پيامدهاى اجتماعى هجوم نامزدهاى رياست جمهورى به اينترنت
على حاجلى
چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۸۴
با من گفت وگو كن تا به تو راى بدهم
انتخابات آتى رياست جمهورى از هم اكنون يك نتيجه ناخواسته ولى مثبت به دنبال دارد. در حالى كه در همه انتخابات مختلف، نتايج آرا موجب پيروزى گروهى و شكست گروهى ديگر مى شود اين انتخابات در كنار اين شكست و پيروزى ها چند پيروزى بزرگ براى جامعه رزرو كرده است. رسميت يافتن و مشروعيت فضاى مجازى يكى از اين پيروزى ها به شمار مى رود. رسميت يافتن اينترنت بيش از آنكه به طور كل واجد اهميت باشد از آن جهت با اهميت تلقى مى شود كه نوعى فضاى گفت وگوى چندجانبه را به وجود مى آورد و ميزانى از مدارا را تحميل مى كند كه به شكل گيرى حوزه عمومى منجر مى شود. در حالى كه تحمل واقعى ما چندان نيست كه با هم گفت وگو كنيم و در شرايطى كه ساختارهاى سنتى گفت وگوهاى چهره به چهره از بين رفته و ساختار جديدى براى اين منظور شكل نگرفته است، تمرين تحمل و كنش متقابل مبتنى بر رسميت يافتن «ديگرى» در فضاى مجازى يكى از روه هاى اميد براى آينده جامعه ايران تلقى مى شود.
در حال حاضر اغلب نامزدهاى رياست جمهورى به طور ويژه رو به فضاى مجازى آورده و با ايجاد انواعى از پاتوق هاى مجازى تلاش دارند تا از اين فضا براى تبليغات انتخاباتى و تاثيرگذارى بر مخاطبان استفاده كنند. البته نحوه استفاده از اين فضا متفاوت است؛ يكى از اين فضا براى تخريب رقيب استفاده مى كند، يكى براى نمايش عكس ها، يكى به خاطرات روزانه وبلاگى روى آورده، يكى آنجا را محلى براى آرشيو سخنرانى هاى خود؛ ولى هر چه باشد، فرقى نمى كند؛ مسئله همه آنها استفاده از اين فضا براى موفقيت است.
• چرا اينترنت
آيا اقبال به دنياى مجازى و فضاى اينترنتى يك رويكرد فانتزى است؟ براى پاسخ به اين سئوال به داده هاى يك پژوهش ملى استناد مى كنم كه در پاييز سال گذشته پيرامون يكى از مسائل اجتماعى مهم كشور انجام شده است (كه نتايج آن هنوز منتشر نشده). در اين پژوهش براى آنكه بتوان تحليلى اجتماعى از پاسخ ها ارائه نمود علاوه بر سئوالاتى پيرامون موضوع اصلى تحقيق، سئوالاتى هم تدوين شده است كه به طور مشخص به بررسى سبك دگى پاسخگويان مى پردازد. براى اين منظور دو نوع سرمايه اقتصادى و فرهنگى پاسخگويان از طريق گويه هاى مختلفى مورد سنجش قرار گرفته است. براى سنجش سرمايه فرهنگى پاسخگويان از چهار سازه فعاليت فرهنگى، صلاحيت فرهنگى، دارايى فرهنگى و توليد فرهنگى استفاده شده كه هر سازه متشكل از چندين گويه (سئوال) بوده است. دو سازه مهم مرتبط با اين نوشته عبارت از فعاليت و صلاحيت فرهنگى هستند. در فعاليت فرهنگى به مجموعه اى از فعاليت هاى فرهنگى پاسخگويان مانند مطالعه، شركت در مراسم فرهنگى و نيز استفاده از اينترنت توجه شده است. سازه صلاحيت فرهنگى هم نشان مى دهد كه فرد پاسخگو چقدر قادر به تاثيرگذارى بر روى ديگران بوده و به عبارت ديگر تا چه ميزان محل رجوع است.
