نگاهي‌ به‌ نقش‌ اقتصاد در وقايع‌ اخير خوزستان‌


دكتر بهمن‌ آرمان‌

پنج شنبه 15 ارديبهشت ماه 1384


در طول‌ هفته‌هاي‌ گذشته‌ در پاره‌يي‌ از شهرهاي‌ استان‌ خوزستان‌ اتفاقاتي‌ روي‌ داد كه‌ لازم‌ است‌ آن‌ را اندكي‌ ريشه‌يابي‌ كنيم‌ تا در آينده‌ از بروز دوباره‌ آن‌ پرهيز شود.
مطالعه‌ تاريخ‌ ايران‌ چه‌ در پيش‌ و چه‌ پس‌ از اسلام‌ نمايانگر اين‌ واقعيت‌ است‌ كه‌ به‌ جز مقاطع‌ زماني‌ محدودي‌، اين‌ كشور به‌ صورت‌ امپراتوري‌ اداره‌ شده‌ است‌. به‌ عبارتي‌ همواره‌ ايران‌ كشوري‌ داراي‌ قوميت‌ها و مذاهب‌ و حتي‌ نژادهاي‌ گوناگون‌ بوده‌ است‌ كه‌ وجود دروازه‌ ملل‌ در تخت‌ جمشيد كه‌ هر ساله‌ در مراسم‌ نوروز حاكمان‌ بخش‌هاي‌ گوناگون‌ امپراتوري‌ ايران‌ با هر زباني‌ و هر ديني‌ و كيش‌ و آييني‌ به‌ دربار فراخوانده‌ مي‌شدند شاهدي‌ است‌ بر اين‌ مدعا.
وقايع‌ اخير استان‌ خوزستان‌ كه‌ در طول‌ 26 سال‌ از پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ تاكنون‌ دوبار روي‌ داده‌ اين‌ پرسش‌ را مطرح‌ مي‌سازد كه‌ چه‌ اتفاقي‌ افتاده‌ كه‌ در بخشي‌ از ايران‌ و علي‌رغم‌ اينكه‌ در طول‌ قرنهاي‌ گذشته‌ همواره‌ امپراتوري‌ ايران‌ كوچكتر شده‌ است‌ و مردم‌ به‌ يك‌ همبستگي‌ ملي‌ و همزيستي‌ مسالمت‌آميز عادت‌ كرده‌ بودند بعضي‌ها به‌ ناگهان‌ همه‌ گذشته‌ را فراموش‌ كرده‌ و فريب‌ جريان‌هاي‌ داخلي‌ و خارجي‌ ضد ايراني‌ را مي‌خورند.
در گزارشي‌ كه‌ سازمان‌ سيا يعني‌ بزرگترين‌ مركز اطلاعاتي‌، جاسوسي‌ و ضد جاسوسي‌ جهان‌ كه‌ داراي‌ گزارشهاي‌ مستند و قابل‌ اتكايي‌ است‌ منتشر كرده‌، تركيب‌ قوميت‌هاي‌ ايران‌ به‌ صورت‌ زير گزارش‌ شده‌ است‌:
1 فارس‌ها 51 درصد
2 آذري‌ها 24 درصد
3 گيلاني‌ها و مادراني‌ها 8 درصد
4 كردها 7 درصد
5 عرب‌ها 3 درصد
6 بلوچ‌ها 2 درصد
7 تركمن‌ها 2 درصد
8 لرها 2 درصد
9 ساير 1 درصد
همانگونه‌ كه‌ مشاهده‌ مي‌شود هم‌ميهنان‌ عرب‌زبان‌ ما كه‌ عمدتا در استان‌ خوزستان‌ سكونت‌ دارند تنها 3 درصد جمعيت‌ كشور را تشكيل‌ مي‌دهند بنابراين‌ خواسته‌هاي‌ آنان‌ مي‌بايستي‌ در تناسب‌ با اين‌ واقعيت‌ غيرقابل‌ انكار باشد.
