جامعه شناسي ضبط صوت؛ تحليل برخی رفتارهاي فرهنگي ايرانيان


امین بزرگیان

شنبه 11 مارس 2005


چارچوب نظري
از واژه ارتباط (communication) در دوشكل مفرد و جمع استفاده مي‌شود. محققان عقيده دارند ارتباطات به صورت مفرد نشان گر فرايند و جرياني است كه پيام را از منبع يا فرستنده به مقصد يا گيرنده ارسال مي كند. اما كلمه ارتباطات، به صورت جمع، به معناي بهره گيري از ابزار و وسايل ارسال پيام است، يعني نوعي ارتباط مستقيم با واسطه.
در صورتي كه قصد پيام دهنده، انتقال پيام براي تعداد زيادي از گيرندگان مطرح باشد، آن را ارتباط جمعي گويند (Mass Communication) و ابزار انتقال پيام را وسايل ارتباط جمعي (Mass Media) مي نامند.
انجمن بين المللي تحقيقات ارتباط جمعي ، وسايل ارتباطي را شامل روزنامه و مجلات، نشريات و كتاب ها، راديو و تلويزيون، آگهي، ارتباطات راه دور (تلفن ، تلگراف، كابل هاي زير دريايي) و پست مي داند. در همين حال «ژوزف تي كلاپر» در كتاب «تاثيرات ارتباط جمعي» ،ارتباط جمعي را رساندن اطلاعات، ايده ها و برداشت ها از طريق وسايل ارتباطي و دريافت اين اطلاعات به وسيله عده زيادي از انسان ها در يك زمان مي داند. همان گونه كه ملاحظه مي شود، از مهم ترين ويژگي هاي ارتباط جمعي، خيل مخاطبان يا عظمت نفوذ آن است.
همچنين «سادني هيد» در كتاب خود با عنوان «برنامه هاي راديو، تلويزيون در آمريكا» براي ارتباط جمعي، پنج ويژگي قایل است؛ اول اين كه تعداد مخاطبان وسايل ارتباط جمعي نسبتا زياد است. دوم، نوع و تركيب اين مخاطبان بسيار متنوع است. سوم، در ارسال پيام با استفاده از وسايل ارتباط جمعي، نوعي تكثير پيام به وجود مي آيد. چهارم، همچنين اين توزيع (توزيع پيام ) بسيار سريع صورت مي گيرد و پنجم ، هزينه براي مصرف كننده پيام كم است.
گيدنز نيز توضيح مي دهد كه وسايل امروزي ارتباط همگاني در دگي ما از اهميت بسيار برخوردارند و علاوه بر فراهم ساختن بسياري از خدمات اطلاعاتي مفيد امكاناتي را براي سرگرمي عرضه مي كنند و وسايل ارتباط جمعي در مجموع به انعكاس شيوه نگرش گروه هاي مسلط در جامعه گرايش دارند. اين مساله به اين علت است كه مالكيت تلويزيون ، روزنامه ها ، بانك هاي اطلاعاتي و ... در دست افراد نسبتا معدودي متمركز شده است.
مساله ديگر اين كه در دوره جديد و با سير تحولات و تكامل نرم افزار ها و سخت افزارهاي سيستم هاي ماهواره اي ، ويدئو، ضبط صوت، كامپيوتر، صنايع مخابراتي و الكترونيك، تكنيك هاي مدرن سينمايي و فيلم سازي، ارتباطات غير توده اي يا فردگرايانه ايجاد شد و رشد پيدا كرد. به عبارتي ديگر، فرد داراي تمايلاتي جدا از جمع شد و به سوي تمايلات فرد گرايانه راه پيدا کرد. البته در اين دوره، ارتباطات توده اي از بين نمي رود، اما تعيين كننده تمام نيازهاي افراد نيز نیست.
مجموعه تحولات تكنولوژيك درانتقال پيام، مقدمات طرح نظريات جديد رسانه اي رافراهم کرد. در دهه 1960 متفكران كانادايي همچون «مارشال مك لوهان» توجه خود را بيش از هر چيز به خود تكنولوژي رسانه اي به عنوان واسطه هاي ارتباط معطوف ساخته و در عين حال رفتارهاي مصرف كنندگان هر يك از وسايل ارتباطي را مورد توجه قراردادند و نظريه جدايي محتواي رسانه و نوع يا شكل وسايل ارتباطي را مورد سوال قرار دادند. نظريه مك لوهان و تئوري وي يعني «رسانه ، خود پيام است» بعدها مورد توجه قرار گرفت.
بامقدماتي كه عنوان شد، حال اين سوال مطرح مي شود كه ضبط صوت، يك رسانه جمعي است يا يك نوع وسيله ارتباط جمعي؟ آيا اين وسيله، خصوصيات يك رسانه را دارد يا تنها مي توان آن را نوعي وسيله ارتباطي دانست؟ نزديكي معنايي رسانه و وسيله ارتباطي، شايد ما را به اشتباه اندازد. رسانه جمعي، به ابزارهاي ارتباطي گفته می شود كه اغلب، نظام مدار بسته اي هستند كه مستقل عمل می کنند و به تكنولوژي پخش ديگري براي انتقال پيام نياز ندارند و همچنين توسط مركزي ،محتواي آن ها معلوم و هدايت مي شود؛ نوعي انتقال ـ تصوير يا پيام ـ از راه دور همچون راديو، تلويزيون و روزنامه.
نكته مهمي كه در رسانه هاي جمعي بايد بدان توجه كرد، وجه روزانه بودن و خبري بودن اين نوع ابزارهاي ارتباطي است. اما وسايل ارتباطي، تقريبا بدون مركز تصميم گيري براي محتواي پيام عمل مي كنند و غالبا غير خبري هستند، همچنين به تنهايي، پيامي را نمي توانند منتقل كنند و نياز به وسايل ديگري براي انتقال پيام دارند، همچون كاست ضبط صوت و نوار ويدئويي.

