.
در زمينه تروريسم ، ايران با وجود آنکه خود قربانی تروريسم بود ولی به دليل شيوه تعاملش با جهان ، جزو متهمين حمايـت از تروريسم محسوب می شد. زائرانی که در انفجار حرم امام رضا ( ع) در مشهد کشته شدند ، اولين قربانيان عمليات تروريستی القاعده در سطح جهان بودند. واکنش جهانی به طرز تکان دهنده ای سرد و غير جدی بود . اشتباه سرويسهای اطلاعاتی باعث شد که اين جنايت و عامل جنايت به صورت مبهم در افکار عمومی مطرح شود و متاسفانه انزوای ايران درصحنه بين المللی باعث شد که ما حتی در مقابل جريان جنايتکاری مثل القاعده هم کم و بيش تنها باشيم. با عملکرد درست ما درسالهای اخيراين مسئله نيز کاملا متفاوت شده و ايران عملا درزمره مبارزين باتروريسم درسطح جهان قرار گرفته است و عليرغم بعضی تبليغات مخالفان ايران ، دنيا به خوبی نسبت به نقش موثر ما در مبارزه با القاعده در منطقه شده واقف است.


بحث خاورميانه هم واقعا بحث تنها ايران نيست بحث جهان اسلام است.درعين حال ايران درگذشته به شکلی در تبليغات عمل می کرد،که بخشی از هزينه های صلح ستيزی اسرائيل هم بدوش ما می افتاد. ايران دردوره خاتمی با دقت در ادبيات رسمی خود و تدابيرمناسب تبليغاتی و ديپلماتيک توانست نشان دهد که ايران حتی در خاورميانه هم مدافع صلح است و اگر صلحی درکار نيست ناشی از عملکرد صلح ستيز اسرائيل است. مانشان دادم که مانع صلح نيستيم بلکه حامی احقاق حقوق مردم فلسطين هستيم . چيزی که موضع مشترک همه مسلمانان و حق خواهان دنياست . مواضع مدبرانه ايران در اين دوره که البته مبتنی بر اصول نظام هم بود، مانع سوء استفاده مخالفان ايران و بخصوص اسرائيل عليه ايران شد. اميدوارم از اين تجربه درست و سنجيده ،در دوره جديد هم درس گرفته شود و بی جهت با اظهارنظرهای مسئله ساز و تبليغات ماجراجويانه ، برای کشور بحران ايجاد نشود . متاسفانه به دليل استفاده مخالفان ايران از اظهارات انجام شده در مورد اسرائيل شورای امنيت برای اولين بار بيانيه ای صادر کرد و به گونه ای ايران را متهم به نقض منشور سازمان ملل متحد نمود که خود به تنهايي نيز اتفاق بدی است و ميتواند مشکلات بيشتری برای ما در پی داشته باشد اما مطلوب ترين شکل برای اسرائيل و تندروهای آمريکا اين است که به شکلی موفق شوند بحث هسته ای ايران را با بحث اسرائيل مرتب نمايند و بتوانند اجماع عليه ايران در بحث هسته ای را به بحث خاورميانه هم تعميم دهند. در واقع کليدی ترين مشکل سياست خارجی کشور هسته ای است. اگر امکان ايجاد اجماع عليه ما درصحنه بين المللی در زمينه هايي مثل حقوق بشر و تروريسم نيست ، عوامل مختلفی باعث شده که امريکا بتواند نوعی اجماع در بحث هسته ای عليه ايران شکل بدهد که اگر با تدبير ما اين سياست خنثی نشود ما دچار چالشهای خيلی جدی تری خواهيم شد و اگر ايران به دليل بحران هسته ای متهم سازمان های بين المللی و بخصوص متهم شورای امنيت سازمان ملل شود متاسفانه به بحث هسته ای بسنده نشده و همه پرونده های عليه ايران يکی پس از ديگری عليه ايران اقامه خواهد شدو همه تلاشهای موفق اين دوره درکاهش بحرانهای کشور در همه زمينه ها و در همه مناطق جهان ا زجمله در آسيا ،خنثی خواهد شد.


*دورنماى مسائل هسته اى ايران را چگونه مى بينيد؟ به نظر شما با اين برخوردى كه به وجود آمده امكان جمع شدن اين پرونده وجود دارد؟


