يادمان‌ بزرگ‌ علوي


نيلوفر د‌هني‌

Sat, Nov 5, 2005 - شنبه ۱۴ آبان ۱۳۸۴


«آقا بزرگ‌ علوي‌» با خلق‌ داستان‌هايي‌ چون‌ چشم‌هايش‌، گيله‌ مرد و سالاري‌ها، بيش‌ از نيم‌ قرن‌ از چهره‌هاي‌ مطرح‌ ادبيات‌ ايران‌ و از نويسندگان‌ زبردست‌ مكتب‌ جديد رمان‌نويسي‌ )مدرنيته‌( ميهن‌مان‌ بود.
آقا بزرگ‌ در سال‌ 1283 درخانواده‌يي‌ بازرگان‌ و مشروطه‌خواه‌ به‌ دنيا آمد. پدرش‌، ابوالحسن‌خان‌ پسر حاج‌صراب‌ مشروطه‌خواه‌ از مبارزان‌ آزاديخواه‌ دوران‌ مشروطه‌ و نماينده‌ دوره‌ اول‌ مجلس‌ شوراي‌ ملي‌ بود.
فعاليت‌هاي‌ آزاديخواهانه‌ ابوالحسن‌ علوي‌ آنچنان‌ حكومت‌ را نسبت‌ به‌ او حساس‌ كرد كه‌ مجبور به‌ مهاجرت‌ سياسي‌ به‌ پاريس‌ و برلين‌ شد و در سال‌ 1303 پسران‌ خود، مرتضي‌، مصطفي‌ و بزرگ‌ را به‌ آلمان‌ برد. بزرگ‌ علوي‌ پس‌ از تحصيل‌ در آلمان‌ در سال‌ 1307 به‌ وطن‌ بازگشت‌ و تدريس‌ در شيراز و تهران‌ را پيش‌ گرفت‌. نويسندگي‌ در ابتدا پس‌ از تدريس‌ و بعدها تنها پيشه‌ او شد.
علوي‌ در سال‌ 1323 سردبير مجله‌ ادبي‌ پيام‌ نو شد و در كنار صادق‌ هدايت‌ و مجتبي‌ مينوي‌ به‌ انجام‌ فعاليت‌هاي‌ ادبي‌ مي‌پرداخت‌. در طي‌ اين‌ چند سال‌ يك‌ رمان‌ و دهها داستان‌ كوتاه‌ نوشت‌. پس‌ از مدتي‌ به‌ دلايل‌ سياسي‌ و گرايشات‌ توده‌يي‌ به‌ دان‌ افتاد و كتابهايش‌ هم‌ از همان‌ زمان‌ تا سال‌ 1357 اجازه‌ تجديد چاپ‌ نيافتند.
علوي‌ پس‌ از آزادي‌ از دان‌ به‌ اروپا رفت‌ و تا چندي‌ پس‌ از انقلاب‌ در آلمان‌ ماند. اندكي‌ بعد از سال‌ 1357، به‌ ايران‌ برگشت‌، اما اندك‌ مدتي‌ دوام‌ نياورد و به‌ آلمان‌ بازگشت‌. در آلمان‌، استاد دانشگاه‌ برلين‌ بود و پس‌ از باشستگي‌ كار پژوهش‌ را انجام‌ مي‌داد.
علوي‌ در طول‌ دگي‌ ، كتاب‌هاي‌ فراواني‌ نوشت‌ كه‌ برخي‌ به‌ دليل‌ سبك‌ نگارش‌ ويژه‌شان‌، از كتاب‌هاي‌ معروف‌ فارسي‌ هستند. شاهكار علوي‌، اؤر معروف‌ «چشمهايش‌» بود كه‌ با الهام‌ از دگي‌ كمال‌الملك‌، نقاش‌ معروف‌ اواخر دوره‌ قاجار و دوره‌ رضاشاه‌ پهلوي‌ است‌.
نويسنده‌ در اين‌ رمان‌ با روشي‌ تازه‌ داستان‌ نوشته‌ است‌. او با كنار هم‌ گذاشتن‌ قطعات‌ پراكنده‌ يك‌ ماجرا، طرحي‌ كلي‌ آفريده‌ كه‌ بر حدس‌ و گمان‌ تكيه‌ دارد.