مطابق داده هاى آن پژوهش، در يك سال منتهى به زمان جمع آورى اطلاعات، ۶۳ درصد از پاسخگويان هيچ وقت از اينترنت استفاده نكرده و ۱۴ درصد از آنها به ندرت از اينترنت استفاده كرده اند. اما در مقابل، ۱۱ درصد از پاسخگويان گاهى اوقات از اينترنت استفاده كرده و ۱۲ درصد هم اغلب اوقات از اينترنت استفاده كرده اند. به عبارت ديگر ۲۳ درصد از پاسخگويان داراى ارتباط نسبتاً زيادى با اينترنت بوده و بدان مراجعه مى نمايند.
اما گروهى كه از اينترنت استفاده مى كنند داراى چه ويژگى هايى هستند؟ مردان بيش از زنان (۲۷ درصد به ۱۸ درصد)، افراد مجرد بيش از افراد متاهل (۳۳ درصد به ۱۵ درصد)، افراد جوان تر بيش از افراد مسن تر (با ضريب گاماى ۳۴/۰) و افراد با تحصيلات بالاتر بيش از ديگران ( با ضريب گاماى ۵۳/۰) از اينترنت استفاده مى كنند. به عبارت ديگر نسل جوان به ويژه نسل متعلق به «شبه طبقه متوسط» بيش از ديگران با اينترنت در ارتباط است. رابطه ميان استفاده از اينترنت و سازه هاى سرمايه فرهنگى هم داراى نكات جالبى است. جدول زير رابطه ميان استفاده از اينترنت و سازه هاى سرمايه فرهنگى را نشان مى دهد:
از ميان داده هاى فوق مى توان به رابطه صلاحيت فرهنگى توجه ويژه اى داشت. رابطه نسبتاً مناسب استفاده از اينترنت و صلاحيت فرهنگى نشان مى دهد كه چنانچه در فضاى مجازى امكان تاثيرگذارى بر مخاطبان وجود داشته باشد اين تاثير همانند بازى دومينو موجب تاثيرگذارى در روابط حقيقى خواهد شد. يعنى چنانچه استفاده كنندگان از اينترنت براى راى دادن به فرد خاصى مجاب شوند آنها قادرند بدون تلاش اضافى به صورت تصاعدى آراى نامزد مورد نظر را افزايش دهند. چراكه اين قبيل افراد محل رجوع بوده و غالباً از سوى ديگران مورد پرسش و راهنمايى قرار مى گيرند.
رابطه استفاده از اينترنت با سرمايه فرهنگى (۵۲/۰ = rho_S) بيش از سرمايه اقتصادى (۲۵/۰ = rho_S) است. به عبارت ديگر استفاده كنندگان از اينترنت نه عضو طبقه بالاى اقتصادى هستند و نه عضو طبقه پايين عام. اين مشخصات حاكى از آن است كه آنها اگر خاستگاه طبقاتى داشته باشند بيشتر عضو طبقه اى هستند كه به طبقه متوسط مشهور است. يعنى از نظر فرهنگى داراى وضعيت نسبتاً برتر بوده و از نظر اقتصادى در وضعيت متوسط رو به بالا قرار دارند.
• پيامدها
طبيعتاً نامزدهاى رياست جمهورى درصدد جذب راى شهروندان هستند و در اين راه از شركت در مراسم يادبود فوت شدگان گرفته تا برنامه هاى صوتى و تصويرى استفاده مى كنند تا راى بيشترى كسب نمايند. اما وقتى يك نامزد انتخاباتى در مراسم يادبود يك «مرده» شركت مى كند در واقع ضمن استفاده ابزارى از «مرده» براى بهره بردارى تبليغاتى خود به طور متقابل احترام ويژه اى هم براى «مرده» به وجود مى آورد. يعنى اين استفاده يك استفاده دوطرفه است.
اكنون مى توان پرسيد استفاده نامزدها از اينترنت آيا سودى هم براى فضاى مجازى دارد؟ در پاسخ بايد گفت نامزدها بيش از آنكه شانيت سودرسانى به فضاى اينترنتى داشته باشند قدرت به فعل رساندن ظرفيت هاى موجود در فضاى مجازى را دارند. در فضاى مجازى شرايطى وجود دارد كه تا حدود زيادى امكان به وجود آمدن «نظام آرمانى گفتمان» را مهيا مى كند. در اين چارچوب هركسى مى تواند هر آنچه را كه صلاح مى داند با هزينه نسبتاً كمى بيان كند و نيز هر ادعاى كلانى را به چالش گيرد يا رد كند. در واقع نوعى تحقق بخشيدن به ايده يك نفر- يك صدا (حق بيان) است. گفتن ندارد كه چنين شرايطى با مونولوگ سيطره يافته موجود تا چه حد متفاوت خواهد بود. در واقع نوعى حوزه عمومى وجود دارد كه در كافه هاى تودرتوى آن هر كسى در حال توليد سخن است؛ يكى از روابط شخصى خود مى گويد و ديگرى به موضوعى عام تر مى پردازد.