بخش‌ عمده‌يي‌ از ذخاير نفتي‌ ايران‌ در استان‌ خوزستان‌ متمركز شده‌ است‌، بطوري‌ كه‌ تنها ظرفيت‌ توليد حوزه‌ نفتي‌ اهواز برابر با يك‌ ميليون‌ بشكه‌ در روز است‌. به‌ عبارتي‌ در طول‌ 100 سال‌ اخير اين‌ خوزستان‌ بوده‌ است‌ كه‌ اداره‌ ايران‌ چه‌ در بعد اقتصادي‌ و چه‌ سياسي‌ ايران‌ را به‌ عهده‌ داشته‌ است‌ و طبعا مردم‌ اين‌ استان‌ بويژه‌ ايرانيان‌ عرب‌زبان‌ با توجه‌ به‌ چنين‌ نقشي‌ خواسته‌هاي‌ معقول‌ دارند كه‌ تاكنون‌ از طرف‌ دولت‌ ناديده‌ گرفته‌ شده‌ است‌ و به‌ عبارتي‌ نسبت‌ به‌ دولت‌ مركزي‌ بدبين‌ و ناراضي‌ هستند كه‌ اين‌ خود ريشه‌ اصلي‌ نگراني‌ آنان‌ است‌. وقايع‌ جنگ‌ هشت‌ساله‌ با عراق‌ نمايانگر رشادت‌هاي‌ ايرانيان‌ عرب‌زبان‌ بوده‌ است‌ بطوري‌ كه‌ چنانچه‌ گورستان‌ روستاي‌ حميديه‌ در نزديكي‌ اهواز كه‌ بزرگتر از مساحت‌ خود روستا است‌ مورد توجه‌ قرار گيرد نشان‌ از گستره‌ شركت‌ ايرانيان‌ عرب‌زبان‌ در دفاع‌ از تماميت‌ ارضي‌ كشور دارد. علي‌رغم‌ اينكه‌ خوزستان‌ منطقه‌يي‌ ؤروتمند است‌ ليكن‌ ساكنان‌ آن‌ گاهي‌ از فقر مطلق‌ رنج‌ مي‌برند. دولت‌ مدعي‌ است‌ كه‌ در استان‌ خوزستان‌ بيشترين‌ سرمايه‌گذاري‌ را كرده‌ است‌ ليكن‌ همواره‌ اين‌ نكته‌ مطرح‌ بوده‌ است‌ كه‌ آنچه‌ انجام‌ گرفته‌ يك‌ ضرورت‌ و بايد بوده‌ است‌. اگر دهها هزار ميليارد ريال‌ در طرح‌هاي‌ سدسازي‌ هز
ينه‌ شده‌ بدين‌ خاطر بوده‌ است‌ كه‌ يك‌ سوم‌ آبهاي‌ جاري‌ كشور در اين‌ استان‌ جريان‌ دارد. آيا در جاي‌ ديگري‌ از كشور رودخانه‌هايي‌ به‌ بزرگي‌ كارون‌،دز، كرخه‌ و مارون‌ وجود دارد كه‌ بتوان‌ سدهاي‌ بزرگ‌ احداث‌ كرد? علاوه‌ بر آن‌ مطالعات‌ اين‌ سدها در پيش‌ از انقلاب‌ انجام‌ شده‌ و در دوره‌ سادگي‌ آغاز و تكميل‌ آن‌ يك‌ بايد بوده‌ است‌. دولت‌ مي‌گويد در بخش‌ نفت‌ و پتروشيمي‌ استان‌ خوزستان‌ ميلياردها دلار سرمايه‌گذاري‌ كرده‌ به‌ عبارتي‌ به‌ استان‌ خوزستان‌ اهميت‌ كافي‌ داده‌ است‌ ليكن‌ اين‌ نيز يك‌ «بايد» بوده‌ است‌. مگر نفت‌ در بخش‌ ديگري‌ از ايران‌ وجود دارد? آيا منطقه‌يي‌ با شرايط‌ بندر ماهشهر براي‌ ايجاد صنايع‌ پتروشيمي‌ وجود دارد? خوزستان‌ روي‌ كمربند نيشكر جهان‌ قرار داردأ آيا طرح‌ توسعه‌ نيشكر