در ساير آؤار اين‌ نويسنده‌ سرشناس‌ همچون‌ چمدان‌، ميرزا و سالاري‌ها، گونه‌يي‌ رمانتيسم‌ اجتماعي‌ به‌ چشم‌ مي‌خورد كه‌ اوج‌ آن‌ را در داستان‌ گيله‌مرد مي‌توان‌ ديد.
مضمون‌ بيشتر داستان‌هاي‌ علوي‌ از آرمان‌هاي‌ سياسي‌ و حزبي‌اش‌ الهام‌ گرفته‌ است‌. قهرمانان‌ قصه‌هايش‌ مانند خود او، انسان‌هاي‌ ناكامي‌ هستند كه‌ دور از وطن‌، در غربت‌ و آوارگي‌ بسر مي‌برند.
علوي‌ در سال‌ 1376 وقتي‌ 93 سال‌ داشت‌ در برلين‌ درگذشت‌.
بطور كلي‌ دگي‌ آقابزرگ‌ علوي‌ را مي‌توان‌ به‌ چند دوره‌ طبقه‌بندي‌ كرد: اول‌: تحصيل‌ در آلمان‌ پيش‌ از جنگ‌ جهاني‌ اول‌، آشنايي‌ با رمانتيسم‌ آلماني‌ و آشنايي‌ با نويسندگاني‌ چون‌ هرمان‌ هسه‌، داستايوفسكي‌، شيلر و چخوف‌.
دوم‌: آمدن‌ به‌ ايران‌، آشنايي‌ با هدايت‌، گرايش‌ شديد به‌ ايراني‌گري‌، تشكيل‌ گروه‌ «ربعه‌»، آشنايي‌ با دكتر اراني‌، آشنايي‌ با جهاني‌نگري‌هاي‌ اجتماعي‌ و ماركسيستي‌، توقيف‌ و داني‌ شدن‌.
سوم‌: آزادي‌ از دان‌، تشكيل‌ حزب‌ توده‌، سردبيري‌ مجله‌ پيام‌ نو، همكاري‌ با مجلات‌ سخن‌ و مردم‌، نگارش‌ و نشر داستان‌هاي‌ رئاليستي‌، شركت‌ در فعاليت‌هاي‌ اجتماعي‌ و فرهنگي‌.
چهارم‌: كودتاي‌ 28 مرداد، ماندن‌ در اروپا، بازگشت‌ موقتي‌ به‌ ايران‌ و وفات‌ در اروپا.
علوي‌ هنگام‌ تحصيل‌ و اقامت‌ در آلمان‌ با آؤار نويسندگان‌ اروپايي‌ آشنا شد و از ادبيات‌ اروپايي‌ تاؤير پذيرفت‌. آشنايي‌ او از نوجواني‌ با ادبيات‌ و هنر آلمان‌ و اروپا از جمله‌ آشنايي‌اش‌ با زبان‌ آلماني‌، در كنار استعداد ذاتي‌ او براي‌ نويسندگي‌، زمينه‌يي‌ شد كه‌ در حدود يك‌ سال‌ پس‌ از ورود به‌ ايران‌ با ترجمه‌ كتاب‌ «دوشيزه‌ اورلان‌» اؤر شيلر و «كسب‌ و كار خانم‌ وارن‌» اؤر برنارد شاو، در راه‌ شناساندن‌ نويسندگان‌ بزرگ‌ اروپايي‌ به‌ ايرانيان‌ گام‌ بردارد. آؤاري‌ را كه‌ علوي‌ به‌ فارسي‌ ترجمه‌ كرده‌، دقيق‌، روان‌، شيوا و دل‌انگيز بوده‌ و از سادگي‌ خاصي‌ برخوردار است‌.
او در سال‌ 1309 با صادق‌ هدايت‌ آشنا شد و در همين‌ سال‌ اين‌ دو به‌ فكر افتادند تا درباره‌ هجوم‌هاي‌ تاريخي‌ كه‌ به‌ ايران‌ شده‌ و صدماتي‌ كه‌ طي‌ اين‌ هجوم‌ها به‌ فرهنگ‌ ايران‌ وارد شده‌، داستان‌هايي‌ بنويسند. با پيوستن‌ «شين‌ پرتو» به‌ آنان‌ «كتاب‌ انيران‌» را در سال‌ 1310 نوشتند كه‌ شامل‌ سه‌ داستان‌ بود. در اين‌ ايام‌ «مجتبي‌ مينوي‌»، «مسعود فرزاد» و «عبدالحسين‌ نوشين‌» به‌ آنان‌ پيوستند. در آن‌ دوران‌ به‌ اين‌ گروه‌ «گروه‌ ربعه‌» لقب‌ داده‌ شد. سپس‌ بزرگ‌ علوي‌ داستان‌ «باد سام‌» را نوشت‌. در «باد سام‌» خواننده‌ با طرز تفكر ويژه‌ او مواجه‌ مي‌شود كه‌ به‌ گونه‌يي‌ خاص‌ گذشته‌ تاريخي‌ ايران‌ را مي‌ستايد تا آنجا كه‌ انگار در تاريخ‌ آغازين‌ ايران‌، همه‌ پديده‌ها ستايش‌ برانگيز بوده‌اند و در تاريخ‌ حاضر همه‌ آنها به‌ زشتي‌، پليدي‌ و خشونت‌ گرويده‌اند.