ويژگي هاي ضبط صوت:
الف)
ضبط صوت از جمله وسايل ارتباطي است كه همان گونه كه گفته شد، بر وجوهي از تمايلات فردي و فردگرايانه تاكيد دارد، زيرا امكان تسلط بر وسيله ارتباطي را به مصرف كننده مي دهد و گيرنده پيام در آن بسيار فعال عمل مي كند. استفاده كننده از ضبط صوت، نوع كاست يا سي- دي صوتي را كاملا خود مشخص و تعريف مي کند..
بيشتر نظريه هاي ارتباطي، نظريه هايي هستند كه به «رسانه هاي يك سويه» مربوط مي شوند؛ يعني سيستم هاي متكي بر زير بناها و تكنولوژي هاي وسيع و غير فردي همچون راديو و تلويزيون كه به سبب ارایه يك سويه پيام ها، به سادگي به ابزاري براي سرگرمي صرف و بدون همراهي تعقل تبديل مي شوند. اما كاست هاي ضبط صوت، ويدئو و ... مي توانند با مخاطبان خود، ارتباطي دو سويه برقرار ساد. اين ارتباط شكل گذران اوقات فراغت را از اشكال منفعلانه به گذران اوقات فراغت فعال تبديل مي کند.
در بیش تر نظريات مربوط به رسانه ها، ميلي به ناديده گرفتن اين واقعيت وجود دارد كه مخاطبان رسانه ها متشكل از انسان هايي هستند كه نسبت به محصولات رسانه‌اي واكنش انفعالي صرف ندارند، بلكه تا حد زیادی نسبت به اشكال خاص برنامه هاي رسانه اي، هم به لحاظ عاطفي و هم از حيث فكري فعالانه برخورد مي كنند. اين رويكرد جديد در برخورد با رسانه ها، در نخستين تلاش ها به طرح نظريه «كاربرد و ارضا» انجاميد. نقطه عزيمت طرفداران اين نظريه، اين بود كه هريك از رسانه ها براي مردم كاركردي دارند، يعني هر يك از آن ها، نیازها و خواست هاي معيني را برآورده مي ساد و هر يك به نوعي در بافت دگي روزمره افراد جاي مي گيرند. توجه به اين نكته، مشخص مي کند كه ضبط صوت به عنوان يك وسيله ارتباطي چه جايگاهي در زيست روزمره افراد دارد و چه كاركردي براي ما مي تواند داشته باشد.

