مروری بر سينمای ايران در سال ۱۳۸۳
هوشمند هنرکار کارشناس سینما
جمعه 28 اسفند 1383
سال ۸۳ در آغاز زمزمه های خوشی را برای سينمای ايران سرداد، اما با رسوخ تنشهايی خارج از حوزه سينما، و ترديد و انفعال در وجوه تصميم گيری و توليد، آن زمزمه ها به نغمه ای سرخوشانه نيانجاميد.
دست کم نيمی از سال ۸۳، در انتظار دولت جديد، و شايد سياستهای ديگر و مديرانی تازه، در انفعال و ترديد مسئولان فرهنگی و هنرمندان سپری شد. اوضاعی که شايد تا نيمی از سال ۸۴ نيز ادامه يابد.
با برنامه ريزی، زمينه سازی و اقدامات زيربنايی مديريت سينمايی، به نظر می رسيد که پتانسيل قابل توجهی در ابتدای سال ۸۳ تجمع يافته که موجب شکوفايی سينمای ايران، در بسياری زمينه ها خواهد شد. شور و هيجان آغاز سال نيز نويد نزديکی به مقصود و آشتی با سينما را می داد. اما رويدادها به گونه ای ديگر رقم خورد، و توقعات برآورده نشد.
نمای کلی سال
در سال ۸۳ حدود ۱۰۰ فيلم بلند در مراحل مختلف توليد قرار داشت که بيش از ۸۰ درصد به سرانجام رسيد. در برابر، تنها ۴۶ فيلم روی پرده رفت.
با توجه به توان پخش و گنجايش سينمای ايران به نظر می رسد هنوز راه حل قابل قبولی، متناسب با رشد کمی توليدات سينمای ايران برای عرضه و نمايش آثار پيدا نشده است. اين چرخه ای است که حدود دو دهه تکرار شده است: رکود، رشد کمی توليدات، عدم توان در عرضه همراه با عدم تقاضای کافی، عدم صرفه اقتصادی و ورشکستگی، در نتيجه واپس کشيدن تعدادی از توليدکنندگان، و در پی آن باز هم رکود و بحران.
با اين همه معاون سينمايی وعده رساندن توليدات سينمای ايران را تا ۳۰۰ فيلم در سال می دهد.
در سال ۸۳ ، بعد از سالها چند فيلم خارجی، تقريبا همزمان با ساير کشورهای جهان، در ايران اکران شد. آثار خاصی که بعضا در سطح جهان با استقبال چشمگيری هم روبرو شده بودند؛ از جمله مصايب مسيح و فارنهايت ۱۱/۹.
اما اين آثار در ايران، با توجه به اکران تقريبا محدود و نامناسب آنان، با سردی روبرو شد. هر چند همين خود، دلواپسيهای فراوانی را که طی اين سالها از اکران آثار روز جهان در ميان بود، و آن را ضربه به سينمای شکننده و کم مخاطب ايران تلقی می کرد، بی رنگ کرد.
نمايش فيلم هنوز مشکل اساسی چرخه توليد سينمای ايران است. اخبار حاکی از ساخت بيش از ده تالار سينما در کشور طی سال سپری شده بوده است، با اين حال به نظر می رسد با تعطيلی و از رده خارج شدن ادامه دار سينماهای قديمی، آمار تماشاگران قابل پذيرش سينماها، به نسبت صندلی های داير، که خود شاخصی از ميزان پذيرش تقاضا برای سينمای ايران است، همچنان روند کاهشی خود را حفظ کرده است. نکته قابل توجه در اين ميان اين که، ميزان ضريب اشغال همين تعداد موجود نيز ۱۲ درصد است. با اين همه معاونت سينمايی در پی اقدامات زيربنايی خود، با تخصيص بودجه ای در حدود ۴۰۰ هزار دلار در سال ۱۳۸۳ به بازسازی بخشهای فرسوده سينماهای کشور ياری رساند، و در سال آتی نيز برنامه های گسترده تری برای تأسيس سينماهای جديد و بازسازی تالارهای موجود در پيش دارد.