چنين‌ برداشتي‌ از چند دهه‌ قبل‌، بين‌ اغلب‌ تحصيلكردگان‌ ايراني‌ رواج‌ يافته‌ بود. چنانچه‌ همين‌ طرز برداشت‌ را در تفكر آن‌ روز صادق‌ هدايت‌ هم‌ مي‌توان‌ ديد. با اين‌ همه‌ گروه‌ «ربعه‌» )علوي‌، هدايت‌، مينوي‌، فرزاد( در واقع‌ نماد ادبيات‌ نوين‌ ايران‌ بود كه‌ تلاش‌ كرد تركيب‌ تازه‌يي‌ از فرهنگ‌ كهن‌ و امروز ايران‌ را آميخته‌ با فرهنگ‌ و ادبيات‌ نوين‌ اروپايي‌ به‌ دست‌ دهد. كمتر از يك‌ سال‌ از فعاليت‌ بزرگ‌ علوي‌ در گروه‌ ربعه‌ نمي‌گذشت‌ كه‌ وي‌ با دكتر «تقي‌ اراني‌» در سال‌ 1309 آشنايي‌ مجدد پيدا كرد. سابقه‌ اين‌ آشنايي‌، به‌ سوابق‌ دوستي‌ و فعاليت‌ فكري‌ و سياسي‌ دكتر اراني‌ با ابوالحسن‌ و مرتضي‌ علوي‌ )پدر و برادر بزرگ‌ او( در آلمان‌ كشيده‌ مي‌شد. پس‌ از پيوستن‌ «ايرج‌ اسكندري‌» به‌ اين‌ دو نفر، نخستين‌ شماره‌ مجله‌ «دنيا» را در يكم‌ بهمن‌ 1313 در تهران‌ منتشر كردند. بزرگ‌ علوي‌ يكي‌ از سه‌ عضو هيات‌ تحريريه‌ اين‌ مجله‌ بود كه‌ هدفش‌ را شناساندن‌ آخرين‌ دستاوردهاي‌ دانش‌ و صنعت‌ و فن‌ و هنر جهان‌ آن‌ روز به‌ جوانان‌ و دانشجويان‌ ايراني‌ قرار داده‌ بود. هرچند شهرت‌ اصلي‌ بزرگ‌ علوي‌ به‌ عنوان‌ يكي‌ از نويسندگان‌ پيشگام‌ در ادبيات‌ جديد و معاصر ايران‌ است‌، ولي‌ آشنايي‌ او با دكتر تقي‌ اراني‌ و در نتيجه‌ همكاري‌هايش‌ با نشريه‌ «دنيا
» كه‌ در نهايت‌ به‌ دستگيري‌ او، همراه‌ با گروه‌ «53 نفر» در سال‌ 1316 منجر شد، اشتهار ادبي‌ او را با نوعي‌ شهرت‌ سياسي‌ در هم‌ آميخت‌.
علوي‌ قبل‌ از داني‌ شدن‌، در سال‌ 1313 مجموعه‌ داستان‌ «چمدان‌» را كه‌ در بر گيرنده‌ شش‌ داستان‌ كوتاه‌ است‌، منتشر كرد.
او در اين‌ مجموعه‌، روانشناسي‌ فردي‌ و جايگاه‌ اجتماعي‌ را در هم‌ مي‌آميزد كه‌ البته‌ آن‌ هم‌ در نتيجه‌ تاؤير اكسپرسيونيسم‌ آلماني‌ بود. به‌ همين‌ جهت‌ از رويه‌ قبلي‌ خود در داستان‌ «باد سام‌» تغيير مسير داده‌ و ديدي‌ اجتماعي‌، انتقادي‌ و طنزآميز دارد.
