ايران - امريكا و روابط پر تنش
فرصت واقعي نزديكي ميان تهران و واشنگتن پس از واقعه 11 سپتامبر به وجود آمد. در طي اين جنگ، ايرانيان با آمريكا همكاري داشته و حتي در شكلگيري دولت موقت كه در جريان گردهمايي «بن» در دسامبر همان سال صورت گرفت، كمكهاي بسياري كردند. بار ديگر مشخص شد كه در ايران برخی خواهان برقراري رابطه بهتر با ايالات متحده هستند و از نبرد افغانستان براي نشان دادن اين تمايل استفاده ميكنند اما همزمان با اين موضوع برخي گروههاي داخل ايران روابط خود را با شبه نظاميان حزبالله، حماس، جهاد اسلامي فلسطين و درنهايت دولت خودگردان فلسطين مستحكم تر ميكردند که كشف محوله ارسالي به فلسطين و كشتي كارين ـ 8، و سیل اتهامات ایالات متحده علیه تهران تمامي اميدهايي را كه در اوايل به قدرت رسيدن بوش براي نزديكي دو كشور به وجود آمده بود، نابود كرد.
 آیا مناسبات تهران و واشنگتن که در ماه های اخیر برسر فعالیت های اتمی ایران رو به تیرگی و خصومت گذاشته است با نامه محمود احمدی نژاد به جرج بوش دچار تحول خواهد شد؟ بی شک پاسخ این سوال تا روزهای آینده معلوم خواهد شداما نگاهی به مناسبات در کشور از زمان ریاست جمهوری جرج بوش تا اندازه ای نشان خواهد داد که اثر نامه محمود احمدی نژاد چه میزان خواهد بود. 
 برای آمریکا برنامه هستهاي ايران اصلی ترين چالش موجود است. بوش در سخنراني «وضعيت اتحاد» خود در ژانويه 2002، ايران را در محور شرارت قرار داد. انتخاب مجدد خاتمي در سال 2001 مصادف با به قدرت رسيدن جرج بوش و معاون او ديك چني در ايالات متحده بود. چني به عنوان مديرعامل شركت هاليبرتون پيش از پيوستن به تيم رياست جمهوري بوش، در چندين سخنراني خود به شدت از تحريمهاي مستمر و مداوم عليه ايران انتقاد كرده و آن را غيرعاقلانه خوانده بود. انتخاب مججد خاتمي و قدرتگيري بوش و چني، اين اميد را زنده ميكرد كه روند نزديكي دو كشور بار ديگر آغاز شود. 
 
فرصت واقعي نزديكي ميان تهران و واشنگتن پس از واقعه 11 سپتامبر به وجود آمد. در طي اين جنگ، ايرانيان با آمريكا همكاري داشته و حتي در شكلگيري دولت موقت كه در جريان گردهمايي «بن» در دسامبر همان سال صورت گرفت، كمكهاي بسياري كردند. بار ديگر مشخص شد كه در ايران برخی خواهان برقراري رابطه بهتر با ايالات متحده هستند و از نبرد افغانستان براي نشان دادن اين تمايل استفاده ميكنند اما همزمان با اين موضوع برخي گروههاي داخل ايران روابط خود را با شبه نظاميان حزبالله، حماس، جهاد اسلامي فلسطين و درنهايت دولت خودگردان فلسطين مستحكم تر ميكردند که كشف محوله ارسالي به فلسطين و كشتي كارين ـ 8، و سیل اتهامات ایالات متحده علیه تهران تمامي اميدهايي را كه در اوايل به قدرت رسيدن بوش براي نزديكي دو كشور به وجود آمده بود، نابود كرد. عملاً پس از اين بود كه ايران در ليست كشورهاي «محور اهريمني» قرار گرفته و به هدف سياستهاي پيشگيرانه دولت بوش تبديل شد. حتي ميانجيگري مؤثر ايران در افغانستان پس از پايان جنگ و تلاش تهران براي بازگرداندن صلح و ثبات به اين كشور نيز نتوانست مانع تفکر آمریکایی شود. 