از طرفی، آمارها از دريافت بيش از ۱۰۰ جايزه در جشنواره های بين المللی در سال ۸۳ حکايت می کند. اما دست کم در عرصه فيلمهای بلند، در اين سال آثار چندان برجسته ای به جهان عرضه نشد و حتی دستاورد قابل توجهی نيز از جشنواره های معتبر حاصل نيامد.
کيارستمی با دو فيلم پنج و ده روی ده هنوز فيلمساز محبوب ايران در عرصه بين المللی است. غير از او، موفقترين فيلم ايرانی در جشنواره های خارجی همچنان فيلمی قوم نگارانه لاک پشتها هم پرواز می کنند ساخته بهمن قبادی بود.
هنوز آمار موثقی از تعداد تماشاگران سينما در سال ۱۳۸۳ جمع آوری نشده، اما به نظر می رسد که با توجه به عنايت بيشتر صدا و سيما در تبليغات سينمايی، و با تکيه بر آمار چند کار پرفروش سال: کما، مهمان مامان، خوابگاه دختران، دوئل و با استقبال استثنايی ـ هر چند در زمانی محدود ـ از فيلم مارمولک، امسال رشد اندکی را در آمار تماشاگران سينمای ايران داشته باشيم.
فروردين: بهاريه غم آلود
هنرمندان ايران سال ۸۳ را با اندوه آغاز کردند. تحويل سال، توأم شد با خبری دردناک برای سينمای ايران. مهدی فتحی، بازيگر برجسته ايران درگذشت. برخی او را هنوز بهترين بازيگر ايران می شمارند.
در همين ايام، ژاله کاظمی دوبلور، بازيگر و گوينده قديمی راديو درگذشت.
حرف و حديث پيرامون جنجالی ترين فيلم سال از همان فروردين آغاز شد. به دلايل ناگفته مارمولک ساخته کمال تبريزی از اکران نوروزی حذف شد و انتظار تماشاگران را تا ارديبهشت امتداد داد. در عوض کما ساخته آرش معيريان، يکی از آثار پرفروش سال، اکران موفقی را از نوروز ۸۳ تجربه کرد.
به جز اين ها، فروردين ۸۳، همچون اغلب فروردين ها، با وجود تعطيلات طولانی و رخوت آغاز سال، برای هنر و سينمای ايران خبر چندانی داشت.
ارديبهشت: طوفان مارمولک
سرانجام، مارمولک به نمايش درآمد و تماشاگران مشتاق با هجوم به سينماها رخوت سينمای ايران را به فراموشی سپردند و بازار آن را دست کم برای مدتی کوتاه گرم کردند.
اين فيلم در جشنواره بيست و دوم فيلم فجر جوايز بهترين فيلمنامه، فيلم برگزيده تماشاگران، و اثر اول بخش بين المذاهب را از آن خود کرده بود.
مارمولک جدا از نظر سادگانش که آن را وامدار رمان بينوايان ويکتور هوگو می دانند، اقتباسی ناگفته، ولی آشکار، از فيلم زائر(Pilgrim) ، ساخته چارلی چاپلين است. خلافکاری با لباس يک روحانی از دان فرار می کند و مدتی در اين کسوت در يک شهر مرزی پنهان می شود. عاقبت اين بازی خود وی را نيز متأثر می کند و موجب دگرگونی رفتار و عقايدش می شود.
چنين داستانی تعدادی از اصولگرايان حکومت ايران را نگران می کند، چنان که به مقابله با فيلم می پرداد. کشاکشها و جدلهای فراوانی پيرامون فيلم به پا می شود. همين خود موجب گرمتر شدن تنور فيلم می شود و دم به دم استقبال مردم از آن فزونی می يابد. در نهايت پس از چهار هفته هياهو، فيلم از پرده سينماها پايين کشيده می شود، درحالی که ظاهرا هيچ حکمی مبنی بر توقيف فيلم صادر نشده است.
به گفته برخی مسئولان، به سادگان فيلم توصيه شد خودشان آن را از پرده سينماها بردارند؛ و البته چنين توصيه هايی در سالهای اخير بسيار سابقه داشته است. به نظر ميرسد اجبار در پذيرش توصيه ها يکی از مشکلات سينما و هنر ايران است.