با آنكه‌ «چمدان‌» از نخستين‌ كارهاي‌ او در حوزه‌ داستان‌نويسي‌ است‌، ولي‌ او را به‌ عنوان‌ يك‌ داستان‌نويس‌ برجسته‌ به‌ جامعه‌ محدود روشنفكري‌ و كتابخوان‌ ايران‌ آن‌ روز معرفي‌ كرد.
آقابزرگ‌ علوي‌، پس‌ از دستگيري‌ به‌ 7 سال‌ دان‌ محكوم‌ شد، ولي‌ در مهرماه‌ 1320 با بركناري‌ رضاشاه‌، پس‌ از 4 سال‌ و نيم‌ از دان‌ آزاد شد.
هرچند سالهاي‌ دان‌ براي‌ علوي‌ به‌ قول‌ خودش‌، صدمات‌ سنگين‌ شخصي‌ و خانوادگي‌ به‌ همراه‌ داشت‌، اما نتيجه‌ آن‌، آفرينش‌هاي‌ ماندني‌ در ادبيات‌ معاصر ايران‌ شده‌ است‌. نخستين‌ آنها «ورق‌ پاره‌هاي‌ دان‌» است‌ كه‌ در سال‌ 1321 به‌ چاپ‌ رسيد. اين‌ كتاب‌ يادداشت‌هاي‌ دوران‌ دان‌ اوست‌ كه‌ آنها را روي‌ پاره‌هاي‌ كاغذ، سيگار، ميوه‌ و... مي‌نوشت‌ و فضاي‌ دان‌ را با بياني‌ عاطفي‌ يا به‌ گونه‌يي‌ داستان‌وار توصيف‌ مي‌كرد و به‌ بيرون‌ مي‌فرستاد. دو سال‌ پس‌ از آن‌ ،كتاب‌ «پنجاه‌ و سه‌ نفر» را در 1323 نوشت‌ كه‌ گزارش‌گونه‌يي‌ از رويدادهاي‌ دان‌ است‌. هرچند بخش‌هايي‌ از آن‌ به‌ داستان‌ نزديك‌ مي‌شود. البته‌ اين‌ كتاب‌ فارغ‌ از برخي‌ مصلحت‌گرايي‌هاي‌ سياسي‌ حزبي‌ نيست‌. مجموعه‌ داستاني‌ «نامه‌ها» در سال‌ 1327 از او منتشر شد.
«چشم‌هايش‌» كه‌ برخي‌ آن‌ را بهترين‌ كار علوي‌ مي‌دانند، داستان‌ بلندي‌ است‌ كه‌ در سال‌ 1330 به‌ چاپ‌ رسيد و در سال‌ 1338 به‌ آلماني‌ هم‌ ترجمه‌ و منتشر شد. اين‌ كتاب‌ از معدود آؤار فارسي‌ است‌ كه‌ در مركز آن‌ يك‌ ‌ با تمام‌ عواطف‌ و ارتعاشات‌ رواني‌ و ذهني‌ آن‌ قرار گرفته‌ است‌. سال‌هاي‌ 1330 1320 اوج‌ شكوفايي‌ نويسندگي‌ علوي‌ است‌.
در اين‌ فاصله‌، علاوه‌ بر كارهاي‌ قلمي‌، در زمينه‌ فرهنگي‌ از جمله‌ كمك‌ به‌ تشكيل‌ نخستين‌ كنگره‌ نويسندگان‌ ايران‌ )1325( هم‌ فعال‌ بود. علاوه‌ بر عضويت‌ در شوراي‌ سردبيري‌ «پيام‌ نو» )نشريه‌ انجمن‌ روابط‌ فرهنگي‌ ايران‌ شوروي‌( در نشريات‌ حزب‌ توده‌ هم‌ مقالاتي‌ مي‌نوشت‌. علوي‌ به‌ دليل‌ بيماري‌ در فروردين‌ 1332 به‌ اروپا سفر كرد. در همين‌ سال‌ كودتاي‌ 28 مرداد 1332 در ايران‌ رخ‌ داد و او به‌ ناچار در مهاجرت‌ ماند.
او بعد از مدتي‌ در دانشگاه‌ همبولدت‌ آلمان‌ به‌ كار تحقيق‌ و تدريس‌ مشغول‌ شد. «ميرزا» اولين‌ مجموعه‌ داستان‌ اوست‌ كه‌ شامل‌ پنج‌ داستان‌ كوتاه‌ است‌ و تقريباص 15 سال‌ پس‌ از مهاجرتش‌ چاپ‌ شد.
