رویدادی در غیاب احزاب و در آستانه انتخابات
عليرضا قصرى
پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۳ 
 
گريز از مواضع پيشين
  
 
براى آنكه تغيير چهره سياسى برخى فعالان عرصه سياست را با وضوح و شفافيت بيشترى رصد كنيم بايد كمى بيشتر به لايه هاى پنهان حافظه تاريخى خود رجوع كنيم. بايد خاطراتى از ۲۵ سال پيش تاكنون را مرور كنيم و اظهار نظرها و رفتارهاى برخى فعالان سياسى امروز را به ياد بياوريم. اگر بخواهيم درباره آنهايى كه امروز براى تصدى پست رياست جمهورى خيز برداشته اند، به قضاوت واقع بينانه اى دست پيدا كنيم چاره اى نيست مگر آنكه گذشته را مرور كنيم، مرورى كه شايد نتيجه اش در مورد برخى از اين چهره هاى سياسى نتايج اميدوار كننده اى به دنبال نداشته باشد و مردمان را بيشتر به اين باور برساند كه مواضع شمارى از سياسيون به شدت بى ثبات و ژلاتينى است.
در واقع اين انتخابات و تمناى چشيدن طعم تصدى كرسى عاليرتبه ترين مقام اجرايى كشور است كه برخى فعالان سياسى را وامى دارد پرونده سياسى پيشين خود را به بايگانى ببرند و تلاش كنند براى چهره و شخصيت سياسى شان، فايلى نو در افكار عمومى باز كنند.
جامعه ايران اين روزها و در آستانه انتخابات شاهد چرخش هاى آشكار در مواضع شمارى از چهره هاى سياسى است. 
تغيير مواضعى كه شايد به طمع كسب رأى بيشتر صورت مى گيرد اما ريشه اين بى ثباتى مواضع سياسى و يا سياليت و چرخش مواضع در چيست؟ غالب كارشناسان سياسى بر اين واقعيت اذعان دارند كه نهادينه نشدن فعاليت هاى سياسى و به عبارت واضح تر، «خلأ فعاليت هاى حزبى» ، مهمترين عامل تغيير مكرر رويكردها و مواضع شخصيت هاى سياسى در جامعه ايران است و پرواضح است كه اين بى ثباتى مواضع، بيش از هر زمان ديگرى، در آستانه برگزارى انتخابات، خود را نمايان مى سازد.
الهه كولائى يك استاد علوم سياسى دانشگاه تهران مى گويد: «در جامعه ما ساختارهاى سياسى قوام يافته به شكل احزاب و گروه هاى سياسى متشكل، كمتر مشاهده مى شود. حتى تشكل هاى سياسى شناسنامه دار نيز نوعاً از نظم و سازماندهى قابل قبولى كه برنامه ها و سياست هاى آنها را در درازمدت و كوتاه مدت روشن كند بهره اى نبرده اند. در چنين شرايطى كاملاً طبيعى است كه احزاب و فعالان سياسى، اظهار نظرها و اعلام مواضعشان، معطوف به ايام انتخابات مى شود. آنها به طور كاملاً طبيعى در ايام انتخابات تلاش مى كنند با اعلام برنامه ها و اهدافى كه با اقبال عمومى مواجه مى شود، حمايت بخش هاى مختلف جامعه را به نفع خود افزايش دهند و تعداد آراى خود را بالا ببرند. بنابراين توسعه نيافتگى سياسى و فقدان تشكل هاى پايدار و نظام مند سياسى، عمده ترين دليل اتخاذ مواضع نوظهور از سوى نامزدهاى انتخاباتى است. 
به گفته اين استاد دانشگاه نوع رفتار فعالان سياسى در جريان انتخابات در جامعه امروز ما، از جنس رفتارهايى است كه در بسيارى از جوامع، دهها سال پيش، تجربه شده و پشت سرگذاشته شده است و در دنيايى كه بسيارى از كشورها توسعه يافتگى سياسى را در سطوحى بسيار بالاتر تجربه مى كنند ما در شرايطى به سر مى بريم كه «تشكل هاى سياسى مان» تا سطح «ستادهاى انتخاباتى» تنزل موقعيت پيدا مى كنند. 
