ان سرپرست خانوار و مشکلات پیش رو


گزارش اجتماعی

۱۳۸۳/۱۲/۰۹



سازمانهای حامی ، کارنامه قابل دفاعی ندارند

همچون گذشته از نداری هایش می گرید و از غم نان ، اما این بار تنهای تنها . دیگر همسری نیست تا غم گرسنگی کودکانش را با او تقسیم کند . حال او رفته و برای همیشه تنهایش گذاشته است . او مانده با کودکانی که دور و برش می چرخند ، با بهانه ها و ناله ها و خواسته های بسیار . او حالا دل نگران آینده ای است که فردانی 8 تا 10 ساله را راهی خیابان های سرد و برفی می کند تا سرنوشتی نه چندان روشن را برای خود رقم ند .
ان سرپرست خانوار آسیب پذیر ترین قشر اجتماع محسوب می شوند که به علل مختلف طلاق ، اعتیاد ، فوت همسر ، دانی بودن وی و سایر علل به تنهایی به تامین زندگی خود و افراد تحت تکفل خویش می پرداد . ازمیان آمارهای ارایه شده از سوی وزارت رفاه و تامین اجتماعی مبنی بروجود 8 درصد جمعیت زیر خط فقر مطلق و 7میلیون نفر زیر خط فقر ، دکتر محمد تقی جغتایی رییس دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی درگفت وگوبا خبرنگار مهر جمعیت این زنان را بیش از یک میلیون و 500 هزار نفرذکر می کند که از این میان 65 درصد از طریق کارکرد اعضای خانوار و فردان ، حقوق باشستگی و 35 درصد مابقی نیزتوسط کمک های افراد فامیل ، خیرین و مستمری سازمان بهزیستی تامین می شوند.

دکتر جغتایی درادامه وظیفه سازمان بهزیستی را تنها تامین نمودن 35 درصد جمعیت این زنان یعنی رقمی نزدیک به 350 هزار نفر عنوان می کند و علت این اهمال و سستی را تنها درفقدان بودجه واعتبار سازمان بهزیستی می داند . درحالی که دکتر مصطفی اقلیما رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن اشاره به آخرین آمار به دست آمده توسط سازمان بهزیستی درشهر مشهد ، به رقمی حدود 24هزار سرپرست خانوار در این شهر اشاره می کند و می افزاید تنها 6 درصد این زنان توسط سازمان بهزیستی حمایت و تامین می شوند که این تعداد نسبت به کل کشور برای سازمان بهزیستی عملکرد مطلوبی تلقی نمی شود .

وی اضافه می کند : حداکثر میران مستمری این قشر میان 10 تا 18 هزار تومان در نظرگرفته شده که تکافوی حداقل مخارج آنها راهم نمی کند و می توان درمقایسه با کل کشور رقمی نزدیک به 300 تا 400 هزار نفر را پیش بینی کرد که تحت پوشش هیچ سازمان و نهاد حمایتی نیستند .

گذشته از آمار و ارقام ضد و نقیض و نه چندان شفافی که همواره سازمان های متولی زنان سرپرست خانوار ارایه داده اند این باور که واقعا این فشر محروم و ضعیف اجتماع با دشواری هایی دست و پنجه نرم می کنند خود مساله ای است که نباید با دید اغماض نسبت به آن نگریسته شود ، یعنی هما ن کاری که مسوولان سازمان های خیریه و حمایتی در پیش گرفته اند .

ان سرپرست خانوارچه می گویند ؟

انسیه . خ 45 ساله درگفتگو با خبرنگار خبرگزاری مهر وضعیت زندگی خودرا این گونه شرح می دهد ، وقتی همسرم فوت کرد سرپرستی فردانم را به عهده گرفتم و با تحمل سختی های فراوان بالاخره هر یک سروسامان گرفته وازدواج کردند . حال که پیرو سالخورده شده ام آنها مرا درخانه ای اجاره ای تنها رها کرده و هیچ سرپرستی ندارم . چندی پیش ، با راهنمایی یکی از همسایگان به سازمان بهزیستی رفتم و سرانجام پس از یک سال مراجعات مکرربه عنوان سرپرست خانوار از سوی سازمان پذیرفته شدم اما این وضعیت نیز چندان تفاوتی در شرایطم ایجاد نکرد . با افزایش تورم ، هزینه های مسکن و سایر مخارج زندگی نیز افزایش یافت و دیگر قادر به تامین زندگی نیستم . بهزیستی هم طی این مدت چندان کمکی به من نکرده است و تنها هشت هزار تومان مستمری ماهیانه حاصل چندین ماه مراجعه به این سازمان است که نه تامین اجاره مسکن است و نه تکافوی سایرمخارجم را می کند .

