گزارشي تحليلي آماري پيرامون ايرانيان خارج ازكشور
سرگه بارسقيان
پنجشنبه اول اردیبهشت 1384
"کبوترها به آشیانه باز می گردند"؟
نخستين ماههاي رياست جمهوري سيد محمد خاتمي بود كه برخي ايرانيان مهاجر غم غربت خويش را در چمدانهايشان ريختند تا راهي وطن شوند . وطني كه گرچه دلشان براي بوي و جوي و كوي آن تنگ شده بود اما اين دلتنگي در مقابل تنگنظريهايي كه درباره آنها اعمال ميشد كم طاقتي ميآورد. آنان خود را پاره تن وطن مي دانستند چه اينكه در ترديد و تشكيك بودند كه آيا وطن پذيراي آنان خواهد بود و آغوش ميهن براي فردان غربتنشينش باز خواهد شد يا نه*
آمدن خاتمي، رفتن ترديدها به همان چمدان بود كه بايد بسته ميشد. روزنامهها نوشتند كه جمعي از ايرانيان مقيم خارج از كشور در زمستان 76 به ميهن بازگشتند گويي بهاري بود پرنشاط،اما ديري نپاييد كه اين روند به روال سابق بازگشت. باز هم همان ترديدها قوت گرفت،چمدانها مكث ميكردند. دردها تازه مي شد و باز غم غربت به خانههاي دل آنان سرازير بود. از آن پس تا همين اواخر گاهگاهي مجال ميشد تا به بررسي مقولهيي به نام ايرانيان خارج از كشور پرداخته شود. اما فقط در سطح نظر و بحث ميماند و كمتر به عرصه تصميم راه مي يافت تا اينكه در سال 83 اتفاقاتي افتاد كه نشانگر توجه حاكميت به مقوله ايرانيان مهاجر بود. شايد بتوان مهمترين ماحاصل وقايع سالهاي اخير را تغيير نگرش به مقوله ايرانيان دور از وطن دانست، چه اينكه اگر تا ديروز بار بدگماني داخلي بر دوش آنها سنگيني مي كرد،امروز برايشان فراكسيون و دبيرخانه و مجمع تشكيل ميدهند و حتي برخي نظرها بر آن استوار است كه كرسي نمايندگي در مجلس به آنها اختصاص يابد. در سال گذشته فراكسيون پيگيري امور ايرانيان مقيم خارج از كشور در مجلس شوراي اسلامي تشكيل شد. اين فراكسيون به گفته علي رياض نماينده
تهران و رييس فراكسيون مزبور مسائل مختلف ريشهيي را براي تقويت ارتباط فكري، فرهنگي و اقتصادي و مشاركت ايرانيان خارج از كشور بررسي ميكند. محور برنامههاي اين فراكسيون بررسي و ارايه طرحها و اتخاذ تدابير لازم جهت حفظ هويت ايرانيان خارج از كشور، حمايت از حقوق ايرانيان خارج از كشور در امور سياسي، اقتصادي ،اجتماعي و دفاع از ايرانيان خارج از كشور و تحكيم پيوند با آنها است. علاوه بر آن در دولت نيز فعاليت شوراي عالي ايرانيان مقيم خارج از كشور نمود عيني بيشتري يافت. شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور در تلاش است تا اين افراد را اعم از اينكه براي تحصيل به خارج از كشور رفته و برنگشته باشند يا افرادي كه در خارج متولد شده و واجد شرايط لازم و تحصيلات عالي هستند به نحوي با كشور مرتبط كنندأ اين در حالي است ك طبق آمار منتشر شده از سوي صندوق بينالمللي پول،ايرانيان از نظر فرار مغزها در بين 91 كشور در حال توسعه و توسعه نيافته جهان در مقام اول قرار دارند.طبق اين آمار سالانه بين 150 تا 180 هزار نفر از ايرانيان تحصيلكرده براي خروج از ايران اقدام ميكنند. طي سال 79 روزانه بطور متوسط 15 نفر با درجه كارشناسي ارشد و 2\3 نفر با درجه