ب )
رواج استفاده از وسايل ارتباطي، همچون ضبط صوت، نشان گر تقويت حوزه خصوصي به سبب عدم وجود عرصه عمومي فعال در یک جامعه مدني تخريب شده است. عرصه عمومي به تعبير «يورگن هابرماس» فضايي است كه شهروندان در آن، درباره پيش آمدهاي روزمره (سياسي، اجتماعي، فرهنگي و ... ) به مشورت و گفت و گو مي‌پرداد. به بيان ديگر، صحنه نهادينه شده تعامل گفتاري است . اين فضا اولا از دولت جداست و اساسا محلي براي توليد و جريان گفت و گو هايي است كه نسبت به دولت انتقادي عمل مي كنند و دوم اين كه از اقتصاد رسمي هم جداست و صحنه آن روابط، صحنه گفتاري است نه روابط بازاري.
محل حضور رسانه هاي جمعي نيز در همين عرصه است. رسانه هاي جمعي، با تنوع ديدگاه هاي حاكم بر آن ها به جريان گفت و گو نظم بيشتري می بخشند و تا حصول نتيجه مفيد براي جامعه، اين گفت و گوها را پيگيري مي کنند. حال چنان چه اين عرصه (جامعه مدني) وجود نداشته باشد، يعني افراد و نهادهاي گوناگون اجتماعي، امكان مباحثه را در عرصه عمومي به دست نياورند و رسانه هاي جمعي، يا وجود نداشته باشند يا با ارایه و ترويج يك ديدگاه، فضاي گفت و گو را تحقق نبخشند، افراد هر چه بیش تر به فضاي دروني خويش رجعت کرده و براي در امان بودن از خطرات كنش در عرصه عمومي، از بازيگري در جامعه مدني خودداري مي کنند. در اين شرايط، انتخاب نوع وسيله ارتباطي، همچنين نوع پيام، كاملا با اين وضعيت هماهنگي پيدا مي كند.
افراد، همچنان كه ارزش هاي خود را تغيير مي دهند، الگوهاي ارتباط شخصي خود را نيز در استفاده از تكنولوژي عوض مي كنند. استفاده هر چه بيش تر از وسايل ارتباطي فرد گرايانه همچون ضبط صوت و برگزيدن پيام هاي خاص همچون نوارهاي موسيقي و مذهبي كه بيش از هر چيز به حوزه خصوصي مربوط است، اشكال گذران اوقات فراغت را به اشكال شخصي و رمانتيك و گاهي «سانتي مانتاليستي » تبديل مي کند.

پ )
دراشكال حكومتي با دولت بزرك و قدرتمند، ما شاهد عرصه عمومي يا همان جامعه مدني كم بنيه و ضعيف هستيم كه دولت در آن، هر چه بيش تر سعي مي كند با تسلط بر اين عرصه، تنها به قرائت خويش اجازه مجال و تبليغ دهد. در اين وضعيت رسانه هاي جمعي همچون راديو و تلويزيون، تماما در اختيار نظام سلطه حاكم قرار مي گيرند و اجازه تشكيل شبكه هاي تلويزيوني و راديويي خصوصي يا روزنامه هاي مستقل داده نمي شود يا به ندرت صادر مي شود. تحت اختيار دولت بودن رسانه هاي جمعي، امكان مراجعه افراد جامعه را به وسايل ارتباطي كه در اختيار دولت نیستند، افزايش مي دهد. اعضاي فرودست، فاقدصحنه اي هستند كه بتوانند درميان خودشان، درباره نيازها، نارضايتي ها و برنامه هايشان به بحث و مشورت بپرداد. به تعبير "هابرماس" آن ها ميعادگاهي ندارند و نسبت به گروه مسلط، شانس كم تري دارند كه صحبت هايشان را براي بيان افكار خويش ارایه کنند. اين وضعيت را در شرايط پيش از انقلاب 57 ايران مي توان به وضوح ديد و نقش نوارهاي كاست با محتواي سرودهاي اعتراضي و سخنراني هاي رهبر انقلاب ايران و ديگر سخنرانان و همچنين شبكه هاي راديويي خارج از كشور را در عرصه عمومي سركوب گرايانه و يكدست نظام پهلوي مورد توجه قرارداد. موضوعي كه بسيار مورد توجه محققان ارتباطات و امور رسانه اي قرار گرفت.
درمجموع اين كه در فقدان جامعه مدني و عدم وجود رسانه هاي غير دولتي، فرودستان همواره براي استفاده از پيام هاي مورد نظرشان به دنبال وسايل ارتباطي جايگزين همچون ضبط صوت هستند. در اين شرايط بين بدنه جامعه و دولت، نوعي جنگ تبليغاتي و حتي عيني، در مورد محتواهاي از نظر دولت غير مجاز، آغاز مي شود و بازار براي كاست ها و سي دي هاي صوتي و تصويري غير دولتي رونق مي گيرد و مقدمات دگرگوني ايجاد مي شود. قابليت حمل تكنولوژي هاي شخصي، همچون كاست و ضبط صوت، دولت را با دشواري هاي بيش تر روبه رو می کند. بازار سياه تكنولوژي هاي غير مجاز را نمي توان به سادگي با تدابيري رد يابي كرد. در واقع بسياري از تكنولوژي ها و نرم افزارهاي غير مجاز كه تغييرات عمده اي را به همراه دارند، خود زایيده سياست هاي فرهنگي دولت هستند ولي نمي توان به سادگي آن ها را شناسايي کرد و يا از ميان برداشت. دگرگوني هاي ناشي از تكنولوژي ها و نرم افزارهاي غير مجاز (همچون انقلاب 57 در ايران ) به عنوان بخش مهمي از دگرگوني هاي فرهنگي تلقي مي شود.
به تعبير "هرمان بازينگر"(1984 ) در تحليل محتواي وسايل ارتباطي، بايد اين تحليل را با توجه به وضعيت وسايل ارتباطي ديگر ارایه داد و به شرايط آن ها نيز در تحليل يك وسيله ارتباطي خاص توجه کرد. به عبارت نهايي، وضعيت رسانه هاي جمعي و دولتي بودن آن ها در شكل وكاركرد وسايل ديگر ارتباطي همچون ضبط صوت تاثير مستقيم دارد.

