دغدغه ها و درایت ها
گفتگو با سید علی صالحی 
سه شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۴ 
 
اشاره :به ندرت می توان از میان نسل امروز و دوستداران شعر معاصر این آب و خاک کسی را یافت که با نام و اشعار سید علی صالحی آشنا نباشد ، 
سيد علی صالحی که آثار او در شعر تا به امروز به ده ها چاپ رسيده است وکتاب بازسرايی کتيبههای عصر هخامنشی او با نام " منم کوروش ، شهریار روشنایی ها " ازشهرت جهانی برخوردار است ، یکی از فعالان جنبش مدنی و عضو هیات دبیران ادواری کانون نویسنذگان ایران است ستون مهمان امروز " ایران ما " به گفتگو با این شاعر و فعال مدنی اختصاص دارد که در پی می خوانید 
با توجه به پایان یافتن دوره دولت اصلاحات آقای خاتمی و آمدن دولت جدید ، ارزیابی شما از فضای فرهنگی آینده کشور چیست ؟
سال هاست که "آژیر خطر" برای کهن ترین منطقه جهان به صدا در آمده است ، خاورمیانه در " وضعیت قرمز " به سر می برد . ابری تیره و مسموم همه آسمان این ناحیه را فرا گرفته است . برای یک اهل قلم حرفه ای - خاصه شاعر – خطر بزرگی است که بی مهابا " فردا " را پیش بینی کند . من این خطر را به جان می پذیرم و قول می دهم که وضعیت تعلیق میان جنگ و آرامش هرگز از این منطقه رخت بر نخواهد بست .
این " مضمون اربعه "زمینه را برای عد م آرامش در این ساحت " دین خیز " مهیا کرده است ، معضل اسرائیل و فلسطین ، مسئله کرد ها زنی منطقه ، اهمیت آبراه خیلیج فارس و نفت ، ساده لوحانه است اگر باور کنیم که دمکراسی از لبه تیز دشنه و دشنام طرفین زاده می شود .
خاورمیانه روی فعال ترین و خطرناک ترین گسل سیاسی و جهانی خواب است . وقتی که وضعیت قرمز اعلام می شود ، همه سر آسیمه به سوی پناهگاه ها یورش می برند . در این یورش مهم نیست که کیستی و چیستی ، مهم چراغی است که باید " خاموش " شود ... تا بمب افکن های سرنوشت ، رد و راه " هدف " را نیابند . این ظلمات برای خاورمیانه آغاز شده است ، " ایران ما " مهم ترین ستون خاورمیانه است که همچنان چراغ آن را خاموش می خواهند . در این خاموشی ، از فراموشی ، کاری ساخته نیست و از یاد آوری هم امیدی بر نمی خیزد ، چه فراموشی دولت اصلاحات و چه یاد آوری دولت جدید . بویژه حوزه فرهنگی آن ، جنگ و اعلام حالت جنگی بعنی به حاشیه راندن فرهنگ ، اندیشه ، ادبیات ، هنر ، به دوره صفویان و قاجاریه اشاره می کنم ، جنگ با عثمانی ها ، جنگ با ازبک ها ، جنگ با پرتقالی ها ، و در عصر قا جاریه ، جنگ با روس و انگلیس بر سر ایران ، جنگ ها و طغیان ها زنی داخلی. در این دوره فرهنگ و و ادبیات ما مغفول ماند و مقتول شد و یک چهره جدی و ار گذار - لااقل در سیطره شعر - فرصت ظهور نیافت . " آژیر خطر " که به صدا در می آید ، شبح جغد سکوت بال می گستراند ، در این سایه سار ترس خورده ، سانسور خود نمایی خواهد کرد . سوای آن مضمون اربعه ، طمع غرب و طلوع تروریسم را نیز باید به طراز این تقدیر اضافه کرد .