پاييز سال 2002 كه درگيري آمريكا و عراق غيرقابل اجتناب می نمود و مقامات آمريكايي در ديدارهايي مخفيانه با همتايان ايراني خود ميخواستند مطمئن شوند كه در صورت وقوع هر نوع درگيري، ايران نقش خود را درجنگ نخست خليجفارس، تكرار ميكند. براین اساس رفتار ايران در جريان جنگ عراق در سال 2003، نسبتاً مشاركتجويانه بود، اما پس از پايان جنگ، اتهامات بسیاری در مورد دخالت ايران در امور داخلي عراق مطرح شد و بحث گستردهاي را در ايران مبني بر عقلانیت نزديكی به ايالات متحده در اين شرایط خاص برانگيخت. 
اصلاحطلبان، غالباً سقوط صدام را فرصتي براي آغاز گفتوگو با دولت آمريكا دانسته و معتقد بودند كه با توجه به حضور نظامي گسترده آمريكا در منطقه، بايد واقعيات را پذيرفته و از فرصت به دست آمده، نه فقط براي برقراري رابطه با آمريكا بلكه حل بسياري از مشكلات داخلي نيز بهره گرفت. 
در ماه جولای سال 2004 کمیسیون یازده سپتامبر گزارشی را مبنی بر اینکه چند ماه پیش از حملات یازده سپتامبر 2001، ایران به عاملان این واقعه اجازه عبور و پیشنهاد همکاری ایران با القاعده منتشر کرد علیه آمریکا داده بود. این کمیسیون که در سال 2002 توسط کنگره آمریکا ایجاد شده بود، در این گزارش به همکاری و گسترش روابط القاعده با ایران اشاره کرده و آن را مسبب یکی از وقایع فاجعه بار جهان ذکر کرده بود. 
رئیس کمیسیون یازده سپتامبر نیز اعلام کرد که ارتباط ایران و پاکستان با القاعده خیلی بیشتر از عراق است. در آن زمان پیش بینی می شد که این قضیه تنش های میان تهران و واشنگتن را افزایش دهد و ایران فعالیت های غنی سازی خود را از سر گیرد. 
این در حالی بود که بوش ایران را در سال 2002 بخشی از محور شرارت خود خوانده بود و این قضیه سبب می شد که ایران تبدیل به نخستین هدف دولت بوش در دور دوم شود که همین گونه نیز شد. در آن زمان برخی از مقامات دولت بوش در فکر حمله نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران بودند زیرا قرار بود سال آینده سوخت هسته ای روسیه وارد ایران شود. پس از این جریان تهران اعلام کرد که تعدادی از حامیان ایرانی القاعده را دستگیر کرده است. پس از انتشار این گزارش با وجودی که واشنگتن مدرکی برای اثبات اتهامات علیه ایران نداشت، بوش اعلام کرد که به پیگیری در مورد نقش ایران در یازده سپتامبر ادامه خواهد داد و همه حقایق موجود را بررسی خواهد کرد. 
در سال 2002 بوش با قرار دادن ایران در محور شرارت خواستار توقف برنامه هسته ای کشور و حمایت از گروه هایی شد که واشنگتن آنها را تروریست می دانست و پس از آن با همکاری کشورهای دیگر سعی در توقف فعالیت های هسته ای ایران داشت. 
در پی ادعاهای آمریکا، تهران با رد این اتهامات اعلام کرد که هیچ علاقه ای به رابطه با کشوری ندارد که سیاست هویج و چماق را در پیش می گیرد. 
در حال حاضر با تحولات تاریخی ایران و انتخاب احمدی نژاد، آمریکا سیاست های گوناگونی را در قبال ایران در پیش گرفته است ولی برخی معتقدند که روی کار آمدن دولتی اصولگرا در ایران بهترین فرصت برای معامله با دولت تندرو آمریکایی است که از زمان وقوع حملات تروریستی به برج های نیویورک مدام در پی تعرض به ایران، مانند عراق و افغانستان بوده و به طریق مختلف دولت ایران را تهدید کرده است. 
ایران اخیرا گفتگوی مستقیم با آمریکا درباره موضوع عراق را به پیشنهاد دولتمردان بغداد پذیرفته است اما ایالات متحده پس از چراغ سبز ایران از فصل مذاکرات فاصله گرفته است. آیا نامه محمود احمدی نژاد فضای تازه ای میان کشور به وجود خواهد آورد؟
منبع: آفتاب نيوز