کاارکرد مجلس هفتم در محک نقد
فاطمه میر، سرگه بارسقیان
دوشنبه 14 دی 1383
 
گفت و گو با نمایندگان دو فراکسیون مجلس
 
 
 ماهيت فراكسيونهاي فعال در مجلس هفتم و نيز موضعگيري آنها در قبال مساله انتخابات رياست جمهوري محور گفتوگوي »اعتماد«با »وليالله شجاعپوريان« نماينده بهبهان و عضو فراكسيون اقليت و »رضا طلايينيك« نماينده بهار و كبودرآهنگ و عضو فراكسيون وفاق و كارآمدي است. اين دو نماينده با حضور در »اعتماد«مواضع فراكسيونهاي خويش را تبيين كردهاند، چه اينكه مرزبندي فراكسيوني با گذر زمان شفافتر و قضاوت در خصوص عملكرد آنها واقعبينانهتر خواهد شد.
بررسي نحوه عملكرد و مواضع مجلس در تصميمگيريهاي سياسي اقتصادي مستلزم درك واقعبينانهيي از آرايش فراكسيونهاي فعال در آن است. هماكنون سه فراكسيون عمده در مجلس فعاليت دارند. اصولگرايان، وفاق و كارآمدي وخط امام. چنين مرزبندي تا چه ميزان صحت داشته و وجه مشخصه اين سه فراكسيون چيست؟
شجاعپوريان: به دليل شكلگيري و تكوين مجلس هفتم با مقدمات ويژهيي كه در جمهوري اسلامي مسبوق به سابقه نبوده، فراكسيونهاي مجلس به شفافيت دورههاي قبل نيستند. اكثريت غالب نمايندگان مجلس هفتم كه به عنوان اصولگرايان يا واژه جديدي كه در انتخابات شوراها با نام آبادگران خلق شد فعاليت ميكنند تفكر محافظهكاري و جناح راست را دارند اما با برداشتها و ادبيات جديدتري نسبت به بخش سنتي جناح راست. در ابتداي شكلگيري مجلس هفتم و تشكيل كميسيونهاي تخصصي و هيات رييسه جلساتي از سوي اين فراكسيون و مجموعهيي از نمايندگان ادوار گذشته مجلس كه ديدگاه محافظهكارانه داشتند شكل گرفت كه هدفشان بيشتر شكلگيري هيات رييسه مجلس بود و بيشتر در پي گرفتن سهم خود در اين موقعيت بودند. يكي از فراكسيونهايي كه با اين جهت شكل گرفت، فراكسيون وفاق و كارآمدي بود.
عليرغم داشتن سابقه رفاقت شخصي با اعضاي اين فراكسيون در آن زمان عنوان كردم تنوع موجود در مجموعه اكثريت، تنوع كيفي نيست بلكه تنوع عددي و كمي است. به عبارتي دو فراكسيون اصولگرايان و وفاق و كارآمدي در كلان، داراي ديدگاه فكري محافظهكارانه هستند. با اين تفاوت كه در طرحها و مباحث اقتصادي و اجتماعي فراكسيون وفاق وكارآمدي داراي ديدگاه واقعبينانهتري بوده و قايل به ملاحظات و همراهي بيشتر با دولت است. طيف سوم از فراكسيونهاي فكري مجلس فراكسيون اقليت است كه داراي همان عقبه اصلاحطلبانه است. معناي فراكسيون اقليت اين بوده كه به شكلي بتواند با آهنگ كلي مجلس در بحثهايي كه به سود جامعه است همراهي داشته باشد. همچنين اين فراكسيون (اقليت) در مقاطعي كه طرحها با نگاه مقطعي و خطي مورد بحث قرار ميگيرد، ديدگاههاي خود را به شكلي منطقي و مناسب عنوان كند. در ابتداي كار مجلس به دليل فضاي سنگيني كه وجود داشت تخمين دقيق اعضاي اين فراكسيون دشوار بود و با عبور از فضا و با نطقها و موضعگيريها، نمايندگاني كه داراي قرابت فكري بيشتري با اين فراكسيون هستند آشكار ميشوند تا جايي كه هماكنون ميتوان اعضاي اين فراكسيون را 50نفر تخمين زد.
