حساسيت به هويت جنسی هدف اصلی نقد فمينيستي است


مرین حسین خواه

6/3/2005




نشست نقد فمينيستی ادبيات زنان مهاجر به همت گروه علمی- تخصصی مطالعات زنان انجمن جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در محل اين دانشکده برگزار شد.
در اين نشست دو كتاب « چه كسي باور ميكند رستم»، نوشته مهرانگيز شريفيان و «غريبهاي در اتاق من»، نوشته مهرنوش مزارعي كه نويسندگانشان در خارج از كشور دگي ميكنند و وقايع داستان هاي آنها نيز بيشتر در خارج از كشور رخ داده است، توسط دكتر فيروزه مهاجر، دكتر نيره توكلي و دكتر مريم حسيني از ديدگاه فمينيستي مورد نقد و بررسي قرار گرفت.

شاخص های نقد فمينيستی
در ابتداي اين نشست نيره توکلی با تاکيد بر اينکه برای سخن گفتن از نقدفمينيستی بايد فمينيسم را شناخت، به اختصار درباره انواع فمينيسم و رويکردهای فمينيستی سخن گفت.
توكلي هدف از نقد فمينيستی را توجه به نمودگارهای جنسيتی عنوان کرد و گفت: «ان معتقدند که حق نويسندگان به درستی ادا نشده و کمتر به آثار زنان توجه شده است و بدين جهت دلمشغولی زنان جبران اين کم توجهی است.»
او اضافه کرد: « آنچه تاکنون به بهانه زنان بودن، رمانتيک بودن و کار خانگی حقير شمرده شده است بايد در پرتو تفسير های انه جبران شود.»
توكلي «چون و چرا کردن در مورد نمودگارهای جنسيتی که تاکنون ساخته شده و آثاری که در سيطره نظام پدرسالارانه نوشته شده است» و « تجليل از نوشته هايي که به مبارزه با پدرسالاری برخاسته و در نموداری ساختاری نشان می دهند که صفات، رفتار و کنش مرتبط با هر جنس کدامند » را از جمله وظايف نقد فمينيستی عنوان کرد و گفت: « بيشتر آثار زنان به علت آنکه خوانندگان راهبرد درستی برای خواندن آن نداشته اند مورد بی توجهی قرار گرفته اند و احيای اين آثار از جمله ديگر وظايف نقدفمينيستی است.»
او در ادامه سوالات اساسی در نقدفمينيستی را مورد توجه قرار داد و برخی از اين سوالات را به شرح زير عنوان کرد:
· چه نقش هايی به زنان و مردان داده شده است؟
· چه صفات يا تداعی هايی به زنان و مردان داده می شود؟مثلا آيا زشت بودن و زيبا بودن به عنوان يک ارزش در نظر گرفته می شود؟ اين ارزش ها برای زنان و مردان تا چه حدی متفاوت است؟
· علت و چگونگی موفقيت يا شکست زنان و مردان چگونه تبيين شده است؟به عنوان نمونه آيا چون فرشته صفت وکدبانو است موفق می شود؟
· چه پاداش و مجازاتی نصيب زنان و مردان می شود؟آيا پاداش زنان خوب داستان ها همچنان پيدا کردن يک شوهر خوب است؟
· بودن و مرد بودن چگونه تعريف شده است؟
· چگونه نقش زنان و مردان در آثار، نظام اجتماعی و سياسی گذشته يا کنونی را تقويت يا متزلزل می کند؟
· آيا اين متن پدرسالاری را تقويت می کند يا موجب سستی آن می شود؟
· جنسيت چه وجوه مشترکی با نژاد و طبقه و ... دارد؟
· فرم و محتوای اثر چه ارتباطی با هم دارند؟ آيا آثار زنان با آثار مردان تفاوت دارد؟ يا به عنوان نمونه واژه هايي چون «پير دختر»، «شوهر گيرآوردن» و ... در آن وجود دارد و چطور به کار رفته است؟

