۸۳سایه پرونده هسته ای بر سیاست خارچی


روزنامه ایران

پنجشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۸۳


سال ۱۳۸۳ را بايد سال هسته اى دانست. هيچ موضوعى در سياست خارجى ايران طى سال ۱۳۸۳ ، نتوانست جايگاه پرونده هسته اى كشور را بگيرد. حتى روابط ايران با آمريكا و اروپا نيزحول پاشنه اى هسته اى چرخيد. بدين سان ، سالى توأم با پيشروى وعقب نشينى بود. نه اروپايى ها توانستند به تمامى اهداف خود درمذاكره با ايرانى ها دست يابند و نه ايرانى ها. پرونده هنوز به شكلى كج دار و مريز جلو مى رود.
درابتداى سال ، سايه ارسال پرونده ايران به شوراى امنيت بر اجلاس شوراى حكام سايه افكنده بود ولى سرانجام ، تصميم ايران به تعليق غنى سازى اورانيوم ، فتيله تنش را پايين كشيد.
اكنون كه سال رو به پايان است، ايرانى ها ناراضى از طولانى شدن مذاكرات، از احتمال از سر گيرى غنى سازى اورانيوم سخن مى گويند و در مقابل، اروپايى ها از يك سو اعطاى امتيازات اقتصادى به تهران را پيشنهاد مى دهند و از سوى ديگر تهديد به ارسال پرونده به شوراى امنيت در صورت از سر گيرى غنى سازى مى كنند.
آمريكايى ها نيز در پى سفر اروپايى «جورج بوش» و دو سفر«كاندوليزا رايس» به پايتخت هاى اروپايى، «ديپلماسى حمايت از مذاكرات اروپايى ها» را در پيش گرفته اند، اگرچه مترصد شكست مذاكرات و از ميدان بدر كردن اروپاييان منتقد از اين وادى وارسال پرونده به شوراى امنيت هستند.
در درون كشور ، طيف هاى گسترده اى از نظرات ، پشت سر تيم مذاكره كننده مطرح شده است. تندروها كه خواهان خروج از زنان پى تى هستند مذاكره كنندگان رابه قصور كوتاهى ودر كلامى ساده به وادادن و خوش باورى متهم مى كنند.
برخى مذاكره كنندگان خود مى گويند كه تمايلى به پذيرش اين مسؤوليت نداشته و بنابر تكليف مسؤولان بالاتر پا در ميدان نهاده اند.
«حسن روحانى» مسؤول پرونده فرايند موجود را از افتخارات كارنامه سياست خارجى و امنيت ملى مى داند. اما منتقدين معتدل تر بر اين باورند كه اروپا تصميم گيرنده اصلى نيست و اگرچه اروپا در مسائل غير راهبردى به مبادله ومراوده باايران مى پردازد وبدون جلب نظر مثبت آمريكا عمل مى كند، اما در مسائل كلان وراهبردى از جمله پرونده هسته اى نمى تواند نقش اول و تعيين كننده را داشته باشد.
تشكيل كميته هاى فنى ، سياسى ، تجارى ، امنيتى و... نيز هنوز تأثيرى در ديدگاههاى طرفين نسبت به موضوعات اساسى از جمله غنى سازى اورانيوم و چرخه سوخت هسته اى نداشته است.
در حالى كه سال پايان يافته امااين شايعه قوت گرفته است كه تا زمان انتخاب رياست جمهورى در خرداد ،۱۳۸۴ هيچيك از طرفين تصميم و يا اقدامى كه مسير فعلى مذاكرات را دچار تغيير ودگرگونى اساسى كند، انجام نخواهندداد، شايعه اى كه تا حدودى از سوى سخنگوى وزارت خارجه ايران ارتباط آن بامذاكرات هسته اى رد شده است.
پيش از انتخابات ايران ، آخرين ايستگاه مهم ، مذاكرات راهبردى در سوم فروردين خواهد بود؛ مذاكراتى كه قرار است جمع بندى مذاكرات كميته هاى فرعى در آن ارائه و درباره مسير آينده مذاكرات تصميم گيرى شود.
