خانم کولایی، میدان مبارزه زنان «حقوق بشر» است
  
 
جای خوشوقتی است که خانم دکتر الهه کولایی به سمت سخنگوی ستاد انتخاباتی آقای دکتر مصطفی معین برگزیده شده است. البته بیشتر مایه خوشوقتی می بود اگر خود خانم کولایی را می توانستیم به عنوان نامزد مقام ریاست جمهوری ببینیم. افسوس که در این مملکت هنوز بالاترین مقامی که یک  می تواند داشته باشد، سمت دستیاری یک مرد دارای مقام بالاست.
با این مقدمه اجازه بدهید برویم سر اصل مطلب. خانم کولایی در گفتگوی اخیر خود با «بازتاب» بیان داشت که دولت آقای معین یک سازمان یا وزارتخانه امور زنان خواهد داشت. این نویدی به همه ما زنان و درواقع به همه جامعه است که مدتهاست منتظر رسیدگی به مسائل و مشکلات جاری هستیم. تشکیل وزارت امور زنان می تواند گام مهمی در برخورد مسئولانه و سیستماتیک به مشکلات زنان بوده و چنین وزارتخانه ای می تواند درراه رفع و حل این مشکل بطور جدی و با داشتن بودجه و اختیارات کافی اقدام نماید.
اگر خانم کولایی با قاطعیت قول «وزارتخانه امور ان» را می داد، و با چنین شک و شبهه در میان «سازمان یا وزارت» مردد نمی ماند، همین وعده برای تشویق زنان به انتخاب آقای معین کافی می بود. اما نگرانی من ازاین است که این وعده حتی در صورت انتخاب آقای معین در سطح یک سازمان همچون مرکز مشارکت زنان باقی بماند.
اما به هر حال باید پذیرفت که این وعده نوید دهنده است. نگرانی من نه چندان از تردید میان «سازمان یا وزارت»، بلکه از میدانی است که ایشان برای مبارزه خویش در راه دفاع از حقوق زنان برگزیده است. خانم کولایی در بخشی ازاین سخنان خویش بیان می دارد که "در زمينه پيگيري مطالبات و تحقق جايگاه واقعي زنان در ايران، دو نگاه كلي وجود دارد؛ يك نگاه كه دنبالهرو جريان جهاني فمينيسم است و نگاه ديگر كه تحقق مطالبات زنان را با تكيه بر ظرفيتهاي داخلي، ارزشهاي فرهنگي انقلاب اسلامي، ظرفيتهاي موجود در قانون اساسي و نظريات حضرت امام(ره) پيگيري ميكند كه دكتر معين و كميسيون زنان حزب مشاركت نيز به گرايش دوم و حركت سريعتر براي تحقق مطالبات و حقوق زنان تأكيد دارد."
خانم کولایی همچنین می افزاید که "قطعا نميتوان به تجربيات ناشي از تلاشهاي گستردهاي كه زنان در جوامع مختلف براي به دست آوردن حقوق خود انجام دادهاند، بيتفاوت بود، بلكه بايد حتي از اين تجربيات استفاده كرد، اما به دليل آنكه فمينيسم شامل مجموعه جرياناتي كه دربرگيرنده انديشههاي افراطي راست و چپ درباره شرايط اجتماعي زنان و حتي فروپاشي خانواده نيز ميشود، كل جريان فمينيسم، مورد تأييد دكتر معين نيست، چراكه ايشان، تكيه اصلي خود را به ظرفيتهاي داخلي و ارزشهاي فكري انقلاب براي تحقق حقوق زنان گذاردهاند."
با همه احترامی که برای خانم کولایی و فعالیت های ایشان قائل هستم، این سخنان ایشان را قابل درک نیافتم. تنها چیزی که از این سخنان ایشان به نظر می رسد این است که ایشان نگران پیامدهای منفی حرکت در دفاع از حقوق زنان از جانب مخالفین حقوق زنان است و می داند که بطور قطع مورد حمله جناح محافظه کار قرار خواهد گرفت. از این رو، پیش از آنکه حمله آغاز شود، به دفاع از خویش برخاسته و تلاش دارد تا جایگاه خود و برنامه هایی را که ارائه می دهد در میدان ارزش های مذهبی تثبیت نماید تا جناح مخالف نتواند با برچسب و فشار و بهانه سرپیچی از ارزش های مذهبی ایشان را از میدان بدر نماید.
