سپهر سايبر و فلسفه دگي روزمره


احمد شهدادي

دوشنبه اول فروردین 1384

رؤياي فضاي سايبر همه حقايق را با خود دارد به واقع، فلسفي ترين تعبير براي اين فضا همين حقيقت مجازي است: ما خود را در جايي مي بينم كه واقعاً امر واقع نيست همة اقتدار اين فضا نيز از همين شاخصه مايه مي گيرداكنون رؤياهاي هميشگي تاريخ بشري اندك اندك به واقعيت بدل مي شوند: واقعيت از نوع مجازي آن

در مواجه با فضاي سايبر يك پرسش بنيادين، اما غالباً از ياد رفته وجود دارد فضاي سايبر كجاست؟ اين پرسش به واقع از مهم ترين پرسش هاي فلسفي روزگار ماست وقتي به ياري ابزاري اكنون ساده خود را در بزرگ راه هاي اطلاعاتي مي يابيم، آيا به ميزان حقيقي بودن و نيز به ويژگي هاي هستي شناختي جهانِ مجازي مي انديشيم؟ نكته اين است كه فضاي سايبر، محيطي برآمده از كابل هاي مسي ، قطعه هاي كوچك، آي سي ها و دستگاه نظام مندي از صفر و يك است، اما با اين همه هيچ يك از اين ها نيست ما در پل ارتباطي اين محيط افسون زده، خود را در جهاني ديگر مي يابيم؛ جهاني يكسره متفاوت با آنچه در آن به گونه اي طبيعي زيست مي كنيم اين جهان در دل خانه ها و خيابان هاي ماست مي توان اين دنياي پرهياهوي شلوغ را «جهان موازي» ناميد حقيقت اين است كه وجود جهان يا جهان هاي موازي با جهان هستي، خود، ايده اي فلسفي است كه مي تواند برخي از دشواري ها و پرسمان هاي فكري، فلسفي و حتي ديني را توضيح دهد هستي هاي ديگر جايي را اشغال نمي كنند چنين نيست كه جايي، «مكان»ي براي هستي هاي ديگر وجود داشته باشد هرچه هست در دل همين «هستي» است جهان هستي لايه لايه و تودرتوست و در كنار خود جهان هايي ديگر دارد كه مي توانند يكسره با آنچه اكنون هست متفاوت باشند از نظرگاه معرفت شناختي براي ذهن هاي ديگر، اين كه همه جهان آفريده تخيل «من» نيست، «منِ» انساني را در مواجهه با «من»هاي ديگر قرار مي دهد به سخن ديگر، جهان درون انسان را در برابر بي شمار- يا بي نهايت «من»ها و جهان هاي ديگر مي نهد اين سرآغاز حيرت فلسفي است وجهه فلسفي فضاي سايبر اين است كه حضور در جهان هاي گونه گون را تجربه پذير كرده است: اكنون «من» در جهان «ديگران» وقتي لينك هاي ارتباطي ما را به پايگاه ها و صفحه هاي گوناگون مي برند، درست به اين حس انساني كاملاً ملموس مي ماند كه در محيطي از هستي- اما نه از آن گونه كه هر روزه با آن روياروييم- قدم مي يم در واقع، راز تودرتويي اين فضا، همان خلق مدام جهان هاي متكثر است عالم اكنون امتداد بي بعد و بي كران خود را ملموس نشان مي دهد

هويت و جهان دوم
جامعه اطلاعاتي عصر جديد با مفهوم «تعلق» بيگانه است در كمتر از كسر ثانيه به ميانه دنيايي نو پرتاپ مي شويم كه خود را در آن درست همانند ديگران مي دانيم و به قدر آنها مالك مي شماريم اين فضا، سپهر بي مكان است؛ جامعه اي بدون تعيّن مكاني در اين جامعه بي تعيّن ما تنها يك كاربريم همين و هيچ در اين سپهر كه همه امنيت آن به ناشناس بودن است، از اسم و نشان فرد چيزي پرسيده نمي شود اين بي نشاني مي تواند گونه اي آزادي و احساس رهايي به فرد ببخشد و هم مي تواند براي او دشواري هايي به بار آورد اما آنچه مهم است تكيه ابزار به گونه اي هويت ديجيتال است در شبكه وب نام انتخابي كاربر و رمز ورود او كه باز هم انتخابي است پرسيده مي شود، در اين فضا شماره ها و اعداد اهميت دارند و بس اين هويت ارقامي ممكن است آدمي را تبديل به واحدي ايزوله شده كند و تنهايي دروني او را تشديد نمايد قطع ارتباط فيزيكي و عاطفي با «ديگري»، آدمي را به زاويه هاي دروني تر «خود» مي برد و اين سرآغاز يك بحران هويت است روشن است كه گروه هايي چون كودكان و نوجوانان خطرپذيرترند