اخلاق حاكم بر فضاى مجازى هم تا حدود زيادى درصدد رهايى از اخلاق موجود در فضاى واقعى است. اگرچه در اين فضاى عمومى مجازى هم خرده اخلاق هاى متعدد و متكثرى شكل مى گيرد و بر فضاى كنش ها حاكم است ولى شكستن آن چنان سهل و ساده است كه عملاً آن را نرم و منعطف مى سازد. به همين دليل توليدكننده سخن در بيان خود چندان گرفتار چارچوب ها و قواعد نيست بلكه آنچه را كه خود شايسته تلقى مى كند بدان پايبند است. براى مثال نوشته ها خيلى راحت قواعد گرامرى نوشتار و ادبى اخلاق را مى شكنند و خود را گرفتار قيد و بندهاى آن نمى كنند.
مسئله هويت نيز قابل دست كارى است. در حالى كه در عالم واقعى بيان سخن مى تواند پيامدهايى داشته باشد در فضاى مجازى مى توان خيلى راحت خود را از شر هويت و قيود آن رها كرد. براى مثال يك روحانى به دليل شان اجتماعى خود هيچ گاه نمى تواند به يك ترانه استناد كند، ولى در فضاى مجازى كافى است نام خود را به ميان نياورد و از هر چه كه مى خواهد سخن بگويد؛ خواه عشق و خواه ايمان. در چنين فضايى البته حفظ سيطره مبتنى بر مونولوگ امرى محال يا بسيار دشوار است.
حال در چنين شرايطى مى توان انتخابات آتى رياست جمهورى را به طور ويژه يك نهاد اجتماعى بازتابى دانست كه به طور خاص در حال ايفاى نقشى فرا مقطعى است. يعنى در حالى كه اين نهاد حامل مجموعه اى از روندها و كاركردهاى سياسى است، در شرايط كنونى جامعه علاوه بر آن روندها و كاركردها نقش ويژه ترى دارد كه در صورت تداوم به بازسازى نسبى بخشى از نهادهاى سنتى رو به افول گذاشته (مانند قهوه خانه هاى دهه سى تا پنجاه) و نيز تحقق بخشيدن برخى نهادهاى مورد نياز دنياى مدرن خواهد انجاميد. پيامد اين روند كاملاً مشخص است؛ در حالى كه ما در جهان واقعى قادر به گفت وگو نيستيم، در جهان بدون تعرض مجازى قادر خواهيم بود اگرچه با لكنت زبان ولى با مداراى بيشترى به گفت وگو بنشينيم. خوش بينانه تر نگاه كنيم، وعده و آرزوى حوزه عمومى در حال تحقق است. اين وعده نه از جناح خاصى و نه از سوى حاكميت مشخصى داده نشده است، اين وعده، وعده شهر است. پيش نياز شكل گيرى حوزه عمومى، حق فردانيت است، يعنى برخوردارى از حق بودن و فرد بودن. اين حق است كه مانع از مصادره شهروند در ساختارها و بسته بندى هاى كلان و صامت مى شود.
هر رايى كه در فضاى اينترنتى ايجاد شود بدون شك به دنبال خود چندين راى واقعى ايجاد خواهد كرد. چراكه مطابق داده هاى پژوهش پيش گفته كاربران اينترنت داراى صلاحيت فرهنگى بالايى بوده و به عبارت روشن تر محل رجوع اند. حال سياستمدارانى كه پرورش يافته فضاى تك گويانه هستند اگرچه با حضور در فضاى مجازى مى توانند بر راى خود بيفزايند ولى بايد قبل از آن خود را آماده «شنيدن» نيز نشان دهند. چنانچه اين آمادگى ايجاد شود البته راه درازى طى شده و مشكل بزرگى در حوزه سياست و اجتماع حل شده است. آيا آنها آماده شنيدن هستند؟
منبع: روزنامه شرق