را مي‌توان‌ در جايي‌ جز خوزستان‌ اجرا كرد? مردم‌ خوزستان‌ اعم‌ از عرب‌ و فارس‌ علي‌رغم‌ اينكه‌ در كنار بزرگترين‌ رودخانه‌هاي‌ كشور دگي‌ مي‌كنند از داشتن‌ آب‌ بهداشتي‌ و سالم‌ محروم‌اند، قطع‌ برق‌ به‌ مدت‌هاي‌ طولاني‌ در هواي‌ بسيار گرم‌ تابستان‌ يكي‌ ديگر از رويدادهاي‌ عادي‌ استان‌ خوزستان‌ است‌ و پس‌ از پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ حتي‌ يك‌ نيروگاه‌ برق‌ در استان‌ خوزستان‌ ساخته‌ نشد و تنها نيروگاه‌ كوچك‌ آبادان‌ است‌ كه‌ يك‌ استثنا ا
ست‌. در حالي‌ كه‌ مردم‌ ساير روستاهاي‌ كشور از نعمت‌ گاز طبيعي‌ كه‌ از استان‌ خوزستان‌ تامين‌ مي‌شود برخوردارند نه‌ تنها روستاهاي‌ خوزستان‌ بلكه‌ شهرهاي‌ بزرگي‌ مانند آبادان‌، خرمشهر، شادگان‌، بستان‌ و سوسنگرد از اين‌ تسهيلات‌ حياتي‌ بي‌بهره‌اند. شهر اهواز به‌ عنوان‌ مركز استان‌ خوزستان‌ به‌ يك‌ مخروبه‌ بيشتر شبيه‌ است‌ تا مركز يك‌ استان‌ ؤروتمند. محله‌هايي‌ كه‌ عمدتا هم‌ميهنان‌ عرب‌ ما در آن‌ دگي‌ مي‌كنند و مركز ناآرامي‌هاي‌ اخير بوده‌اند به‌ بيغوله‌هايي‌ شبيه‌ هستند كه‌ دگي‌ انسان‌ در آنجا در شان‌ يك‌ انسان‌ نيست‌.
17 سال‌ از پايان‌ جنگ‌ مي‌گذرد، ليكن‌ در آبادان‌ و خرمشهر كاري‌ نشده‌ است‌ و ويراني‌هاي‌ ناشي‌ از جنگ‌ همچنان‌ بر جاي‌ خود باقي‌ است‌. بي‌توجهي‌ از آنچنان‌ گستره‌يي‌ برخوردار است‌ كه‌ حتي‌ پالايشگاه‌ آبادان‌ به‌ ظرفيت‌ پيش‌ از جنگ‌ نرسيده‌ است‌ در حالي‌ كه‌ كل‌ هزينه‌ ارزي‌ آن‌ برابر با 400 ميليون‌ دلار است‌. بي‌توجهي‌ به‌ استان‌ خوزستان‌ تا به‌ آنجا پيش‌ رفته‌ كه‌ در برنامه‌ چهارم‌ توسعه‌ اقتصادي‌ براي‌ استان‌ اصفهان‌ 11 ميليون‌ تن‌ فولاد ديده‌ شده‌ و براي‌ استان‌ خوزستان‌ كه‌ شرايط‌ مناسب‌تري‌ دارد تنها توليد 4 ميليون‌ تن‌ ديده‌ شده‌ ضمن‌ اينكه‌ قول‌ آقاي‌ خاتمي‌ به‌ مردم‌ آبادان‌ مبني‌ بر ايجاد يك‌ كارخانه‌ 2 ميليون‌ تني‌ فولاد در آن‌ شهر هنوز عملي‌ نشده‌ است‌. علي‌رغم‌ اينكه‌ در اين‌ استان‌ امكان‌ اجراي‌ حداقل‌ پنج‌ مجتمع‌ نيشكر وجوددارد در برنامه‌ چهارم‌ هيچ‌ سهميه‌يي‌ براي‌ خوزستان‌ در نظر گرفته‌ نشده‌ است‌. به‌ هرحال‌ شرايط‌ نامناسب‌ اجتماعي‌ و زيربنايي‌ در شهرهاي‌ استان‌ خوزستان‌ باعث‌ شده‌ است‌ تا اكثر مديران‌ بنگاه‌هاي‌ اقتصادي‌ اين‌ استان‌ به‌ صورت‌ پروازي‌ عمل‌ كنند و در خوزستان‌ سكنا نگزينند زيرا نه‌ مدرسه‌ مناسبي‌ هست‌ نه‌ مراكز درماني‌ معتبر و نه‌ شرايط‌ دگي‌ مناسب‌ و خدمات‌ شهري‌ كه‌ بايستي‌ به‌ يك‌ شهروند داده‌ شود وجود دارد.