سپهر و سايبر و فلسفه دگي روزمره
دگي هر يك از ما، از صبح گاهان كه چشم از خواب مي گشاييم تا شامگاهان كه دوباره چشم از بيداري مي بنديم، سرشار از كنش ها و واكنش هاي انساني است وجوه مختلف دگي انسان- در همه ابعاد و با هر عمق- در عين تفاوت، يكسره همانندندنيازهاي دگي ها، معناداري فعاليت هامان، تكرار رفتارهاي هميشگي، آغاز نگرش به مفهومي به نام فلسفه دگي روزمره شده است در ظرف جست وجوي انسان مدرن براي معناي دگي، توجه به اين فلسفه- اين شاخه از ظهور انديشه هاي فلسفي در كاربرد دگي روزانه- مهم جلوه مي كند گونه هاي مختلف رفتارهاي انسان از دگي ما تفكيك ناپذيرند به سبب همين است كه انسان ها در همه سطوح معرفتي ناگزير از چنين رفتارهايي مي شوند نكته مهم نيز انعطاف پذيري ايده آل سپهر سايبر با اين مفهوم است
در فضاي سايبر انواع و اقسام وجوه دگي انساني وجود دارد درست به مثابه خود جهان، در جهان صفر و يك نيز همه گونه رفتارهاي انساني هست اين سپهر در صدد تعميق و تكثير امكانات بي شمار خود براي سازگار شدن با دگي روزمره است در اين جا چند وجه ويژه اين امكانات را بر مي شماريم
۱ اصل ارتباط: ايده آل دگي انساني و هويت آن «ارتباط» است در دگي طبيعي انساني ارتباط با ديگران هويت را شكل مي دهد، به دگي جهت و حتي معنا مي دهد و امكان حضور و تعيّن به آدمي مي بخشد همين لوازم طبيعي دگي روزمره در سپهر سايبر نيز تعبيه شده است ارتباط انساني در قالب گپ هاي اينترنتي و حضور در اتاق هاي گفت وگو، درست به مثابه تكثير ارتباطات انساني عمل مي كند جالب اين است كه اين حضور به شكلي خودخواسته و بي نشان انجام مي پذيرد پژوهش ها نشان مي دهند كه ارتباط در چنين محيط هايي مي تواند به صميميت انسان عمق افزون تر ببخشد علي رغم پاره اي از آفت ها، ارتباط در جهان مجازي خصلتي كاملاً انساني دارد و مثل همه ارتباط هاي ديگر به آدمي معنا مي دهد نكته مهم امكان استفاده از نقاب هاي هويتي دروغين است
۲ اوقات فراغت: در دگي آدمي لحظه هايي هست كه به گفته گوستاو فلوبر بايد تلف شوند فارغ شدن از نظام هاي كاري، لحظه هاي خلوتي را در پيش روي آدمي پديد مي آورد كه بخش مهم از دگي يكايك ما را مي ساد اوقات فراغت جزء ذات دگي اند و از اين رو به همان اندازه بايد مهم شمرده شوند در فضاي مجازي امكان تلف كردن اين اوقات هست! قدم زدن گمنامانه در كوچه هاي شهري كه نمي شناسيم، تماشاي بزرگ ترين ميدان يكي از پايتخت هاي جهان، زائرانه به ديدار معبدي بودايي رفتن، نشستن پاي صفحه شطرنج و مثلاً با آدمي در پرده بازي كردن و ظرفيت هاي ذهني و رفتاري يكديگر را محك زدن، از زيبايي هاي هم صحبتي با يك بيگانه لذت بردن، يا گوش سپردن به موسيقي ناشناخته اي از جنوب عالم، همه در اين فضا شدني اند اين صفحه گشوده پيش روي آدم و عالم در هيچ يك از ادوار تاريخ بشري نظير نداشته و تصور نمي شده است اكنون در سپهر سايبر فرصتي بي بديل و يكه براي به سر بردن وقت فراغت وجود دارد
۳ اصل لذت: در دگي روزمره هر يك از ما دقايق و ساعت هايي هست كه مي توانيم از انجام كاري لذت ببريم باغباني كردن، ساختن چيزي از يك تكه چوب، دوباره خواندن كتابي كه در كودكي دوستش داشته ايم، تماشاي يك فيلم هراس بار و خلاصه بسياري كنش هاي ديگر، به غايت يك اصل انجام مي گيرند: لذت، همان اوقات فراغت را گذراندن نيز بدون اين اصل بي فايده و طاقت فرساست اين البته با مفهوم سرگرم شدن هم مي سازد، اما به واقع برتر از آن است نكته اين است كه درست به سان خودِ سپهر، غايت ها و اهداف بسي تودرتو و لايه لايه اند و امتداد و عمق مي يابند در اين فضا هم مي توان از تماشاي عكسي از طبيعت، فيلمي كمدي، كاريكاتوري مضحك، خواندن كتابي به زبان اسپانيايي، مطالعه آداب و رسوم سرخپوست ها و پژوهش در شمار گونه هاي بومي علفچه ها و درخچه ها در آفريقا، به لذت رسيد و در عين انجام دادن كاري- هرچند بسيار جدي- دل و جان به رهايي لذت سپرد
