گزارشى از غسالخانه زنان بهشت زهرا
شيوا زرآبادى
Sat, Nov 19, 2005 - شنبه ۲۸ آبان ۱۳۸۴
خلاصه گزارش
۱- كاركنان اينجا به ترتيب رتبه خلعت بر، آب ريز، كمك غسال يا غسال هستند. سه ماه اول ورودشان ابتدا بريدن خلعت ، بعد آب ريختن و غسل ها را ياد مى گيرند و زنان از بدو ورود تا غسال شدن يك دوره شش ماهه يا يك ساله را مى گذرانند.
۲-آدم وقتى اينجا مى آيد بايد يك قدرت الهى و يك ايمان قوى داشته باشد چون از دو طرف به آدم حمله مى شود.
۳-يكى از چيز هايى كه كاركنان غسالخانه را رنج مى دهد تصور تفاوت خودشان و كار آنها با مردم عادى و ديگر مشاغل و زدن برچسب بر آنها و كارشان است.
۴-بيرون، مغازه خلعت و پارچه ترحيم و مهر و تسبيح، انواع خلعت هاى كربلا، امام رضا و يمانى فروخته مى شود.
فاصله دنياى اين طرف و آن طرف تنها يك شيشه مشجر به ضخامت دو سانتى متر است. شيشه اى كه وسطش شكل يك چشم مراسم آماده شدن براى آن دنيا را تصوير مى كند. دنياى اين طرف رنگ سياه و ضجه و شيون و گريه براى وداع آخر است و دنياى آن طرف سفيد و تميز، احترام و متانت و دگى. اين طرف از دست داده اند و آن طرف به دست مى آورند.صداهاى اين طرف ناله و شيون است و آن طرف صداى بسم الله و صلوات و اسامى امامان و صداى بلند تهويه هواى سالن كه مرز بين صداى آن ور و اين ور است. اين طرف بوى عرق و سراسيمگى مى دهد و آن طرف بوى كافور و آرامش. غسالخانه بهشت زهرا نقطه عطف مردم داغدار، نقطه پايان رفتگان و دگى براى آنها كه اين راه را هموار مى كنند، است. ورودى عمومى غسالخانه زنان دو سالن دارد كه در اولى عده اى منتظرند تا از دريچه اى كه با يك ريل متوفيان را با برانكارد آهنى پس از شست وشو به بيرون مى فرستد، تحويل بگيرند و در سالن دومى عده اى مراسم تغسيل و تكفين را تماشا مى كنند. در اين سالن غير از متوفيان انى در روپوش هاى سفيد، پيش بندهاى سبز، دستكش هاى زرد و چكمه هاى سفيد ديده مى شوند كه صورت هايشان با ماسك سفيدى پوشيده شده است.
اما آن طرف، براى ورود به سالن داخلى غسالخانه بايد از در سردخانه بهشت زهرا گذشت. بخشى از سردخانه از بيرون معلوم است. يخچال هاى بزرگ نقره اى رنگ با شماره هاى آبى روى آن. شايد صفت و موصوف «سكوت مرگبار» از همين فضا گرفته شده است، سرد و ساكت. درست در كنار سردخانه در سفيد شيشه اى قرار دارد كه پشت آن دگى برق مى د، از جنب و جوش و تلاش و البته تميزى. مثل يك خانه در كنار در ورودى جاكفشى هست كه بيست نفر كفش هايشان را مرتب در آن چيده اند. اتاق نمازخانه و استراحت تميز و مرتب، سالن ورودى پر از صندلى و ميز و كمدهاى ديوارى است. روى دسته هر كمد لباس، گل هاى كاغذى رنگارنگ كه هنر زنان است چسبانده شده است. اتاق انتهاى سالن رختكن است كه به حياط كوچكى راه دارد. دو نيمكت زير سايه درخت چنار در حياط قرار دارند، محلى براى هواخورى. سرويس هاى بهداشتى و حمام ها سفيد و تميد. محوطه قبل از ورود به سالن هاى اصلى غسالخانه جاكفشى ها و چوب لباسى ها هستند كه براى پوشيدن لباس كار و عوض كردن كفش ها استفاده مى شود. پرده برتى بزرگى حائل اندرون كاركنان و بيرونى است. دريچه اى هست كه با پرده برتى كوتاهى به سردخانه راه دارد كه هر چند دقيقه از زير آن برانكارد هاى آهنى چرخدار پايه بلندى از آنجا وارد مى شود و به درون سالن اصلى غسالخانه براى شست وشو برده مى شود.
