واکنش وبلاگ نويسان نسبت به احتمال حمله نظامي به ايران


فرناز سیفی

2/8/2005



طي دو هفته گذشته وبلاگ نويسان توجه ويژه اي به مساله جنگ و تهديد نظامي ايران که اين روزها تيتر اخباز مطبوعات جهان شده داشته اند. اميد معماريان در مطلبي با عنوان « رقصنده با بمب» به ذکر ديدگاه هاي مقامات و تحليلگران برجسته امريکايي درباره احتمال وقوع حمله نظامي به ايران پرداخت. معماريان در قسمتي از مطلب خود مي نويسد: « هنوز جنازه هاي عراقي روي زمين است اما ملکه جنگ چشم هايش را به نقشه ايران دوخته است. بوش درمراسم تحليف رياست جمهوري اش از تکثير و فراگستري دموکراسي و آزادي به سراسر جهان سخن مي گويد. با اين سخنان عکسي از وي به سراسر جهان مخابره مي شود که در پشت آن عکسي از مارتين لوترکينگ -آزادي خواه- آمريکايي خودنمايي مي کند. اين سخن بوش شايد طعنه اي است به سخن توکويل جامعه شناس که مي گويد مشيت الهي براين است که دموکراسي در سراسر جهان مستقر شود. ازآن زمان که آمريکا ، ايران را در سال 2002 عضو يکي از محورهاي شرارت خواند زمان زيادي نمي گذرد. نئومحافظه کاران آمريکايي که انجيل مي خوانند ومخالف سقط جنين هستند واز حمايت داخلي بالايي هم برخوردار شده اند دنبال چه مي گردند؟»

در همين هنگام پرستو دو کوهکي که وبلاگ نوشت را مي نويسد در مطلبي با عنوان « با جنگ مخالفم» مي نويسد: «اين روزها هي خوانده‌ام درباره‌ي احتمال حمله‌ي آمريکا به ايران و هي خوانده‌ام و هنوز هيچ نمي‌دانم که چه بايد نوشت و از چه بايد گفت که بيشتر نشان دهد با جنگ مخالفم و با هر چه ويراني و بدبختي است. نشان دهد چقدر به انسان و بودنش احترام مي‌گذارم که نمي‌توانم درک کنم جنگ‌خويي را. نشان دهد چه حس بدي دارم از اين‌که بعضي‌ها از آينده‌ي محتوم اشغال شدن ايران مي‌گويند و مي‌نويسند.»

کوروش علياني را اهالي وبلاگستان به خوبي مي شناسند. در همين روزهايي که بحث چنگ به بحث روز مبدل شده است علياني نامه اي را در سايت ايراني ها منتشر ساخت که در آن مخالفتش را با پديده جنگ اعلام کرد. علياني نوشته است که اين نامه را خطاب به چند تني از دوستانش مي نويسد و از همه کساني که نامه را مي خوانند خواسته است که اين نامه را براي دوستانشان بفرستند و به راه هاي مشابه اي ار قبيل ساختن وبلاگ، بمب گوگلي، تحريک آدم هاي با نفوذتر با هدف نهايي ايجاد لابي مخالف حمله به ايران در سنا، نوشتن مقاله براي نشريات آمريکايي و اروپايي و کانادايي و استراليايي، ساختن کليپ و ويديو و ترانه که باعث مخالفت با حمله و تقويت روحيه حماسي در ايران شود فکر کنند.

در همين هنگام سعيد حاتمي طوماري اينترنتي خطاب به جورج بوش را فراهم آورد که امضا کنندگان مخالفت خويش با هرگونه دخالت و حمله نظامي امريکايي ها و متحدانشان به ايران را اعلام مي دارند. تا به حال بيش از 450 نفر اين طومار را امضا کرده اند. طومار ديگري نيز خطاب به سازمان ملل ساخته شده است که تا به امروز بيش از 6 هزار و 600 نفر آن را امضا کرده اند.

در اقدامي ديگر، عده اي از وبلاگ نويسان وبلاگي انگليسي زبان با نام «ايرانيان هوادار صلح» را راه اندازي کردند. اين وبلاگ، وبلاگي گروهي است و علاقه مندان مقاله هاي خويش را بايد به زبان انگليسي بنويسند و در صورت عدم آشنايي با زبان انگليسي مي توانند مقاله ها را فارسي بنويسند تا نوشته هايشان به انگليسي ترجمه گردد. تا به حال بلاگرهايي چون علي معظمي، سيما شاخساري، خداداد رضاخاني ، پيمان رزاقي و اميد معماريان و... براي اين وبلاگ گروهي مطلب نوشته اند. هدف از ايجاد اين وبلاگ، رساندن صداي مخالفتمان به زبان انگليسي به بلاگرهاي غير فارسي زبان و جهانيان است.

