نیروهای امداد در آستانه بیکارشدن


بنفشه سام گیس

29/09/1383



اورژانس كشور سال آينده در آستانه تعطيلى قرار مى گيرد


با وجود قرار گرفتن كشور ايران روى كمربند زلزله آلپ و هيماليا كه حجم وسيعى از زلزله هاى جهان _ حدود ۱۷ درصد _ را به خود اختصاص مى دهد، باب نخستين تعامل بين المللى در زمينه آموزش «پرستارى بحران» روز گذشته در قالب يك همايش دو روزه و با حضور اساتيدى از كشور ژاپن گشوده شد. در حالى كه كشور ايران از نظر دفعات وقوع زلزله به عنوان چهارمين كشور و دفعات بحران به عنوان دهمين كشور دنيا معرفى شده تاخير در آموزش پرستارى بحران براى ۱۲۰ هزار فارغ التحصيل رشته پرستارى مى تواند از اين جهت قابل توجيه باشد كه آموزش پرستارى بحران صرفاً به دليل كمبود بودجه و اعتبار تاكنون به تاخير افتاده است. قابل ذكر است كه نيمى از هزينه برگزارى نخستين همايش بين المللى پرستارى بحران _ حدود ۷ ميليون تومان _ نيز از سوى دولت ژاپن پرداخت شده و نيم ديگر را ۴۰ دانشگاه علوم پزشكى از سراسر كشور به صورت پرداخت هزينه اقامت و اعزام نيروهاى بالينى و آموزشى در رده هاى مديريتى به محل برگزارى همايش _ تهران _ تقبل كرده اند. اين همايش دو روزه با حضور رئيس بخش پرستارى بيمارستان مركزى نيروهاى مسلح و دفاع شخصى شهر توكيو و يكى از اعضاى صليب سرخ ژاپن امروز به كار خود پايان مى دهد در حالى كه به گفته فرشته سيستانه اى مديركل دفتر پرستارى وزارت بهداشت، تاكنون ارزيابى صحيحى از ميزان آگاهى جامعه پرستارى كشور نسبت به مقوله پرستارى بحران انجام نشده و پس از پايان همايش قرار است كه اين ارزيابى صورت پذيرد. وى تاكيد مى كند كه وقوع زلزله بم در ۵ دى ماه سال ۸۲ و تبعات و تلفات ناشى از زلزله، مسئولان وزارت بهداشت را به اين فكر واداشت كه آموزش پرستارى بحران را در دستور كار خود قرار دهند. در حالى كه از سال گذشته تاكنون آموزش هاى غيرمدون در سطح دانشگاه هاى علوم پزشكى كشور برگزار شده اما نخستين فصل آموزش مدون در زمينه پرستارى بحران با برگزارى اين همايش دو روزه گشوده خواهد شد.
• مرگبارترين حوادث طبيعى جهان در ۱۰ سال اخير
بنا بر آمار رسمى اى كه سيستانه اى در گزارش خود به آن استناد كرده مرگبارترين حوادث طبيعى طى ۱۰ سال گذشته به ترتيب قحطى و خشكسالى (۴۸ درصد)، سيل (۱۶ درصد)، زلزله (۱۶ درصد)، توفان (۱۰ درصد)، درجه حرارت طاقت فرسا (۸ درصد) و موارد ديگر (۲ درصد) از حوادث را شامل شده اند. در عين حال اين گزارش تاكيد مى كند كه قاره آسيا بيشترين ميزان و قاره آفريقا و مناطق اقيانوسى كمترين ميزان بحران را به خود اختصاص داده اند.
• امدادگران فاقد دانش كافى بودند
دكتر محمداسماعيل اكبرى معاون سلامت وزارت بهداشت در اين همايش دو روزه با انتقاد از وضعيت امدادرسانى در زمان وقوع زلزله بم مى گويد: «تيم نجاتى كه به بم اعزام شد فاقد قدرت، علم و لوازم و تجهيزات كافى بود.