در سال‌ 1354 داستان‌ «سالاري‌ها» از علوي‌ منتشر شد و آخرين‌ اؤرش‌ هم‌ «موريانه‌» نام‌ دارد. دگي‌ طولاني‌ در مهاجرت‌، هيچ‌گاه‌ علوي‌ را از ياد ايران‌ غافل‌ نكرد و در تمام‌ اين‌ سال‌ها، كار او در مقام‌ استادي‌ دانشگاه‌، در ارتباط‌ با فرهنگ‌ و ادب‌ ايران‌ و ايرانشناسي‌ بود و در طول‌ اين‌ مدت‌ آؤار با ارزشي‌ در همين‌ رابطه‌ نوشت‌. كتاب‌ «تاريخ‌ ادبيات‌ جديد ايران‌ و پيشرفت‌ آن‌» را به‌ زبان‌ آلماني‌ و در سال‌ 1338 چاپ‌ كرد.
علوي‌ برخي‌ از آؤار ارزشمند ادبيات‌ فارسي‌ را هم‌ به‌ زبان‌ آلماني‌ ترجمه‌ كرد كه‌ از جمله‌ ترجمه‌ شعرهاي‌ خيام‌ و نيز ترجمه‌ «هفت‌ پيكر» نظامي‌ گنجوي‌ را مي‌توان‌ نام‌ برد. از ديگر تلاش‌هاي‌ پر ارزش‌ علوي‌ در طول‌ سال‌هاي‌ مهاجرت‌، تدوين‌ فرهنگ‌ لغات‌ فارسي‌ به‌ آلماني‌ است‌. علاوه‌ بر اينها در زمينه‌ تاريخ‌ معاصر ايران‌ هم‌ كتابي‌ به‌ زبان‌ آلماني‌ نوشته‌ است‌. آخرين‌ كار او تدوين‌ و تاليف‌ كتاب‌ آموزشي‌ زبان‌ فارسي‌ به‌ زبان‌ آلماني‌ بود.
آؤار علوي‌ در سه‌ گروه‌ داستان‌، ترجمه‌ و نقد و پژوهش‌ جاي‌ مي‌گيرند:
داستان‌ها: ديو 1310، چمدان‌ 1313، ورق‌ پاره‌هاي‌ دان‌ 1320، پنجاه‌ و سه‌ نفر 1321، نامه‌ها 1330، چشمهايش‌ 1331، "ميرزا" بعد از 1332 و سالاري‌ها 1354.
ترجمه‌ها: دوشيزه‌ اورلئان‌ )شيلر(، كسب‌ و كار خانم‌ وارن‌ )برنارد شاو(، دوازده‌ ماه‌ )ساموئل‌ مارشال‌(، مستنطق‌ )پرستيلي‌(، حماسه‌ ملي‌ ايران‌ )نولدكه‌(، باغ‌ آلبالو )چخوف‌(، افسانه‌ آفرينش‌ )صادق‌ هدايت‌، از فارسي‌ به‌ آلماني‌(، گل‌هاي‌ آبي‌ )ونداوا سيلوسكايا(، دو فريفته‌ )لويادوويسكي‌(.
نقد و پژوهش‌، صادق‌ هدايت‌ )پيام‌ نو(، لنين‌ بزرگ‌ )پيام‌ نو(، نقد تاريخ‌ تحولات‌ اجتماعي‌ اؤر مرتضي‌ راوندي‌ )پيام‌ نو(، ولگردان‌ اؤر گوركي‌ ترجمه‌ علي‌ كسمايي‌، تولستوي‌ اؤر تسوايك‌ ترجمه‌ ذبيح‌الله‌ منصوري‌، جمهوري‌ افلاطون‌: احمد توكلي‌، گشايش‌ ورهايش‌: ناصر خسرو قبادياني‌، درباره‌ تاريخ‌ سياسي‌ و اجتماعي‌ ايران‌: ابوالقاسم‌ طاهري‌، هفت‌ داستان‌ چخوف‌ ترجمه‌ كاظم‌ انصاري‌، درباره‌ خيام‌ )نشريه‌ مردم‌ سال‌ 1327(، نقد شوهر آهو خانم‌: افغاني‌ )مجله‌ كاوه‌(، ولپن‌ در تئاتر فردوسي‌ )مردم‌(.

منبع: اعتماد