دكترا ترك وطن كردهاند. در سال 78، تعداد 5475 كارشناس ايران را ترك كردهاند ودر نيمه اول سال 78، 1664 نفر از افراد داراي تحصيلات علوم پزشكي براي خروج از كشور اقدام كردند. 92 درصد دارندگان مدال المپيادهاي جهاني طي دو دهه اخير به خارج از كشور رفته اند. به شورايعالي ايرانيان مقيم خارج از كشور بازگرديم. خاتمي سال گذشته با شركت در جلسه اين شورا با اشاره به تواناييهاي ايرانيان مقيم خارج از كشور بر ضرورت فعالشدن دستگاههاي اجرايي كشور براي حل مشكلات آنان تاكيد كرد. آنچه را ميتوان به عنوان شاهبيت سخنان رييسجمهور در نظر گرفت اين گفته بود:»بدون درنظر گرفتن عقايد شخصي اين افراد بايد از نفوذشان در زمينههاي علمي، فرهنگي واقتصادي حمايت جدي شود.« رييس جمهور، دبيرخانه شوراي عالي ايرانيان مقيم خارج از كشور را موظف كرددر زمان مقتضي و با مشاركت دستگاههاي عضور شورا، نسبت به تدوين آمار نهايي آنان به تفكيك كشورها و تواناييهاي ايرانيان اقدام كنند. همچنين ايجاد چهار كار گروه فعال در زمينههاي فرهنگي، آموزشي و رسانهيي، علمي و تحقيقاتي، اقتصادي و بازرگاني و حقوقي و كنسولي براي رسيدگي دقيقتر به مشكلات و مسائل ايرانيان
خارج از كشور تصويب و مسووليت اين كار گروهها به ترتيب بر عهده وزيران فرهنگ و ارشاد اسلامي، علوم،تحقيقات و فناوري، اقتصاد و دارايي و امور خارجه گذاشته شد.
جمعيت سه ميليوننفري
آمار متعدد. اين تعبير براي ارزيابي جمعيت ايرانيان خارج از كشور به مثابه بهترين مصداق است. وزارت امور خارجه ايران تعداد اين افراد را حدود 3 ميليوننفر اعلام ميكند. محمدعلي هادي معاون پيشين كنسولي و پارلماني وزارت امور خارجه با تاكيد بر اينكه آمار اين وزارتخانه از همه دستگاهها نسبتا دقيقتر است رقم حدود 3 ميليون نفر را براي ايرانيان خارج از كشور ذكر ميكند. اين در حالي است كه علي اصغر شعردوست دبير شورايعالي ايرانيان خارج از كشور بر اين عقيده است كه به دلايل مختلف اين آمار ؤابت، رسمي و مشخا نيست ولي گفته ميشود اين تعداد بين سه تا شش ميليون نفر هستند. برخي آمار غير رسمي نيز بررقم 4 تا 5 ميليون نفر براي ايرانيان مهاجر تاكيد دارد. اولين كشوري كه ايرانيان زيادي در آن هستند امريكا است. كانادا در مقام بعدي و كشورهاي اروپايي، انگلستان، فرانسه، آلمان، سوئد از جمله كشورهايي به شمار مي آيند كه ايرانيان زيادي در آنها تجمع دارند. مهاجر، مدير كنسولي وزارت امور خارجه با اشاره به بررسيهاي انجام شده در جامعههاي آماري در خارج از كشور، ارقام فوق را ارايه ميدهد: براساس اين بررسيها بيشترين جامعه آماري ايرانيان در امريك
است كه قريب يك ميليون نفر ايراني در امريكا حضور دارند و سطح سواد آنها بسيار قابل توجه است. 63 درصد از آنها مرد و 4 درصد داراي همسر امريكايي هستند و 60 درصد آنها بيش از 40 سال سن دارند. 63 درصد هم تحصيلات دانشگاهي دارند.