برابری جنسيتی و جامعه طبقاتی
فيروزه مهاجر با اشاره به ارتباط مسائل طبقاتی و جنسيتی در اين دو کتاب گفت: « مهرانگيز شريفيان در کتاب «چه کسی باور می کند رستم» تاکيد دارد که مسائل جنسيتی و طبقاتی با هم در ارتباط هستند.»
بحث آزادي زنان و گره خوردن آن با مسائل طبقاتي از ديگر نكاتي بود كه توسط فيروزه مهاجر مورد بررسي قرار گرفت.
مهاجر با طرح اين پرسش كه منشا اصلي مقاومت در برابر تغيير و موانعي كه آزادي زنان را تحديد ميكنند، كجاست؟ گفت:« از ديدگاه شريفيان آزادي زنان به بسياري از مسائل و از جمله مسائل طبقاتي ارتباط دارد و اصولا در جامعه طبقاتي برابري جنسيتي ممكن نيست.»
او گفت: « در اين رمان به خوبي نشان داده ميشود كه در فعاليتهاي ما ان، ميراث گذشته چقدر برايمان دست و پاگير است و موقعيت جديدمان نيز مدام در حال تغيير است.»
مهاجر در مقايسه ديدگاه شريفيان و مزارعي در رابطه با رهايي ، گفت: « مزارعي فكر
ميكند رهايي از طريق تجربه شخصي ممكن است، اما مزارعي اعتقاد دارد اين رهايي با شرايط جامعه و به خصوص مسائل طبقاتی در ارتباط است.»
مهاجر ادامه داد: «در ادبيات فمينيستي نويسنده هميشه يك نگاه برابري جويانه داشته است و اين نگاه در ادبيات مهاجر با توجه به ويژگي هاي افراد مهاجر و تجربههايي كه آنها در ارتباط با مردم كشورهاي ديگر دارند، پررنگ مي شود.»
او در اشاره به نكات ديگري كه از مهاجر بودن نويسندگان اين دو اثر نشات ميگيرد، گفت: « بحث سياست جنسي و سكسواليته كه در كتاب «غربيهاي در اتاق من» كه در داستاني با همين نام در اين كتاب مطرح ميشود و طرح موضوع ارتباط داستان « چه كسي باور مي كند رستم» با مردي خارجي و نوع اين ارتباط و بروز احساسهايي همچون ترس، شرم و غرور از طرف از جمله تاثيرات مهاجرت در اين دو داستان است.»
مهاجر نوع نثر اين دو كتاب و تفاوت آن با نثر زنان نويسنده داخل ايران را از نقاط اشتراك اين كتابها دانست و گفت: «هر دو نويسنده رفتار خاصي را با زبان دارند كه از قاطعيت مردسالارانه آن ميكاهد. البته زبان اين دو كتاب هم همچنان زباني مردسالارانه است و كمكي به رهايي نميكند، اما كاملا مشخص است كه هردو نويسنده سعي دارند كه از قاطعيت آن بكاهند.»
او با بيان اينكه زبان فارسي از حيث برخورد با زنان و مردان يك زبان كاملا طبقاتي است، گفت:« در اثر مهرانگيز شريفيان راوي هيچوقت به سطح آگاهي نميرسد، اما كاملا مشخص است كه نثر مردسالارانه در اين اثر دچار بلاتكليفي است و نويسنده مي خواهد بگويد كه يك زبان مردسالار در يك جامعه مردسالار هم بايد مدام با ترديد حركت كند.»
مهاجر اضافه كرد: « در هر دو اثر باري كه نويسندهها به زبان مي دهند، باري برابرخواهانه است و نميخواهند كه آن را انه كنند.»
او تاثير ديگر مهاجرت را در انتخاب موضوعها دانست و گفت: « شريفيان و مزارعي به صورت آگاهانه هر «ديگري» را كه در جامعه بوده و همه آنهايي را كه در حاشيه بودهاند، به متن داستان آوردهاند.»
از ديدگاه مهاجر اين «ديگري» محسوب شدن به تجربه شخصي نويسندهها برميگردد كه در آن جامعه بخاطر مهاجر بودن، ديگري بودهاند و چون زنان هم هميشه ديگري محسوب ميشوند، اين موضوع به صورت پررنگي در اين دو اثر خود را نشان داده است.
مهاجر يكي از اين موضوع هاي حاشيهاي را كه در اين دو داستان به متن اثر آورده شده، « عشقهاي ناممكن» عنوان كرد و گفت: « در داستان هاي ايراني اين موضوع هميشه يا مسكوت بود و يا به صورت كمرنگي در حاشيه قرار داشت، اما در اين دو داستان جلوههاي مختلف آن را به صورت شفاف و در محور اصلي داستان مشاهده ميكنيم.»