مارمولک، هرچند در زمانی کوتاه طوفانی در سينمای ايران به پا کرد و تماشاگر بی اعتنای ايران را با سينما آشتی داد، اما در پی توقيف آن يکباره سکون پيشين به فضای سينماها بازگشت. اين بار احساس عدم اعتماد به نفس و عدم امنيت شغل و سرمايه نيز، بيش از پيش دچار سينماگران ايرانی شد.
در گرماگرم هياهوی مارمولک، فيلم جنجال برانگيز مصائب مسيح ساخته مل گيبسون به صورت محدود و با حذف برخی صحنه های خشن، در چند سينمای تهران اکران شد. اما برخلاف استقبال چشمگير جهانی از اين فيلم، تماشاگران ايرانی به سردی با آن روبرو شدند.
فيلم هرچند به نقش يهوديان در آزار مسيح و شهادت وی می پردازد، اما اين موضوع چندان موجب استقبال تماشاگران ايرانی نمی شود. با اين همه اکران آثار روز جهان، تقريبا هم زمان با ساير نقاط دنيا، فراتر رفتن از خط قرمزی بود که با اتکا به نگرانيهايی بی مورد از رقابت فيلمهای ايرانی و خارجی، سالها جزو محدوديتهای سينمای ايران تلقی می شد.
آن سوی مرزها، يکی از مهمترين رويدادهای سينمای جهان در کن فرانسه برپا بود و نخل طلای خود را به ساخته آشوب برانگيز مايکل مور، فارنهايت ۱۱/۹ می داد. همچون گذشته عباس کيارستمی از ميهمانان اصلی جشنواره بود. او با دو فيلم پنج و ده روی ده حضور پيدا کرده بود.
خواب تلخ محسن اميريوسفی و گاوخونی بهروز افخمی ديگر نمايندگان ايران بودند که خارج از بخشهای اصلی جشنواره به نمايش درآمدند.
اما اواخر ارديبهشت خبری خوش نيز برای سينماگران ايرانی به همراه داشت. کليه فعاليتهای سينمايی اشخاص و شرکتهای حقيقی و حقوقی از پرداخت ماليات معاف شدند. اين تصميم در ادامه انديشه های مسئولان سينمايی کشور برای خروج از تنگناهای اقتصادی سينمای ايران صورت می گرفت.
خرداد: آرامش پس از عبور طوفان
سومين دوره جشنواره يادگار، بخش مستند جشنواره فرهنگ ايران زمين، با همکاری سازمان ميراث فرهنگی و مرکز گسترش سينمای مستند و تجربی، در شهرهای تهران، شيراز و کرمانشاه برگزار شد.
همزمان بخشی از آثار جشنواره در شهر ونکوور کانادا نيز به نمايش درآمد. جايزه بهترين مستند گزارشی به شهرام درخشان، بهترين مستند مردمشناسی به عباس امينی و بهترين مستند بازسازی شده به اکبر شهبازی تعلق گرفت. در اين دوره، بخشی نيز به مستندهای ساخته شده درباره زلزله بم اختصاص داده شده بود.
شانزده فيلم از آثار برتر انيميشن آلمان طی سه روز در موزه هنرهای معاصر به نمايش درآمد. در کنار نمايش فيلمها دو کارگاه آموزشی، با اداره نورالدين زرين کلک و آلبرشت آده برپا بود. در حاشيه نيز نمايشگاهی از عکس، تصوير، عروسک و ابزار توليد انيميشن به نمايش گذاشته شده بود.
شهر زيبا ساخته اصغر فرهادی، اثر قابل ذکر اکران خرداد ماه بود. اين فيلم از آثار مورد توجه سينمای ايران در جشنواره های بين المللی طی سال ۸۳ محسوب می شود.
