دیدگاه های اصلاح طلبان، اصولگرایان و فمینیست های سکولار
با گذشت ۷سال از رخداد دوم خرداد ،6731 قضاوت هاى متفاوتى در باره دستاوردها و نتايج آن وجود دارد. گروهى از آن به عنوان يك حركت و جنبش تكاملى ياد مى كنند ، گروهى منتقدانه آن را نگاه مى كنند وبرخى ديگر ديدگاهى ميانه دارند و ضمن تأييد دستاوردهاى آن ، انتقادات خود را از حاملان اصلاحات يعنى دولت، مجلس و اصلاح طلبان پنهان نمى كنند. چنين رويكردى به دستاوردهاى دوم خرداد، در حوزه مسائل زنان نيز قابل شناسايى است. اصلاح طلبان دوم خردادى، دستاوردهاى اين جنبش را در حوزه مسائل ان، غيرقابل مقايسه با ادوار پيشين مى دانند ودر تأييد ادعاهاى خود به مصوبات وقوانين صادره از سوى مجلس ششم در حوزه زنان استناد مى كنند؛ در مقابل زنان محافظه كار ، ديدگاه انتقادى خود را به دوم خرداد و زنان اصلاح طلب حفظ مى كنند، اگرچه آنان نيز به صفت بودن، قدرت مخالفت با تمامى خواسته هاى زنان را در خود نمى بينند. گروهى ديگر كه فمنيست هاى سكولار خوانده مى شوند ضمن مخالفت بنيادين با محافظه كاران ، معتقدند كه تلاشهاى اصلاح طلبان در حوزه مسائل زنان ، متناسب با خواسته ها و انتظارات زنان نبوده و در واقع اصلاح طلبان فرصت سوزى كرده اند.
> فراكسيونى با 71مصوبه راهبردى
بررسى آمارها نشان مى دهد كه زنان حاضر در مجلس ششم به عنوان بخشى از حكومت، دستاوردهاى قابل ارائه اى داشته اند. فراكسيون زنان مجلس ششم، 53 طرح و لايحه را در خصوص حل مسائل مربوط به زنان وخانواده بررسى كرد (خبرگزارى دانشجويان ايران. گزارش طرحها ولوايح مربوط به زنان وخانواده در مجلس ششم، ايران امروز، ارديبهشت ،3831 ص ۶ ) . باتوجه به اينكه مجلس در اولين دوره فعاليت خود61 طرح و لايحه و در دوره هاى دوم، سوم ، چهارم و پنجم به ترتيب 31 ، ۶ ، ۸ و 12 طرح و لايحه را مورد بررسى قرار دادند، رقم 53 بالاترين رتبه را براى فراكسيون زنان مجلس ششم به ارمغان آورده است. تجزيه وتحليل اين ارقام نشان مى دهد كه مجلس اصلاحات، باعث پيدايش زمينه مساعدترى براى پيگيرى مسائل زنان شده بود، بويژه اينكه 71 طرح و لايحه از مجموع53 مورد به تصويب رسيده وساير موارد نيز به دليل عدم تصويب درشوراى نگهبان يا مشكلات ديگر، نهايى نشده است. تصويب طرح اعزام دانشجويان دختر به خارج از كشور، از اولين دستاوردهاى زنان اصلاح طلب در مجلس ششم بود كه پس از ساليان متمادى ، بخشى از حقوق زنان را احيا كرد.
مصوبه و دستاورد ديگر زنان اصلاح طلب مجلس ششم، تصويب قانون تعيين سن حضانت از فردان بودكه پس از دو بار رفت و برگشت بين مجلس و شوراى نگهبان، سرانجام مجمع تشخيص مصلحت نظام آن را تأييد كرد.
لايحه تعيين سن ازدواج و تفكيك رشد از بلوغ وتعيين سن بلوغ دختران در 31 سال، از ديگر دستاوردهاى فراكسيون زنان مجلس ششم بود كه طبق آن سن قانونى ازدواج از ۹ سال به 31 سال تغيير يافت.