برخي از جامعههاي آماري ايرانيان در خارج از كشور قابل توجه است، از جمله در سوئد در طول سالهاي بعد از انقلاب جامعه ايراني تشكيل شده است. در دهه 501940 تعداد معدودي ايراني در سوئد بود و اكنون آنها تقريبا يك درصد كل جمعيت سوئد را تشكيل ميدهند. مهاجر با بيان اينكه ايرانيان زيادي در كانادا جذب شدند و در سالهاي اخير رشد زيادي داشتند تصريح كرد: در دهه 80حدود 4\4 درصد، در دهه 9080 حدود 25 درصد و در سالهاي 9690 تقريبا 33 درصد و بعد از آن، 36 درصد ايراني هستند. براساس برخي آمار موجود بيش از 50 درصد ايرانيها در امريكا و كانادا و بخش بزرگي در اروپا و كشورهاي همسايه ايران سكونت دارند. اين در حالي است كه جمعيت ايرانيان ساكن دوبي نيز رقم قابل توجهي است.
تحصيلات عاليه
تاملي در آمار مربوط به ميزان تحصيلات مهاجران ايراني حاكي از آن است كه بيش از 40 درصد ايرانيان مقيم امريكا، استراليا و اروپا داراي تحصيلات عالي هستند. طبق جدول آمارهاي مربوط به مهاجرت به ايالات متحده در سال 1990، بيش از70 درصد ايرانيان مهاجر داراي تحصيلات عالي دانشگاهي هستند. آمار ارايه شده از سوي هفتهنامه برنامه وابسته به سازمان مديريت و برنامهريزي بيانگر آن است كه در حال حاضر 84 درصد از ايرانيان مقيم امريكا كاملا به زبان انگليسي مسلط هستند. 46 درصد مدركي بالاتر از دكترا دارند،43 درصد پستهاي مديريتي دارند، 48 درصد دو شغله هستند كه در امريكا يك افتخار به حساب ميآيد (قابل توجه دو، سه و ... شغلههاي ايران) و 92 درصد خانه مسكوني شخصي دارند. گزارش هفتهنامه برنامه درباره جايگاه ايرانيان در مقايسه با ساير خارجيان مقيم امريكا خاطرنشان ميكند: رتبه اول درآمد و رتبه دوم تحصيلات با مدرك بالاتر از ليسانس در اختيار ايرانيان است.
ثروت باورنكردني
علاوه بر شاخصه سطح بالاي سواد كه جزو برجستهترين ويژگيهاي جامعه ايرانيان خارج از كشور است ميتوان به ؤروت باورنكردني ايرانيان مهاجر اشاره كرد كه طي آمار مختلف رقمي حدود 800 ميليارد دلار است. براساس برخي آمار ارايه شده ايرانيها تنها در امريكا صاحب بيش از 400 ميليارد دلار سرمايه هستند، 300 شركت بزرگ ايراني در امريكا نيز به ؤبت رسيده است. تنها در آلمان ايرانيها صاحب بيش از 40 ميليارد يورو سرمايه هستند و در دوبي نيز در حدود 5 ميليارد دلار سرمايه را به خود اختصاص دادهاند. ايراني ها در بريتانيا هم 2 ميليارد دلار سرمايه را از آن خود كردهاند. در ساير كشورهاي اروپايي و آسيايي نيز ايرانيها صاحب ؤروت كلاني هستند. وزير اطلاعات در شهريور سال 83 ضمن بيان عدم موفقيت در جذب سرمايه ايرانيان خارج از كشور از تصميم وزارتخانه تحت نظرش براي شناسايي سرمايه گذاران ايراني مقيم خارج و فراهمكردن زمينه اتصال و پيوند آنها به داخل كشور خبر داد.علي يونسي تصريح كرد: »براي جذب سرمايهگذاران ايراني به داخل كشور، ابتدا اقدام به فرهنگسازي كردهايم چرا كه وحشت و ترسي بين طرفين در داخل و خارج از كشور وجود دارد. بنابراين مقدمات حضور اي
رانيان مقيم را فراهم كرديم. از 800 ميليارد دلار ؤروتي كه در اختيار ايرانيان خارج از كشور است، بايد در جهت توسعه ملي استفاده كنيم و مقدمات فكري آن را در بين مسوولان و مقامات امنيتي ايجاد كنيم كه هيچ نگراني و خطر و ناامني ايجاد نميكند.