دغدغه امروز" سیدعلی صالحی" به عنوان شاعری متعهد چیست ؟ 
ای کاش آنقدر آرامش و آزادی بود که می توانستم کمی فکر کنم و بعد دریابم که دغدغه ام چیست ! این روزگار عجیب ، چه چیزی دغدغه نیست ؟ این دغدغه ها از " در پی کشیدن جسمی خسته " شروع و به هزاران نا کجا زنی عمومی تر می رسد . بازی غم انگیز اولاد آدمی تا به کجا ...؟! 
امیدوارم اکبر گنجی اعتصاب غدای خود را بشکند ، امیدوارم ناصر زرافشان و دیگر دانیان سیاسی آزاد شوند ، امیدوارم به جای نان و نفتی که قرار است سر سفره مردم بیاید ، وحشت و استیصال دق الباب نکند .
به نظر شما چه راه کار زنی غیر از آنچه تا کنون برای نجات جان اکبر گنجی انجام گرفته ، باقی مانده است و باید به آن عمل شود ؟
" جای تاسف " است ! برای هر نوع بن بستی ، یعنی " نا امیدی فریبکارانه "!از این جمله اشباع شده و مزخرف استفاده نمی کنم ، می پرسم از جهان : آیا این است سرنوشت یک آزادیخواه !؟ اکبر گنجی روز به روز ئر حال تکثیر شدن است . هزاران اکبر گنجی در این دیار نفس می کشند ، این چه لجاجتی است که چهار پاره استخوان را در بند و زیر سرم بازداشته اید ، مقامات مسئول گفته اند که اگر در برابر پافشاری های گنجی کوتاه بیائیم ، فردا هیچ دانی قابل کنترل نیست . کدام دانی ؟! ما دان نمی خواهیم ، برای اهل اندیشه ... دان چرا ؟ نظامی که به آراء مردم می بالد ، چرا از اندیشه آزاد هراسان است ؟ دانیان ، همه دانیان سیاسی باید آزاد شوند ، بی قید و شرط .
با سپاس از وقتی که به روزنامه اینترنتی " ایران ما " داده اید ، مایلیم از اثر تازه شما بشنویم ،چه کار تازه ای در راه دارید ؟
دفتر شعر " یوما آنادا " توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده که به گفته ناشر مورد استقبال قرار گرفته است . انتشارات نگاه ، دفتر دوم " مجموعه اشعار " مرا مهیای حروف چینی کرده است ، دفتر اول آن نیز به زودی تجدید چاپ می شود ، هر جلد بالغ بر دو هزار صفحه است ، شامل بیست و دو دفتر شعر که حاصل 35 سال کار من است . همچنین کتاب اول از باز سرایی کتاب مقدس که بالغ بر هزار صفحه است ، مدت هاست که منتظر مجوز نشر است و از پاسخ وزارت ارشاد خبری نیست . این کتاب هم حدود پنج هزار صفحه است با نام " قصیده اقیانوس " که به همت انتشارات نیلوفر و ناهید منتشر می شود ، البته اگر مجوز بدهند .
آخرین حرف نگفته ای که در دل دارید و مجال گفتنش را نیافته اید چیست ؟
در هر شرایطی حرفم را می م ، منتظر فرصت و یا امکان نمی مانم . همه ما ، همه مردم از نبود تعادل در همه عرصه ها رنج می برند .
این تعادل چیست ؟ و کی به دست می آید ؟
از صدر مشروطیت تا به امروز به شعار دولت ها دقت کنید ، یک نفر با شعار " ای وای آزادی و اندیشه " آمده ، بعدی با شعار " ای وای سفره خالی مردم ! " ، تاریخ مرتب تکرار می شود . تا صحبت از آزادی اندیشه می شود ، دست هایی سفره ها را غارت می کنند ، و تا از غم نان گفته می شود ، اندیشه و آزادی را به باد فراموشی می سپارند . به همین دلیل تا امروز نه " اندیشه " به آزادی رسیده است و نه سفره ای به " نان " انگار این دو یار دبستانی هرگز نمی خواهند در یک گلاس به درس تاریخ گوش دهند . طلب جمعیت از این همه پریشانی غیر ممکن است . " عدم تعادل " جز تکرار ترانه رنج ، زمزمه دیگری در ذهن و بر زبان ندارد .
منبع: ایران ما