ت )
یک وسيله ارتباطي همچون ضبط صوت (واكمن)، داراي اين ويژگي منحصر به فرد است كه امكان بازخواني مجدد و چندين باره پيام را فراهم می کند. اين ويژگي، امكان نگرش تعقلي نسبت به محتواي پيام را فراهم می آورد و گونه ای فعال از گذران اوقات فراغت را براي فرد ايجاد مي کند. در اين حال فرد مي تواند با فعال ساختن تعقل خويش ، ويژگي هاي فردي و شخصي را در فهم پيام دخالت دهد. به عبارت ديگر، ايجاد «هرمنوتيك رسانه ‌اي» از ويژگي هاي اين نوع وسايل ارتباطي است . متون رسانه‌اي، داراي معنايي ثابت يا ذاتي نيستند، در عوض در لحظه دريافت متون از سوی مخاطب است كه اين متون معنايي مي يابند و تفسير مي شوند. به عبارتي ديگر، مخاطب مولد معناست.
در اين حال، شرايط ايجاد قرائت هاي مختلف از يك پيام مشخص، بيش از پيش ممكن مي شود و اين اختلاف در فهم محتواي پيام و بيان افراد مختلف، فرصت ايجاد فضای گفت و گوهاي دوستانه را فراهم مي آورد. چنان چه اين موضوع يعني تاثير ضبط صوت در ايجاد فضاهاي گفت و گوي دوستانه رادر كنار موضوع مطرح شده قبلي يعني از بين رفتن عرصه عمومي و تقويت حوزه خصوصي در نظام هاي بسته و استبدادي قرار دهيم، تحليل ايجاد گروه هاي چند نفره دوستي و اكيپ هاي هم سالان در شرايط بسته سياسي ـ اجتماعي بيش تر ممكن مي شود. گروه هاي دوستي چيزي نيستند غير از ايجاد يك عرصه عمومي كوچك تر و مخفي تر در كنار عرصه عمومي در کنترل دولت که همان جامعه مدني به وجود نيامده است. به عبارتي ديگر، قابليت كم تر براي دفاع از منافع خويش در عرصه عمومي، اعضاي گروه فرودست اجتماعي را به ايجاد عرصه هاي عمومي بديل راهنمايي مي كند. اعضاي گروه اجتماعي فرودست صحنه هاي گفتاري موازي ابداع مي كنند و گفتار هاي متضاد خودشان را براي بيان تفسيرهايشان از هويت، منافع و نيازها به جريان مي انداد. اين اتفاق به مرور زمان به شكسته شدن گروه بزرگ يعني ملت (Nation) می انجامد و اين مفهوم را به خطر مي اندازد.