• سنگ برابرى
«نمى ترسى؟- شما مى ترسى؟ نه.- خب پس من هم نمى ترسم.»وقتى جنازه ها روى برانكارد آهنى غسالخانه قرار مى گيرند همه برابرند. فقير و غنى و پير و جوان همه روى سنگ هاى مثل هم و با آدابى يكسان شسته مى شوند. اينجا هيچ تبعيضى نيست. دو سالن اصلى غسالخانه در دو طرف فضاى بيرونى غسالخانه كه مردم در آن هستند قرار دارد. در هر كدام دو سنگ شست وشو و دو حوضچه و شير آب قرار دارد.
كاركنان اينجا به ترتيب رتبه خلعت بر، آب ريز، كمك غسال يا غسال هستند. سه ماه اول ورودشان ابتدا بريدن خلعت ، بعد آب ريختن و غسل ها را ياد مى گيرند و زنان از بدو ورود تا غسال شدن يك دوره شش ماهه يا يك ساله را مى گذرانند. زنان غسالخانه بدون ماسك زنان جوان و خوشرويى هستند كه در چهره خيلى از آنها سادگى روستايى موج مى د. كم سن ترين آنها دختر ۲۱ساله لاغر و خندان و مسن ترين آنها ى ۵۳ ساله است.
همه جا خيلى تميز است. وقتى ۲۰ ى كه كار اصلى شان شستن و نظافت است با هم يك جا كار كنند طبيعى است كه محيط تميز و مرتب باشد.
خانم بهراميان مدير غسالخانه ان، جوانى خوشرو و جدى است، هفت سال است كه اينجا است و از ۲۷ سالگى به كار غسالى روى آورده است. درباره كارش مى گويد: «محيط اينجا آدم را بى قيد دنيا مى كند. فكر مى كند اين دنيا ارزش ندارد و آدم حالت مسافر دارد. اينجا هر لحظه با مرگ هستيم و مرگ هاى متفاوت را به چشم مى بينيم. براى همين به دنيا زياد وابسته نيستيم. اين كار روى روحيه ما اثر مى گذارد شايد آنطور كه بايد شاد و سرحال نيستيم. تاثير روى دگى مان نمى گذارد روى خودمان مى گذارد. خود من قبلاً به حرف ديگران حساس بودم ولى الان نيستم. از گناه دورى مى كنيم. ما مرگ را باور كرده ايم و احساس مى كنيم مرگ يك دگى جديدتر است.»بسم الله الرحمن الرحيم، كاورى كه متوفى در آن قرار دارد باز مى شود. يا زهرا، يا ابوالفضل، متوفى داخل سنگ شست وشو قرار مى گيرد، هر حركتى كه به متوفى داده مى شود صلوات فرستاده مى شود. در همين حال خلعتى بر روى سنگ خلعت از پارچه هاى خلعت كه به ديوار آويزان است پهن مى شود. آب ريز آب مى ريزد، سدر و كافور ريخته مى شود و با شلنگ شسته مى شود.
بهراميان مى گويد: «آدم وقتى اينجا مى آيد بايد يك قدرت الهى و يك ايمان قوى داشته باشد چون از دو طرف به آدم حمله مى شود. يكى خانواده و مردم و برخورد آنها با ما و كار ما و ديگرى سختى كار. اما خداوند به فرد باايمان قدرتى مى دهد كه مى تواند با اين سختى ها مبارزه كند. هفته اول كار سخت است تا به محيط عادت كند كمى ترس و اضطراب دارد. از صبح تا شب با شيون و گريه مردم سروكار داريم. از هشت صبح تا چهار بعدازظهر. مردم وقتى يك مجلس ختم مى روند تا يك هفته حالشان بد است اما ما اگر عاشق كارمان نباشيم نمى توانيم حتى يك ساعت اينجا بمانيم.»