۴ تعلق به گروه: وقتي عضو گروهي- ورزشي، فرهنگي، اقتصادي، هنري- هستيم، خود را به گونه اي ديگر مي فهميم ما مي توانيم از امتيازات گروه برخوردار شويم و به بخش هايي از دگي خودمان معنا بدهيم كسي كه اخبار ريز و درشت يك تيم ورزش را دنبال مي كند يا از دوستداران كانن رويل است يا به تاريخ كوهنوردي در اورست علاقه دارد، فضاي سايبر را محيط متعلق به گروه مي يابد همه نقش هاي اجتماعي چنين تعلقي در جامعه روزمره، در سپهر مجازي هم هست و چه بسا تنوع و انگيزش بيشتري ايجاد مي كند واقع اين است كه اكنون مي توانيم در گروه هايي جهاني و بي مرز عضو باشيم
۵ وبلاگ: بخش هايي از دگي ما هستند كه هميشه مخصوص مي مانند هر يك از ما در زيست بوم خود حياط خلوت ويژه اي داريم كه آن را تنها از آن «خود» مي دانيم اما با اين حال، داشتن يك فضاي خصوصي كاملاً عمومي امري است كه در عالم مجازي سايبر ممكن شده است اكنون و در عرصة گستره ارتباطات، هر يك از ما قادريم پنهان ترين علايق و سلائق و نيز دروني ترين وجوه دگي فردي خود را به معرض تماشاي همگان بگذاريم وبلاگ بخش پراهميت دگي هر كس براي «عرضه» است تعامل چند جانبه اي كه در پديده وبلاگ هست، اين عنصر دنياي مجازي را پيچيده كرده است از يك سو وبلاگ عنصري متكي بر دنياي مجازي است و نيازمند شناخت، دانش و اهميت اين فضا از ديگر سو، اساس داشتن يك تاريك خانه عمومي، نياز به «عرضه شدن» و «حرف زدن» است اگر كسي احساس مي كند كه به مثابه هويتي انساني حرف هايي دارد كه مي خواهد و مي تواند با «ديگران» بد يا حتي از درون خود به بيرون بياورد، مي تواند وبلاگي داشته باشد وبلاگ بسط درون در فضاي سايبر است به هرچه كه تعلق خاطر داشته باشيم، از ريز تا درشت، مي توانيم علاقه هاي خود را با ديگران در ميان بگذاريم
وبلاگ، با تكيه بر همين مفهوم، نقش گونه اي عامل تخليه رواني يا برقراري ديالوگ با ديگران را ايفا مي كند و از اين رو حتي به پالايش اسرار درون و نيز درك خود فرد از جهان «خود» ياري مي رساند يك نكته هم در اين جا هست در وبلاگ هم مي توان مثل همه بسترهاي دنياي وب ناشناس بود يا بخشي از وجود خود را به مواجهه همگاني برد اين پديده درست نوعي آشكارسازي يا تعيّن خود خواسته است در وبلاگ ما مي توانيم با فنومن ديگري مواجه شويم نه با اگزيستانس او اين است كه حتي همين هم مي تواند فضايي مجاز اندر مجاز توليد كند با اين حال، آنان كه خود را درست وا مي نمايند، خصوصي ترين اسرار و كشش هاي دروني خود را از تاريكخانه بيرون مي آورند و «بر آفتاب مي انداد» در داشتن چنين گوشه دنجي كه هيچ نگاهي آن را نمي پايد مي توان همه كار كرد و همه كس بود؛ از جمله مي توان «خود» بود وبلاگ هم مي تواند بخشي از كنش هاي دگي روزمره ما باشد و هم مي تواند به نوعي بستر آموزش يا عرضه اطلاعات بدل شود ابعاد روان شناختي و جامعه شناختي پديده وبلاگ، كه از قضا در بيان جامعه كاربران ايران محبوبيت و رواج بسيار دارد، نيازمند تأملات بيشتر است