مخالفت ها ادامه دارد و بلاگرهاي بيشتري هر روز مطالب جديدي درباره احساس و ديدگاه خود نسبت به پديده جنگ را به رشته تحرير در مي آورند. نويسنده وبلاگ سيبستان در مطلبي با عنوان « ضد منجي» به بررسي عادت ديرينه ايرانيان که حضور منجي است مي پردازد و در قسمتي از مطلب خويش مي نويسد: «قصه آن است که "ما" جماعت ايراني بد جوري همه چيز را از "عطا"ي الهي مي خواهيم. با زحمت کشيدن و ساختن و انباشتن و "کسب" بيگانه ايم. منجي ما يک روز عرب نام دارد يک روز ابومسلم که از دست عربان نجاتمان دهد. منجي ما يک روز اسکندر است و يک روز ارشک تا از اسکندريان نجاتمان دهد. يک روز دل به خليفه مي بنديم يک روز دل به مغول مي دهيم. يک روز انگليس يک روز ديگر روس. يک روز ضد آمريکايي مي شويم و رهبرمان خميني است و ديگر روز به خيال خود آمريکايي مي شويم و در انتظار منجياني مي نشينيم که کلاه آهني دارند و عينک دودي و هر نوع سلاحي براي کوبيدن دشمن خانگي تا-ديروز-دوست در انبان دارند. ما مثل قوم بني اسرائيل ايم. که حاضر نبودند خود حرکتي بکنند و به موسي مي گفتند تو با خداي خود برو و سينا را فتح کن. ما به دنبال مي آييم. فردا از خواب بيدار مي شويم و مي بينيم که عصر منجيان گذشته است. اما شايد اين بار براي اولين بار هم که شده پيش از آنکه دير شود از اين خواب هاي طلايي دست برداريم.»

در همين هنگام، وبلاگ گروهي انگليسي زبان ديگري هم به راه مي افتد که سيما شاخساري، داريوش محمد پور و عليرضا دوستدار از نويسندگان آن هستند.

نويسنده وبلاگ انه ها در آخرين مطلب خويش به تصنعي بودن سخنراني جورج بوش اشاره مي کند و در مي نويسد: «كسي هست كه نطق بوش در كنگره آمريكا رو از دست داده باشه ؟ يه شوي بتمام معني بود. بخصوص اون دو صحنه , صحنه حضور عراقي كه انگشت رنگ شده اش را به تمام اهل كنگره نشان داد ( با كمال تاسف انگشت عوضي را بالا گرفته بود :) و صحنه مادر شهيد قهرمان كه عراقي را در آغوش گرفت , با پيام : من پسرم را دادم كه تو بتواني آزادانه راي بدهي . دل هر سنگدلي را نرم مي كرد و اشك از ديدگان همه به راه مي انداخت. بخصوص آن قسمت پيش در آمد كه نامه پسر شهيد به مادر خوانده شد. البته ما كه با اين صحنه ها آشنايي داريم. در دوران جنگ حق عليه باطل ايران دائما نامه هاي اينچنيني در راديو و تلويزيون خوانده مي شد و اشك به چشم امت هميشه در صحنه مي آورد. اگر آمريكا سياستمداران خوبي ندارد بايد اذعان كنيم كه سناريو نويس هاي خوبي دارد و شو هاي تبليغاتي-عبادي- سياسي خوبي راه مي اندازد.»

اما در اين ميان عده اندکي هم هستند که موافق حمله نظامي آمريکا به ايران هستند. نويسنده وبلاگ کاکتوس تيلا از جمله افرادي است که موافق اين موضوع است. وي معتقد است هم اينک هم در ايران عده بسياري تلف مي شوند و ويراني به بار مي آيد. و مي گويد امريکا در مورد ايران دو گزينه دارد. يا حمله نظامي با تحريم اقتصادي که تبعات تحريم اقتصادي را بسيار بيشتر و مخرب تر از حمله نظامي مي دانند. ايشان معتقد است مردم ايران هيچ نقشي ندارند و نخواهند داشت و بازي اصلي ميان امريکا و دولت ايران است.

نويسنده وبلاگ دغدغه هاي يک مرد فمينيست نيز از موافقان حمله نظامي به ايران است. ايشان معتقد است اوضاع مردم عراق بهتر شده است و حال مي توانند درباره سرنوشتشان تصميم بگيرند و معتقدند اوضاع ايران در اين سيستم اصلاح ناپذير است.

جاي بسي خوشنودي است که باز شاهد هم بستگي ميان وبلاگ نويسان هستيم. تجربه هاي قبلي نشان داده است که وبلاگ رسانه اي موثر و کار آمد است و شايد بتوان اميدوار بود که صداهاي ما در دور کردن خطر جدي حمله به ايران موثر باشد. و اين که - همانگونه که سيبستان مي نويسد- براي اولين بار پيش از آنکه دير شود از خواب هاي طلايي انتظار منجي بيدار شويم.


منبع: تریبون فمینیستی ایران