طلايينيك: فراكسيون وفاق و كارآمدي با هدف اتخاذ رويكردهاي فراجناحي و مشي كارشناسي در فعاليتهاي پارلماني شكل گرفت. راي اعتماد به شريفزادگان به عنوان وزير رفاه كه با اهتمام ويژه فراكسيون وفاق و كارآمدي بوده و راي اكثريت فراكسيون به استيضاح خرم و تاثير نسبي بر تعديل در تركيب هيات رييسه مجلس نشان دهنده رويكرد فراجناحي كميسيون وفاق و كارآمدي بوده است.در اين فراكسيون علاوه بر اينكه 65 درصد اعضا در هيچ يك از فراكسيونها عضويت ندارند، در مقابل 35 درصد اعضاي آن در فراكسيون اصولگرايان و خط امام(ره) حضور دارند. ما اصولگرايي به مفهوم عام را فراتر از اعضاي فراكسيون اصولگرايان ارزيابي ميكنيم. اصولگرايي را نبايد يك فراكسيون به نام خود مصادره كند. فراكسيون وفاق و كارآمدي تلاش كرده بدون تاثيرپذيري از احزاب سياسي خارج از مجلس بر مبناي رويكرد كارشناسي و اتكا به عقل جمعي دروني توام با مشورتهاي لازم در خارج از فراكسيون عمل كند. در ماه جاري نيز براي تثبيت اعضاي فراكسيون اقدام به تقاضاي اعلام كتبي اعضا كردهايم كه اين روند تا چند روز ديگر ادامه مييابد و ممكن است در آيين نامهيي كه به تصويب خواهد رسيد، حضور در شوراي مركزي فراكسيون مستلزم عدم عضويت در شوراي ساير فراكسيونهاي سياسي باشد تا در حفظ حريم كاركردي و رويكردي فراكسيون ملاحظات لازم رعايت شود.
برخي اقدامات مجلس همچون استيضاح و بركناري خرم، تغيير در برنامه چهارم توسعه، تصويب طرحهاي فشارآور به دولت و زمزمه استيضاح ديگر وزيران بيانگر آن بوده كه طي اعلام قبلي مبني بر تعامل مجلس با دولت اين مسير دچار انحراف شده است. تا جايي كه رييسجمهوري از تعبير فلج كردن دولت براي توصيف اقدامها استفاده كرد. علل عمده اتخاذ چنين رويكردي چه بوده است؟ 
شجاعپوريان: يكي از شعارهاي انتخاباتي اصولگرايان به هنگام انتخابات اين بود كه چالشهاي زمختي كه ميان اركان حاكميت وجود داشته و بخشي از انرژي و وقت قواي مختلف را هدر ميدهد به سود نظام نيست و بايد جمع شود. عنوان شد كه رويكرد مجلس ششم كاملا سياسي و براي جامعه تنشزا بوده است و طبيعتا اگر تركيب آن عوض شود، شاهد آن خواهيم بود كه به گونهيي ديگر عمل شود. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد غير از اين بوده است. در نخستين روز افتتاح مجلس براي نخستين بار پس از انقلاب شاهد صحنههاي نامناسبي بوديم كه در برابر گزارش معمولي وزير كشور از روند برگزاري انتخابات صورت گرفت. پس از آن هم انتظارات نمايندگان طيف اكثريت اصولگرايان از دولت، انتظاراتي حداكثري و معطوف به تغييرات وسيع در حوزههاي مختلف نيروهاي اجرايي بود. پس از شكلگيري كميسيونها بحثهاي مختلف در خصوص عملكرد دولت، ادبيات تهديدآميز نسبت به وزرا و برخوردهاي تحقيركننده با دولتمردان آغاز شده تا نهايتا به زمزمه استيضاحهاي مختلف انجاميد.