ایران و آمریکا، حوادث در راه
محمدرضا تاجيك
يكشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۳ 
 
    
 
آيا آمريكا به ايران حمله نظامى خواهد كرد؟ در ميان نخبگان ابزارى (رسمى) و فكرى جامعه ايرانى امروز، با پاسخ هاى متعدد و گاه متخالف و متضادى با اين پرسش مواجهيم. هر كسى به اقتضاى فضا و اقتضاى گفتمانى خود به اين پرسش پاسخ داده است و بالمآل، نمى توان بر هيچ يك برچسب «تضمين دارد» زد و آن را مبناى تصميم و تدبير استراتژيك نظام در اين عرصه قرار داد. براى پرهيز از اين نقيصه، در اين تحليل تلاش مى شود كه به جاى سخن گفتن «به جاى» و «براى» نخبگان حاكم آمريكايى، متن (گفتمانى _ ايدئولوژيك) آنان را به سخن درآوريم و با «نگاهى از درون» اسرار آن را جويا شويم. سپس، براى تقويت «يافته »هاى خود، تاملى نيز بر درونمايه ها و سويه هاى رفتارى نظام حاكم بر آمريكا و مقدورات و محدوديت   هاى استراتژيك آن داشته باشيم. شايد در پرتو اين تمهيدات بتوانيم به تصوير روشن ترى از «اقدامات محتمل» آمريكا در مورد ايران دست يابيم.
• نخست: سطح تحليل گفتمانى
نخست ببينيم اقتضاى طبيعت گفتمانى يك بازيگر جهانى (آمريكا)، در شرايط كنونى چه مى تواند باشد. با تأملى گذرا در ايدئولوژى حكومتى و گفتمان مسلط آمريكا، مى توان «دقايق» زير را از آنان استخراج كرد: ۱ _ داعيه و انگيزه هژمونى جهانى ۲ _ تعريفى فراملى از منافع و امنيت ملى آمريكا ۳ _ استراتژى اقدام نظامى پيشگيرانه (تهديد و تهديد به تغيير رژيم) ۴ _ منطق نظامى گرى (جنگ پايان سياست نيست) ۵ _ جهان بينى مبتنى بر دو انگارى متضاد (در طول تاريخ، انسان ها به دو دسته تقسيم شده اند: آنها كه از نيكى حمايت مى كنند و آنها كه از پليدى حمايت مى كنند. مومنين بايد عليه عوامل شيطانى و شرور اعلام جنگ كرده و اجازه ندهند آنها به مقاصد پليد خود دست يابند. ۶ _ توجيه الهى _ مذهبى قدرت (خداوند متعال جايگاه ويژه اى براى آمريكا در ميان ديگر ملل در نظر گرفته است و بهترين مواهب و نعم را به مردم آمريكا اعطا كرده است.) ۷ _ سويه استراتژيك يك جانبه گرايى (گشودن بندهاى ضعيف چندجانبه گرايى لى لى پوت ها (اروپا و سازمان ملل) از دست و پاى گاليور)، تقدم منافع و اهداف ملى بر مقررات بين المللى، ايجاد و حفظ يك نظام جهانى به رهبرى آمريكا، بيشينه سازى كنترل آمريكا بر نظام بين المللى از طريق جلوگيرى از ظهور قدرت هاى بزرگ و رقيب در اروپا و شرق آسيا، بيشينه سازى كنترل بر مناطقى كه از اهميت ژئوپولتيك و ژئواكونوميك برخوردارند. ۸ _ از بين بردن تهديدات بالقوه قبل از بالفعل شدن آنها به مثابه يك هدف استراتژيك ۹ _ ناسيوناليسم گرايى افراطى و ليبرال دموكراسى مبتنى بر اقتصاد بازار به مثابه ايدئولوژى ۱۰ _ سياست خارجى كاملاً معطوف و ناظر بر مكتب جكسونيسم، مديريت تهديدات خارجى، مداخله گرى براى پيشتازى و اعمال پيشوايى ۱۱ _ تعريف و تصوير ايران به عنوان جدى ترين تهديد در يكى از حياتى ترين و استراتژيك ترين مناطق در گردونه منافع و امنيت ملى آمريكا ۱۲ _ تصوير خاورميانه به عنوان تنها منطقه ناآرام جهان در نقشه استراتژيك آمريكا ۱۳ _ تعريف اين كشور (ايران) به عنوان يكى از محورهاى شرارت و اخيراً به عنوان پايگاه استبداد ۱۴ _ ممكن و مطلوب دانستن ايجاد تغييراتى اساسى در وضعيت ژئوپولتيك خاورميانه ۱۵ _ اولويت مبارزه با تروريسم و ممانعت از دست يابى دولت  ها و گروه هاى غيردولتى مخالف آمريكا به سلاح هاى هسته اى ۱۶ _ تعهد به تضمين امنيت اسرائيل به هر قيمت و جلوگيرى از افزايش تهديدات ايران عليه اسرائيل و اساساً با حمايت از اسرائيل مى بايد زمينه مذهبى لازم براى ظهور حضرت مسيح را فراهم ساخت
۱۷ _ اعتقاد به اين كه با اعمال نظامى عليه حكومت هاى اقتدارگرا و بهره گيرى از جذب گسترش فرهنگ دموكراتيك در منطقه، مى توان قلب و ذهن مردم خاورميانه را به دست آورد و نيز اعتقاد به اين كه آمريكا قادر به شكست در برنامه دموكراتيزه كردن خاورميانه است. ۱۸ _ اعتقاد به اخلاقى و مقدس بودن ماموريت آزاديبخش آمريكا در جهان و اين كه خداوند بوش را براى اداى ماموريت مقدس به قدرت رياست جمهورى آمريكا رسانده است.