كودكان
بنياد فضاي جامعة سايبر «همگاني» و «عمومي» است اين نكته گونه اي گسترة محدوديت ناپذير و بي مرز پديد مي آورد در اين عرصه، فضاي سايبر براي كودكان نيز ابزاري براي دگي است انواع نيازهاي روان و زيستي كودكان در اين سپهر دست يافتني است آموزش، بازي، سرگرمي، فيلم و داستان و خلاصه هرچه كه در حد مطلوبيت و نياز كودكان سنين مختلف باشد سخن اساسي اين است: در كدام دوره تاريخي، كودكان به چنين مقدوراتي دسترسي داشته اند نگاه جامعه سايبر معطوف به آينده است و هم از اين رو كودكاني كه با اين فضا آشنا مي شوند و در آن مي پرورند، نسل آينده- به معناي ايده آل كلمه- را دگرگون مي كنند خو گرفتن به اين فضا براي كودكان بارهاي رواني و فكري گوناگون دارد بر بنياد آمار، بهبود كاركردهاي درسي، مغزي، رواني در صورت استفاده كنترل شده، از آثار مثبت اين جهان مجازي براي كودكان است

جامعه اطلاعاتي
گذار از جامعه ارتباطي دوران پيشامدرن به جامعه اطلاعاتي دستاورد عصر ارتباطات ديجيتال است نكته اين است كه ساز و كارهاي ساختاري و بنيادي اين جامعه يكسره با همه جوامع پيشامدرن متفاوت است در اين كاركرد، همه عناصر ساده جامعه از حيث تشكيلات، كارويژه ها، رفتارهاي اجتماعي و پايگان اجتماعي خاص هرجامعه، به جهان دوم، يعني فضاي سايبر منتقل مي شوند اين جامعه البته نامرئي است و البته همه كاركردهاي جامعه رئال را دارد در اين عرصه بازاري از اطلاعات توليد مي شود كه مبناي گردش امور در دنياي مجازي است آنچه ما در اين فضا به آن برمي خوريم، درست ويژگي هاي شهر و جمعيت در دنياي روزمره را دارد همه مكانيسم هاي رفتار اجتماعي عضو يك جامعه در شهر در اين فضا هم به شيوه مربوط به خود باز توليد مي شود و آدمي يكي از اعضاي جامعه به شمار مي آيد اما اين حضور فيزيكي و مرئي نيست، بلكه در هاله اي از نامرئي بودن و ناشناس بودن وجود دارد
۱ آموزش: در جامعه اطلاعاتي ركن بسط و توسعه جامعه آموزش قلمداد مي شود امروزه همه گونه آموزش در فضاي سايبر شدن و خواستن است دانشگاه هاي مجازي، عرضه اطلاعات علمي- فني و به اشتراك نهادن انديشه ها در ويترين همگاني و عمومي و زيرگروه هاي اجتماعي مي توانند به فراخور نيازهاي خود، در ميان انبوه اطلاعات به آموزش بپرداد هم از اين رو انگاره خودآموزي امروزه در برابر الگوهاي پيشين و سنتي آموزش حرفي تازه دارد شتاب، كارايي، استفاده بهينه از فرصت و قدرت انتخاب از مزاياي اين ركن جامعه اطلاعاتي است ناگفته نماند كه اين عرصه را آفت هايي نيز تهديد مي كند شايد مهم ترين خصيصة جامعة اطلاعاتي، يعني توده اطلاعات در بخش آموزش جلوه گرتر است از اين رو اين خطر همواره وجود دارد كه در پيچ وخم هزراتوهاي اطلاعات، ذهن جست وجوگر گم شود و نتواند خود را بازيابد اما به هرحال، اين آفت قابل پرهيز است
۲ دولت ديجيتال: امروزه عرصه فضاي سايبر به كاركردهاي گونه گون اختصاص يافته است يكي از اين ها بسط قدرت و نفوذ و اقتدار دولت ها و نيز ديگر نقش هاي دولت در جامعة امروز، در فضاي مجازي است كاركردهاي اداري، بوروكراسي گرياپذير دولتي، ارائه سرويس هاي مختلف به شهروندان جامعه و نيز بسط و توسعه توان اداره دولت در اين فضا ديده مي شود با اين حال، نكته مهم اين است كه دولت تنها يكي از كاربران فضاست اين علاوه بر خصلت هاي رواني و اجتماعي ويژه، سرعت، حذف سلسله مراتب دولتي، گذار از پيچيدگي هاي رفتار دولت به سادگي و تبديل تأسيسات و مؤسسات دولتي به ارگان هايي در جامعه ديجيتال را نيز با خود مي آورد كاربر در مواجهه با مقامي دولت امروزه با پايگاه اطلاع رساني مؤسسه او سروكار دارد و از حضور فيزيكي بي نياز است زيرساخت ها و ژرف ساخت هاي اقتدار هر دولت، امروزه در بستر سايبر تحقق يافته اند و به فضاي مجازي منتقل شده اند
۳ مديريت اطلاعات، اقتصاد اطلاعات: در فرايند انتقال اطلاعات همواره كسي پيش تر است كه بتواند در ميانه انبوه اطلاعات پراكنده، تودرتو، لايه گون و همه جانبه، معيارها و موازيني براي به مهار درآوردن آنها و نيز تنظيم، گردآوردي، جمع بندي و استفاده بهينه از اطلاعات داشته باشدگستردگي اطلاعات به حدي تصورناپذير است كه بدون مديريت علمي و روشمند اطلاعات آدمي را به حيرت مي كشاند گذشته از كاربري هاي فردي، در عرصه بين المللي و جهاني نيز اين مديريت بايسته و معمولي است هرچه اقتدار يك سيستم در مهار گلوگاه هاي اطلاعاتي افزون تر باشد، پيشرفته تر است، در اقتصاد اطلاعات هم مطلب درست به هيمن قرار است اكنون بازار پررونق جامعه اطلاعاتي، همين فضاي سايبر است بهره وري هاي مكان و وصف ناپذير از اين بازار، مفهوم بازار سنتي و تجارت تاريخي را دگرگون كرده است
۴ شايد درست به دليل سخن پيشين باشد كه امروزه در فضاي سايبر از جنگ و جنگ افزارهاي ديجيتال سخن مي گويند حفظ و بسط سلطه اطلاعاتي اقتدار ملي- دولتي هر جامعه را با خود دارد اين است كه سپهر مجازي بدل به گونه اي مبارزه، رقابت و جنگ اطلاعاتي شده كه در تاريخ تمدن هاي بشري پيشينه اي ندارد تفوق در اين ستيز تمدن هاي آينده را مي سازد و شكل مي دهد