بيش از ۵۰ درصد از مصدومان حادثه براثر خفگى جان خود را از دست دادند، در حالى كه مسئوليت نجات با هلال احمر بود. اما به دليل آنكه امدادگران براى امدادرسانى تربيت نشده، امكانات لازم را دراختيار نداشتند و بعضاً براى نخستين بار با يك حادثه مواجه مى شدند. امدادگران خارجى هم با ميانگينى در حدود ۶۰ ساعت بعد از وقوع حادثه به محل رسيدند كه در آن زمان حضور تيم نجات مفهوم خود را ديگر از دست داده بود. اصرار من بر اين است كه بحث امداد و نجات علمى تر شود. در زمان وقوع هر حادثه اى، نيروهاى بسيج، هلال احمر و حتى مردم محل حضور خواهند يافت اما آيا شيوه هاى نجات علمى خواهد بود؟ و علمى نبودن امدادرسانى در زلزله بم باعث شد كه نرخ جراحت هاى عميق در اين حادثه به دو برابر ميزان استاندارد افزايش يابد زيرا در آن زمان آموزش هاى فنى و علمى به تكنيسين ها بسيار دشوار بود.» وى مى افزايد: «پرستار بحران فردى است كه حادثه را مى شناسد، مردم را مى شناسد، پرستارى را هم مى شناسد. اين پرستار از پيش از بروز حادثه وظايف خود را دنبال مى كند و اين روند تا بعد از بروز حادثه ادامه مى يابد. در حال حاضر، روزانه ۱۷۰۰ نمونه آب در شهر زلزله بم توسط كارشناسان بهداشت محيط گرفته مى شود، ۱۰۰ روانشناس و ۲۸ روانپزشك در شهر حضور دارند اما هيچ يك از پرستارانى كه در شهر فعال هستند از اين فعاليت ها خبرى ندارند و اين به منزله قطع رابطه نظام سلامت است، در حالى كه پرستار بحران بايد قادر به برقرارى اين ارتباط باشد.»
• در صورت وقوع زلزله، براى چهار منطقه تهران امدادرسانى خواهد شد
وقوع زلزله بم بار ديگر به مسئولان يادآورى كرد كه شهر تهران با جمعيتى در حدود ۸ ميليون نفر، در معرض خطر وقوع زلزله اى قرار دارد كه بافت شهرى، تراكم ساخت وساز و كمبود امكانات، هر گونه امدادرسانى را با مشكل جدى مواجه خواهد كرد. آنچه كه در وهله اول پس از وقوع زلزله و در ۷۲ ساعت طلايى بزرگترين قدم در راه امداد به حادثه ديدگان و مصدومان به شمار مى آيد، اقدامات نيروهاى امدادى است كه نيروهاى اورژانس نخستين گروه در فهرست امدادگران هستند. اما توجه به كمبود امكانات و مقدورات اورژانس، اميد به امدادرسانى اين گروه را در مظان ترديد قرار مى دهد. دكتر شهرام علمدارى رئيس مركز حوادث و فوريت هاى پزشكى در گفت وگو با شرق در پاسخ به ميزان امكانات و مقدورات اورژانس كشور مى گويد: «از نظر نرم افزارى و آمادگى بين بخشى براى امدادرسانى به مصدومان حادثه اى با شدتى درحد زلزله بم يا حتى شديدتر، صددرصد آماده هستيم اما از نظر امكانات سخت افزارى مثل آمبولانس و بيمارستان صحرايى و تجهيزات پزشكى حداكثر ۱۵ تا ۲۰ درصد حادثه را مى توانيم امدادرسانى كنيم. تعداد آمبولانس هاى ما در كل كشور ۱۱۰۰ دستگاه است كه چنانچه بخواهيم كل كشور را تحت پوشش قرار دهيم حداقل به چهار هزار دستگاه آمبولانس نياز داريم. از نظر بيمارستان صحرايى هم فقط يك بيمارستان صحرايى در استان فارس و آن هم با ظرفيت حداكثر ۵۰ تخت در اختيار داريم به علاوه آنكه بيش از ۶ هزار نفر در خدمات اورژانس كشور مشغول به كار بوده كه از اين تعداد، غالباً تكنيسين فوريت هاى پزشكى و حدود ۱۵۰ نفر پزشك هستند كه متاسفانه به دليل آنكه طى سال هاى اخير، هدف به سمت كوچك سازى اورژانس كشور هدايت شده از تعداد فعالان فعلى در اورژانس كشور كه از سال ۵۴ به استخدام مركز حوادث و فوريت هاى پزشكى درآمده اند، بيش از ۸۰ درصد در سال ۸۳ و ۸۴ باشسته خواهند شد.»