بحث استيضاح وزير راه كه فرآيندي طولاني داشته و بركناري وي و نيز در دستور كار قرار گرفتن استيضاحهاي ديگر همچون آموزش و پرورش از ديگر برخوردهاي مجلس با دولت بود كه اگر هدايت و مديريت صحيح هيات رييسه نبود، تاكنون بحث استيضاح وزير آموزش و پرورش هم قطعي ميشد. گر چه تذكر، سوال و استيضاح از حقوق قانوني مجلس است اما وجود اكثريت سوالها و تحقيق و تفحصها در حوزه دولت و طرح هاي مختلفي كه تكاليف سنگين و بعضا غيرعملياتي را بر دولت تحميل ميكند و نيز برداشتهاي مكرر از حساب ذخيره ارزي نشان ميدهد كه آن تعامل در يك جاده تقابلي افتاده است. روند تعامل مجلس هفتم با دولت كارنامه مثبتي را نشان نميدهد. اين در حالي است كه حتي هيات رييسه نيز از اين رويكرد اكثريت نمايندگان راضي نيستند.
طلايينيك: نشانههاي فرسايش تعامل و پيدايش تقابل مجلس و دولت قابل انكار نيست. مسائلي مانند رشد جهشي تحقيق و تفحصها و امواج تسلسلي استيضاح ها و چالشهاي شديد در بودجه و برخوردها بين سخنگويان دولت و مجلس از نشانههاي بارز اين رويكرد است. چهار علت عمده به فرسايش تعامل و پيدايش تقابل دولت و مجلس منجر شد: شكاف سياسي و فقدان الگوي تعامل ساده بين دو قوه توام با ضعف كاركردي در تعامل دروني مجلس و مقتضيات سال اول مجلس هفتم و سال پاياني دولت هشتم ازعلل آن بوده است. علاوه بر آن ميان تصميمگيرندگان موجود در صدر مجلس با بدنه آن تعامل مطلوب وجود ندارد. در عين حال نزديك شدن به فضاي انتخابات رياست جمهوري نيز دليل ديگري است كه استفاده غيرمستقيم از حداكثر اختيارات و امكانات براي اثر بخشي در سرنوشت انتخابات رياست جمهوري زمينههاي تعامل را كمتر كرده است. خويشتنداري و فاصله گرفتن از منافع انتخاباتي و تكيه بر مصالح و منافع ملي توام با تدبير مناسب مسوولان دو قوه ميتواند الگوي مناسب و مثبتي از تعامل در ماههاي باقيمانده از دولت خاتمي با مجلس هفتم محقق كند.
آيا ميتوان اين اقدامها را حامل پيام نهفته سياسي به نامزدهاي انتخابات و نيز دولت آينده دانست. چه اينكه از هم اكنون شماي كلي نوع تعامل مجلس با دولت احتمالي غيرهمسو نمايان ميشود؟
شجاع پوريان: بررسي زمان استيضاح خرم نشان ميدهد كه اين اقدام و دعوت اصلاحطلبان از ميرحسين موسوي جهت پذيرش كانديداتوري انتخابات همزمان شده بود. در آن فضا كه حركت و راييها با ميرحسين موسوي به شكلي فشرده و ديدگاهها نسبت به حضور وي اميدوارانه بود، بحث استيضاح »احمد خرم« وزير راه و ترابري جديتر شد و برخي آن را علامتي براي موسوي و ديگر فعالان مجموعه اصلاح طلبي ميدانند كه در صدد حضور در انتخابات هستند. اين برداشت دور از ذهن نبود گرچه با استيضاح خرم، كانديداتوري موسوي نيز منتفي شد. اين در حالي است كه اصولگرايان براي بيان ديدگاههايشان ابايي ندارند و برخي جرايد آنها به شكل عريان بحث دولت آزمايشي را مطرح ميكنند و يا اينكه يكدست شدن حاكميت باعث تقويت نظام اجرايي و خدمات رساني بيشتر ميشود. چنين تلقي ريشه در نگاه حداكثري دارد كه همواره در جناح راست وجود داشت كه به دنبال تصاحب همه جانبه حاكميت هستند.