حقيقت مجازي (virtual Reality)
در فضاي سايبر ما با انواع حقايق، ديدن ها، شنيدن ها، فهم ها و روابط سروكار داريم، اما نكته اين است كه اين ها هيچ يك در فضايي رئال انجام نمي پذيرند همه حقيقتي كه ما با آن رويارو مي شويم مجازي است و درست به رؤيا مي ماند رؤيا خواندن اين جهان صرفاً از جهت تقابل رؤيا با بيداري از حيث وجه معني شناختي و رئاليسم وجودي است رؤياي فضاي سايبر همه حقايق را با خود دارد به واقع، فلسفي ترين تعبير براي اين فضا همين حقيقت مجازي است: ما خود را در جايي مي بينم كه واقعاً امر واقع نيست همة اقتدار اين فضا نيز از همين شاخصه مايه مي گيرد ابعاد هستي شناختي و معرفت شناختي فضاي مجازي بسيار گسترده است و با حجم بسياري از فلسفه هاي ذهن، فلسفه هوش مصنوعي، علوم شناختي، دانش هاي رايانه اي و از اين قبيل در آميخته است همچنين مطالعات انسان شناختي مربوط و معطوف به حقيقت مجازي در آغاز راه اما عميق و پردامنه است اكنون رؤياهاي هميشگي تاريخ بشري اندك اندك به واقعيت بدل مي شوند: واقعيت از نوع مجازي آن