ب
ه‌ هرحال‌ آنچه‌ صورت‌ گرفته‌ خطري‌ بوده‌ كه‌ از كنار گوشمان‌ رد شد ولي‌ اگر ريشه‌ اين‌ ناآرامي‌ها خشك‌ نشود بدون‌ شك‌ با توجه‌ به‌ شرايط‌ نوين‌ خاورميانه‌ و حساس‌ بودن‌ استان‌ خوزستان‌ امكان‌ سوءاستفاده‌ دشمنان‌ همچنان‌ پابرجا خواهد بود. ما بايد فاصله‌ موجود بين‌ ايرانيان‌ عرب‌زبان‌ و فارس‌ را كم‌ كنيم‌. نرخ‌ بيكاري‌ و بي‌سوادي‌ در ميان‌ هم‌ميهنان‌ عرب‌زبان‌ بسيار زياد است‌ و اين‌ قابل‌ دوام‌ نيست‌ ما بايد با نگاه‌ يكسان‌ به‌ همه‌ خوزستاني‌ها نگاه‌ كنيم‌.نگارنده‌ بر اين‌ باور است‌ كه‌ بايد گام‌هاي‌ اساسي‌ برداشته‌ شود كه‌ در زير به‌ اهم‌ آنان‌ اشاره‌ دارد:
1 طرح‌ توسعه‌ كشاورزي‌ استان‌ خوزستان‌ موسوم‌ به‌ طرح‌ مقام‌ معظم‌ رهبري‌ كه‌ تاكنون‌ مورد بي‌مهري‌ دولت‌ قرار گرفته‌ و متاسفانه‌ مسوولان‌ استان‌ خوزستان‌ و نمايندگان‌ اين‌ استان‌ در مجلس‌ شوراي‌ اسلامي‌ درباره‌ آن‌ واكنشي‌ نشان‌ نداده‌اند بايستي‌ از بايگاني‌ خارج‌ و به‌ مرحله‌ اجرا گذاشته‌ شود.
2 نبايد فراموش‌ كرد كه‌ بن‌بست‌ بودن‌ خوزستان‌ از بقيه‌ كشور همواره‌ يكي‌ از مسائلي‌ بوده‌ است‌ كه‌ كشور از آن‌ رنج‌ برده‌ است‌. آزادراه‌ خرم‌آباد انديمشك‌ كه‌ سالها پيش‌ توسط‌ آقاي‌ خاتمي‌ كلنگ‌ آن‌ به‌ زمين‌ زده‌ شد كه‌ مي‌تواند استان‌ خوزستان‌ را به‌ مركز ايران‌ نزديك‌ كند به‌ حال‌ خود رها شده‌ است‌ كه‌ بايد در راستاي‌ عملي‌ ساختن‌ آن‌ اقدام‌ كرد.
3 طرح‌ توسعه‌ نيشكر و صنايع‌ جانبي‌ به‌ عنوان‌ بزرگترين‌ طرح‌ توسعه‌يي‌ تاريخ‌ ايران‌ بيشترين‌ حجم‌ سرمايه‌گذاري‌ و ايجاد اشتغال‌ را در خوزستان‌ به‌ وجود آورده‌ و در حال‌ حاضر تعداد قابل‌ توجهي‌ از هم‌ميهنان‌ عرب‌ ما كه‌ در آن‌ به‌ كار مولد اشتغال‌ دارند داراي‌ مشكلات‌ جدي‌ است‌ ساليانه‌ ميليون‌ها تن‌ ضايعات‌ گرانبهاي‌ نيشكر كه‌ بايستي‌ به‌ كاغذ تبديل‌ شود معطل‌ مي‌ماند.