وي افزود: ايرانيان خارج از كشور، حدود 800 ميليارد دلار ؤروت در اختيار دارند كه حتي با وجود پايين آمدن نرخ ريسك، موفق به جذب آنان نشدهايم. در گفتوگويي كه دبيركل سازمان بورس اوراق بهادار باخبرگزاري فارس داشت اعلام شد دو ميليارد دلار از سرمايه ايرانيان خارج از كشور جذب بورس شده است. (مقايسه كنيد دو ميليارد دلار را با هشتصد ميليارد دلار)
بررسي آمار ارايه شده از سوي فرهاد رحمتي مديركل بورسها و دانشجويان خارج از كشور وزارت علوم نيز خالي از لطف نيست. طبق اين آمار 92 درصد ايرانيها رهن خانه دارند، 22 درصد صاحب كار خود بوده، 48 درصد در خانوادههاي خود داراي درآمد دونفرهاند.43 درصد در پستهاي مديريتي يا شغل حرفهيي بوده و ميانگين درآمد ايرانيها در امريكا پنج هزار و پانصد دلار است كه اختلاف بالايي با سطح درآمد متوسط در امريكا دارد.
داستان از اين هم جالبتر ميشود وقتي ميبينيم چند ايراني در بريتانيا حتي ؤروتمندتر از ملكه اين كشور هستند. به گزارش بيبيسي جك دلال، معروف به جك سياه با جاي گرفتن در مقام شصت و چهارم فهرست ؤروتمندترينهاي بريتانيا، ؤروتمندترين ايرانيتبار اين كشور است. سانديتايمز ؤروت او را بيش از پانصد و نود ميليون پوند برآورده كرده است. اين در حالي است كه ملكه اليزابت دوم، ملكه بريتانيا در فهرست ؤروتمندان بريتانيا در مقام يكصد و سي و سوم جاي دارد و ؤروت او دويست و پنجاه ميليون پوند اعلام شده است. (تعجب نكنيد فقط بگوييد امان از شفافسازي دموكراتيك و احسنت بر مبارزان با آقازادهها و ملكهزادهها در انگليس!)
رفع برخي موانع بازگشت
طي سالهاي اخير سعي بر آن شده تا با ارايه راهكارهاي رسمي نظير حل مشكل تردد ايرانيان به كشور، رفع موانع خدمت سربازي آنان، تسهيلات در صدور گذرنامه ايراني و شناسنامه ايراني براي ايرانيان مقيم خارج از كشور بستر مناسب جهت بازگشت ايرانيان به ميهن خود فراهم گردد. تلاشهاي صورت گرفته هم در راستاي ارايه تسهيلات ويژه به آناني است كه قصد بازگشت يا بازديد از ايران را دارند. چنانكه علاوه بر فراكسيون پيگيري امور ايرانيان خارج از كشور در مجلس، شورايعالي امور ايرانيان خارج از كشور در دولت، اخيرا ستادي به نام امور ايرانيان خارج از كشور تشكيل شده كه زير نظر وزارت امورخارجه است و شخصا در ارتباط با جذب سرمايه و بطور خاص در رابطه با لابي و ارتباط بيشتر با ايرانيان خارج فعاليت ميكند. ناگفته نماند بنابه اظهارات شعردوست دبير شورايعالي امور ايرانيان خارج از كشور، 11 وزارتخانه و بيش از 3 تا 4 سازمان مهم به نحوي از انحا دستاندركار بررسي مسائل ايرانيان خارج از كشور هستند.