تصويب قطعنامه شوراى حكام در جلسه ماه قبل آنان لطمه سنگينى به ما زد و يك شكست ديپلماتيك براى كشور ما بود. حمايت صرفاً يك كشور از ما در اين جلسه و ادبيات اتهامى قطعنامه نيز خسارات اين مصوبه را افزايش داده است. در عين حال به نظر من هنوز امكان جمع شدن پرونده وجود دارد و من فكر مى كنم كه دولت جديد نهايتاً با درك خسارات عظيم تشديد بحران به راه حلى در اين زمينه خواهد رسيد. هرچند اجراى خواسته هاى شوراى حكام طى قطعنامه اخير از ايران، در قياس با گذشته خيلى سنگين تر و سخت تر بوده و مثلاً براى اولين بار ايران ملزم شده كه اجازه مصاحبه از همه افراد مورد نظر آژانس را بدهد و امكان بازديد از همه مراكز مورد نظر آنان، از جمله همه مراكز نظامى مورد نظرشان را فراهم كند، اما به هرحال چاره اى نيست و ايران براى اعتمادسازى بايد قطعنامه را اجرا كند. اخيراً شنيدم كه ايران به همه درخواست هاى بازرسان آژانس براى دسترسى و مصاحبه با افراد و بازديد از مراكز مورد نظرش پاسخ مثبت داده، كه نشانه مثبتى از تلاش دولت جديد براى كنترل بحران است. تنها مسئله مهم مورد اختلاف در مورد فعاليت كارخانه فرآورى اورانيوم اصفهان (UCF) است. طبق قطعنامه شوراى حكام كه البته درخواست كشورهاى اروپايى و همه دوستان ما هم هست ما بايد قبل از هر اقدام ديگرى فعاليت اين كارخانه را كه به زعم آنان برخلاف توافقات فيمابين راه اندازى كرده ايم متوقف نماييم.


•آيا مذاكرات هسته اى در دوره گذشته به نظر شما قابل قبول بود؟


من نسبت به شيوه ورود ايران به اين بحث و شيوه تعامل با جهان براى اعتماد سازى انتقاد داشتم. در اين مرحله خوش بينى زيادى از جنس تصورات دوران جنگ سرد نسبت به تعارضات ميان كشورهاى جهان وجود داشت كه ما را به نوعى شتابزدگى و رفتار ناسازگار با واقعيت هاى جهان امروز سوق داد و باعث شد از يك فرصت مهم براى پايان دادن به بخش هاى زيادى از اقدامات آمريكا عليه جمهورى اسلامى ايران در صحنه بين المللى، استفاده نكنيم. اما در مراحل بعد كه شرايط براى ايران مشكل تر شد، خوشبختانه تصميمات واقع بينانه اى اتخاذ شد و به نظر من مجموعه تدابير اتخاذ شده از اين مرحله اجمالاً درست و مفيد بود و تا حد زيادى بحران را كنترل كرد و حتى فرصت هايى براى صنايع هسته اى ايران ايجاد كرد. همكارى خوب همكاران من در وزارت خارجه و دبيرخانه شوراى عالى امنيت ملى با محوريت آقاى روحانى مسير مناسبى را از اين مقطع طى كرد و زمينه هاى جديدى براى پايان بحران را ايجاد كرد. در اين مرحله در شرايطى كه ايران آمادگى مذاكره با مدعى اصلى يعنى آمريكا را نداشت با اروپا مذاكراتى را آغاز كرد كه در حد خود نتيجه بخش بود و بحران را كنترل كرد.


•چشم انداز شما از روند كار چيست؟


ما چاره اى جز ادامه مذاكره با آژانس، با سه كشور اروپايى و با همه دوستانمان و تلاش براى تفاهم و يافتن راه حل مسالمت آميز نداريم. بايد با مذاكره و اعتمادسازى مانع ارجاع پرونده ايران به شوراى امنيت شويم. ارجاع پرونده ما به شوراى امنيت به معناى آن است كه همه كشورهاى موثر جهان بر سر برخورد با ما به يك نظر مشترك رسيده اند و اين يك شكست بزرگ ملى و تاريخى براى ايران است. جمهورى اسلامى ايران با همه فراز و نشيب هايى كه در روابطش با جهان خارج داشته هرگز به چنين مرحله اى نرسيده كه متهم شوراى امنيت سازمان ملل تلقى شود. در تاريخ كار شوراى امنيت سازمان ملل فكر مى كنم يك بار شكايت عراق در مورد جزاير ايرانى خليج فارس به شوراى امنيت ارجاع شده كه چون شاكى به نتيجه نرسيده، قبل از هر تصميمى آن را پس گرفته است. يك بار هم در مراحل شكل گيرى سازمان ملل ايران در مورد حضور نيروهاى شوروى در آذربايجان ايران شكايت كرده كه نهايتاً هم به خروج نيروهاى شوروى انجاميده است. بحث هاى مربوط به جنگ ايران و عراق هم بارها در شوراى امنيت مطرح شده است اما تاكنون هيچ پرونده اتهامى عليه ايران حتى با يك مدعى هم در شوراى امنيت به تصميم گيرى نرسيده است. شايد بيانيه شوراى امنيت عليه ايران در مورد اسرائيل، تندترين سندى باشد كه عليه ايران، در طول تاريخ فعاليت شوراى امنيت سازمان ملل صادر شده باشد. هم اين بيانيه و هم لغو سفر دبيركل سازمان ملل حكايت از آن دارد كه فضاى كاملاً سنگينى در اطراف بحث ايران در سازمان ملل متحد شكل گرفته است. مخالفان ايران هم بيكار ننشسته اند. در آستانه اجلاس بعدى تلاش دارند با طرح ابهامات جديد عليه ايران اين فضا را سنگين تر كنند. همكارى هاى گسترده ايران در هفت