يازهرا، يا ابوالفضل، يازهرا، متوفى سنگين است. چهار نفرى نمى توانند او را بلند كنند و روى سنگ خلعت بگذارند، يك نفر به كمك آنها مى رود. يازهرا، يازهرا، متوفى روى سنگ خلعت قرار مى گيرد خلعت ها به او پوشانده و بندهاى كوتاه و بلند دو سر كفن متوفى گره خورده مى شود. برچسب مشخصات متوفى روى كفن چسبانده مى شود.بهراميان درباره اينكه چگونه وارد اين كار شده مى گويد: «دنبال كار مى گشتم. مى خواستم به حرم حضرت عبدالعظيم كه محيطى انه و محفوظ داشت بروم اما نشد و اينجا برايم جور شد. اوايل از طرف همسايه و فاميل ها اذيت مى شدم اما برايم مهم نبود. دو فرد دارم كه هر دو محيط كارم را ديده اند و اصلاً ناراحت نمى شوند.»و درباره پرونده پزشكى مى گويد: «هر چند ماه معاينه پزشكى مى شويم. از طرف شهردارى منطقه ۲۰ پزشك داريم كه اگر دردهاى جزيى داشته باشيم مراجعه مى كنيم. روانكاو هم در اين هفت ساله كه من اينجا هستم سه بار آمده و خوشبختانه نتيجه معاينات اين بوده كه افسردگى ما خيلى كمتر از بخش ادارى است. در حالى كه تصور ديگران شايد اين طورى نباشد.ما اتاق استراحت داريم، مى گوييم و مى خنديم. قرآن مى خوانيم. كلاس احكام داريم و روزنامه مى خوانيم. اما در سالن غسالخانه محدودتريم و سعى مى كنيم با غم مردم شريك باشيم، شوخى نكنيم و نخنديم.»يا ابوالفضل، يا زهرا، متوفى روى برانكارد آهنى كه روى زمين سالن اصلى غسالخانه قرار دارد گذاشته مى شود و توسط كمك غسال به بيرون فرستاده مى شود.شستن هر متوفى از ده دقيقه تا يك ساعت طول مى كشد. هر غسال روزى ۱۸ يا حداقل ۱۰ متوفى را مى شويد. روزهاى پنجشنبه و جمعه براى آنها روزهاى شلوغى است اما روز هاى وسط هفته بين دو شست وشو ۱۰ دقيقه وقت استراحت دارند. ساعت كار كاركنان از هشت صبح تا ۵/۳ بعدازظهر است و خانه هايشان اكثراً در محله هاى اطراف بهشت زهرا مثل شهررى، باقرشهر، رباط كريم و ورامين است.در يك لحظه تهويه خاموش مى شود و صداى بال زدن دو كبوتر چاهى توجه را از صداى شيون زنان پشت پنجره منحرف مى كند. غسالخانه سقف خيلى بلندى دارد و پنجره هايش نزديك به سقف هستند و كبوتر ها روى ميله هاى دستگاه تهويه لانه كرده اند. دور تا دور ديوار غسالخانه با گل هاى مصنوعى تزئين شده است. جوى هاى باريكى وسط سالن هاى اصلى غسالخانه پسماند آب را به بيرون هدايت مى كند. روى جوى ها را پنجره هاى آهنى پوشانده است.
معصومه ۵۳ساله از باسابقه ترين غسال هاى اينجا مى گويد: «مستاجر بودم. شوهرم سكته كرده بود. ديگر نمى توانست خرجى خانه بدهد. پنج تا بچه قد و نيم قد داشتم. ديگر نمى توانستيم كرايه خانه بدهيم. سرپرست قبلى اينجا گفت بيا ببرمت بهشت زهرا هم ثواب داره و هم مى توانى خرج بچه هايت را بدهى. اينجا هم ثواب دارد و هم حقوقش بهتر از كار كردن در بيمارستان است. خيلى جوان بودم كه آمدم اينجا. آن موقع جوان اينجا قبول نمى كردند. قبلاً همه ها مسن بودند اما الان همه جوانند.شوهرم هنوز ده است و من خرجى خانه را مى دهم. به اينجا هم عادت كرده ام.»
اينجا هركس وظيفه اش مشخص است. براى نظم در كارها وظايف روى كاغذهايى بر ديوار ورودى به سالن اصلى چسبانده شده است.وظايف غسال شناسايى جنازه، تحويل اشياى قيمتى به مسئول مربوطه، شست وشوى جنازه به همراه كمك غسال، انجام غسل و احكام شرعى به نحواحسن است. وظايف كمك غسال آوردن چرخ جنازه و برگرداندن چرخ خالى، برهنه كردن جنازه به كمك غسال، بيرون بردن زباله ها، شست وشو و غسل جنازه به همراه غسال و نظافت وان شست وشو، ليف و لنگ و سطل زباله پس از هر شست وشو. وظايف آب ريز تميز نگه داشتن آب حوض، آماده كردن آب غسل و ريختن آن بر جنازه، خلعت كردن جنازه همراه با خلعت بر، آوردن چرخ براى جنازه خلعت شده. وظايف خلعت بر آماده كردن خلعت، بردن چرخ جنازه، هنوط كردن جنازه، بريدن خلعت و آماده كردن بندها است.