طلايي نيك: عليرغم اينكه بخشي از اصولگرايان پيام استيضاح خرم را به دولت آينده مطرح كردند و تلاش برخي استيضاح كنندگان براي اثر بخشي سياسي استيضاح بر انتخابات در مواضع و اظهارات آنان وجود داشت،اما بنا به چند دليل اكثريت استيضاح كنندگان انگيزه سياسي در بركناري خرم نداشتند. چون متاسفانه فرسايشي شدن استيضاح و خارج شدن از مسير طبيعي توام با ضعف تدبير در بين مسوولان دولت و مجلس امكان پيشگيري از استيضاح را از بين برد. مسائل وزارت راه و ترابري با انجام تحقيق و تفحص از مجلس ششم آغاز شد و با وقوع برخي وقايع در شروع مجلس هفتم مانند فرودگاه امام (ره) شديدتر و حادتر شد.
متاسفانه در كشور ما بسياري از نهادها و اركان نظام از كاركرد حكومتي به كاركرد حزبي و سياسي تنزل يافتهاند و از علل رفتارهاي تقابلي و ضعف تعامل كاركردي وجود همين رويههاي حزبي در عملكرد دستگاهها و نهادهاي حكومتي است.
جو مجلس در ماههاي پيش رو متاثر از رقابتهاي انتخاباتي جناحهاي سياسي خواهد بود. آيا اين امر در حد يك تاثيرگذاري و تاثيرپذيري سياسي، تبليغاتي باقي خواهد ماند يا احتمال ورود مجلس به فاز تاثيرگذاري عملي بر روند انتخابات را پيشبيني مينماييد؟
شجاع پوريان: با توجه به اينكه انتخابات رياست جمهوري بزرگترين اتفاق سياسي در آينده نزديك است، طبعا ذات مجلس ايجاب ميكند در اين زمينه به عنوان يك كانون سياسي مهم فعال باشد. اصلاح طلبان پس از اينكه از حضور حداكثري در مجلس هفتم بازماندند و سهمشان در استفاده از امكانات موجود در دستگاههاي غيرانتخابي هم كم است، لذا بيشتر نگاهشان به راي مردم است. با رويكردي كه در انتخابات مجلس هفتم در پيش گرفته شد و طيف وسيعي از نامزدها به بهانه نداشتن صلاحيت از حضور در انتخابات بازماندند اين برداشت وجود دارد كه اگر قوه اجرايي در اختيار جناح مقابل قرار گيرد و بخش نظارتي و بعد اجرايي انتخابات دست آنها باشد، طبيعتا هيچگاه نميتواند حداقل در هيات يك جناح فكري منسجم در حاكميت حضور يابد. با نگاه حذفي كه از مجلس هفتم شكل گرفته و همچنان شديدتر ميشود و تجربه مجلس هفتم نيز از ديد جناح محافظهكار بهعنوان تجربهيي موفق تلقي ميشود، لذا اگر قوه مجريه هم از اختيار اصلاحطلبان خارج شود براي هميشه احساس ميشود كه در چارچوب يك خط سياسي از حضور در حاكميت محروم ميشويم. همچنين با توجه به ملاحظات ديگر بحث انتخابات براي مجموعه اصلاحطلبان بسيار مهم است و بايد از فرصتي كه قانون اساسي و نظام در اختيار مردم و ما گذاشته، استفاده كنيم. تلقي ما اين است كه در جناح مقابل هم ارادهيي وجود دارد كه با يك خيز قوه مجريه را در اختيار گيرد و توجيهشان اين است كه با يكدست شدن حاكميت و فاصله گرفتن از منازعات و تنشها فرصت خدمت و توسعه بيشتر فراهم ميشود.