نشانههاي عيني و بارز تحولات ايجاد شده در رابطه با بازگشت ايرانيان خارج از كشور نيز در برخي حوزهها كاملا مشهود است. بنابه اعلام مديركل كنسولي وزارت امور خارجه در سال 1381 تعداد كل گذرنامهيي كه در ايران براي ايرانيها صادر شده 520 هزار بوده كه در سال 1382 به يك ميليون و 200 هزار رسيده است. در تحولي ديگر اعلام شد كه سربازان فراري دوران جنگ نيز ميتوانند در سال يك بار به ايران بيايند. علاوه بر آن با مصوبات جديد فرضيه براي سرمايهگذاري ايرانيان خارج از كشور فراهم شده است. در اقدامي جالب توجه، سال قبل اعلام شد كه ايرانيان مقيم خارج ميتوانند خودرو وارد كنند. دولت در حال تدوين طرحي است كه بر اساس آن ايرانيان مقيم خارج، دانشجويان، استادان و نمايندگان ايران در خارج مجاد خودرو وارد كنند.
تضمين امنيتي
در سال 79 صحبت از طرحي در مجلس شد تحت عنوان »عفو عمومي« كه ارايه فضاي مثبت ذهني جهت بازگشت ايرانيان خارج از كشور را نشانه رفته بود. گرچه نيت بانيان آن خير و مثبت بود اما آنان در وهله اول گرفتار اشتباهي بنيادين شدند. نامگذاري اين طرح با نام عفو عمومي تنها زيبنده جامعه ايرانيان مقيم خارج نيست بلكه ميتوان آن را نوعي توهين آشكار قلمداد كرد، چه اينكه نميتوان كليه ايرانيان مهاجر را مشمول طيف ضدانقلاب قرار داد. در اين خصوص علي يونسي، وزير اطلاعات نظراتي داد كه قابل تامل است.
وي اظهار داشت: تنها حدود 2 الي 3 درصد از ايرانيان مقيم خارج ممكن است مسالهيي داشته باشند، ولي 95 درصد ايرانيان خارج از كشور مشكلي ندارندأ اما همين ايرانيان نيز از بازگشت واهمه دارند. كاملا مشخا است كه دروغهاي تبليغاتي در ذهن آنها تاؤير داشته است. يونسي با اشاره به دعوت از كليه ايرانيان مقيم خارج براي بازگشت، گفت: وزارت اطلاعات حتي از افراد ضدانقلابي كه توبه كرده و قصد بازگشت دارند، دعوت ميكند. ما معتقديم همه مردم ايران حتي كساني كه راه اشتباهي برگزيده و در حال حاضر توبه كردهاند، بايد به كشورشان باز گردند. وي اطمينان داد وزارت اطلاعات با اشراف كامل نسبت به تحركات افراد بدخواه اعلام
مي كند حضور همه ايرانيان مقيم خارج در داخل، نه تنها هيچ خطري ايجاد نميكند، بلكه امنيت ملي را استحكام ميبخشد. يونسي همچنين در اسفند 83 در برنامه پرسمان كه از شبكه اول تلويزيون ايران پخش شد در مورد تمايل عده زيادي از ايرانيان مقيم خارج و بخصوص ايرانيان مقيم لسآنجلس براي بازگشت به كشور گفت: براي بازگشت آنها مشكلي وجود ندارد. لسآنجلسيها از منافقين بدتر نيستند، اگر كسي خواستار دگي سالم در داخل كشور باشد، به او امان مي دهيم.
اين موضوع در حالي اهميت مييابد كه يكي از دغدغههاي ايرانيان مقيم خارج جهت بازگشت به كشور مسائل امنيتي است و اينكه چه نوع برخوردي در ايران در انتظار آنان است. گذشته از آن يكي از دلايل وجود اين دغدغهها برخي تنگنظريهايي است كه درباره علت مهاجرت آنان وجود دارد. اگر بپذيريم كه امروزه مهاجرت يكي از پديدههاي مورد قبول كشورها است و دلايل مختلف سياسي، اجتماعي، معيشتي، شغلي، ديني و تحصيلي دارد دليلي نميماند كه كليه ايرانيان مقيم خارج از كشور را نيز در ليست سياه قرار داده و آنان را در رديف مخالفان بدانيم. چه بسا بسياري از ايرانيان خارج حتي عنادي نيز با نظام سياسي حاكم بر ايران نداشته باشند اما به علت شرايط دگي و پيوندهاي شغلي و مالي خود در كشور مقيم نتوانستهاند به كشور باز گردند.