در خرداد ۱۳۸۳ محمدرضا سرهنگی ، فيلمساز و تهيه کننده آثار فرهنگی سينمای ايران درگذشت. او نويسنده و کارگردان چند اثر کوتاه و مستند، و تهيه کننده چندين اثر شاخص مستند و فرهنگی سينمای متأخر ايران بود. تهيه مجموعه ۵۲ قسمتی کودکان سرزمين ايران با حضور نخبگان سينمای مستند، از جمله: ناصر تقوايی، محمدرضا اصلانی، ابراهيم مختاری و تهيه آخرين فيلم سينمايی پرويز کيمياوی، ايران سرای من است ، از يادگارهای اوست. او اصرار داشت که می توان تنها به ساخت آثار فرهنگی پرداخت و صرفه اقتصادی را نيز همراه آن کرد. با اين وجود به باور برخی نزديکانش، مرگ زودهنگام وی ناشی از فشارهای مواجهه با بخشهای فرهنگ ستيز سيستم فيلمسازی بود.
تير: خانه سينما، مستندهای هلندی، ارامنه
خانه سينما که دوران پرتلاطمی را می گذراند و روزهای پرآشوبی را پيش رو داشت، هيئت مديره جديد خود را برگزيد. ترکيب هيئت جديد، تفاوت چندانی با نفرات قبلی نداشت. بعد از اين انتخاب، منتقدان هيئت مديره، اعتراضهای خود را بيش از پيش عيان کردند.
چشم انداز سينمای مستند هلند که با همکاری مرکز گسترش سينمای مستند و تجربی و شبکه چهار سيما برگزار شده بود، فرصت کميابی بود که مجموعه ای از بهترين مستندهای هلند را سينمادوستان ايران شاهد باشند. هلند از مهمترين سادگان مستند جهان به شمار می رود و از سالها قبل، شيوه خاص سينماگران هلندی در اين نوع، به ويژه در مستندهای صنعتی، نظر منتقدان و کارشناسان را به خود جلب کرده است.
همچنين در تيرماه، به ياری موزه سينما، هفته ارامنه و سينمای ايران، به مناسبت چهارصدمين سالگرد مهاجرت ارامنه به ايران و حضور يک قرن ارامنه در سينمای اين کشور برگزار شد. در اين چشم انداز از بزرگان ارامنه در سينمای ايران: آوانس اوگانيانس، ساموئل خاچيکيان، آرمان، ايرن، ويگن، روبيک منصوری، آربی آوانسيان و ديگران ياد شد.
مرداد: رخوت تابستانه
مرداد ۱۳۸۳ با مرگ حسين پناهی، شاعر، نويسنده، کارگردان و بازيگر همراه بود. پناهی در تنهايی به آخر خط رسيد. جنازه اش چند روزی در خانه مانده بود و کسی خبر نداشت. او که شهرتش، بيشتر مديون بازی در فيلمهای تلويزيونی و سينمايی بود، حرفه بازيگری را در خود چندان نمی پسنديد و آن را فقط وسيله ای برای امرار معاش می دانست. با اين حال، شخصيت خاص او در ارائه نقشهايش، مورد پسند تماشاگران ايرانی واقع شده بود؛ هر چند دوستانش معتقد بودند که او خود به همين گونه بود و چندان بازی نمی کرد. از او چند اثر در زمينه نمايشنامه و شعر به جا مانده است.
لوريک ميناسيان بازيگر ديگر تلويزيون و سينما بود که در اين ماه درگذشت.
در اين ماه، در ادامه عرضه فيلمهای روز جهان، پينوکيو ساخته روبرتو بنينی در تهران روی پرده رفت.
اما اکران قابل ذکر مرداد، مهمان مامان ساخته فيلمساز سرشناس ايران، داريوش مهرجويی بود. هرچند منتقدان عنايت چندانی به اين اثر نشان ندادند، اما از طرف تماشاگران با استقبال نسبی روبرو شد. با نمايش اين فيلم و فيلم شمعی در باد ساخته پوران درخشنده، که آن نيز با استقبال نسبی روبرو شد، رخوتی که پس از پايين کشيدن مارمولک دچار سينماهای ايران شده بود، تا حدی فروکش کرد.
شهريور: بحران در خانه سينما
هشتمين جشن خانه سينما در شهريور ماه برگزار شد. کارگردان برگزيده جشن، بهمن قبادی ساده لاک پشتها هم پرواز می کنند، و بهترين فيلم شهر زيبا اثر اصغر فرهادی شناخته شدند.