طلايينيك: استراتژي انتخابات رياست جمهوري بايد مشاركت حداكثري مردم و بهوجود آمدن دولت كارآمد باشد. هركدام از اين دو هدف تضمينكننده منافع و مصالح ملي و بازدارنده تهديدات ملي و بينالمللي در چهار سال آينده خواهد بود. مجلس و نمايندگان در ايجاد فضاي مشاركت حداكثري مردم و تبيين صحيح دولت كارآمد متناسب با مقتضيات چهار سال آينده امكان ايفاي نقش و تاثيرگذاري دارند. تقويت اميد و اعتماد ملي از طريق نطقها و كاركردهاي پارلماني و مواضع نمايندگان ملت ميتواند به مشاركت حداكثري مردم در انتخابات رياست جمهوري كمك كند. متاسفانه نقدهاي غيرمنصفانه و ناعادلانه و انحصاري از دولتهاي قبلي و كنوني براي فضاسازي انتخابات به اصل مشاركت حداكثري لطمه خواهد زد، زيرا خارج شدن از مسير عدالت و انصاف در نقد دولتهاي فعلي و گذشته به دلسردي مردم از نظام و كاهش اميد و اعتماد به انتخابات منجر خواهد شد. براي تبيين مطالبات مردم و دولت كارآمد بايد از چارچوب قانون اساسي و سند چشمانداز 20ساله و برنامه چهارم توسعه بهعنوان ميثاقهاي ملي و قانوني استفاده شود، زيرا دولت آينده امكان حركت خارج از چارچوبهاي فوق را نخواهد داشت. در فراكسيون وفاق و كارآمدي ارادهيي براي حمايت تبليغي از نامزد خاصي در انتخابات بهعنوان حركت تشكيلاتي و رسمي وجود ندارد زيرا ماهيت فراكسيون بهعنوان فعاليت هاي تضميني و نظارتي با كاركرد تبليغي و حمايتي خاص و رسمي از نامزد انتخابات علاوه بر مغايرتهاي قانوني، با هويت فراكسيون منافات دارد. براساس قانون شخصيتها بدون عنوان حقوقي امكان حمايت از نامزدهاي انتخابات را خواهند داشت و استفاده از عناوين حقوقي مانند نمايندگي مجلس براي حمايت از نامزدهاي انتخابات با قانون مغايرت دارد
آقاي شجاعپوريان! با وجود تعلق فكري فراكسيون اقليت مجلس به گروههاي اصلاحطلب و نيز معرفي نامزدهاي گوناگون از سوي جبهه اصلاحات در انتخابات رياست جمهوري امكان ايجاد انشقاق در اين فراكسيون و عدم اجماع بر حمايت از كانديدايي خاص محتمل نيست?احساس ميكنم در فراكسيون وفاق و كارآمدي با توجه به سليقههاي متفاوت نسبت به بحث كانديداهاي انتخابات اجماعي نسبت به فرد خاصي به وجود نميآيد و هيات رييسه اين فراكسيون با رويكردي درصدد است تا تصميمي فراكسيوني در بحث انتخابات رياست جمهوري اتخاذ نشود. در فراكسيون اقليت هم با وضع مشابهي روبرو هستيم. در مجموعه فراكسيون اقليت تعدادي از دوستان از ميان كانديداهاي موجود به مهدي كروبي، تعدادي به معين و بخشي نيز به هاشمي تمايل دارند. لذا پيشبيني ميشود كه فراكسيون اقليت نتواند موضع واحدي در قبال كانديداهاي رياست جمهوري داشته باشد، مگر در شرايطي كه با عدم حضور برخي نامزدها و محدودتر شدن پراكندگي ديدگاهها، اختلاف نظر مجموعه اصلاحطلبان و بعد از ؤبتنام كانديداها و تاييد صلاحيت آنها جمعبندي جديدي روي بحث موقعيت كانديداها در افكار عمومي صورت گيرد. در صورتي كهدر جبهه اصلاحات بر روي گزينه واحدي اجماع شود، فراكسيون اقليت به احتمال قوي و تشكيلاتي از وي حمايت خواهد كرد.