مصوبه حق طلاق براى زنان نيز درهمين مجلس به دست آمد، اگرچه مجمع تشخيص مصلحت نظام درنهايت بدين گونه مصوبه مجلس را تصويب كرد كه زنان تنها در شرايط خاصى مانند اعتياد شوهر ، انحراف اخلاقى ، ندادن نفقه و … حق تقاضاى طلاق دارند. يكى از مهمترين مصوبات زنان اصلاح طلب مجلس ششم ، رفع تبعيض جنسى در پذيرش دانشجو بود كه مانع اجراى تصميم وزارت بهداشت در محدودكردن سهم دختران در برخى رشته هاى پزشكى شد.
اين درحالى است كه در بخش قوه مجريه نيز رئيس مركز امور مشاركت زنان معتقد است كه رشد سازمانهاى غيردولتى زنان ، فقط در سالهاى اواخر دهه 07 و 08 شمسى ، حدود 813 درصدبوده است ( كنشگران داوطلب، مركز مطالعات وآموزش سازمانهاى جامعه مدنى ايران ، مرداد و شهريور 28 ، شماره 41 و 51 ، ص 02)
فراكسيون زنان مجلس ششم همچنين در مقطعى (آذر 18) تلاش كرد تا با برگزارى جلسات مشترك با آن دسته از فعالان سياسى كه منتقد اصلاح طلبان و برنامه هاى زنان اصلاح طلب بودند، ديدگاههاى دو طرف را درباره مسائل زنان به يكديگر نزديك كند. مهمترين موضوع موردبحث در نشستهاى مشترك دوگروه، بحث پيوستن ايران به كنوانسيون منع تبعيض عليه زنان بود. برخى از زنان عضو مجلس پنجم دراين جلسه ديدگاههاى منتقدانه خود را به موضوع پيوستن به اين كنوانسيون اعلام كردند، اگرچه اين جلسات، سرانجام به يك كميته همكارى مشترك درباره مسائل زنان نرسيد.
با وجود اين، زنان اصلاح طلب تلاش كردند تا با عناصر ذى نفوذ جامعه وارد مذاكره و تعامل شوند.
پيشنهاد تشكيل حزب زنان نيز به عنوان اولين حزب ويژه زنان ايرانى، در دوران دوم خرداد ارائه شد. فريبا داودى مهاجر كه بانى تأسيس اين حزب است همراه تعداد ديگرى از زنان اصلاح طلب درصدد تشكيل حزب مذكور برآمده اند، معتقدند كه«موانع رشد زنان واحقاق حقوق آنان همچون ديگر مسائل در ايران، ريشه هاى سياسى دارد».
زهرا مجردى عضو حزب زنان و عضو جبهه مشاركت معتقد است در چارچوب حزب زنان بهتر مى توان مسائل حقوقى زنان را پيگيرى كرد، زيرا بيشتر مشكلات جامعه ريشه سياسى دارد.
داودى مهاجر نيز معتقد است كه جاى چنين حزبى در كشور خالى است، حزبى كه فراگير بوده، همه زنان ايران را در بر گيرد؛ چرا كه درخواست ها و مطالبات زنان ايرانى تقريباً يكسان است كه برخاسته از تاريخ، سنت ها و مصائب مشتركى است كه بر زنان ايرانى رفته است. تأكيد ما اين بوده كه اعضاى حزب هويتى مستقل داشته باشند و نه هويتى نشأت گرفته از همسران وبرادران و يا پدرانشان. وى هدف از تأسيس حزب زنان را فراهم آوردن فرصت هاى برابر براى زنان در جهت دستيابى به امكانات اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى و آموزشى مى داند و امكان حضور زنان در مديريت هاى ارشد و ميانى، تلاش براى كسب حقوق صنفى و ايجاد نگاه فرا جنسيتى برجامعه، سياست، تاريخ، فلسفه و قانون را بر آن اضافه مى كند. (سايت عصر نور12 آذر 1831 )
* اصول گرايان
نماد فعالان غيراصلاح طلب را مى توان زنان حاضر درمجلس هفتم دانست. 01 نماينده از 21 نماينده مجلس هفتم فراكسيون جديدى تشكيل داده اند كه مسير فعاليت آن با فعاليت فراكسيون زنان مجلس ششم متفاوت به نظرمى رسد.