آسيب شناسي
با همه آنچه مي توان درباره جامعه اطلاعاتي و به ويژه كار ويژه هاي فضاي سايبر گفت، يك نكته از چشم ناظران پنهان نمانده است امروزه رويكرد انتقادي به همه جوانب دگي و همه وجوه حيات بشري، محصول همين جهش اطلاعاتي است در دنياي مجازي نيز سخن از آسيب شناسي اين سپهر مي رود هر كنش بشري محتاج بازبيني و بازسنجي و تعامل انتقادي است از اين رو، براي بازپيرايي دشواري هاي پديد آمده يا محتمل از فضاي سايبر بايد نخست آنها را شناخت و سپس به راه برون شد از آنها انديشيد سپهر ساييبر آسيب هايي نيز به بار مي رود در سطح روان شناختي، كار با ابرازي چنين ممكن است درجه ارتباطات انساني را به سرحد تعامل با ابزار تنزل دهد نوعي گسست رواني به سبب حضور در جهان كاملاً متفاوت در كاربران محتمل است جهان ديجيتال كاركردهايي سراسر جدا از جهان رئال دارد و اين است كه دست كم افراط و غرقه شدن در آن دگي واقعي فرد را دچار مشكل مي كند اين پرسش روان شناختي است كه آيا آدميان با پناه بردن به حوزه سيبرنتيك تنهاتر و ايزوله تر نمي شوند روي دادن اين دشواري ها الزامي نيست، اما آن اندازه جدي است كه بايد به آنها انديشيد
تنهايي، خلأ و ماشيني شدن روابط انساني، از آسيب هاي روان شناختي اين جهان است اگر ارتباط در اين سطح باقي بماند، آدمي را فلج و ناتوان مي كند ارتباط كابوس گوني كه كاربر با جهان مجازي مي يابد مي تواند اختلالات رواني و شخصيتي عمده اي را در او ايجاد كند، آن گاه است كه كابوس بر دگي فرد سايه مي افكند برخي از آسيب هاي فضاي مجازي از ذات تكنيك شمرده شده اند سيطره تكنيك بر انسان و افزايش سلطه بر او درد عالم مدرن دانسته شده و اين در جهان مجازي پيچيده تر و عميق تر است فيلسوفاني كه در نقد دنياي مدرن سخن گفته اند اين نكته را هشدار داده اند از ديگر سو، با تمركز قدرت اداره و انباشت اطلاعات در يك يا چند قطب سياسي- اقتصادي، همواره بيم آن مي رود كه اين فضا دستاويز و ابزار بسط اقتدار تماميت خواه كساني واقع شود و همين موجب آن باشد كه نقشه جهان آينده براساس محاسبات اطلاعاتي تغيير كند آسيب شناسي فضاي مجازي در حوزه هاي گوناگوني چون ساحت هاي رواني، اجتماعي، اخلاقي، سياسي، اقتصادي و در عمق انسان شناسي از مباحث پراهميت دانش ارتباطات، به ويژه براي كشورهاي پيرو، به شمار مي آيد شناخت دقيق اين دانش بدون درك انگاره هاي آسيب شناختي آن ممكن نخواهد بود

منبع: خردنامه روزنامه همشهری:
شماره ۴۳ - چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۳