بازی جدید


اميد معماريان

دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۸۴



۱- آمريكا با دنبال كردن خط تضعيف سوريه در منطقه از طريق تحولات جارى لبنان، احتمالاً موضوع ايران را حداقل تا مدتى از اولويت سياست خارجى خود به عقب رانده است. مخصوصاً كه در بازى جديد براى مدتى تغيير جهت داده است. يعنى آمريكا تلاش مى كند تا با خلع سلاح نيروهاى حزب الله، سوريه را تضعيف كند و در نتيجه به قوت رژيم اشغالگر قدس بيفزايد و تهديدات موجود در منطقه را به نفع خود كاهش دهد و همچنين قدرت مانور ايران را از طريق نيروهاى حزب الله از بين ببرد. آنگاه سرفرصت بخواهد با ايران شروع به بازى كند يا بازى اش را تكميل كند. شاهد ماجرا هم اين است كه پيشنهادات آمريكا به ايران در خصوص پيوستن به سازمان تجارت جهانى و باقى قضايا چنانكه ناصرى عضو كميته مذاكره كننده هسته اى با اروپايى ها گفته است مانند تعويض شير با موش است. پيشنهادى كه به جاى اقدامى مثبت و به جلوبرنده مى توان حتى آن را تحريك آميز و تحقيركننده نيز قلمداد كرد. با اين وجود ارسال چنين پيامى به معناى آن است كه ايالات متحده مى كوشد چند كار را با هم و همزمان انجام دهد. اول آنكه آنان براى به فعليت رساندن سياست هايى كه در منطقه دارند، مخصوصاً در رابطه با ايران، نيازمند خريد زمان هستند تا سر فرصت به همه كارهايش رسيدگى كند. در ثانى مى كوشد به افكار عمومى اين گونه القاء كند كه به هر حال اين آمريكا آنگونه هم كه مى گويند اهل جنگ و مرافعه نيست بلكه پيشنهادات خوبى هم به ايران داده كه ايران نپذيرفته است. به اين معنا كه درصورت هرگونه اقدام احتمالى مى تواند ادعا كند كه پروسه گفت وگو با ايران طى شده است. از سوى ديگر سر فرصت در لبنان به خلع سلاح نيروهاى حزب الله لبنان و تقويت مواضع اسرائيل مى پردازد. از آن طرف آقاى بولتون كه هم اينك چمدان هايش را براى رفتن به سازمان ملل آماده مى كند به آماده سازى افكار عمومى سازمان ملل در خصوص برخى تغييراتى كه مورد نظر آمريكا است، مى پردازد. بنابراين ميوه سياست تغيير زمين بازى از اقدام تك جانبه گرايانه به زمين سازمان ملل نيز تا آن زمان خواهد رسيد.
۲- بنابراين مى توان گفت ايالات متحده نه تنها از فكر تهديدات خود بيرون نيامده بلكه آن را با جديت دنبال مى كند. برخى از تحليل ها مى گويد ايالات متحده بعد از سفر كاندوليزا رايس به اروپا به اين نتيجه رسيد كه كشورهاى اتحاديه اروپا از هرگونه مداخله نظامى جديد آمريكا در كشورهاى خاورميانه استقبال نمى كنند و به همين خاطر به تغيير سياست خود روى آورد. اما به نظر مى رسد بعد از اين سفر سياستمداران كاخ سفيد تلاش كردند راه ديگرى براى جامه عمل پوشاندن به بلندپروازى هايى كه آن را مقدس هم مى شمارند، بيابند. بنابراين اگر طى چند ساله گذشته سياست چماق و هويج در مورد يك كشور به اين صورت اعمال مى شد كه اروپا نقش هويج را بازى مى كرد و آمريكا نقش چماق را، اما حالا آمريكا نقش چماق را براى يك كشور بازى مى كند و نقش هويج را هم به عهده كشورهاى اروپايى گذاشته براى كشورى ديگر.
۳- به اين ترتيب ايالات متحده با تغيير مسير خود از اقدامات تك جانبه به سوى سازوكار سازمان ملل و اهرم هايى مانند تصويب قطعنامه، مى كوشد آنچه را كه تهديد مى خواند مرتفع سازد. حتى عمل گرايى به نوع ايرانى اش باعث نخواهد شد تا خواست آمريكائيان مبنى بر صرف نظر كردن از كليه برنامه هاى هسته اى و متوقف كردن چرخه سوخت جامه عمل پوشانده شود و يا اينكه ايران به صورت رسمى از حمايت گروه هايى مانند حزب الله دست بردارد و يا رژيم اسرائيل را به رسميت بشناسد. چرا كه در چنين حالتى عملاً تغييرات ايجاد شده آنچنان ماهوى هستند كه مشكلات جدى در داخل ايران به وجود مى آورند. شايد آمريكايى ها هم مى دانند آنچه كه از ايران مى خواهند به گونه اى عملى نيست. و بازى را با برگ هاى سوخته به پيش مى برند. بازى اى كه ايران را مشغول تداركات ديپلماتيك مى كند و مردان كاخ سفيد را مهيا براى آنچه در سر دارند. شايد به همين جهت است كه مردان كاخ سعدآباد و شيخ حسن روحانى كه هم اينك به باهوشى تيم خود متكى است، از هم اكنون بايد گزينه هاى پايانى ماجرا را با هم مرور و براى آن سياست هاى جديد و موثرى را پيش بينى كنند. اگرچه نفس مذاكرات براى ايران نيز زمان بيشترى فراهم مى آورد اما همين مذاكرات انجام شده نيز نشان مى دهد اروپايى ها و آمريكايى ها دنبال چه هستند.
۴- اما اينكه بازى آمريكا به همين سهولت كه در سر دارند به پيش برود هم محل نزاع است. با حضور آمريكا در عرصه تغيير نظام هاى سياسى منطقه، عملاً نوع جديدى از بنيادگرايى ضد آمريكايى در حال شكل گيرى است كه از درون سياست هاى ايالات متحده در منطقه خاورميانه اندك اندك در حال رشد و نمو است. تجمع ميليونى طرفداران حزب الله كه مى توان از آن به عنوان يك مرزبندى جديد در ميان نيروهاى تاثيرگذار در كشور بالنسبه دموكراتيك لبنان ياد كرد در كنارقدرتمندى و توانايى شيعيان عراقى به رهبرى آيت الله سيستانى و مجلس اعلاى عراق و همچنين ارتباط اين دوحلقه شيعى يادشده با ايران، معادله جديدى را بر سر اقدامات آمريكايى ها مى گشايد. تامل آمريكا در روزهاى گذشته احتمالاً براى بررسى ويژگى هاى همين تحولاتى است كه در صورت عملى شدن هرگونه تهديدات عليه ايران و سوريه در منطقه شكل مى گيرد، گسترش مى يابد و ايالات متحده و اتاق هاى فكرشان را با گزينه هاى جديدى مواجه مى كند كه بر هم نده معادلات از پيش تعيين شده شان است. تجربه عراق براى آمريكا شايد آنقدر گرانقيمت بوده باشد تا بداند بازى در زمينى كه قواعد پيش بينى ناشده اى را به همراه دارد، تا چه اندازه مى تواند آنان را به پرداختن هزينه واداركند. شايد از همين رو است كه آنان را از درگيرى جديدى در منطقه انديشناك كرده است. ايالات متحده هم از اين رو است كه در حال بازانديشى گزينه هايى است كه طى چند سال گذشته در سر پرورانده است.

منبع: روزنامه شرق