سود و زیان چشمپوشی از غنیسازی اورانیوم چیست؟ (بخش دوم و پایانی)
دکتر بهروز بیات
31 August 2008
بخش دوم و پایانی
سویهی اقتصادی تهیهی برق بروش هستهای
آقای اکبر اعتماد در مصاحبهاش اظهار میدارد: "میزان سرمایه گذاری درگاز پائین بود و حال اینکه گاز بهترین و اقتصادی ترین منبع انرژی برای مصارف صنعتی و خانگی است." با این وجود ایشان، به روایت خودشان، به جای پذیرفتن وزارت نیرو و کوشش در بر پا کردن نیروگاههای گازی برای استفاده از منابع کلان گاز، به اصطلاح خودشان، دنبال "مد" آنروز دنیا دویدهاند. ایشان بدون اینکه بدانند که آیا اصولأ منابع اورانیوم در ایران موجود هست یا نه، امکانات مالی کشور را به سوئی سوق دادهاند که جز نابود کردن ثروت ملی ثمر دیگری نداشته است. آقای دکتر اعتماد در همان مصاحبه نیز اظهار میدارند که از سال ۱۹۷۶ روند ساختمان نیروگاههای هستهای در جهان شتاب خود را از دست داد: " البته سال ۱۹۷۶ میزان سفارشها پائین آمد، که آن داستان دیگری است" و در جای دیگر میگوید:"... در آمریکا دیگر سفارش تازه ای برای نصب نیروگاههای اتمی به صنایع اتمی داده نشود (از سال ۱۹۷ به بعد) و صنایع اتمی آمریکا دینامیسم و زمینه گسترش و تحول خود را تا حدّ زیادی از دست داد."(۸)
در واقع معنی این اظهارات اینستکه در بحبوحهی فعالبت آقای اعتماد تکنو لوژی هستهای برای تهیهی انرژی دیگر، باصطلاح ایشان، از "مد" افتاده بود ولی رژیم پهلوی و آقای اعتماد علیرغم این واقعیات دست از نابود کردن ثروت ملی برنمی داشتند. در بارهی یکی از انگیزههای ممکن برای این رفتار درپرتو گمانه زنیهای قدیمی و اطلاعات جدید در سطور زیر سخن خواهد رفت.
ایشان در پاسخ به پرسشی در بارهی هزینههای سازمان انرژی اتمی- و نه مخارج خرید نیروگاهها- اظهار میدارند:
" یک رقم کلی وجود نداشت. فکر میکنیم در سالهای آخر چیزی نزدیک سه میلیارد دلار خرج میکردیم." اکنون باید به این واقعیت عطف توجه کرد که در سالهای مورد نظر ۱۹۷۳- ۱۹۷۸ درآمد سالیانهی ایران از نفت رقمی پیرامون ۲۰-۲۵ میلیارد دلار بوده است (۱۸). آیا چنین سرمایه گزاریای برای کشوری به بزاعت ایران توجیه شدنی است؟
متن کامل مقاله