۱۹ _ قرار دادن رهنامه (دكترين) به جاى ايدئولوژى براى ممانعت از تقابل ملزومات شناختى با ملزومات اعتقادى ۲۰ _ انگاره «خاورميانه بزرگ» (مقابله با ديكتاتورى، بسط و توسعه دموكراسى و آزادى و به قدرت رساندن دولت هاى مردمسالار و مبارزه با افراط گرايى و از ميان برداشتن ريشه هاى آن.)
• دوم: سطح تحليل رفتارى
۱ _ رفتارى سرشار از بى اعتقادى به روش هاى سنتى براى خنثى كردن تهديدات ۲ _ رفتارى كاملاً معطوف به امنيت، منافع و اراده ملى آمريكا ۳ _ تاثيرپذيرى رفتارى از فشارهاى توفنده لابى صهيونيستى و اپوزيسيون ايرانى ۴ _ حضور نظامى غيرمحسوس در افغانستان، افزايش همكارى با پاكستان، حضور در گرجستان، ازبكستان، قرقيزستان، تاجيكستان و عراق و ايجاد حصارى پيرامون ايران ۵ _ تقدم رفتار و عمل بر انديشه (اقدام كن، ديگران به دنبالت خواهند آمد) ۶ _ رهگشا و كارآمد بودن رفتار مداخله گرايانه آمريكايى ها در ساليان اخير.
• سوم: سطح تحليل مقدورات استراتژيك
۱ _ امكان خنثى سازى و خودى سازى بازيگران ملى و فراملى ديگر ۲ _ امكان پرداخت هزينه هاى كلان اقدامات استراتژيك ۳ _ امكان ايجاد ائتلافى از برخى قدرت   هاى بزرگ جهانى ۴ _ امكان همراه كردن افكار عمومى اكثريت جامعه خود و عبور گستاخانه از افكار عمومى جهانى ۵ _ امكان عبور جسورانه از مقررات و نهادهاى بين المللى ۶ _ امكان تنگ تر كردن محاصره ايران توسط كشورهاى همسايه و غيردوست از رهگذر تكميل كريدور افغانستان _ چين ۷ _ امكان بهره ورى از امكانات و مقدورات داخلى و خارجى طيف هاى مختلف اپوزيسيون ايرانى و افكار عمومى بخش موثرى از جامعه ايرانى ۸ _ استفاده از شرايط ويژه افغانستان و عراق براى ترتيب دادن يك تهاجم همه جانبه به ايران
• چهارم: سطح تحليل محدوديت هاى استراتژيك
۱ _ بحران هاى محتمل اقتصادى (عمدتاً ناشى از هزينه هاى انبوه نظامى) در سا ل هاى آينده ۲ _ پيش بينى ناپذيرى رفتارى (عكس العملى) ايران ۳ _ هزينه جدى عبور از اراده دول و ملل مختلف، افكار عمومى جهانى و سازمان   هاى بين المللى براى ورود به جنگ با ايران ۴ _ تشديد تشنجات و اقدامات ضدآمريكايى در منطقه ۵ _ بحران بين المللى سوخت (با قطع احتمالى جريان صدور نفت) ۶ _ مخالفت اتحاديه اروپا و سازمان ملل ۷ _ طولانى شدن بحران در عراق، كند شدن رشد اقتصادى آمريكا و فراهم شدن زمينه براى اروپا و ژاپن براى كاهش فاصله خود با تنها ابرقدرت جهان ۸- فقدان بهانه جدى (با شفاف ارزيابى شدن فعاليت هاى هسته اى ايران) ۹- محدوديت هاى روانى و رفتارى ناشى از طبيعت و اقتضاى دور دوم رياست جمهورى ۱۰- شكل گيرى نوعى بى نظمى نوين جهانى از رهگذر همكارى و نزديكى بيشتر اروپا به چين و انگليس به اروپا و گرايش ژاپن به يك «كشور متعارف» بودن.