وقوع چنين پيشامدي در فراكسيون وفاق و كارآمدي نيز محتمل است. آقاي طلايينيك! در اين خصوص حمايت اعضاي اين فراكسيون از نامزدهاي گوناگون به ايجاد انشقاق نخواهد انجاميد?طلايي نيك: در ابتدا بايد متذكر شد كه ايجاد هرگونه زمينه ياس و كنارهگيري از شركت در انتخابات توسط جريانات سياسي و اجتماعي با اصل مشاركت حداكثري مردم منافات دارد. برخي مواضع القايي مبني بر اعلام شكست قبل از انتخابات و انتساب آن به برخي جناحها و جريان ها و پمپاژ فضاي ياس ميان رقيبان نيز با اصل و استراتژي مشاركت حداكثري مردم و ميل به دولت كارآمد منافات خواهد داشت. شوراي نگهبان و وزارت كشور هم با توجه به اختيارات قانوني بايستي از ظرفيت حداكثري نظام جهت مشاركت حداكثري در انتخابات استفاده كنند. شوراي نگهبان بايد با پرهيز از تنگنظري مشاركت حداكثري مردم را تحقق بخشد، اما در بخش جريانات سياسي و در هر يك از دو جناح اصولگرايان و اصلاحطلبان سه زيرجريان انتخاباتي را ميتوان شناسايي كرد كه نشانه ها و مواضع آنها در هفتههاي اخير بارزتر شده است. در ميان اصلاحطلبان سه رويگرد اصولگرا، واقعبين و راديكال ساختارشكن را ميتوان نام برد كه هر يك عليرغم تمايل به اجماع، بر نامزد اختصاصي خود براي محور شدن در انتخابات تاكيد دارند. اصلاحطلبان با پالايش و غير و تكيه بر اصلاحطلبي اصولگرايانه و واقعبينانه شانس موفقيت بيشتري در مقايسه بارويكرد راديكال و ساختار شكن در مراحل گوناگون انتخابات خواهند داشت. در جبهه اصولگرايان نيز سه رويكرد محافظهكارانه، تحول گرايانه و راديكال قابل شناسايي است. انتقادها و چالشهاي درون جناحي بويژه بين محافظهكاران و اصولگرايان راديكال در روزهاي اخير تشديد شده است. بخش قابل توجهي از اصولگرايان به دنبال توسعه ظرفيت فراجناحي هستند كه اين رويكرد با محوريت اصولگرايان تحول خواه دنبال ميشود.انتقاد از صدرنشين شدن مجدد محافظهكاران در جبهه اصولگرايان مورد انتقاد شديد اصولگرايان تحولگرا است. تصميم هاشمي براي حضور در انتخابات زمينه سهقطبي شدن فضاي انتخابات را بيشتر خواهد كرد، زيرا با ورود هاشمي به انتخابات عليرغم قرار گرفتن بخشي از اصلاحطلبان و اصولگرايان در كنار ايشان، بخش هاي ديگري از اصلاحطلبان و اصولگرايان دو قطب ديگر از اين فضاي سهقطبي را تشكيل خواهند داد، بهنظر مي رسد كه با افزايش درصد مشاركت مردم در انتخابات شانس موفقيت اصلاحطلبان نيز تقويت خواهد شد. يكي از مسائل مهم و سرنوشتساز اصلاحطلبان در انتخابات، آشتي دادن طرفداران عمومي اين جبهه با صندوقهاي راي است و حركتهاي راديكالي و تعامل با ساختار شكنان موجب فاصلهگيري بخش قابل توجهي از طرفداران اصلاحطلبان از صندو