ان و بازار کار


مژگان فرجی

دوشنبه 9 خرداد 1384

اتخاذ سیاستهایی که زنان را خانه دار می کند


بدون شک ، تنها عاملی که رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی را تسریع می بخشد ، بهره گیری صحیح از منابع انسانی یک جامعه است. زنان و مردان تحت روابط متقابل اجتماعی ، در جامعه نقش و کارکرد های ویژه ای ایفا می کنند. از آنجا که زنان ، به عنوان نیمی از جمعیت کشور، تاثیر مستقیمی در روند توسعه دارند لذا لازم است مشارکت آنان در امور اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.

برخی از جامعه شناسان معتقدند تنها نقش زنان در جامعه، برآورد نیازهای جنسی مردان و فردزایی است و نباید تغییری در این نقش ها ایجاد شود. "رابرت لین" در کتاب زندگی سیاسی خود می گوید:" مشارکت زنان در امور سیاسی یا هر نوع وابستگی خارج از خانه ، به معنی دزدی از فرصتهای خانوادگی است" . از نظر "تالکوت پارسونز "، نیز زنان نباید در زندگی شغلی از الگوی مردانه پیروی کنند و در رقابت مستقیم با مردان طبقه خویش قرار گیرند، زیرا تغییر در فرصت های شغلی و ایجاد برابری ، موجب از هم گسیختگی ساختار خانواده خواهد شد. همچنین هر گونه تغییر در نقش ان، خطرات زیادی در پی دارد و واگذاری نقش به آنان در امور اقتصادی و سیاسی ، سبب تخریب کارکردهای جامعه می شود.

برخی دیگر از جامعه شناسان به نقش زنان در توسعه کشورها تاکید داشته و معتقدند که بدون مشارکت زنان امکان رشد برای جامعه فراهم نخواهد شد."ویل دورانت" معتقد است: در اجتماعات ابتدایی ، قسمت اعظم ترقیات اقتصادی به دست زنان اتفاق افتاده است ، نه به دست مردان ، در آن هنگام که قرنهای متوالی ، مردان بطور دائم به شکار اشتغال داشتند ، زنان در اطراف خیمه زراعت می کردند و سبب ایجاد هزاران هنر خانگی می شدند که هر یک مبنای صنایع بسیار بزرگ امروزی است.

کارشناسان مسائل اجتماعی بر این باورند که اعمال برخی سیاستها در امور آموزشی کشور سبب شده که بحث"خانه دار بودن ان" و اهمیت به این موضوع در افراد جامعه نهادینه شود تا حدی که فعالیت زنان در رده های بالای سیاسی با نوعی مقاومت مواجه شود.

"بهناز موحدی"، کارشناس مسائل اجتماعی،می گوید:بر اساس گزارشهای توسعه انسانی سازمان ملل، زنان بهره بسیار کمی از منافع توسعه داشته اند و اگر چه آنان نیمی از جمعیت دنیا را تشکیل می دهند ولی سهم شان در جمعیت فعال اقتصادی، حدود 30 درصد و در برخی از کشور ها بسیار کمتر از این رقم برآورد شده است.

وی افزود : البته در دهه اخیر تحولات چشمگیری در این وضعیت رخ داده و کاهش نابرابریهای جنسیتی ، جزو جدایی ناپذیر فرآیند توسعه محسوب شده است و یکی از مهمترین تحولات، تغییر در دیدگاه حاکم نسبت به زنان در این فرآیند است، به طوریکه از دهه 70 میلادی برای کمک به زنان ، مسائل رفاهی مطرح شد و تلاشهای زیادی در جهت فراهم کردن امکاناتی برای حمایت از اجرای پروژه های کوچک و برآورده کردن مهمترین نیازهای اساسی انسانی ، صورت گرفته است.

این کارشناس خاطر نشان کرد : هنوز هم در کشورهای در حال توسعه ، زنان از فرصت های شغلی کمتری برخوردارند و در بخش رسمی نیز دستمزد کمتری نسبت به مردان دریافت می کنند. آنها ساعات طولانی تری از مردان کار می کنند ولی نتیجه کارشان محاسبه نمی شود.

موحدی خاطر نشان می کند :گرچه در چند سال گذشته در کشور نگرش جدیدی به بحث اشتغال زنان شده است و بر اساس آن دیگر دریافت کننده کمک ها نیست بلکه تولید کننده ، مشارکت کننده و در عین حال، برخوردار شونده از امکانات به دست آمده از فرآیند توسعه نیز هست اما با این وجود در فرهنگ ملی کشور ایران ، این ذهنیت وجود دارد مردان برای اخذ شغل مقدم هستند، زیرا نان آور خانه می باشند.

این کارشناس مسائل اجتماعی می افزاید :در بندهای 8 و 9 و 12 اصل سوم قانون اساسی به مساله مشارکتهای مردم در تعیین سرنوشت سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خویش و نیز رفع تبعیض های ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینه های مادی ، معنوی و رفع هر نوع محرومیت درباره تغذیه ، مسکن ، کار و بهداشت اشاره شده است . اما تا مرحله عمل فاصله بسیار وجود دارد.