درميان آنها كه حاضر نشدند با اعضاى فراكسيون زنان مجلس ششم ديداركنند، افرادى نظير نفيسه فياض بخش مشهورترند، اگرچه چهره هاى قديمى اين جريان و تفكر نظير مريم بهروزى ازجامعه اسلامى زينب(س) درميان آنان حضورندارند. او كه ازمخالفان سرسخت پيوستن به كنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان است، خود درمجلس پنجم ازمدافعان تشكيل كميسيون خانواده بوده است.
وى درمجلس پنجم ازحاميان طرح اصلاح قانون حضانت بود، اگرچه تلاش هاى وى درآن هنگام به جايى نرسيد. طرح اصلاح ماده قانونى مربوط به حضانت كودكان پس از طلاق، بعدها به صورتى كامل تر درمجلس ششم تصويب و تبديل به قانون شد. او دردوره پنجم مجلس در برخى طرح ها كه در دفاع ازحقوق زنان تهيه شده بود، نظير طرح محاسبه مهريه به نرخ روز، طرح تعيين مصاديق عسر و حرج براى طلاق زنان و طرح تشكيل دادگاه خانواده نقش ايفاكرد ولى در به انجام رسيدن برخى طرح هاى ديگر نيز نقش مهمى داشت، كه نزد افكارعمومى به عنوان طرح هايى دردفاع ازحقوق زنان تلقى نشد.
عشرت شايق عضو ديگر اين كميسيون درمخالفت با عضويت در كنوانسيون منع تبعيض عليه ان، اين كنوانسيون و «اجلاس پكن+01» را كه دو نماد فعاليت هاى زنان اصلاح طلب دوم خردادى و فمنيست هاى سكولار هستند، همزمان موردنقد قرارمى دهد و معتقداست: «درآستانه اجلاس پكن تلاش هاى عجولانه اى درحوزه زنان صورت مى گيرد تا همه را متقاعدكنند كه ايران بايد به كنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان بپيوندد، درحالى كه كنوانسيون داراى 08 ايراد حقوقى و عرفى است و تحفظ هم دراين زمينه راهگشانيست.»
* فمنيست هاى سكولار
تفكر مزبور با انتقاد مشترك از اصلاح طلبان دوم خردادى و محافظه كاران، هردوجريان را مورد نقد قرارمى دهد. اين جريان در آستانه انتخابات مجلس ششم معتقدبود.آيا انى كه به مجلس ششم راه يافتند يا در آينده اى نزديك بر صندلى هاى قرمز مجلس هفتم تكيه خواهندزد، نماينده جامعه زنان ايرانى با همه تنوع و تكثر آن هستند يا بازهم تنها گروهى از زنان را نمايندگى مى كنند (مقاله: نمى توانيد انتخاب شويد، فقط بايد انتخاب كنيد. شادى صدر ـ سايت ايران امروز ـ 61 دسامبر 3002).
