نخست وزیری بختیار
امید پارسانژاد
دوشنبه 7 دی 1383
• هفتم دى ماه ۱۳۵۷
دكتر شاپور بختيار، عضو برجسته رهبرى جبهه ملى ايران، روز هفتم دى ماه ۱۳۵۷ در ديدار با محمدرضا شاه پهلوى پيشنهاد نخست وزيرى دريافت كرد. انقلاب سراسر كشور را فرا گرفته بود، هر روز راهپيمايى هايى عليه رژيم سلطنتى و شخص شاه انجام مى گرفت، ادارات، كارخانه ها و صنايع در اثر اعتصاب هاى گسترده به حالت تعطيل درآمده بود و اقدام شاه در تشكيل دولتى نظامى (به رياست ارتشبد ازهارى) براى باز گرداندن نظم شكست خورده بود. از سوى ديگر تلاش هاى شاه براى سپردن امور كشور به شخصيتى خوشنام از ميان مخالفان ميانه رو يا رجال قديمى به جايى نرسيده بود. كريم سنجابى، على امينى، عبدالله انتظام، غلامحسين صديقى و ديگران هيچ يك حاضر به پذيرش سمت نخست وزيرى نشده بودند. هنگامى كه شاه نظر قطعى دكتر صديقى (آخرين كسى كه تا آن هنگام در مورد نخست وزيرى با او گفت وگو كرده بود) را دريافت كرد و فهميد براى تشكيل دولتى به رياست او شانسى وجود ندارد، به سراغ شاپور بختيار رفت. به نوشته بختيار: «شاه مرا خواست و گفت كه صديقى مثل اين كه موفق به تشكيل كابينه نمى شود و دوستان خود شما او را اذيت مى كنند و خودش هم دودلى نشان مى دهد و كار بايد زودتر انجام شود... گفتم من پانزده روز وقت مى خواهم و يك شرايط مقدماتى دارم...» («خاطرات شاپور بختيار» طرح تاريخ شفاهى ايران)
• اختلاف و بركنارى
بختيار با وجود مخالفت سرسختانه دوستانش در جبهه ملى پيشنهاد شاه را پذيرفت. دكتر سنجابى كه دبيركل جبهه بود مدتى پيشتر در نوفل لوشاتو با رهبر انقلاب پيمان بسته بود. ساير نزديكان و دوستان بختيار نيز موضعى آشتى ناپذير در قبال شاه پيدا كرده بودند. با وجود اين به گفته شاه: «از آنجا كه [بختيار] اعلام نمود براى محترم شمردن قانون اساسى لازم است قبل از رفتن به مرخصى يك شوراى سلطنتى تعيين كنم و او نيز از مجلسين رأى اعتماد بگيرد، پيشنهادش قابل قبول به نظر مى رسيد.» («پاسخ به تاريخ» محمدرضا پهلوى)
در همين روزها رؤساى جمهورى آمريكا و فرانسه به همراه صدراعظم آلمان و نخست وزير بريتانيا در گوادالوپ گرد آمدند تا در مورد اوضاع ايران رايى كنند. به نظر مى رسد در اين كنفرانس آمريكايى ها نظر سران اروپا را در مورد تمام بودن كار شاه پذيرفتند. در اين ميان مشخصاً فرانسوى ها هشدار مى دادند حمايت از شاه بى فايده است و بايد با دولت احتمالى كه توسط انقلابيون تشكيل مى شود همكارى كرد چرا كه در غير اين صورت ممكن است در ايران جنگ داخلى در بگيرد و فرصت مناسبى براى گسترش نفوذ كمونيست ها فراهم آيد.
از مهمترين شرايط بختيار كه مورد موافقت شاه قرار گرفت، يكى آزادى كامل نخست وزير در انتخاب وزيران و ديگرى خروج شاه از كشور بلافاصله پس از گرفتن رأى اعتماد توسط او از مجلسين بود. اين توافق در ملاقاتى در روز جمعه نهم دى قطعى شد. شوراى مركزى جبهه ملى كه از اين توافق مطلع شد، بلافاصله تشكيل جلسه داد و همان شب اعلاميه اى عليه بختيار صادر كرد. در اين اعلاميه آمده بود: «جبهه ملى ايران ضمن تقبيح شديد اقدام آقاى دكتر شاپور بختيار به آگاهى همگان مى رساند كه در اين شرايط تشكيل دولت از طرف ايشان به هيچ روى با مصوبات آرمانى و سازمانى جبهه ملى ايران سازگارى ندارد، به همين دليل از عضويت جبهه ملى بركنار مى شود.»
• نخست وزير
در چنين فضايى بود كه مجلسين شوراى ملى و سنا روز دهم دى ماه به نخست وزيرى بختيار ابراز تمايل كردند و موضوع صدارت او جنبه رسمى يافت. رهبر انقلاب در نوفل لوشاتو همان روز واكنش نشان داد و گفت: «اين دولت (بختيار) مشروعيت ندارد و پيش ملت ايران به جايى نمى رسد و ملت ايران بايد تظاهر كند مردمى كه در مقابل دولت نظامى و حكومت نظامى ايستادند در مقابل دولتى نيز كه وعده هايش همان وعده هاى دولت سابق است ايستادگى خواهد كرد.»
روز بعد ارتشبد ازهارى كه در اثر سكته قلبى در بيمارستان بسترى شده بود، رسماً كناره گيرى كرد. وزير خارجه آمريكا (سايروس ونس) نيز اعلام كرد كه دولت آمريكا از نيروهاى مسلح ايران خواسته است با حمايت از دولت غيرنظامى بختيار به پيدا شدن راه حلى مسالمت آميز براى بحران ايران كمك كنند. بختيار روز شانزدهم دى ماه كابينه خود را به شاه معرفى كرد كه در آن احمد ميرفندرسكى وزارت امورخارجه و فريدون جم وزارت جنگ را به عهده داشتند. نخست وزير جديد همان روز برنامه هاى دولت خود را اعلام كرد و در يك مصاحبه مطبوعاتى و راديوتلويزيونى وعده داد كه شاه ديگر در امور حكومت دخالت نكند، به اسرائيل و آفريقاى جنوبى نفت فروخته نشود، عاملان فساد مجازات شوند، ساواك منحل شود و آزادى مطبوعاتى و سياسى برقرار گردد.
روز ۲۳ دى ماه شاه اعضاى شوراى سلطنت را معرفى كرد. در اين شورا بختيار به عنوان نخست وزير، دكتر محمد سجادى به عنوان رئيس مجلس سنا، دكتر جواد سعيد به عنوان رئيس مجلس شوراى ملى، دكتر عليقلى اردلان به عنوان وزير دربار و ارتشبد قره باغى به عنوان رئيس ستاد ارتش حضور داشتند. علاوه بر آنها سيدجلال الدين تهرانى، عبدالله انتظام، محمدعلى وارسته و دكتر عبدالحسين على آبادى نيز به عنوان شخصيت هاى خوشنام سياسى در شوراى سلطنت شركت داشتند. بررسى برنامه هاى دولت از سوى مجلس شوراى ملى از يكى دو روز پيش تر آغاز و بررسى نهايى آن به جلسه روز ۲۶ دى ماه موكول شده بود. ۲۶ دى ماه روزى بود كه شاه به همراه شهبانو به فرودگاه مهرآباد رفت و همانجا مذاكرات مجلس را از راديو دنبال كرد تا بختيار رأى اعتماد بگيرد و او كشور را ترك كند.
منبع: شرق