گفت و گو با صاحبنظران : علی اکبر مهدی

علی اکبر مهدی- استاد جامعه شناسی دانشگاه اوهایو آمریکا
سایت جمهوری


اول دسامبر 2005 سایت جمهوری بر آن است با گفت و گو با دست اندرکاران و صاحبنظران اتحاد جمهوری خواهان درباره مسائل سیاسی روز به روشن تر شدن فضای سیاسی یاری رساند و نظرات موجود در درون اتحاد جمهوری خواهان را درباره مسائل مختلف جامعه انعکاس دهد. برای این منظور با طرح سئوالاتی در باره سیاست روز کار خود را آغاز می‌کنیم و در ادامه به جنبه‌های دیگر ازجمله مسائل نظری خواهیم پرداخت. اولین مصاحبه با آقای دکتر علی اکبر مهدی،استاد جامعه‌شناسی دانشگاه اوهایو در آمریکاست.علي اكبر مهدي استاد جامعه شناسي در دانشگاه وزليين اوهايو و نويسنده كتابهاي "نوجوانان در خاورميانه،" "جامعه شناسي خانواده ايراني،" "فرهنگ ايراني، جامعه مدني، و دغدغه دموكراسي" و مقالات تحقيقي و تفسيري كثيري به زبانهاي فارسي و انگليسي در مورد زنان، سياست، جوانان، دانشجويان، دين، و سياست ايران ميباشد. برخي از آثار ايشان را ميتوانيد در آدرس http://go.owu.edu/~aamahdi ملاحظه كنيد.

• «اتحادیه اروپا پس از شنیدن دقیق دیدگاه اعضای شورای حکام، برحسب منطق فکر می‌کند که پنجره فرصتی که در اختیار ایران قرار داده شده است، نباید امروز بسته شود. اما این پنجره تحت هر شرایطی باز نخواهد ماند». این سخنان نماینده دولت انگلیس است که به نمایندگی از طرف اروپا بیان شد. ارزیابی های متفاوتی از این جمله شده است. برخی برآنند که این بیانگر انداختن توپ در زمین روسیه است، تا سپس با رد پیشنهاد روسیه از طرف ایران حجت بر حکومت جمهوری اسلامی تمام شود؟ برخی این جمله را بیانگر "آرامش قبل از طوفان" خوانده اند. ارزیابی شما از این جمله چیست؟ آن شرایطی که تحت آن این پنجره بسته خواهد شد چیست؟
ـ اگر درب بر پاشنه اي كه امروز ميگردد بگردد، اين پنجره و پنجره هاي ديگر بطور متناوب باز و بسته خواهند شد تا اينكه يكي از طرفين اين دعوا بتواند درب را از اين پاشنه بركنده و برپاشنه اي ديگر بنشاند. در آنصورت، درب با آهنگي متفاوت و به سويه‌اي ديگر خواهد چرخيد. فضاي بين المللي امروز بگونه ايست كه نه آمريكا امكانات مناسبي براي يك حمله شسته رفته به ايران را دارد و نه ايران خود را در موقعيت داخلي و خارجي آسيب پذيري ميبييند كه به خواست آمريكا تمكين كند. اين شرايط بي‌شك اينگونه باقي نخواهد ماند و بالاخره يكي از طرفين، بخصوص آمريكا و متحدانش كه امكانات بيشتري در سطح جهاني و حتي منطقه خاورميانه دارند، بالاخره برمشكلات فعلي خود فايق آمده و عرصه را به جمهوري اسلامي تنگ خواهند كرد. اما بايد بياد داشت كه اگر آمريكا عزم خود را درجلوگيري از مسلح شدن ايران به بمب اتمي جزم كرده است، ايران هم مصمم است كه تا حد ممكن در سطح بين المللي فرصت سوزي كرده و توسعه اتمي خود را گسترش دهد. اگر ايران بتواند در اين محاسبه خود موفق شود، يعني هم از مراجعه پرونده اتمي ايران به شوراي امنيت جلوگيري كند و هم پايگاه هاي اتمي و نظامي خود را از حمله ضربتي آمريكا يا اسراييل بدور نگه دارد، برنده اين مسابقه خواهد شد چرا كه در هر لحظه كه ايران احساس كند كه ديگر تاكتيك "طولاني كردن مذاكرات بين المللي و شتاب بخشيدن به توسعه اتمي" موثر نيست، ميتواند از موضعي محكم تر و توسعه يافته تر با كشورهاي غربي وارد معامله شود. اگر غرب پيش دستي كرده و بناگاه حركات ضربتي خود را آغاز كند، تاكتيك هاي جمهوري اسلامي با شكست مواجه خواهد شد چرا كه در هر صورت مقابله با آمريكا بنفع ايران تمام نخواهد شد، مگر اينكه جمهوري اسلامي شكست هاي سياسي و نظامي ناشي از آن را "حكمت الهي" خوانده و مردم را متهم به عدم درك رمز و راز حكمت الهي كند، چنانكه شكست سياسي اشغال سفارت و تداوم جنگ با عراق را به عوامل غيبي نسبت دادند كه مردم از درك آن ناتوانند!