ادبيات انه
دکتر مريم حسينی نيز با طرح اين پرسش که آيا تفاوتی بين ادبيات انه ومردانه وجود دارد، گفت: «اين سوالی است که کسانی مثل ويرجينا وولف به دنبال پاسخ دادن به آن هستند.»
حسينی ادامه داد: «بايد مشخص شود که اگر ادبيات انه وجود دارد، چه شاخص هايي برای نمايش اين ادبيات داريم؟»
او با تاکيد بر اينکه رمان شريفيان يک رمان کاملا انه است، گفت:« شريفيان در اين رمان به طور بسيار ظريفی وارد حيطه های روحی و روانی زنان شده است و توانسته آن را در اثر خود نشان بدهد.»
دکتر حسينی به کاربردن فعلها و کلماتی که معمولا در آثار زنان به کار برده میشود و مثبت بودن چهره زنان داستان را از جمله ويژگيهاي انه داستان شريفيان دانست و گفت:«ويژگي ديگري كه اين اثر را به ادبيات انه نزديك ميكند، قصهگويي اين داستان است، چرا كه قصه گويي ويژگي خاص زنان است و زنان از زمان شهرزاد تا كنون بهترين قصهگوها بودهاند و معمولا بهترين خوانندگان رمان هم هستند.»
او با اشاره به ويژگي ديگر اين داستان كه آن را در زمره ادبيات مهاجر قرار ميدهد، گفت: « با توجه به اينكه وقايع اين داستان در خارج از كشور اتفاق افتاده و نويسنده آن هم در خارج از ايران دگي ميكند و به دلخواه نيز مهاجرت كرده است، مي توان آن را در زمره ادبيات مهاجر قرار داد.»
حسيني اضافه كرد: « رمان مهاجر در سالهاي اخير با چاپ آثاري كه در خارج از كشور نوشته مي شوند، گسترش پيدا كرده و براي تشخيص دقيق اين كه يك داستان در قالب ادبيات مهاجر جاي ميگيرد يا نه؟ بايدآن را با كدهاي ادبيات مهاجر تطبيق داد.»
در ادامه دکتر شهلا اعزازی، جامعه شناس و عضو انجمن محققان مستقل مسائل زنان در رابطه با انه بودن رمان « چه کسی باور می کند رستم» گفت: « اين رمان انه نيست و اگر يک مرد هم می خواست اين رمان را بنويسد، زنان را همين گونه می نوشت.»
اعزازی با بيان اينکه استقامت، قابيلت انطباق، کارهای روزمره انه و .... هيچ کدام ديگر از ويژگی های زنان در قهرمان اين داستان نمايان نيست، اين پرسش را مطرح کرد که :« بودن قهرمان اين داستان کجا تجلی پيدا می کند و در کجای زندگی اين ، بودن آن نشان داده می شود؟»
حسينی در پاسخ به اين پرسش، خلاقيت و قصه گويی داستان را از جمله ويژگی های انه آن عنوان کرد و گفت: «خلاقيت های انه نبايد حتما با خلاقيت های مردانه يکی باشد و در اين داستان نيز می بينيم که خاطره ها و نظام ارزشی مخصوص به خود را دارد.»
او ادامه داد: « داستان شريفيان هم شجاع است، هم خلاق است و هم فعال به شرطی که با ويژگی های و ارزش های انه به او نگاه کنيم و ارزش های مردانه را ملاک سنجش او قرار ندهيم.»