او می افزاید : البته سازمان بهزیستی سالی یک بار تعدادی کالابرگ دراختیار ما می گذارد که شماره های آن نیز با تاخیر اعلام می شود و دردی از دردهای ما را درمان نمی کند . او با ابراز گلایه از رفتار مددکار زنان مراکز سازمان بهزیستی اضافه می کند هر بار برای دریافت خواروبار مراجعه می کنم بیشتر از مقدار اجناسی که تحویل می گیرم از من رسید می گیرند. این رفتار آنها را باید به کجا گزارش کرد ؟ چون هیچ کس از مسوولان سازمان تمایلی به شنیدن حرف ها و درددل ما ندارند . من زنی تنها هستم وشاید بتوانم با حذف درمان و خوراکم چند سالی را با همین وضعیت سخت و طاقت فرسا سپری کنم اما ا ن دیگری نیز دراین جامعه زندگی می کنند که با وجود ناتوانی درتامین مخارج و زندگی خود سرپرستی چند فرد را هم برعهد ه دارند ، بنابراین درصورتی که توانایی اشتغال برای آنها فراهم نباشد چگونه می توانند زیر بار هزینه ها کمر راست کنند ؟

سادات . جباری نیز که 54 سال سن دارد با ابراز نارضایتی از عملکرد مسوولان سازمان بهزیستی اشاره می کند پس ازمدت ها تلاش و ارایه مدارک به منظور تحت پوشش قرارگرفتن سازمان بهزیستی ، در نهایت موفق شدم به عنوان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی قرارگیرم .

وی با اشاره به اینکه مبتلا به سرطان سینه است و پزشکان شرایط بیماری وی را حاد اعلام کرده اند به خبرنگار مهر می گوید : : پس از جدایی از همسر معتادم که نفقه ای هم به من پرداخت نمی کرد تنها شدم و اکنون به همراه تنها دختر و دامادم زندگی می کنم اما از آنجا که او نیز توانایی تامین مخارج زندگی اش را ندارد به سازمان بهزیستی معرفی شدم با این امید که اگر تحت پوشش سازمان باشم می توانم حداقل مخارج زندگی ام را تامین کنم ، متاسفانه پس از مراجعه فراوان و بازدید مددکار ازشرایط سخت و دشوار محل سکونتم ، درپرونده ام از قول من ذکر شده مایل نیستم تحت پوشش سازمان بهزیستی قرارگیرم .

وی اضافه می کند : وقتی به مرکز مربوطه مراجعه کردم بابرخورد نامناسب مددکاران این سازمان مواجه شدم وآنها باصراحت به من گفتند می توانم برای هزینه های درمان و سایر مخارج از اقوام و آشنایان کمک بگیرم .

حال با این شرایط چگونه می توانم به زندگی سخت ودشوارم به این شکل ادامه دهم چون به هر حال من هم دوست دارم اکنون که سالخورده و ناتوان شده ام حداقل برای تامین هزینه های اولیه و درمانم به کسی محتاج نباشم .

ان سرپرست خانوار و آسیب ها

باتوجه به آنچه گفته شد جمعیت این زنان که تحت پوشش هیچ سازمان حمایتی نیستند 35 درصد عنوان می شود . جمعیتی که به طور جدی نیازمند حمایت های اقتصادی و عاطفی هستند . اکنون با وضعیت فعلی درآمد و هزینه ها حتی بسیاری از خانواده هایی که دارای سرپر ست می باشند با وجود چند شغله بودن توانایی تامین از آنها سلب شده است ، حال با توجه به این مساله بهتر می توان دریافت که زنان سرپرست خانوار که فاقد هیچگونه پناه ویاوری دردگی نیستند با چه مشکلاتی روبرو می باشند . افرادی که علاوه برفقدان چتر حمایتی و تامین مالی زندگی ازشرایط نامساعد دیگری نیز رنج می برند . وضعیت نابرابر اجتماعی ، تبعیض اقتصادی ، نبود شرایط مناسب تحصیلی و درنتیجه اشتغال دربخش های کارمزدی با دستمزد کم و دیدگاه های تعصب آلود و غیر منصفانه جامعه نسبت به زنان فاقد شوهر ، احساس حقارت ، ترس ، خجالت ، ودرماندگی ، خود بخشی از موضوعاتی است که به رنج بی پناهی این زنان می افزاید و درنهایت بسیاری از این شرایط دست به دست هم داده و زمینه بروز مفاسد اجتماعی را نیز فراهم می سازد .