• پنجم: سطح تحليل اقدام محتمل
اكنون سئوال اين است كه اقتضاى كلى (سلبى و ايجابى) شرايط فوق براى اقدام آتى آمريكا در مورد ايران چه خواهد بود؟ پرسش دومى كه بلافاصله بعد از پرسش نخست ذهن ما را به خود مشغول مى كند، اين است كه در اين شرايط چه گزينه هايى فراروى تصميم سازان و تدبيرپردازان ايرانى قرار دارد؟
الف- پاسخ آمريكا؛ دقايق فوق به ما مى گويند كه: ۱- آمريكا ترديدى در حل اصولى و بنيادى و همه جانبه مشكل خاورميانه و بالطبع تهديد ايران نخواهد كرد ۲- اين اقدام (حل اصولى مشكل خاورميانه) از رهگذر در انداختن يك استراتژى تلفيقى _ تركيبى (سخت افزارى و در عين حال نرم افزارى) تحقق خواهد يافت. ۳- در پرتو اين هدف و استراتژى و نيز با لحاظ شرايط پيچيده و حساس منطقه اى و جهانى كنونى آمريكا جنگ تمام عيار با ايران را به عنوان برترين استراتژى خود انتخاب نخواهد كرد. به بيان ديگر عقلايى ترين و محتمل ترين گزينه پيشاروى آمريكا مبادرت به مجموعه اى از اقدامات روانى، ديپلماتيك، حقوقى، اقتصادى و تشديد تعارضات درونى (به شدتى به مراتب افزون تر از قبل) عليه ايران خواهد بود كه در ضمن گزينه جنگ محدوده را نيز در خود لحاظ دارد.
ب- پاسخ ايران؛ از آنجا كه در شرايط كنونى ۱- امكان مقابله نظامى (در يك جنگ متعارف) با آمريكا براى ايران منتفى است. ۲- افكار عمومى جامعه ايرانى (حداقل در گستره وسيعى) آمادگى ورود به جنگى تمام عيار با آمريكا را ندارند. ۳- استعداد و توان اقتصادى كشور براى ورود به چنين جنگى بسيار ناچيز است. ۴- امكان ايجاد ائتلاف و اتحاد منطقه اى و بين المللى عليه متجاوز براى ايران متصور نيست. ۵- امكان اتكا و اعتماد به نقش بازدارنده سازمان هاى بين المللى نيز منتفى است. ۶- امكان اتكا به قابليت و استعداد رسوخ پذيرى فعال و مديريت فعالانه محيط خود توسط ايران منتفى است. ۷- امكان وارد كردن ضربه مستقيم به آمريكا منتفى است و هرگونه تعرض به منافع غيرمستقيم و منطقه اى نيز بر دامنه جنگ و بالمآل بر كميت دشمنان خواهد افزود. لذا به نظر مى رسد كه كارامدترين استراتژى ايران براى مديريت چنين شرايطى تركيبى از اقدامات زير باشد: ۱- بهره بردن هوشيارانه از فرصت هاى نهفته در تهديدات اخير آمريكا ۲- تعميق و گسترش طرح اعتمادسازى منطقه اى و بين المللى ۳- خلع «بهانه» كردن آمريكا ۴- بهره بردن بهينه از شكاف هاى استراتژيك ميان آمريكا و اروپا ۵- بهره بردن موثر از شكاف هاى موجود در ميان نخبگان تصميم ساز و تدبيرپرداز آمريكايى ۶- تلاش براى تصوير يك تهديد بسيار متفاوت با عراق در اذهان رهبران آمريكايى و اروپايى ۷- تمهيد و تدبير شرايط روانى، روحى، اقتصادى و دفاعى لازم ۸- مخاطب قرار دادن افكار عمومى مردم جهان و حساس كردن آنان نسبت به اقدامات جنگ طلبانه آمريكا ۹- تمهيد و تدبير جدى شرايط داخلى (در عرصه ها، ابعاد و ساحت هاى مختلف) در آستانه انتخابات و هموار كردن مسير رقابت و انتخابات آزاد و موثر مردم ۱۰- تسطيح راه ناهموار مذاكره مستقيم.
 
منبع: روزنامه شرق