يک اثر فمينيستی
نيره توكلي با اشاره به اينكه در نقد فمينيستي يك اثر بايد مشخص شود كه موضوع هويت جنسيتي شخصيتها چه چيزهاي را نشان ميدهد، گفت: « به عنوان نمونه در نقد فمينيستي بايد توجه داشت كه مادر بودن چقدر در دگي قهرمانان موثر است؟ زنان چقدر استقلال مالي و فكري دارند؟ نظرشان راجع به حريم خانوادگي چيست؟ تعداد فردان و خصوصيات خود و همسرشان چطور نشان داده شده است؟چه كارهاند؟ چقدر تحصيلات دارند؟ چقدر در برابر سنتها ايستادگي ميكند؟چه آرمانها، آرزوها و حسرتهايي دارند؟»
او اضافه کرد:« در رمان «چه كسي باور ميكند رستم» قهرمان داستان به صورت آگاهانه قصد مبارزه با ساختارهاي مردسالارانه را ندارد و در خارج از كشور هم دگي منفعلانهاي را در پيش گرفته است.»
توكلي گفت: « شريفيان در اين رمان با بازسازي همان باورهاي مرسوم درباره ان، را موجودي غير منطقي و احساساتي به شمار آورده است.چنانكه در ادامه همان قالب هاي سنتي در اين رمان هم داستان،قشنگ ترين جاي دنيا براي يك ، را « خانه» آن هم خانهاي پر از بچه ميداند. »
او با بيان اينكه اين رمان را نمي توان رماني دانست كه به جنگ قالبهاي مردسالارانه ميرود، گفت:« چه كسي باور ميكند رستم، بيشتر گفتن درد غربت از زبان كسي است كه به آن دچار شده است.»
توكلي ادامه داد: «البته گاهي اين شبهه پيش ميآيد كه اين اثر در دفاع از حقوق زنان برخاسته، اما قالبهاي سنتي به كار رفته در آن خبر از بازتوليد قالبهاي سنتي و كليشههاي مردسالارانه ميدهد.»
توکلی سپس با بررسی داستان های کوتاه « غريبه ای در اتاق من» این کتاب را اثری کاملا منطبق با معيارهای فمينيستی خواند و گفت:«در اين کتاب، با معيارهای نقد فمينيستی اکثر شخصيت ها از لحاظ مالی و شغلی استقلال دارند. اگر مردی در زندگی آنها وجود دارد يا داشته باعث نشده همه زندگی شان را به آن پيوند بند. بارزترين ويژگی اثر که در غربت نوشته شده اين است که شخصيت های داستان را زنان و مردانی از مليت های ديگر هم تشکيل می دهند. محور بيشتر داستان های مهرنوش مزارعی زنان هستند. انی که نان آورند و دارای موقعيت شغلی خوبی هستند.»
مريم حسيني اما، «چه كسي باور ميكند رستم» را يك رمان كاملا فمينيستي عنوان كرد و گفت:« شايد تعريف شما از يك رمان فمينيستي اين باشد كه قهرمان داستان بخواهد به جايگاهي برابر با مرد دست پيدا كند و چون اين موضوع دراين رمان محقق نشده آن را فمينيستي نمي دانيد، اما من اين اثر را كاملا فمينيستي مي دانم، چون اين رماني نيست كه بخواهد بگويد ها حرفي براي دنياي مقابل مردان دارند. اين داستان حرف خودش دنياي انه خودش را دارد.»
حسيني اضافه كرد: « اينكه بخواهد يك پله بالاتر از مرد باشد يك نگاه است و اينكه بخواهد دنياي خودش را داشته باشد يك نگاه ديگر.»
او با بيان اينكه گاهي هم ما با نمايش يك دنياي مردسالار حرفمان را مي يم، گفت: «به عنوان مثال در داستانهاي صادق هدايت همه زنان منفعل هستند، ولي تاثيرش اين است كه در دوره هاي بعد، ديگر چنين تصويري را از زنان نميبينيم.»
حسيني تاكيد كرد:« نبايد حتما مبارزه كند تا يك رمان فمنيستي باشد.»
او در پاسخ به اين سوال يكي از حاضران كه راوي هيچ كدام از مردان داستانش را نشناخته است، گفت: «تا قبل از قرن بيستم اغلب نوشتار انه نداشتيم و مرد با نگاه مردانه مي نوشت و به نميپرداخت و حالا كه ها مينويسند فرصتي براي اين كه از مردان بنويسند ندارند و كمتر تمايل دارند كه از مردها بنويسند.»
حسينی اضافه کرد: «نويسندگان فرصتی برای نوشتن از مردان ندارند، چون قرن ها مردها از خودشان نوشته اند و حالا که ها فرصتی برای نوشتن پيدا کرده اند ترجيح می دهند که از خودشان بنويسند.»
حسينی با انتقاد از اين که يک رمان صرفا «انه» يا «مردانه» باشد، گفت: « ايده آل آن است که رمان «انه و مردانه» باشد.»
او با استناد به گفته های ويرجينا وولف، گفت: «يک نويسنده بايد به حدی برسد که جنبه مردانه خود را تقويت کند تا بتواند از مردها هم بنويسد و نويسنده نيز بايد با تقويت جنبه انه خود توان نوشتن از زنان را در خود بوجود بياورد.»


«چه كسي باور مي كند رستم» نوشته روح انگيز شريفيان اسفند سال 1382 توسط انتشارات مرواريد چاپ شده است و در آذر 1383 برنده جايزه بهترين رمان بنياد گلشيري شد.
در اين رمان و شوهري مهاجر در قطار، رهسپار سفري دراز هستند. در انزواي خود خواسته با گذر از ايستگاه ها و شهرها مراحل عمر، روابط خويش را با شوهر و دختر، با خانواده و دوستانش در خاطره مرور مي كند و به بازشناسي تازه اي از روح عاشق و صبور خود مي رسد. بازانديشي روانشناسي آوارگي و نياز به پيونديابي با ريشه ها، اسطوره ها، عشق و وطن محور اصلي اين رمان است.
«غريبه اي در اتاق من» نوشته مهرنوش مزارعي نيز سال 1382 توسط انتشارات آهنگ ديگر منتشر شده است. اين كتاب مجموعه اي از داستان هاي كوتاه است كه در خارج از كشور اتفاق مي افتد. در بيشتر اين داستان ها خواننده همزمان دو روايت مي خواند، روايتي از ديروز و سرزمين دور، در كنار روايتي از امروز و جهاني اگر چه نزديك اما دور از دست، دو روايتي كه هر يك دست آن ديگري را رو مي كند و به غربت نويسنده ايراني ابعادي همگاني و جهاني مي دهد.

منبع: تریبون فمینیستی ایران