4 براي‌ ايجاد صنايع‌ مختلف‌ دولت‌ بايستي‌ به‌ صورت‌ ضربتي‌ به‌ كمك‌ مردم‌ استان‌ خوزستان‌ آمده‌ و با توجه‌ به‌ كاهش‌ بدهي‌هاي‌ ارزي‌ كشور و همچنين‌ قيمت‌ بالاي‌ نفت‌، بانك‌ مركزي‌ را موظف‌ به‌ اجرا تعهدات‌ خود و مصوبات‌ هيات‌ امناي‌ حساب‌ ذخيره‌ ارزي‌ كند.
5 پالايشگاه‌ آبادان‌ كه‌ پيش‌ از آغاز جنگ‌ تحميلي‌ بزرگترين‌ پالايشگاه‌ جهان‌ بود بايد به‌ ظرفيت‌ پيش‌ از جنگ‌ بازگردد و وزارت‌ نفت‌ متعهد به‌ انجام‌ وظايف‌ خود شود.
6 كارشناسان‌ وزارت‌ نيرو پيش‌بيني‌ كرده‌اند كه‌ چنانچه‌ با توجه‌ به‌ بودجه‌هاي‌ اختصاص‌ داده‌ شده‌ عمل‌ شود كانال‌كشي‌ زمين‌هاي‌ زير سد كرخه‌ 20 سال‌ به‌ طول‌ خواهد كشيد در حالي‌ كه‌ چنانچه‌ در انجام‌ اين‌ كار تسريع‌ شود برندگان‌ اصلي‌ آن‌ هم‌ ميهنان‌ عرب‌زبان‌ ما خواهند بود كه‌ سطح‌ درآمد آنان‌ افزايش‌ و نرخ‌ بيكاري‌ آنان‌ نيز كاهش‌ خواهد يافت‌.
7 ايجاد صندوق‌ توسعه‌ خوزستان‌ يكي‌ از راهكارهاي‌ اصلي‌ حل‌ بحران‌ خوزستان‌ و بازسازي‌ پس‌ از جنگ‌ است‌. البته‌ هر چند نفت‌ خوزستان‌ متعلق‌ به‌ تمام‌ ايران‌ است‌ ولي‌ حق‌ كساني‌ كه‌ بر روي‌ اين‌ درياي‌ ؤروت‌ دگي‌ مي‌كنند نيز محفوظ‌ است‌ بنابراين‌ ضروري‌ است‌ صندوقي‌ به‌ نام‌ صندوق‌ توسعه‌ خوزستان‌ تشكيل‌ و بخشي‌ از درآمدهاي‌ نفتي‌ استان‌ به‌ آن‌ واريز تا در راستاي‌ توسعه‌ استان‌ و جبران‌ عقب‌ماندگي‌ها به‌ كار گرفته‌ شود.البته‌ هر چند رويارويي‌ با فتنه‌ خوزستان‌ ضروري‌ بود ولي‌ نبايد فراموش‌ كرد كه‌ شليك‌ هر گلوله‌ و به‌ خاك‌ افتادن‌ هر نفر در درازمدت‌ جز كينه‌ و دشمني‌ چيزي‌ به‌ دنبال‌ نخواهد داشت‌. ما بايد از تجربه‌ مالزي‌ استفاده‌ كنيم‌. اين‌ كشور كه‌ داراي‌ پيشينه‌ چند هزار ساله‌ مانند ايران‌ نيست‌ و تنها در سال‌ 1957 استقلال‌ پيدا كرد داراي‌ نژادهاي‌ گوناگون‌ و اديان‌ مختلف‌ است‌ ولي‌ تدبير ماهاتير محمد باعث‌ شد تا اين‌ كشور يكپارچگي‌ خود را حفظ‌ كند.به‌ هرحال‌ در آنچه‌ آمد هم‌ به‌ ريشه‌هاي‌ فتنه‌ خوزستان‌ پرداخته‌ شد و هم‌ راهكارهاي‌ خروج‌ از بحران‌ را نماياند. اگر گوش‌ شنوايي‌ بود كه‌ چه‌ بهتر در غير اين‌ صورت‌ همانگونه‌ كه‌ فردوسي‌ مي‌گويد:
گر اين‌ تير از تركش‌ رستمي‌ است‌
نه‌ بر مرده‌ بر ده‌ بايد بايد گريست‌


منبع: روزنامه اعتماد