ث)
"تئودور آدورنو"‌و "ماكس هوركهايمر" در مقاله اي تحت عنوان "صنعت فرهنگ سازي" كه شايد بتوان آن را عصاره نظريه فرهنگ مكتب فرانكفورت ناميد، با تفكيك ميان فرهنگ والا و فرهنگ پست، كار نظام سرمايه داري را توليد كارخانه اي و تكراري فرهنگ پست و ارایه آن در رسانه هاي جمعي همچون راديو و تلويزيون براي سرگرمي مخاطبان مي دانستند. آدورنو سعي دارد در مقاله خويش نشان دهد كه موسيقي مبتذل ارایه شده توسط رسانه هاي جمعي، در درون صنعتي توليد شده است كه ارزش هنري را به رسميت نمي شناسد و چنان چه كسي با موسيقي آشنايي داشته باشد، به خوبي متوجه خواهد شد كه هيچ نوع نوآوري دركارهاي جديد ديده نمي شود و همگي آن ها از يك فرمول ساده و غير هنري تبعيت مي كنند و به عبارتي ديگر، تنها "سرگرمي" مي ساد. منظور از سرگرمي، نوعي نمايش است كه براي كسب سود در برابر مخاطبان عام اجرا مي‌ شود. اين كار عمدتا توسط گروهي صورت مي گيرد كه براي اين كار تعليم ديده اند. يگانه هدف خود آگاه توليدچنين نمايش هايي به تعبير «ريچارد داير»، ايجاد "لذت" است. اين سرگرمي ها تا حدودي تجسم افكار روزمره است كه خود را به شكل يك نياز واقعي در مي آورد كه مي بايد ارضا شود و احساس آرمان شهر (يوتوپيا) رادرما برمي انگيزد، يعني تصوير چيزي كه عميقا مي خواهيم، اما در دگي روزمره مان نمي يابيم.
سرگرمي هاي غالب در دگي روزمره انسان هاي شهري كه توسط رسانه هاي جمعي توليد مي شوند با برقراري رابطه اي يك سويه با مخاطب ، براي حس آرمان خواهي مخاطب خويش كه آن را تقويت كرده اند، آغوشي مي ساد كه مخاطب رسانه اي به درون آن بگريزد. اين شيوه ای عملي است كه رسانه هاي جمعي از آن تبعيت مي كنند.
بي هيچ شك، محل ارایه و نمايش فرهنگ پست از ديدگاه مكتب فرانكفورت ، رسانه هاي جمعي به ویژه بالاخص تلويزيون است. همان گونه كه توضيح داده شد، تلويزيون به سبب ساختارش، همچون يك سويگي ارایه پيام و موقعيت فرهنگي اكثر مخاطبان (توده مردم ) قدرت مندترين وسيله ارتباطي برای سرگرمي افراد است. از سوي ديگر، ارایه هميشگي و تمام وقت برنامه توسط شبكه هاي رسانه اي، آن ها رامجبور به ساخت و ارایه هر چه بيش تر توليدات به ظاهر هنري مي كند كه همان گونه كه مقاله "صنعت فرهنگ سازي"مي گويد، راهي جز ارایه تكراري اين آثار نيست.
صنعت فرهنگ سازي، به فرهنگ عمومي اشاره دارد كه با شيوه هاي صنعتي، به گونه انبوه تولید و در بازار با ذهنيت سودگرايي، به جمعيت مصرف كننده عرضه شده است و امکان عرضه را از فرهنگي كه پولساز نيست و نمي تواند توليد انبوه براي مصرف انبوه داشته باشد، مي گيرد. به قول بنيامين، فرهنگي كه در نتيجه گسترش شيوه هاي توليد صنعتي قابل باز توليد شدن بود و مشكلات عديده اي را براي عقيده سنتي در باب نقش فرهنگ و هنر در جامعه به وجود آورد، مقدمات تجاري شدن فرهنگ و اوقات فراغت را فراهم ساخت.
ابزار ارتباطي همچون ضبط صوت در اين شرايط از معدود وسايل ارتباطي هستند كه مي توانند فرهنگ والا و هنر حقيقي و غير پوپوليستي را حفظ و ارایه کنند و با تداوم حيات، امكان بهره مندي از آن را براي مخاطبان فراهم ساد و خارج از اراده صنعت فرهنگ سازي عمل نمايند.