نتايج آراي ايرانيان خارج از كشور در انتخابات خرداد 80 نشان داد كه اكثريت آرا متعلق به محمد خاتمي بود و اين امر يعني حمايت بخش عظيمي از آنان از ايجاد اصلاحات درونگرايانه. اين وفاداري تا بدانجا گسترش مييابد كه نتايج بررسي نامههاي ارسالي امريكاييهاي ايرانيالاصل به جرج بوش از اين امر حكايت دارد كه بيش از 98 درصد از آنها به رييس جمهوري امريكا توصيه ميكنند از حمله به ايران پرهيز كنند. پايگاه اطلاعرساني شوراي روابط ايران و امريكا در گزارشي تحت عنوان »نتايج نامههاي ارسالي به بوش« به بررسي ديدگاههاي امريكاييهاي ايرانيالاصل درباره روابط دو كشور پرداخته است. اين گزارش نشان ميدهد در بين اين افراد مخالفت سرسختانهيي نسبت به حمله نظامي امريكا عليه ايران وجود دارد.
اعتراض گسترده ايرانيان مقيم خارج از كشور بالاخا امريكا و اروپا به تحريف نام خليجفارس از سوي موسسه نشنال جئوگرافيك نيز مويد اين امر است كه آنان هم از قدرت رسانهيي و تشكيلاتي بالايي برخوردارند و هم بر هويت ايراني خويش تاكيد دارند و نيز ميتوانند صداي رساي ايرانيان داخل در وراي مرزهاي جغرافيايي سرزمين ايران باشند.
آمار ارقام دانشجويان ايراني شاغل به تحصيل در خارج نيز گوياي اين واقعيت است كه همچنان پتانسيلهاي علمي فكري در خارج از كشور وجود دارد كه ميتوان از تخصا و تفكر آنان بهره جست. بيش از هزار دانشجو در آلمان، حدود هزار نفر در كانادا، بيش از 1600 نفر در اوكراين، بيش از 1500 نفر در دبي، بيش از 1300 نفر در انگلستان و 100 دانشجوي ايراني در ارمنستان مشغول به تحصيل هستند. (محمدعلي هادي) و اين يعني وجود سفيران علم و فرهنگ ايران در قلب امريكا و اروپا.
جامعه رسمي ايرانيان مهاجر
تلاشهاي صورت گرفته در سالهاي اخير در بارزترين وجه خود به منزله رسميت بخشيدن به جامعه ايرانيان مقيم خارج در كشور و تلاش جهت همگرايي دو نيمه دور از يكديگر ايرانيان است. به عبارتي شرايط فعلي گرچه همچنان از وجود برخي محروميتها و مصدوميتها حكايت دارد اما در نوع خود گام بزرگي است جهت فهم اين حقيقت كه ايرانيان خارج از كشور پتانسيلهاي بزرگي براي ارتقاي سطوح مختلف دگي اجتماعي ميهن خويش دارند.
ديگر فقط مهاجرين نيستند كه چشم به آغوش وطن دوختهاند بلكه اين آغوش وطن است كه سعي در بسط فضاي همگرايانه خويش و ايجاد حريم امن جهت بالندگي و سادگي خود از طريق همين فردان دور از مام ميهن دارد.
باشد كه روزي دوري فضاي جغرافيايي و مرزهاي طبيعي در سطح نقشهها باقي بماند و اين همگرايي بيهيچ حايلي از مرز و حجاب ايجاد گردد.
منبع: روزنامه اعتماد