• رسم بر این است که پس از گذشت صد روز از تشکیل دولت جدید ارزیابی از آن ارائه شود. ارزیابی شما از این دولت چیست؟
ـ نه دولت احمدي نژاد هنوز بطور كامل شكل گرفته است و نه افرادي كه در دولت وي منصوب شده اند توانايي جا انداختن خود را داشته اند. خطاهاي اين دولت در ابتدا چنان انعكاسي آفريده است كه اعضاي دولت حتي از جلوگيري خسارات آن برنمي آيند چه رسد به پياده كردن برنامه اي مشخص. مشكل قضاوت و ارزيابي از اين دولت در اين است كه احمدي نژاد تاكنون برنامه مشخص و منظمي كه از انسجام و همبستگي نظري و عملي، حتي در قالبي محافظه كارانه، برخوردار باشد بدست نداده است. وي يك سلسله شعارهايي را در دوران انتخابات مطرح كرد و در سه ماه گذشته بعضي از آنها را تكرار و بعضي را كاملا فراموش كرده است. بعلاوه، انتصابات ايشان اغلب ناشيانه و متكي به ارتباطات شخصي و خانوادگي و بعضا صرفا ايدئولوژيك بوده است تا بر اساس اصول محافظه كارانه مشخصي كه ما از محافظه كاري در ايران در دست داريم. بنابراين، با توجه به اينكه كابينه ايشان هنوز تكميل نشده و بسياري از وزراي فعلي بيشتر مشغول تعويض و تنصييب ادارات تابعه هستند، قضاوت را بايد به زماني دورتر سپرد.

• اکنون بیش از سه ماه است که وزات خانه نفت چهارمین صادرکننده نفت دنیا بدون وزیر مانده است. چرا وزرای دیگر کابینه درآخر رای اعتماد از مجلس گرفتند، اما چنین چیزی در مورد وزارت نفت تحقق نیافته است؟ از نظر شما دلیل این چیست؟
ـ به نظر من سه دليل بيش از هر دليل ديگري خود نمايي ميكند: اول اينكه اين وزارت خانه مهمترين و كليدي ترين وزارت خانه كشور است. كنترل اين وزارت يعني كنترل درآمد كشور و دولت. دوم اينكه نامزدهاي پيشنهادي براي اين وزارت خانه از اعتبار عمومي و حمايت جناحي كافي برخوردار نبوده اند. سوم اينكه وزراي پيشنهاد شده يا از شايستگي و تخصص لازم برخوردار نبودند يا داراي مشكلات شخصي (ثروت اندوزي، داشتن كارت اقامت در آمريكا) غيرقابل اغماض بوده اند. در هر صورت، معرفي آنها بدون در نظر گرفتن اين سه عامل خود نمايانگر بي تجربگي و عدم مديريت صحيح رييس جمهور ميباشد.

• یکی از اصطلاحات کلیدی آقای احمدی نژاد در هنگام انتخابات، شعار «مدیریت انقلابی» بوده است. اکنون گفته می شود که ماشین پاکسازی با شتاب بسیار در حال حذف و تغییر و پاکسازی نوک هرم دیوان سالاری ایران است. برخی ها این رویداد را با تحول مدیریتی دوران انقلاب و حذف و پاکسازی آن دوره مقایسه می کنند. البته اصلاح طلبان نیز، به گفته آقای حجاریان، به هنگام به قدرت رسیدن در دوران اصلاحات دست به پاکسازی زدند. برای مثال چنین پاکسازی هایی در مدیریت روزنامه هایی مانند ایران، همشهری و یا خبرگزاری ایرنا و یا در سطح استانداران، سفرا و یا انتصاب رئیس دانشگاه تهران و غیره صورت گرفته است. نظر شما در این باره چیست؟
ـ اولا كه رييس جمهور تاكنون شيوه مديريت انقلابي خود را معرفي نكرده است. مديريت وي كمابيش همان مديريت بسيجي است. اين نوع مديريت بنوعي عملگرايي ايدئولوژيك است كه از شيوه هاي ضربتي و ساده انگاري استفاده كرده و بيشتر متكي به وفاداري قبيله اي و ايديولوژيك ميباشد تا شايسته سالاري. ثانيا، تعويض افراد آنقدر غيرمترقبه نبوده است كه نوع افرادي كه منتصب شده اند. تغيير روساي ادارات و بانكها و سفارت خانه ها و غيره در هريك از دوران رياست جهموري هاي جديد انجام گرفته است. شما فكر ميكنيد كه حجت السلام عبداله نوري براي چه كتك خورد و عمامه اش پرتاب شد؟ بزرگترين گناه او اين بود كه در سطح وسيعي در استانداري ها به تغيير افراد پرداخته بود. سوم اينكه مشكل قابل ملاحظه در عملكرد احمدي نژاد در اين حوزه اينست كه افرادي را منتصب ميكند كه يا شايستگي لازم براي شغلي كه به آن منتصب شده اند ندارند يا از پايگاه ايدئولوژيك بسيار افراطي برخاسته واز همگني كافي با زيرمجموعه يا حتي ماهيت اموري كه با آنها سروكار دارند محروم اند. بعضي از اين وزرا و رؤسا داراي سوابق بسياري تاريكي هستند كه حتي يادآوري آن ذهنيت و وجدان اين جامعه را منقلب ميكند چه رسد به سپردن امور بدست اين افراد. نمونه هاي بارز اين ناهمگني ها را در وزارت كشور، اطلاعات، و ارشاد ميبينيد.