پرويز پرستويی به خاطر بازی در مارمولک و گلشيفته فراهانی به خاطر بازی در اشک سرما اثر عزيزالله حميدنژاد عنوان بهترين بازيگران مرد و را به دست آوردند.
جشن به شکل معمول و مرسوم برگزار شد؛ اما در پی آن موجی از حملات عليه خانه سينما و سينماگران آغاز شد. منتقدان، به طور عمده، بدحجابی و رفتار برخی تماشاگران را بهانه حمله خود قرار داده بودند. به دنبال آن ماجرا، ابوالحسن داودی، کارگردان سينما و رئيس وقت هيئت مديره خانه سينما و چند نفر ديگر از اعضای اين خانه بازداشت شدند؛ که اين اعتراض متقابل هنرمندان را برانگيخت. دامنه و شدت حملات و بازداشتها چنان بود که حتی رئيس جمهور نيز معترض آن شد. از سوی ديگر، حتی بسياری از هنرمندان و سينماگران مذهبی و نزديک به حکومت ايران، از جمله: مجتبی راعی، مجيد مجيدی و رضا ميرکريمی به اين ماجرا اعتراض کردند.
اعتراضها و تنشهايی که پيشتر از طرف برخی صنوف و منتقدان هيئت مديره خانه سينما به عمل آمده بود، ناهماهنگيهايی که در اداره اين نهاد ديده ميشد، مشکلات داخل صنوف از جمله انحلال انجمن بازيگران، همراه با ماجراهای متعاقب جشن خانه سينما، بزرگترين بحران عمر کوتاه اين خانه را رقم زد، که در نهايت به استعفای جمعی هيئت مديره انجاميد.
همچنان که مهمان مامان اکران نسبتا گرمی را سپری می کرد، فيلمهای قابل توجهی چون: گاوخونی ساخته بهروز افخمی، اشک سرما کار عزيزالله حميدنژاد، و مزرعه پدری رسول ملاقلی پور بر پرده سينماها رفت، اما هيچکدام توفيق چندانی در جذب تماشاگران نداشتند و مردم، همچنان بی اعتنا از کنار سينمای ايران گذشتند.
خارج از ايران، جشنواره ونيز برگزار شد. سگهای ولگرد ساخته مرضيه مشکينی، و فيلمهای کوتاه ساکنان سرزمين سکوت ساخته سامان سالور، همسفر خاموش کار الهام حسين زاده، و بيست انگشت اثر مانيا اکبری، نمايندگان ايران در اين جشنواره بودند. مانيا اکبری موفق شد جايزه اول سينمای ديجيتال را در اين جشنواره از آن خود کند.
مهر: زمانی برای کودکان
نوزدهمين جشنواره بين المللی فيلم کودک در اصفهان برگزار شد. اين بار استانداری اصفهان، بدون همراهی شهرداری اين شهر، اين جشنواره را برگزار کرد.
جشنواره کودک اصفهان، شايد پس از جشنواره فيلم فجر، مهمترين رويداد سينمايی ايران باشد که متأسفانه چند سالی است سير نزولی را طی می کند و همين نيز موجب استقبال کاهنده از جشنواره شده است.
موفقترين اثر جشنواره لاک پشتها هم پرواز می کنند بود که جدا از دريافت جايزه بهترين فيلم و بهترين کارگردانی در بخش بين الملل جشنواره، در بخش سينمای ايران نيز موفق به دريافت جايزه ويژه هيئت داوران و جايزه اثر برگزيده داوران کودک و نوجوان شد. بهترين فيلم بلند در بخش سينمای ايران حيات ساخته غلامرضا رمضانی شناخته شد.
از طرفی اين ماه، اوج موفقيتهای قبادی بود. چرا که لاک پشتها هم پرواز می کنند توانست صدف طلايی جشنواره سن سباستين اسپانيا را از آن خود کند.
فارنهايت ۱۱/۹ ساخته جنجال برانگيز مايکل مور در سئانسهای محدودی در سينما سپيده تهران بر پرده رفت. اما به رغم استقبال چشمگير جهانی، و با وجود محدويت در اکران، با استقبال چندانی از طرف تماشاگران ايرانی روبرو نشد.