• آنها با ما فرقى ندارند
يكى از چيز هايى كه كاركنان غسالخانه را رنج مى دهد تصور تفاوت خودشان و كار آنها با مردم عادى و ديگر مشاغل و زدن برچسب بر آنها و كارشان است در حالى كه شغل اين افراد خدمات رسانى به مردم است. در نتيجه تحقيقى كه توسط دكتر حسن حق شناس، محمود رضائيان، بهرام صنعى، اشرف السادات، هوشمند در زمستان ۸۱ با عنوان بهداشت روانى و رضايت مندى شغلى كاركنان سازمان بهشت زهرا(س) بر روى ۵۰۰ نفر از كاركنان غسال متصدى دفن، كاركنان غير از غسالخانه زنان و كارگران و كارمندان ساده و ماهر بهشت زهرا انجام شده آمده است كه افراد شاغل در بهشت زهرا كه خدماتى را به بازماندگان و افراد متوفى ارائه مى كنند در معرض آسيب پذيرى، ناراحتى هاى روحى و روانى هستند و ميزان ابتلا به مشكلات روانشناختى در اين افراد بيش از حد انتظار است. در مقدمه اين تحقيق بر اين نكته كه تاكنون تحقيقى درباره بهداشت روانى افراد مرتبط با متوفيات در كشور غير از چند پژوهش مقطعى صورت نگرفته تاكيد نشده است.مطابق با يافته هاى اين تحقيق ۹/۶۱ درصد كاركنان غسال سالم و ۱/۳۸درصد نيازمند به خدمات روانپزشكى هستند در حالى كه در مورد متصديان دفن ۱/۳۹ درصد سالم هستند و ۶/۹ درصد نياز به خدمات روانپزشكى دارند، در مورد كارمندان ۷۱ درصد سالم و ۲۹ درصد نيازمند به خدمات روانپزشكى هستند و كارگران ساده ۹/۸۸ درصد سالم در برابر ۱/۱۱ درصد نياز به خدمات روانپزشكى دارند. مطابق با اين پژوهش شاخص بهداشت عمومى كه شامل سلامت جسمى، اضطراب، عملكرد اجتماعى و افسردگى است ابتدا در كارمندان و سپس در غسال ها كمترين ميزان است.و ميانگين افسردگى در غسال ها با ۲۱/۳ درصد در برابر، كارمندان ۵۳/۲ درصد، كارگران ساده ۵۳/۱ درصد، متصديان دفن ۴۵/۱ درصد، كارگران ماهر
۴۰/۱ درصد بيشترين ميزان افسردگى را دارند. اين پژوهش بالاترين حد رضايتمندى شغلى را رضايت از رابطه با همكاران عنوان كرده كه در گروه هاى شغلى مورد مطالعه بهترين رابطه به ترتيب بين كارگران ساده، متصديان دفن، غسال ها، كارگران ماهر و كارمندان وجود داشته است.از آنجايى كه همه بر تاثيرات روحى و روانى شغل غسالى بر غسال ها تاكيد دارند به نظر مى رسد تدابيرى براى كم كردن آسيب ها و ايجاد رضايتمندى بيشتر نيروهاى فعال در اين بخش به كار گرفته شود.
در حال حاضر در واحد اجرايى و پذيرش كه شامل واحد دفن و غسالخانه زنان و مردان است به همراه تلقين خوان و نمازخوان ۱۴۸ نفر مشغول به كار هستند. ۶۵ نفر در دو غسالخانه زنان و مردان كار مى كنند كه از اين تعداد ۲۰ نفر و ۴۵ نفر مرد هستند. حاج آقا حسين صادقى فر مدير اجرايى واحد پذيرش درباره شرايط پذيرش كاركنان غسالخانه مى گويد: «تلاش مى كنيم چه در بخش غسالخانه و چه دفن و پذيرش نيروهايمان بين ۲۰ تا ۳۰ سال سن داشته باشند تا توان كار داشته باشند. در گزينش اين افراد بحث اعتقاد خيلى مطرح است. در مورد خانم ها بحث حجاب خيلى مهم است. افراد بايد مومن و معتقد باشند و اين شرايط را پذيرفته باشند و بدانند كه كجا و براى كى دارند كار مى كنند. كار اينها بسيار سخت و سنگين است و طبيعى است كه روى روح و روان تاثير بگذارد.»
•پرسنل غسالخانه پرونده پزشكى روانى دارند؟
بله.