ج )
در حالي كه نوارهاي ويدئويي و كاست هاي ضبط صوت دراروپاي غربي و آمريكاي شمالي، بيش تر براي ديدن و شنیدن برنامه هاي رادیو و تلويزيوني در ساعاتي غير از ساعات پخش آن ها و ديدن يا گوش دادن به برنامه هاي سرگرم كننده از قبل ضبط شده يامصارف شخصي مورد استفاده قرار مي گيرند، مردم جهان سوم از اين گونه وسايل در كناراستفاده هاي مذكور، براي حفظ ارتباط فرهنگي با هويت بومی و همچنين برقرار كردن ارتباط با گذشته آرماني خويش بهره مي گيرند.
كشورهاي شرقي سنتي كه تحت تاثير مدرنيته غربي قرار گرفته اند و دچار مساله اجتماعي سنت ـ مدرنيسم شده اند، در دگي در حال مدرن شدن خويش به سبب پايداري و قدرت مندي وجوهي از زيست سنتي، همواره دچار" نوستالوژي" گذشته خويش هستند و براي برقراري ارتباط با گذشته آرماني، به اين گونه وسايل ارتباطي متوسل مي شوند و سعي مي کنند، محتواهاي از نظر خويش ارزش مند را محفوظ نگه دارند و تا حد امكان قابل دست رس نمايند. ضبط صداي خوانندگان قديمي موسيقي يا ضبط صدا و تصوير پدر و مادر يامحل دگي در دوران كودكي و نوجواني، از جمله استفاده هاي شرقي از اين گونه وسايل ارتباطي است.
در مجموع، مي توان گفت که قيمت نازل ، قابليت مصرف دوباره و قابليت حمل نوارهاي صوتي، از جمله دلايلي است كه در بخشي از بازار وسايل ارتباطي، ضبط صوت نقش مهمي را ايفا می کند. نوارهاي صوتي به آساني قاچاق، تكثير و در مواقع ضروري پاك مي‌ شوند و در مواقعي همچون انقلاب اسلامي ايران اين سخت افزار كوچك توانسته است به عنوان يك وسيله سياسي، دگرگوني هايي را رقم بد. توجه به اين نكته كه تكنولوژي هايي كه نيازي به ساختار وسيع زير بنايي ندارند، شايد از بالاترين كارآيي در ايجاد دگرگوني در هر جامعه اي برخوردار باشند، موضوع كليدي و اساسي توجه به وسيله اي همچون ضبط صوت است.

تحليل داده هاي آماري)
نوار صوتي
)
بر اساس يافته‌‌هاي طرح پژوهشي فعاليت و مصرف كالاهاي فرهنگي در ايران (رفتارهاي فرهنگي ايرانيان) استفاده از ضبط صوت در اوقات فراغت از ميزان قابل توجهي برخوردار است. بر اساس نتيجه هاي حاصل شده از اين طرح 19/75 درصد جمعيت نمونه داراي وسيله ضبط صوت و 81/24 درصد فاقد ضبط صوت هستند.
شهر زاهدان با 4/54 درصد داراي كمترين ميزان بهره گيري از ضبط صوت است.