درهمین رابطه نیز سازمان بهزیستی به عنوان متولی در رفع مشکلات این زنان چندی پیش از افزایش میزان استرس آنها نسبت به سایر زنان خبرداد و به وجود علایم بیماری های روانی مانند افسردگی ، اضطراب ، وسواس و پرخاشگری درمیان این قشر اعتراف نمود .

دکتر مصطفی اقلیما رییس انجمن مددکاری ایران علت آسیب های فوق را کم کاری سازمان های حمایتی درجذب و حمایت از زنان سرپرست خانوار ،ناتوانی در ایجاد فرصت های شغلی برای آنان و حذف قوانین استخدامی که خود معلول عدم اجرای قوانین ازسوی دولت می باشد ، بیمه نبودن همسر این زنان و عدم دریافت مستمری شوهر پس از مرگ وی ، افزایش تورم ، عدم حمایت دولت از تصویب قوانین بیمه طلاق ، فوت همسر و ... عنوان می کند و افزایش آمار اعتیاد ، دختران فراری ، کودکان خیابانی و حتی زنان خیابانی را معلول این مسایل برمی شمارد .

ان سرپرست خانوار و سازمان های متولی

اقلیما در مقایسه وضعیت ایران نسبت به سایر کشور ها ، به وجود غفلت و بی توجهی دولت نسبت به این زنان ابراز تاسف می کند و حمایت ازان سرپرست خانوار را به عنوان بستر و زمینه رشد ، شکوفایی و آموزش آینده سازان کشور مورد تاکید قرارمی دهد .

وی همچنین می افزاید : نمایندگان مجلس ، دولت ومسوولان سازمان بهزیستی و حتی آسیب شناسان و کارشناسان اجتماعی در صورت بی توجهی به این گروه گناهکاریم .

با توجه به این امرمی توان گفت علیرغم تمامی شعارهای داده شده ، تاکنون نه دولت ونه هیچ سازمان حمایتی آنگونه که باید در رفع مشکلات اجتماعی زنان سرپرست خانوار اقدامی انجام نداده اند و زنان را درگیرودار مسایل اقتصادی و اجتماعی تنها رها کرده اند . هنوز مستمری تعداد خانواده های یک تا پنج نفره میان هشت تا 18 هزار تومان است . البته تلاش هایی صورت گرفته و امیدواری هایی ایجاد شده اما این امیدها ووعده ها باعدم افزایش میزان مستمری زنان به یاس مبدل شده است و درنهایت مدیرکل سازمان بهزیستی درگفت وگویی عنوان می کند : چنانچه برای نهادهای حمایتی ، اعتباری دراین زمینه پیش بینی نشود نمی توانیم به تکلیف قانونی خویش عمل کنیم !

ناگفته نماند به غیر از 350 هزار خانوار تحت سرپرستی که توسط سازمان بهزیستی حمایت می شوند طبق آمارهای اعلام شده بیش از750 هزار سرپرست خانوار نیز توسط کمیته امداد امام خمینی (ره) سرپرستی می شوند که این خود از بار مسوولیت سازمان بهزیستی می کاهد .

بنابراین آیا تثبیت این و ضعیت با دشوارتر شدن شرایط روحی و روانی زنان در زندگی فردی و اجتماعی آنان همراه نیست ؟

گذشته از این موارد که از بی مهری سازمان های متولی نسبت به این قشر ضعیف اجتماع حکایت می کند ، آیا نباید سازمان بهزیستی که خود پرچمدار کمک رسانی به این گروه نیازمند است با حذف برخوردهای خشن و تحقیر آمیز با زنان سرپرست خانوار و با حداقل امکانات مالی رضایت خاطر آنان رافراهم کند ؟

گزارش مواردی از رفتارو برخورد نامناسب کادر داخلی این سازمان درمراکز مختلف وحتی گزارش هایی احوه نامطلوب کمک به مددجویان و گرفتن امضا و رسید درازای آن ، گویای بر خی واقعیت های پنهان درکمک رسانی نامطلوب این سازمان با زنان سرپرست خانوار است که مسوولان این سازمان به دور از شعار گرایی باید برای از میان بردن آن تدبیر اساسی بیندیشند .

منبع: خبرگزاری مهر