حميدرضا ترقى عضو شوراى مركزى حزب مؤتلفه اسلامى نيز در ريشه يابى اعلام مواضع فصلى و انتخاباتى اعتقادى مشابه دارد. او مى گويد: سياليت در صحنه هاى سياسى، اصولاً ناشى از نبود «احزاب و گروه هاى برنامه دار» است و در جايى كه حركت هاى سياسى در قالب فعاليت هاى شخصى ظهور مى يابد، پديده سياليت مواضع نيز بروز پيدا مى كند اما اگر همين اشخاص به عنوان نمايندگان احزاب و تشكل هاى داراى برنامه، وارد عرصه انتخابات شوند طبيعتاً يك حزب نمى تواند بدون ارائه برنامه اى دراز مدت ادعاى حزب بودن داشته باشد لذا در چنين شرايطى برنامه هاى اعلام شده از سوى نامزدهاى انتخاباتى را بايد برنامه اى باثبات و ادامه دار دانست نه وعده و وعيدهاى انتخاباتى و بى ثبات.
آنچه مسلم است اينكه انعطاف پذيرى در برنامه ريزى هاى كلان براى اداره كشور، نه تنها مردود نيست بلكه لازمه حركت اصولى برنامه ريزان اجتماعى است اما سؤال اينجاست كه چنين انعطاف و احتمالاً چرخشى در چه محدوده و تا چه مرزى قابل قبول است؟
كولائى مى گويد: «از نگاه علم سياست، پرواضح است كه هيچ حزب و تشكلى بدون انعطاف نشان دادن نسبت به شرايط محيطى قادر به اجراى اهداف و برنامه هاى كلان خود نيست اما محدوده اين انعطاف پذيرى را واقعيت ها مشخص مى كنند. يك حزب برنامه ها و اهداف كلانى دارد كه ثابت و غير قابل تغيير است اما نحوه دستيابى به اين اهداف تحت تأثير شرايط محيطى مشخص مى شود. اين به مفهوم ايجاد شرايط مساعد براى حركت به سمت شرايط مساعدتر است. اما چنين حركتى صرفاً در يك فضاى واقع بينانه امكان پذير است و اعلام برنامه هايى كه تناسبى با واقعيت هاى روز ندارد، خروج از حيطه و محدوده اى است كه براى انعطاف پذيرى و مانور سياسى احزاب به رسميت شناخته شده است.»
حميدرضا ترقى دبير سياسى حزب مؤتلفه اسلامى نيز محدوده مانور سياسى نامزدهاى انتخاباتى را در چارچوب پشتوانه هاى تئوريك برنامه هاى نامزدها و ميزان قابليت اجراى اين برنامه ها تعريف مى كند. او مى گويد: «مرز بين واقعى بودن مواضع نامزدها يا غير واقعى بودن آن ميزان ابتناى علمى اين مواضع است. در واقع يك نامزد انتخاباتى تا آنجا مى تواند وعده و وعيد بدهد و حرف هاى نو بد كه از محدوده واقعيت هاى علمى و ملموس جامعه خارج نشود.»
ضرورت رعايت اين محدوده و مرز آنجا بيشتر هويدا مى شود كه عواقب تغييرات غير اصولى مواضع سياستمداران را مرور كنيم. 
حداقل پيامد اعلام مواضع فصلى و گذرا، ايجاد جو بى اعتمادى در فضاى سياسى جامعه است. برنامه هايى كه در آستانه انتخابات و دفعتاً از سوى برخى نامزدهاى انتخاباتى اعلام مى شود از آنجايى كه فاقد پشتوانه علمى و كارشناسى است، هيچگاه قابليت اجرا پيدا نمى كند و به اين ترتيب افكار عمومى خود را با وعده و وعيدهايى رو برو مى بيند كه هرگز به مورد اجرا گذاشته نشده است و اين اتفاقى ناخوشايند در جهت اعتماد زدايى در مناسبات ميان جامعه و سياستمداران است.
حميدرضا ترقى عضو شوراى مركزى حزب مؤتلفه اسلامى مى گويد: «نامزدهاى انتخاباتى بايد برنامه هايى را به عنوان شعارهاى انتخاباتى خود اعلام كنند كه در صورت احراز پست و مسؤوليت اختيارات و توان اجراى آن را داشته باشند. در واقع برنامه هاى نامزدها بايد از سه ويژگى كلى برخوردار باشد. نخست آنكه واقعاً به باورها و سلايق سياسى، اجتماعى و اقتصادى آنها وفادار باشد، يعنى وعده هاى انتخاباتى يك نامزد انتخاباتى مطابق با افكار و انديشه هايى باشد كه آن نامزد انتخاباتى تاكنون به آن شناخته شده است. 