"ایرج زاهدی"،تحلیل گر اجتماعی ،می گوید: بررسی های انجام شده در خصوص کتاب های درسی دوران ابتدایی با روش تحلیل محتوا ، نشان می دهد که بسیاری از اسامی این کتاب ها چه قبل از انقلاب و چه پس از آن مردانه است و هر چه از آموزش کلاس اول دبستان به پنجم نزدیک می شویم ، از سهم زنان کاسته و بر سهم مردان افزوده می شود. در خصوص فعالیت های معرفی شده نیز، اغلب این فعالیت ها یا در خصوص مردان است یا به مشاغل آنان خارج از خانه بستگی دارد و زنان بیشتر برای انجام کارهای منزل معرفی شده اند.

وی اظهار می دارد: نظر سنجی ها انجام شده توسط مرکز سنجش برنامه های صدا و سیما در سال های 1371 و 1374 از مردم تهران در خصوص استقبال از مشارکت اقتصادی و اجتماعی زنان نشان می دهد که مفاهیم توزیع شده در دوران کودکی و مطالب درسی کاملا " نهادی شده و پاسخگویان در میان الگوی انتظارات جامعه از زنان ، مهمترین وظیفه را خانه داری دانسته و معتقد بوده اند که زنان به دلیل ویژگی های خاص و مشکلاتی که دارند ، مثلا" برای منصب وزارت مناسب نیستند که در این بین مردان بیش از زنان با وزیر شدن زنان مخالف بوده اند. لذا بر حسب این تفکر و انتظار ، زنان به سوی مشاغلی گرایش پیدا می کنند که به افق انتظار جامعه از آنان ، خدشه ای وارد نکند. شغلی که علاوه بر کسب درآمد برای خانواده ، این امکان را فراهم آورد که بتوانند انتظارات جامعه به عنوان یک خانه دار را نیز برآورده کند.

"محمد تورانی" ، کارشناس مسائل زنان در خصوص تاثیرات اقتصادی و اجتماعی اشتغال زنان می گوید: پیش از این حضور زنان و کودکان در عرصه های کاری بیش از همه چیز ، به دلیل ارزان بودن دستمزدهای آنان بود زیرا این پیش فرض همواره وجود داشت که کار آنان به دلیل کم بودن قدرت فیزیکی، ارزش کمتری دارد. "

وی می افزاید: " کشو های توسعه یافته توانستند در قرن بیستم به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، در همان حال که رشد اقتصادی و افزایش رفاه اجتماعی خود را بر پایه ساختارهای نظام تامین اجتماعی و افزایش دخالت دولت به عنوان تنظیم کننده ء بازار و تعدیل کننده نابرابریهای اجتماعی تداوم بخشند، نرخ رشد جمعیت خود را به حدود و یا زیر یک درصد برسانند. به طوری که 347 سال یعنی سه قرن و نیم طول خواهد کشید که جمعیت کشوری نظیر ایتالیا با نرخ رشد 2 درصد ، دو برابر شود اما دو برابر شدن جمعیت کشوری نظیر ایران با نرخ رشد 9/1 درصد در کمتر از 38 سال اتفاق خواهد افتاد. به این ترتیب ایتالیا ، نزدیک به 10 برابر ما فرصت دارد تا امکانات خود را افزایش دهد. در حالی که ما در چنین کاری نه از فرصت کافی برخوردار هستیم و نه سرمایه لازم را دارا هستیم .

این کارشناس در خصوص تبعات مثبت و منفی اشتغال زنان در خانواده و اجتماع اعلام می کند: مطالعات تحقیقاتی درباره فواید اشتغال برای زنان و خانواده آنان ، نشان می دهد که عامل اقتصادی و تامین بخشی از هزینه های خانواده (81 درصد) و کسب استقلال مالی برای ( 57 درصد ) ، بیشترین سهم را داشته است و نزدیک به 34 درصد به بهبود پایگاه اجتماعی زنان در جامعه و 8 درصد به ارتقاء نقش این قشر در امور فرهنگی و اجتماعی منجر شده است.

وی می گوید :ارتقای سطح بهداشت خانواده،بهره وری بیشتر از منابع مادی و معنوی،افزایش توان مدیریتی در خانواده ،افزایش روحیه اعتماد به نفس در اجتماع ، پر شدن اوقات فراغت و جلوگیری از آسیب پذیری اجتماعی ، تامین اجتماعی زنان در مواقع بروز بحرانهای مختلف ، شکوفایی استعدادهای انسانی، احساس تعهد و مسوولیت بیشتر نسبت به خانواده ، تاثیر در کاهش نرخ رشد جمعیت ، استقلال مالی و استحام یافتن خانواده و ارتقا سطح خود باوری در زنان به همراه سادگی از جمله آثار مثبت اشتغال زنان محسوب می شود.

وی در خصوص آثار منفی اشتغال زنان تصریح کرد: فشار جسمی و روحی به دلیل ایفای نقش های چندگانه ، عدم تامین نیاز عاطفی در خانواده و فشار روحی و اضطراب ناشی از دوری فرد ، از جمله آثار منفی اشتغال زنان به شمار می آید.

منبع: خبرگزاری سینا