از طرفی با هدف بنيادين خارج کردن انحصار توزيع بين المللی فيلم از اختيار دولت و چند نهاد وابسته، آيين نامه فعاليت مؤسسات عرضه بين المللی فيلم تصويب شد و راه برای تأسيس سازمانهای خصوصی در اين ميدان باز شد. حال بايد منتظر ماند و ديد که بخش خصوصی تا چه حد توانايی گسترش سينمای ايران را در سطح جهان دارد.
آخرين خبر اين ماه باز هم به از دست رفتن هنرمندی اشاره داشت. يدالله شيراندامی بازيگر قديمی تآتر و سينمای ايران، مهر ۱۳۸۳، در آمريکا درگذشت. اعتبار او بيش از آن که ناشی از بازيهای سينماييش باشد، به حضور او در برخی آثار شاخص تئاتری در دهه ۴۰ مربوط است.
آبان: سينمای ايران، آن سوی آبها
چهل و هشتمين جشنواره فيلم لندن، اکتبر ۲۰۰۴ برگزار شد. از ايران چهار اثر در بخشهای مختلف جشنواره به نمايش درآمدند: مارمولک از کمال تبريزی، کنار رودخانه کار عليرضا امينی، سگهای ولگرد ساخته مرضيه مشکينی، و باز هم لاک پشتها هم پرواز می کنند.
همزمان با جشنواره فيلم لندن، جشنواره فيلمهای کردی در انگلستان برپا شد. از ايران کنار رودخانه ساخته عليرضا امينی، اشک سرما اثر عزيزالله حميدنژاد، و باز هم لاک پشتها هم پرواز می کنند در آن حضور داشتند.
باز هم موفقيتی ديگر برای فيلم قبادی: لاک پشتها هم پرواز می کنند از طرف بنياد سينمايی فارابی به عنوان نماينده سينمای ايران، برای اسکار فيلمهای به زبان غير انگليسی معرفی شد. هرچند پس از آن موفق به حضور در جمع نامزدهای نهايی اين جايزه نشد. همزمان اين فيلم در سينماهای ايران روی پرده رفت.
در آسيا، مهمترين جشنواره سينمايی اين قاره، جشنواره فيلم توکيو، بدون حضور هيچ فيلمی از ايران برگزار شد.
در ايران اما، در پی اعتراض نمايندگان اصناف مختلف سينمايی به نحوه برپايی انتخابات هيئت مديره خانه سينما، و ماجراهايی که به دنبال جشن خانه سينما به پا شد، هيئت مديره خانه که کمتر از چهار ماه از عمرش می گذشت، دسته جمعی استعفا کردند، که يا چاره ای شود بر حل معضلات افتاده به جان اين خانه، و يا گره گاههای بحران موجود را بيشتر کند؛ بحرانی که از چندی پيش با تشکيل مديريت بحران سعی در چاره جويی برای خروج از آن شده بود.
با پايان ماه رمضان و برای عيد فطر، دو فيلم پرفروش سينمای ايران اکران طولانی خود را آغاز کردند: دوئل ساخته احمدرضا درويش، و خوابگاه دختران کاری از محمدحسين لطيفی.
دوئل برنده هفت سيمرغ بلورين از جشنواره فيلم فجر سال ۸۲ ، با اتکا به هزينه و زمان طولانی توليد آن، و رعايت نسبی استانداردهای کيفی مورد قبول بازار جهانی، موفق شد در کشورهای انگلستان، افغانستان، امارات، و تاجيکستان نيز به نمايش عمومی درآيد. اين فيلم با توجه به تبليغات وسيع اين فيلم در رسانه ها، به ويژه تلويزيون، و تعدد سينماهای نمايش دهنده و طی زمانی طولانی(بيش از چهار ماه)، موفق شد تماشاگران بالنسبه فراوانی را به خود جذب کند.
آذر: تنگتر شدن چارچوبها
بيست و يکمين دوره جشنواره سينمای جوان و نهمين دوره جشنواره فيلم کوتاه، به کوشش انجمن سينمای جوانان ايران و مرکز گسترش سينمای مستند و تجربی، با حضور آثاری از ۳۲ کشور جهان، در تهران برگزار شد.
