پيامدهای قتل روزنامه نگار ضد سوری در لبنان
احمد زيدآبادی
Wed, Dec 14, 2005  - چهارشنبه ۲۳ آذر ۱۳۸۴  
 
 به نظر نمیرسد که قتل روزنامه نگارانی مانند آقای توينی، کشورهای قدرتمندی چون آمريکا و فرانسه را از ادامه سياست "تنبيه" سوريه باز دارد.  اين قبيل قتلها ممکن است آمريکا را به آنچه "سياست تغيير رژيم سوريه" نام نهاده شده است، بيشتر ترغيب کند.
جبران توينی مدير روزنامه النهار لبنان و نماينده مجلس اين کشور، صبح دوشنبه در منطقه مسيحی نشين مکاليس در حومه بيروت، هدف يک بمب گذاری مهيب قرار گرفت و به همراه راننده و محافظانش به قتل رسيد.
قتل توينی در شرايطی روی داد که دتلو مه ليس سرپرست گروه تحقيق بينالمللی، ساعاتی بعد گزارش دوم خود را در باره ترور رفيق حريری نخست وزير فقيد لبنان تقديم کوفی عنان دبير کل سازمان ملل کرد.
دتلف مهليس، دادستان سابق آلمانی از جانب شورای امنيت سازمان ملل ماموريت يافته است که در باره چگونگی ترور حريری تحقيق و گزارش آن را به اين شورا ارائه کند. 
پيش از اين، آقای مهليس در گزارشی مقدماتی به نقش مقامهای امنيتی سوريه در ترور حريری اشاره کرده بود و گفته میشود که وی در گزارش دوم نيز يافتههای پيشين خود را تاييد کرده است.
از همان زمانی که آقای مهليس تحقيق در باره ترور رفيق حريری را آغاز کرد، افزون بر انفجارهای متعدد، چندين عمل تروريستی هم در لبنان رخ داده که هدف تمام آنها چهرههای معروف مخالف سوريه در لبنان بوده است. از اين رو، برخی از محافل لبنانی دولت سوريه را به دست داشتن در اين قتلها متهم میکنند، اتهامی که بلافاصله از سوی سوريه تکذيب شده است.
در مورد قتل جبران توينی هم انگشت اتهام به سوی دولت سوريه اشاره رفته است. وليد جنبلاط رهبر دروزیهای لبنان و از شخصيتهای مخالف سوريه، رسما دولت بشار اسد را مسئول مرگ توينی دانست. 
"فهرست ترور"
جبران توينی که علاوه بر مديريت روزنامه پرتيراژ النهار، از ستون نويسان اين روزنامه نيز بود، از مخالفان سرسخت سوريه به شمار میرفت. 
وی در تابستان گذشته اعلام کرده بود که بر اساس اطلاعات دقيقی که دريافت کرده نامش در"فهرست ترور" قرار گرفته است. 
بر اين اساس، آقای توينی ۴۸ ساله از بيم جانش به پاريس رفت، اما پس از گذشت دو روز از بازگشتش به لبنان، هدف يک انفجار قوی قرار گرفت و جان باخت.
دولت سوريه طبق رويه ثابت خود، ضمن محکوم کردن ترور جبران توينی، قتل او را به هدف ضربه زدن به سوريه اعلام کرد.
اين در حالی است که برخی از مخالفان دولت سوريه، اظهارت اخير بشار اسد در گفتگو با تلويزيون دولتی روسيه را دليلی بر دست داشتن دمشق در قتل جبران توينی میدانند؛ بشار اسد در اين گفتگو تاکيد کرده بود که: "خاورميانه قلب دنيا و سوريه قلب خاور ميانه است و اگر موقعيت سوريه مناسب نباشد، کل منطقه بیثبات خواهد شد و تمام دنيا هزينه آن را خواهد پرداخت."
در واقع مخالفان سوريه، اظهاراتی از اين دست را "تهديد" سوريه عليه جامعه جهانی میدانند و بر اين باورند که دولت بشار اسد با قتل مخالفان و منتقدان خود در لبنان تلاش میکند تا ضمن "قدرت نمايی"،عواقب هرگونه اعمال تحريم بينالمللی عليه خود را سنگين و پر هزينه نشان دهد.
"تغيير رژيم"
با اين همه به نظر نمیرسد که قتل روزنامه نگارانی مانند آقای توينی، کشورهای قدرتمندی چون آمريکا و فرانسه را از ادامه سياست "تنبيه" سوريه باز دارد. 
حتی به عکس، اين قبيل قتلها ممکن است آمريکا را به آنچه "سياست تغيير رژيم سوريه" نام نهاده شده است، بيشتر ترغيب کند.
سياست آمريکا مبنی بر تغيير رژيم سوريه از مدتها پيش نقل محافل مطبوعاتی خاورميانه بويژه مطبوعات اسراييل بوده است. 
چندی پيش دو روزنامه اورشليم پست و هاآرتص اسراييل گزارش دادند که مقامهای آمريکا در ديدار با همتايان اسراييلی خود، نظر آنها را در باره سوريه در دوران پس از بشار اسد جويا شدهاند.
به نوشته اين روزنامهها، طرف اسراييلی از براندازی رژيم اسد حمايت نکرده است، زيرا به زعم تلآويو، برکناری اسد میتواند به بروز هرج و مرج در سوريه يا به قدرت رسيدن گروه بنيادگرای اخوانالمسلمين و يا ظهور چهرههايی تندروتر از اسد در دمشق منجر شود که هيچکدام از اين سه سناريو به نفع اسراييل نيست. 
به نوشته مطبوعات اسراييل، آريل شارون يک اسد "ضعيف" را به ساير سناريوها ترجيح میدهد اما گويا مخالفت اسراييل، دولت جرج بوش، رئيس جمهور آمريکا را از پيگيری سياست تغيير رژيم سوريه منصرف نکرده است.
با اين همه، اگر اين نوع گزارشهای مطبوعاتی که در عين حال از طرف دولت آمريکا هم تکذيب نشدهاند دقيق باشند، روشن نيست که آمريکا با تکيه بر چه ابزارهايی قادر به تغيير رژيم بشار اسد است؟ 
قاعدتا با وضعيت موجود در عراق، حمله نظامی به سوريه بعيد است که در دستور کار آمريکا باشد. 
بنابراين ممکن است واشنگتن يک تحريم موثر بينالمللی را عليه دولت اسد دنبال کند تا ضمن تضعيف شديد دولت او سرانجام وی را به تسليم وادار سازد. 
راه دوم میتواند طراحی کودتايی از داخل حزب بعث سوريه عليه بشار اسد و حلقه نزديک يارانش باشد.
چندی پيش، هنگامی که غازی کنعان، فرمانده سرويسهای امنيتی سوريه در لبنان در آستانه انتشار گزارش ابتدايی مهليس اقدام به خودکشی کرد، رسانههای جهانی مرگ او را به احتمال دخالتش در ترور حريری نسبت دادند، اما پس از آنکه روشن شد در گزارش مهليس هيچ ذکری از غازی کنعان به ميان نيامده است، شايعات وسيعی در مورد نقش وی در کودتای احتمالی عليه بشار اسد، خاورميانه را فرا گرفت. 
اين شايعات گرچه به راحتی قابل تاييد يا تکذيب نيست، اما از اسرارآميز بودن تحولات سياسی در خاورميانه حکايت دارد. ظاهرا سياست آمريکا در خاورميانه نيز از اين اسرارآميزی بیتاثير نمانده است.
منبع: بی بی سی