خانم کولایی به خوبی می داند که «حقوق زنان حقوق بشر است» و پیروزی مبارزه زنان را در میدان ارزش های مذهبی یا هیچ میدان دیگری نمی توان تضمین کرد، جز در میدان مبارزه برای حقوق بشر! آنان که انگ و برچسب «توهین به ارزش های مذهبی» را در مورد مدافعین حقوق زنان بکار می برند، از ارزش های مذهبی سوء استفاده می کنند. خانم کولایی خود نیز کاملا به این امر آگاه است و در هشتمين نشست يكروزه علمى تخصصى زنان دفتر امور زنان وزارت آموزش و پرورش بیان می دارد که " محدوديت ها و مشكلاتى كه در كشورهاى اسلامى به نام اسلام براى زنان اعمال مى شود، ريشه در فرهنگ استبدادى و مردسالارى داشته و ارتباطى به اسلام كه اساس آن رهايى بشر در مسير حركت خدايى است، ندارد. به عبارت ديگر مشكلات و محروميت هاى زنان كشورهاى اسلامى ناشى از دين اسلام نيست بلكه قرائتى متحجرانه از اسلام است."
ما نمونه های زیادی از مدافعین مذهبی معتقد به مذاهب گوناگون و نیز مدافعین غیرمذهبی حقوق زنان داریم، و بیست و پنج سال پس از انقلاب اسلامی همه ما بخوبی دریافته ایم که ارزش های مذهبی به خودی خود نمی تواند تعیین کننده حقوق زنان باشد، بلکه برداشت و قرائت از این ارزش هاست که می تواند به هر سویی تعبیر شود. جالب آنکه گزارش خانم یاکین ارتورک، گزارشگر ویژه سازمان ملل در زمینه خشونت علیه زنان که اخیرا به ایران آمد، و خود به خوبی با فرهنگ و باورهای اسلامی آشناست نیز حاکی این امر است که چگونه حقوق زنان با ارزش های مذهبی به چالش کشیده می شود. از سوی دیگر، کم نیستند مسلمانان معتقد به حقوق زنان که در ضمن اعتقاد خویش به اسلام، این مبارزه را در میدان حقوق بشر به پیش می برند و نمونه آن خانم شیرین عبادی است که مسلمان است، اما در مبارزات حقوق بشری خویش در میدان «حقوق بشر» ایستاده است و تسلیم فشارهای کسانی که می خواهند او را از این میدان بدر کرده و به میدان ارزش های مذهبی بکشانند، نمی شود.
همه ما شاهد بوده و هستیم که هم مسلمانان معتقد به حقوق ان، و هم آنان که ارزشی برای حقوق زنان قائل نیستند، دلایل و ارزش های مذهبی در دفاع از اعتقاد خود دارند و دو طرف می توانند به یک اندازه همدیگر را به چالش بکشند. ارائه ارزش های مذهبی در دفاع از حقوق زنان در واقع برای توجیه کسانی است که تلاش دارند باورهای حقوق بشری خویش را با باورهای مذهبی بیامید. این کار هیچ ایرادی ندارد، اما در مبارزه برای حقوق زنان نه فقط باورهای ذهنی، بلکه همچنین معیارهای عملی و عینی مورد پذیرش همگان برای پیشبرد هدف ضروری است. این معیارهای عملی سالهاست که در زمینه حقوق بشر در سطح جهان به محک تجربه خورده و کارآیی آنها برای همه آشکار است زیرا که اصولی استوار است که نمی تواند مورد تعبیرهای گوناگون قرار گیرد و سوای باورهای شخصی و فردی، همگان مفهوم مشترکی را از آنها برداشت می کنند. بسیاری از این مفاهیم در قطعنامه های سازمان ملل متحد نیز به شیوه آماده برای کاربرد دولت ها آمده است.
مبارزه برای حقوق زنان لازم نیست زیر پرچم «فمینیسم» انجام پذیرد و می تواند به نام حقوق زنان انجام شود. در هر حال خطر ادامه مبارزه در میدان ارزش های مذهبی آن است که حریفانی که سرسختانه با حقوق زنان مخالفت می ورد، در این میدان ید طولانی داشته و مقتدرتر از آن هستند که بتوان با آنها در میدان خودشان رقابت کرد! عرصه نبرد برای حقوق زنان همانا در میدان حقوق بشر است، جایی که همه زنان اعم از مسلمان و زرتشتی و غیر مذهبی و ... در آن جای می گیرند و مبارزه بر مبنای معیارهای عینی و عملی مورد پذیرش همگان به پیش می رود و در ضمن می توان آموزه های تجربیات مبارزه برای حقوق بشر در سطح جهان را بکار بست. 
منبع: سایت ان