گرايش مزبور با وجود اذعان به دستاوردهاى دولت و مجلس اصلاحات در دفاع از حقوق زنان و تصويب برخى قوانين به نفع ان، سطح انتظارات زنان را با ميزان دستاوردهاى دولت خاتمى و مجلس ششم متناسب نمى داند و معتقداست: «بررسى طرح ها و لوايح تصويبى فراكسيون زنان مجلس ششم كه ازسد شوراى نگهبان گذشته، نشان مى دهد كه نتيجه تلاش ها وكوشش هاى اين فراكسيون بازده ناچيزى را به دنبال داشته است كه از مطالبات و انتظارات جامعه زنان فاصله زيادى دارد. چرا فراكسيون زنان با وجود تلاش شديد چهارساله اش نتوانسته است تا حدودى معقول جوابگوى مطالبات و خواسته هاى زنان باشد؟ (دكتر شهلا عبقرى، سايت ايران امروز، ۱۱مرداد 3831)
با وجود اين، برخى از كارشناسان مستقل و غيرسياسى، دستاوردهاى دوم خرداد را براى زنان مهم مى داند. دكتر على اكبر مهدى معتقد است: «بعد از دوم خرداد تعداد ناشران و نويسندگان خيلى بيشتر شد و اينها نشانه هاى خوبى است (جنبش زنان درايران امروز، انجمن اسلامى دانشجويان دانشگاه صنعتى اصفهان).
دكتر ژاله شادى طلب استاد دانشگاه و پژوهشگر نيز اختلافات مزبور بين نحله هاى فكرى مختلف زنان و تأثيرات آن را برنقش و جايگاه آينده زنان در فعاليت هاى سياسى ـ اجتماعى ايران، از زاويه اى انتقادى مورد توجه قرار داده و معتقد است: «آنچه كه اكنون در جامعه ايران وجود دارد بسيار «اليت گرا» است. اين حركت، حداكثر جنبش اليت زنان است، نه جنبش عموم زنان ايران. عده اى از زنان تحصيلكرده به دليل آگاهى از نابرابرى هايى كه نسبت به آنها اعمال مى شود، ناراضى هستند و اين نارضايتى ها در مسيرهاى مختلفى در جريان است.جريان فمنيست هاى سكولار در يك طرف و فمنيست هاى مسلمان و اسلامى در طرف ديگر و اختلاف بين اينها به قدرى زياد است كه به نظر من هيچ وقت نمى توانند با هم حركت كنند. اين اليت ها با زبان توده زنان ايرانى هم نزديكى ندارند. عامه زنان نمى توانند در اين حركت به راحتى مشاركت كنند، در نتيجه از آن دورى مى جويند.»
با وجود اين دكتر شادى طلب معتقد است كه: «فمنيست هاى مذهبى بيش از سايران توانسته با مردم ارتباط برقرار كنند، زيرا به دنبال باز تعريف نابرابرى زنان به زبان اسلامى هستند.» با وجود اين وى اختلاف نظر بين فمنيست هاى مذهبى را رد نمى كند و معتقد است اين اختلافات باعث دسته بندى آنان به بنيادگرا و غيربنيادگرا مى شود. (چندگانگى گروهها و فعالين امور زنان در ايران، ژاله شادى طلب، سايت hustia.org جمعه ۳ مهر 3831).
دكتر شادى طلب اختلافات بين نحله هاى فكرى مختلف زنان را بسيار جدى مى داند و اين اختلافات را باعث دور شدن آنان از يكديگر مى داندو مى گويد: «در كشورهاى غربى تكثر بين فعالان زنان وجود دارد، ولى وقتى مسأله منافع مشترك زنان مطرح مى شود، تمام گروهها در كنار همديگر عمل مى كنند. درواقع اين گروههاى متكثر توانايى ائتلاف دارند و به همين دليل به شكل جنبش عمل مى كنند اما در ايران هنوز اختلاف نظرها بسيار زياد است و گروههاى مختلف زنان نتوانسته اند به هم نزديك شوند. چون اختلاف فعالان زنان در ايران بنيادين است، لذا جريان هاى موجود، ظرفيت همكارى را با يكديگر ندارند و در مسائلى اختلاف نظر دارند كه اصل قضيه است.»
اگرچه وى در نهايت، اميدوارى خود را از دست نمى دهد و معتقد است: «نسل جوان حتماً مى تواند جنبش زنان را پيش ببرد، چون بسيارى از محافظه كارى هاى نسل قبلى را ندارد، جبهه گيرى و بدبينى ميان جوانان كمتر است و زمينه تحمل همديگر را دارند و راحت تر مى توانند به تفاهم برسند
منبع: سایت ایراندخت