نوع نوار)
در شاخص نوع نوار مورد استفاده كاربران، از ميان گزينه هايي كه محتواي نوارها را به سرود و موسيقي، نوحه و روضه و عزاداري، قصه، آموزش، سخنراني، تواشيح و قرآن تقسيم بندي کرده بود، به ترتیب بيش ترين استفاده از نوارهايي با محتواي سرود و موسيقي و سپس عزاداري و بعد قرآن اظهار شده بود. فاصله ميان نوارهاي موسيقي و انواع ديگر، بسيار زياد است كه نشان دهنده اين مساله است كه بيش از هر محتواي ديگري، موسيقي مورد استفاده كاربران از ضبط صوت قرار مي گيرد.
كم ترين نوع نوار نيز مربوط است به نوارهايي با محتواي تواشيح، سخنراني و قصه. نوارهاي آموزشي كه بيش تر به نوارهاي كمك آموزشي زبان انگليسي، مربوط مي شوند در ميانه كم ترين و بيش ترين نوع نوار قرار گرفته اند كه البته میزان استفاده از این نوع نوارها در حال افزایش است..
در مجموع شايد بتوان گفت؛ ميزان بالاي بهره گيري از ضبط صوت و همچنين غلبه قاطع و با فاصله زياد نوارهاي موسيقي و سپس عزاداري و قرآن نسبت به انواع ديگر نوارها كه البته هر سه نوع مذكور مربوط به دغدغه هاي مطرح در عرصه شخصي است همچون هنر ودين و ...، نشان از تقويت حوزه خصوصي و عدم رشد مناسبات عرصه عمومي دارد. نكته ديگر اين كه به سبب اتصال كامل رسانه هاي جمعي همچون راديو و تلويزيون به دولت، جريان مبادله و قاچاق نوارهاي موسيقي غير دولتي كه بيش تر مربوط به خوانندگان ايراني لس آنجلسي است از رواج فوق العاده اي در سال هاي بعد از انقلاب و به خصوص بعد از دوران جنگ، برخوردار بوده است.
اين مساله البته موجبات تغيير و دگرگوني هاي فرهنگي بسياري را فراهم کرده است و حتي به تغيير سياست هاي فرهنگي سازمان صدا و سيما در اجازه پخش موسيقي پاپ، توسط خوانندگاني كه سعي مي كنند از نمونه هاي خارج از كشور موسيقي پاپ تقليد كنند، منجر شده است.

زمان استفاده)
در شاخص ميزان زمان گوش دادن به نوار، چهار گزينه اصلي مطرح شده است؛ حدود نيم ساعت، حدود يك ساعت، حدود دو ساعت و بيشتر از دو ساعت. جمعيت نمونه در اين طرح، «بيش از دو ساعت» را بيش تر از هر زماني برگزيده و البته «حدود نيم ساعت» نيز از كم ترين ميزان انتخاب برخوردار بوده است. ميان گزينه حدود يك ساعت و حدود دو ساعت نيز شباهت و نزديكي ديده مي شود.
نكته قابل توجه در اين شاخص، فاصله قابل تامل گزينه بيش از دو ساعت با گزینه های دیگر مدت زمان استفاده از ضبط صوت است.

زبان نوار)
شاخص ديگر مورد توجه در اين طرح، زبان به کار رفته در انواع نوار صوتي بوده است كه در مورد انواع نوار غير از قرآن و تواشيح، در برخي از استان ها و مراكز پرسيده شده است. در مجموع از يافته‌هاي اين بخش مي توان به چند مورد توجه كرد كه از همه مهم تر اين مساله است كه استفاده از زبان محلي (گويش) در نوع زبان نوار صوتي از اهميت فوق العاده اي بخصوص در نوع نوارهاي موسيقي و همچنين عزاداري برخوردار است. گويش رسمي از زبان فارسي، در تصاحب شاخصه هاي مربوط به حوزه خصوصي به طور كامل موفق نبوده است و همچنان گويش هاي محلي در اين حوزه از اهميت زيادي برخوردار هستند.
نكته بعد اين كه استفاده از زبان انگليسي همان گونه كه گفته شد، بيش ترين ميزان را در نوارهاي آموزشي به خود اختصاص داده است كه البته اين ميزان بهره گيري از نوارهاي آموزشي زبان انگليسي در شهرهاي بزرگ كشور همچون تهران و اصفهان از ميزان بيش تري برخوردار است.
نكته دیگر اين كه شهر قم از بيشترين تنوع فرهنگي و زباني برخوردار است و تقريبا بهره گيري از همه انواع گويش ها در آن جا ديده مي شود كه نشان از مهاجران زياد ساكن در اين شهر است.

پايگاه اقتصادي ـ اجتماعي و استفاده از نوار صوتي
شاخص دیگر، پايگاه اقتصادي ـ اجتماعي كاربران از ضبط صوت است. برای ارزيابي رابطه استفاده از ضبط صوت و پايگاه اقتصادي ـ اجتماعي خانواده، داشتن ضبط صوت، نوع نوار صوتي و تعداد نوار صوتي موجود در منزل با شاخص هاي ارزش منطقه سكونت ، وضع اقتصادي و منزلت شغلي مطابقت داده شده است.
الف) بر اساس نتايج به دست آمده در جمعيت