آمريكايى ها نيز كه پرونده خاورميانه وايران را به مهمترين دستور كار دولت بوش در دوره دوم زمامدارى وى تبديل كرده اند، همچنان سياست اصلى خود را بر ارجاع پرونده ايران به شوراى امنيت قرار داده اند.اگرچه ايران وآمريكا در ساير جبهه ها نيز آشكار و پنهان هنوز دست به گيريبانند.درعراق آمريكايى ها از نتايج انتخابات چندان خرسند نيستند و ائتلاف پيروز را زيادى نزديك به ايران تلقى مى كنند، اما نكته مهم آن است كه آمريكايى ها ناچار به تحمل شرايط هستند و نمى توانند با جريان پيروز درانتخابات وارد چالش شوند. جنگ روانى برخى كشورهاى عربى و معدودى از ليست هاى شكست خورده عليه ائتلاف شيعيان نيز نتوانسته ايران و شيعيان رامنفعل كند ،همانگونه كه طرح كردن ايرانى بودن آيت الله سيستانى نتوانست مانع از ايفاى نقش بى بديل وى درتحولات عراق شود.
اكنون عراق به جاى رژيم توسعه طلب صدام و جنگ و درگيرى ، شاهد به حكومت رسيدن دوستان ايران است، اگرچه برخى از كارشناسان بر اين باورند كه اراده سران بغداد و تهران براى عبور از عداوت ها و روابط تيره گذشته كافى نيست و اين اراده را بايد درمجموعه اى از روابط به هم تنيده و الزامات همسايگى نهادينه كرد.
در مرزهاى شرقى ايران نيز،على رغم آنكه «حامد كرزاى » با حمايت آمريكايى ها به قدرت رسيده است، اما روابط ايران - افغانستان يكى از بهترين دوران خود را طى مى كند. سال ۱۳۸۳ پس از ديدارهاى خاتمى و كرزاى ، ايران با افتتاح جاده «تايباد» به«هرات» مسير تجارى - فرهنگى سنتى خود را بر روى اتباع دو كشور گشود. كرزاى با وجود آنكه به شدت تحت فشار بوده است تا طى سالهاى به قدرت رسيدنش مواضعى انتقادى عليه ايران اتخاذ كند و از مداخله ايران در افغانستان سخن بگويد، اما بسيار با تدبير و درايت عمل كرده است. او همراه با خاتمى، روابط غيرعادى موجود بين دوكشور را كه در دودهه گذشته حول مسائل نظامى و سياسى و امنيتى مى چرخيد، به سوى مبادلات تجارى و فرهنگى و اجتماعى سوق داده است. اگرچه هم در كابل و هم در تهران، هنوز انتقادات متقابل از يكديگر پايان نيافته است.
كرزاى به دليل اينكه سال،۱۳۸۳ سال انتخابات رياست جمهورى افغان ها بود، هرگز به سوى مبارزه جدى با موادمخدر گام برنداشت و اين فشارى مضاعف را بر ايران تحميل كرد كه به جاى ۱۵۰۰تن توليد سالهاى گذشته با توليد ۴۵۰۰تن موادمخدر در همسايه شرقى اش مواجه بود، به گونه اى كه آمار كشفيات موادمخدر ايران از ۲۱۰تن به بيش از ۳۰۰تن رسيد. علاوه بر اين، ايران همچنان اصرار مى ورزد كه وقت بازگشت مهاجران افغان فرا رسيده است، ولى مقامات افغان بر اين اعتقادند كه ايران كه سالها پذيراى مهاجران افغان بوده، بهتر آن است كه در اين ايام آخر، خويشتندارى و سعه صدر بيشترى در برخورد با بازگشت مهاجران از خود نشان دهد البته تهران نيز بنا بر مصالح مهمتر و راهبردى تر، هرگز آنچه را كه در بخشنامه ها و مصاحبه هاى مسؤولان ايرانى بر زبان رانده شده، به طور كامل و فصل به فصل اجرا نكرده است، كه اگر چنين مى كرد، دولت كرزاى با معضلى عظيم رو به رو مى شد. نكته آخر در مورد روابط ايران و افغانستان آنكه، پس از عزل «اسماعيل خان» و احضار وى به كابل، تقريباً، كانال تهران - كابل براى پيگيرى روابط دوجانبه بيش از گذشته تقويت شده است. ايران هم با والى جديد هرات كنار آمد؛ هم دوستى با اسماعيل خان را حفظ كرد وهم به اقدامى دست نيازيد كه كرزاى را برنجاند.
برخلاف افغانستان، كمى پايين تر و در حوزه روابط ايران و پاكستان در سال،۱۳۸۳ نواهاى خوشى به گوش نمى رسد. اگر فقط كمى گوش را تيز كنيد، متوجه مى خواهيد شد كه سياست سنتى پاكستانى ها در مورد چالش هاى ايران و آمريكا در حال تغيير است. پيش از اين، هرگاه از پاكستانى ها سؤال مى شد كه موضوع پاكستان در مورد تهديدات آمريكا عليه ايران چيست، سياستمدارانى چون «بى نظير بوتو» و «نواز شريف» على رغم تمامى تفاوتها و تمايزاتشان بلافاصله تأكيد مى كردند كه پاكستان مخالف تهديدات آمريكا عليه ايران است و اين تهديدات را غيرقابل قبول مى داند.