اکنون مدتی است که انجمن سينمای جوانان و مرکز گسترش با مديريتی واحد در هم ادغام شده اند، اما هنوز هويت دوگانه خود را به دلايل نا معلومی حفظ کرده اند. از طرفی جشنواره های سينمای جوان و فيلم کوتاه، به واقع دو نام مختلف برای يک جشنواره واحد هستند که باز هم دليل عدم ترکيب اين دو اسم ناشناخته مانده است. به هر شکل، اين جشنواره(ها) همچنان وسيعترين حضور را برای فيلمسازان جوان و تجربه گرای ايران، در حوزه فيلم کوتاه فراهم می کند.
پس از جشنواره فيلم کوتاه، نمايش عمومی فيلمهای کوتاه در سينما سپيده، هفته ای يک سئانس آغاز شد که همچنان تا پايان سال ادامه داشته است. با آن که حاصل اين اقدام و تداوم آن هنوز نامشخص است، آن را می توان طريقی برای توسعه مخاطبان فيلم کوتاه، و شايد راهی برای ايجاد بازار اين گونه آثار قلمداد کرد.
همزمان با اين جشنواره، سی و چهارمين جشنواره آثار علمی و آموزشی رشد در شهر يزد برپا بود. از طرفی جشنواره های فيلم ۱۱۰ (مربوط به آثار پليسی و نيروی انتظامی)، در تهران و فيلم ۱۰۰(مخصوص فيلمهای صد ثانيه ای)، در کرج، در اين ماه برگزار شد.
چند تار مو ساخته ايرج کريمی، به عنوان اولين فيلم در گروه سينمايی آسمان باز در آذر ماه به نمايش درآمد. از اين تاريخ تعدادی از سينماها در اين گروه برای عرضه فيلمهايی با مخاطب خاص در نظر گرفته شدند، که اثر کريمی اولين تجربه اين اقدام بود.
در کانادا، اشک سرما کار عزيزالله حميدنژاد به نمايش عمومی درآمد. بوتيک ساخته حميد نعمت الله نيز در جشنواره سه قاره(نانت) حضور پيدا کرد و گلشيفته فراهانی جايزه اول بازيگری را در جشنواره به دست آورد.
اين بار در اهواز، جشنواره تئاتر ايران زمين بهانه ای شد برای ادامه کشاکشهای گروههای اصولگرا با بخش فرهنگ. در اين جشنواره پوشش و حرکات چند نفر از گروههای خارجی شرکت کننده در جشنواره مورد اعتراض و انتقاد شديد برخی جناحهای حاکميت واقع شد. از جمله نماينده ولی فقيه در بنياد شهيد چنين اعترض خود را بيان کرد: "نتيجه بسياری از جشنواره های ارشاد، ابتذال و شکستن حريم هاست."
باز هم چند نفر از مسئولان برپايی جشنواره، که اتفاقا اين بار از مديران دولتی بخش فرهنگی بودند، بازداشت شدند. اين حوادث مکرر، احتياط و محافظه کاری را در برپايی جشنواره های آتی تا پايان سال، از جمله جشنواره های فجر، برانگيخت.
از طرفی هيئت مديره جديد خانه سينما برگزيده شد. به نظر می رسد که خانه سينما محتاطانه، راه خروج از بحران را در پيش گرفته است؛ چنانچه عمر هيئت جديد بيش از همتايان پيشين خود باشد. در پی اين انتخاب، شورای صيانت از سينمای ايران توسط هيئت جديد برگزيده شد. اين شورا وظيفه برخورد با تخلفات هنرمندان را عهده دار شده است؛ چنان که اين شورا، چندی پس از تشکيل، گوهر خيرانديش و محمدرضا شريفی نيا را به دليل نوع رفتار ايشان در جشن خانه سينما تا مدت نامعلومی از فعاليتهای سينمايی محروم کرد.
دی: عرض اندام مستندسازان
هفته سينمای مستند ايران، با عنوان از سينماتوغراف تا سينما ديجيتال، به کوشش انجمن مستندسازان ايران در تالار بتهوون خانه هنرمندان ايران برگزار شد.
دبير او