دوم آنكه اگر كسى براى دوران چهار ساله احراز كرسى رياست جمهورى، برنامه هايى را اعلام مى كند اين برنامه واقعاً در حيطه اختيارات قانونى رئيس جمهور، آنگونه كه در قانون اساسى و قوانين جارى پيش بينى شده است باشد. 
سومين ويژگى برنامه هاى اعلامى كانديداها، قابل اجرا بودن آنهاست. به اين معنا كه ممكن است يك برنامه، نه برخلاف باورها و سلايق نامزد انتخاباتى و نه در مغايرت با قانون باشد اما در شرايط فعلى كشور به هيچ عنوان قابليت اجرا نداشته باشد. در اين صورت اعلام چنين برنامه اى، صرفاً موجب بى اعتمادى عمومى نسبت به برنامه هاى سياستمداران مى شود. 
اما صرفنظر از ترويج جو عدم اعتمادى كه مى تواند در پى اجرا نشدن برنامه هاى وعده داده شده از سوى نامزدهاى انتخاباتى ايجاد شود، در نگاهى كلان تر چنين رويه اى مى تواند پروسه توسعه سياسى در كشور را دچار مشكل كند.
جامعه ايران در حال تجربه كردن مراحل مختلف توسعه سياسى است. در چنين شرايطى ما نيازمند فضايى مناسب براى تقويت قدرت تميز و تشخيص مردم هستيم. به طور طبيعى در ايام انتخابات، مردم دچار هيجانات سياسى خاص انتخابات مى شوند و تا حدى تحت تأثير عواطف و احساسات سياسى قرار مى گيرند، چنانچه نامزدهاى انتخاباتى، برخلاف شخصيت واقعى سياسى اشان برنامه هايى را اعلام كنند كه در فضاى هيجانى ايام انتخابات، مردم قادر به تشخيص واقعى نبودن آن نشوند، اين رويداد مى تواند تكرار تجربه هاى ناموفق گذشته را براى جامعه ايران به دنبال داشته باشد و فضاى سياسى كشور را دچار فراز و نشيب هايى كند كه طبعاً از سرعت پيشرفت روند توسعه سياسى در كشور بكاهد. اين در حالى است كه به باور برخى كارشناسان تنها راه جلوگيرى از سياليت مواضع نامزدهاى انتخاباتى، تقويت رفتارهاى حزبى در جامعه است. در واقع آن دسته از نامزدهايى كه مواضعشان در آستانه انتخابات به يكباره دچار چرخش هاى ۱۸۰ درجه اى مى شود، تنها در نبود فعاليت هاى حزبى قادر به انجام چنين كارى هستند چرا كه اگر آنها براى پيروزى در انتخابات، ناگزير به فعاليت در قالب هاى حزبى باشند چاره اى نخواهند داشت جز اينكه مرامنامه، اهداف و برنامه هاى كلان حزبى خود را به جامعه عرضه كنند. بديهى است كه مواضع و برنامه هاى آنها، ثبت و ضبط مى شود و رفتار و گفتار آنها قابل پيگيرى خواهد بود.
از سوى ديگر در بررسى راههاى پيشگيرى از تغيير مواضع شديد نامزدهاى انتخاباتى، علاوه بر تقويت حزب گرايى در جامعه، نهادينه شدن فعاليت نهادهاى ناظر سياسى نيز مورد توجه طراحان و كارشناسان سياسى قرار دارد.
مطبوعات و رسانه هاى مستقل به عنوان حافظه هاى تاريخى جامعه، مى توانند برنامه ها و مواضع پيشين و فعلى احزاب و نمايندگان آنان را در اذهان عمومى ده كنند.
با يادآورى وعده هاى ارائه شده از سوى يك نامزد انتخاباتى، مردم اين امكان را مى يابند كه در مقام قضاوت و تميز ميان حرف هاى گذشته و رفتارهاى فعلى يك حزب يا شخصيت سياسى قرار بگيرند. در اين صورت و با حضور احزاب و مطبوعات مستقل، آيا نامزدهاى انتخاباتى باز هم جرأت و جسارت تغييرات و چرخش هاى بنيادين در مواضعشان را پيدا مى كنند.
 
 
منبع: روزنامه ایران