•سازمان براى آنها امكان معاينات بهداشتى روانى را ترتيب مى دهد؟
بله. بخش بهداشت سازمان كنترل مى كند. سالى يكى دو بار اين نيروها از جهت روحى و روانى معاينه مى شوند.حاج آقا درمورد تغييراتى كه در غسالخانه رخ داده مى گويد: «قبلاً تعداد نيروهاى غسالخانه خيلى كمتر بود جمعاً ۴۳ نفر بودند. ما هم نيروها را زياد كرديم و هم از نيروهاى جوان و مستعد استفاده كرديم. محيط غسالخانه هم نسبت به گذشته خيلى فرق كرده است و شكل كار از شكل سنتى به شكل مدرن و علمى تبديل شده است. در حوزه بهداشت محيط از نظر ضدعفونى محل هر روز محيط ضدعفونى مى شود، دستگاه هاى تهويه هوا و دستگاه هايى كه مواد خوشبوكننده رها مى كنند نصب شده است. سنگ هاى شست و شو بازسازى شده، قبلاً سنگ ها سيمانى بود و الان با سنگ هاى گرانيت بازسازى شده است.
در بخش كوره هاى زباله سوز تغييرات زيادى ايجاد شده است. قبلاً كوره ها معيوب بود اما الان در كوره ها در نزديكى غسالخانه تمام زباله ها به روش الكتريكى بدون خاكستر سوزانده مى شود و زباله از داخل سالن درون نايلون بسته بندى مى شود و مستقيم به كوره زباله سوز انتقال داده مى شود. خود پرسنل بدون استثنا از لباس كار مناسب، دستكش مناسب، ماسك و چكمه مناسب استفاده مى كنند. لباس هايى كه آلوده مى شود دورانداخته و سوزانده مى شوند. ضمن اينكه در هر غسالخانه ماشين لباسشويى بزرگى است كه ۳ بار در هفته البسه كار پرسنل شسته مى شود. با هزينه سازمان و در اختيار گذاشتن كاورهايى براى قراردادن متوفيان در آن، چه در بيمارستان ها و چه در منازل، متوفيان براى دور از دسترس بودن مردم و پرسنل در كاور حمل مى شوند.»نيروهاى غسال پس از ورود توسط سرپرستان غسالخانه مسائل شرعى و آداب كار را ياد مى گيرند و توسط روحانيان در غسالخانه زنان و روحانيان مرد در غسالخانه مردان آموزش مى بينند.
حاج آقا صادقى فر درباره حقوق و مزاياى شغل غسال ها مى گويد: «با استفاده از شرايط كار سخت و زيان آور دائماً نيروهاى جوان جايگزين نيروهاى قبلى مى شوند. ضمن اينكه مى دانيم اين كار افراد را زودتر از موعد فرتوت و كهنسال مى كند. بنابراين بعد از ۲۰ سال سابقه كار آنها را با ۳۰ سال باشسته مى كنيم و تنها كسانى از كاركنان بهشت زهرا كه در غسالخانه كار مى كنند از اين مزيت برخوردارند. در حين كار هم براى آنها شرايط مناسبى در نظر گرفته شده به عنوان مثال كارگرى كه ۱۰ سال سابقه كار دارد و پايه حقوقش ۱۹۰ هزار تومان است به آنها اضافه كارى مى دهيم بيش از دو برابر و باز هم اين شرايط مربوط به كسانى است كه در ارتباط مستقيم با متوفى هستند نه پرسنل ادارى و ستادى. يعنى به طور اتوماتيك همان اول ۱۲۰ ساعت اضافه كارى مى گيرند و بعد هر ساعت اضافه كارى را ضربدر چهار مى كنيم. يعنى يك ساعت اضافه كارى را چهار ساعت حساب مى كنيم. من به طور متوسط ۲۵۰ ساعت اضافه كارى براى نيرو هاى غسالخانه مى م. با اين حساب حقوق اين افراد از ۵۰۰ هزار تومان ماهانه به بالا است. يك صندوق كمك هاى مردمى داريم كه نسبت به امتياز كار پرسنل بين همه تقسيم مى شود مثلاً غسالخانه امتيازش صد درصد است. اين تفاوت حقوق و مزاياى نيروى غسالخانه ضرورى است. چون هم ما بايد نسبت به محيط كار عدالت را در پرداخت حقوق رعايت كنيم و از طرف ديگر بايد انگيزه هايى ايجاد كنيم تا افراد به اين كار گرايش پيدا كنند.»اما بيرون، مغازه خلعت و پارچه ترحيم و مهر و تسبيح، انواع خلعت هاى كربلا، امام رضا و يمانى فروخته مى شود. عده اى مى خرند و مى برند و عده اى مى بينند و به خاطر مى سپارند كه كدام يك را زمانى كه از سر «بايد» گذارشان به اينجا مى افتد، انتخاب كنند.
منبع: شرق آنلاين