وى مى افزايد: « اورژانس كشور ساختارى است كه اتفاقاً بايد توسط نظام قدرت يابد و حاكميت و امنيت كشور به اين ساختار وابسته است. زنان شاءالله كه تصميم بر سر كوچك سازى اورژانس كشور از سر ناآگاهى صورت گرفته باشد چون به هيچ وجه قابل توجيه نيست. چنانچه اورژانس كشور به عنوان يك سازمان قوى و مستقل جايگاهى در درون وزارت بهداشت نداشته باشد هيچ ادعايى نمى توانيم در اين سازمان به عنوان يك يگان ويژه عملياتى داشته باشيم و در اين صورت دولت بايد همچنان در زمان وقوع حوادث غيرمترقبه چشم انتظار كمك بخش خصوصى و غيردولتى و بين المللى باشد همچنان كه در زمان وقوع زلزله بم به دليل فقدان ساختار مستقل، به انتظار كمك نشستيم. در مقايسه مى بينيم كه ژاپن در زمان وقوع زلزله در شهر «نگاتا» سريعاً اعلام كرد كه به كمك هيچ كشورى نياز ندارد و مفهوم ضمنى اين اعلام اين بود كه سر پاى خود ايستاده است. اگر ما ام القراى كشورهاى اسلامى بوده و مدعى هستيم كه ابرقدرت اسلامى هستيم بايد سازمان هاى حاكميتى را به طور كامل تقويت كنيم. در حالى كه با آن تصميم ناآگاهانه كوچك سازى اورژانس، متاسفانه بايد اعلام كنم كه در سال آينده اورژانس كشور در بحبوحه تعطيلى قرار مى گيرد. متاسفانه اخيراً هم سازمان مديريت و برنامه ريزى با حذف رديف بودجه اورژانس كشور و ادغام آن در بودجه درمان به رغم آنكه در برنامه چهارم توسعه هم سه مقوله درمان، بهداشت و اورژانس سوا از يكديگر ديده شده اند، ثابت كرد كه مسئولان كشور حتى به برنامه ريزى خودشان هم پايبند نيستند. همچنانكه اجراى حداكثر ۵۰ درصد از اهداف برنامه سوم توسعه در مقوله اورژانس به اين نتيجه منجر شد كه با وجود تعهد مبنى بر داير كردن ۸۳۰ پايگاه اورژانس تا پايان برنامه پنج ساله سوم، حداكثر ۷۰۰ پايگاه داير شده كه از اين تعداد هم حدود ۳۰ درصد در آستانه تعطيلى قرار گرفته است.» علمدارى در پاسخ به اين سئوال كه در صورت وقوع زلزله اى با شدت ۵ ريشتر در شهر تهران، امكانات مركز حوادث و فوريت هاى پزشكى در چه حد قابليت امدادرسانى به مصدومان حادثه را خواهد داشت، مى گويد: «من نمى خواهم مردم را نااميد كنم اما حداكثر توان ما در صورت وقوع چنين حادثه اى، پوشش ۱۵ تا ۲۰ درصدى است. من واقعاً نمى دانم كه با اين امكانات، امدادرسانى تهران ميسر خواهد بود يا خير اما در مانور شهر تهران هم ما در حد ۱۵ تا ۲۰ درصد وارد شديم و زمانى كه گفتند ۲۲ منطقه را پوشش دهيد به صراحت اعلام كرديم كه ما در حد چهار منطقه از ۲۲ منطقه امكانات امدادرسانى دراختيار داريم. ما به عددى پايبند هستيم كه واقعيت دارد.»

منبع: روزنامه شرق