اما تحليل محتواى اظهارات مقامات ارشد پاكستانى در دوسال اخير حكايت از تغيير نسبى در اين موضع دارد. سال قبل، هنگامى كه از «ظفرالله خان جمالى» نخست وزير وقت پاكستان سؤال شد كه موضع پاكستان در مقابل حمله احتمالى آمريكا به ايران چيست، وى اعلام كرد «ما موضوع را بررسى خواهيم كرد.» اكنون نيز برخى مسؤولان ارشد پاكستان از «بى طرفى» اسلام آباد در چنين وضعيتى سخن مى گويند. واقعيت آن است كه پاكستانى ها به دليل نياز رژيم كودتايى مشرف به مشروعيت و مخالفت هاى شديد داخلى، خود را ناگزير از جلب نظر آمريكا مى دانند. از سوى ديگر، پاكستان احساس مى كند كه به دليل نزديكى روابط هند و آمريكا در سالهاى اخير، اسلام آباد بايد خود را بيشتر به آمريكا نزديك نشان دهد تا كفه ترازوى معادلات سياسى - امنيتى در شبه قاره بيش از اين به نفع هند سنگين نشود.
در درون ايران نيز اگرچه اندك اندك و به تدريج اما تغيير نگاه پاكستانى ها، احساس و لمس مى شود و شدت و حرارت گذشته براى دفاع از روابط گسترده تر با پاكستان به چشم نمى خورد و به نظر مى رسد روابط در سطوح دولتى بيشتر براساس الزامات همسا يگى تنظيم شده است، اگرچه به اعتقاد صاحب نظران، وضعيت كنونى را با توجه به نوع نگاه مردم و احزاب پاكستان به روابط ديرينه و سنتى با ايران نمى توان پايدار دانست.
در همين حال؛ بخش اعظمى از روابط ايران و تركيه در سال،۱۳۸۳ تحت تأثير دوپرونده «ترك سل» و «تاو» بود. اختلاف نظرات داخلى بر سر عقد قرارداد با شركت ترك سل در حوزه مخابرات و تاو در حوزه فرودگاهى، روابط سياسى ايران و تركيه را نيز متأثر كرد. با اين وجود، تركيه اى ها ترجيح دادند تا با سعه صدر و خويشتندارى در انتظار فراهم شدن فضا براى تصويب اين دوپروژه شوند. در نهايت، در شرايطى كه مشكل ترك سل حل شد، قرار شد كه فرودگاه امام (ره) بدون توجه به سرنوشت قرارداد «تاو» امضا شود.
واقعيت آن است كه روابط ايران وتركيه همواره بر پايه مبادلات اقتصادى چرخيده است و عدم همسويى دوكشور در مسائل سياسى و امنيتى؛ فرصت كمترى براى همكارى در اين حوزه ها به وجود آورده است. اگرچه به دليل وجود كميسيون امنيتى مشترك، الگوى مناسبى براى حل و فصل مسائل مرزى و امنيتى بين دوكشور وجود دارد و اين نوع مسائل سالها است كه بين دوكشور كنترل و مديريت مى شود.
با اين وجود؛ تركيه در سال،۱۳۸۳ تلاش كرد تا ايران را همانند سوريه در مورد مسأله «كركوك» و موضعگيرى در برابر كردهاى عراق با خود هم موضع كند. اين تلاش تركيه به دليل نگرانى هاى سوريه از تحولات عراق و برخى درگيريها در مناطق كردنشين اين كشور، در مورد دمشق جواب داد، اما ايران كه از روابط دوستانه اى با «جلال طالبانى» و «مسعود بارزانى» برخوردار است، ترجيح داد ضمن همسويى با تركيه در برخى مسائل نظير مخالفت با تجزيه عراق و تشكيل دولت مستقل كرد، روابط دوستانه اش با كردهاى عراق را فداى نگرانى هاى تركيه نكند.
نكته ديگر آنكه، ايران با ديد مثبت به دولت «رجب طيب اردوغان» و حزب عدالت وتوسعه، از گسترش روابط فى مابين حمايت مى كند. در طرف مقابل نيز در سال،۱۳۸۳ هم نظاميان تركيه از اظهارات خصمانه و سنتى عليه ايران خوددارى كردند و هم دولت اردوغان تلاش كرد روابط سالم و به دور از تنشى را با ايران پيش ببرد.

منبع: روزنامه ایران