گزارشي از خريد و فروش کليه در ايران
بابک مهديزاده 
۲۲ آذر ۱۳۸۴ 
 
هم اکنون نزديک به 23 هزار بيمار کليوي در ايران وجود دارد که 48 درصد آن ها پيوند کليه کرده اند و مابقي هم يا دياليزي هستند يا صفاقی. اما چه کساني فروشندگان کليه هستند؟ آمار نشان مي دهد بيشتر فروشندگان آنهايي هستند که با مشکلات مالي دست و پنجه نرم مي کنند و براي حفظ آبروي خود و خانواده، راه ديگري پيش رو نمي بينند.
 
"پيش پول خانه ام را بايد بدهم. ناچارم کليه ام را بفروشم." از قيمتش مي پرسم." هرچقدر شد. مي گويند 7، 8 ميليون قيمتشه، اما حاضرم تا 5 هم بفروشم فقط مشتري زود پيدا شود و کارم راه بيفتد. اگه نتوانم زود بفروشم صاحبخانه اثاث مان را سرکوچه مي گذارد. ناچارم به خاطر آبرويم." ياد اخبار ثروت هاي ميلياردي مي افتم، دلم ريش مي شود از اين همه فاصله و تفاوت.
انجمن حمايت از بيماران کليوي کشور در کوچه فرهنگ حسيني در خيابان وليعصر است و شايد اين بهترين دليل باشد که اين کوچه تبديل به بورس خريد و فروش کليه شود. در و ديوار اين کوچه پر است از آگهي هاي دست نويسي که خبر از فروش کليه و تعداد زياد فروشندگان و خريداران مي دهد. اين همان کوچه ايست که در آن مرگ و زندگي خريد و فروش مي شود و چه ارزان. يک طرفش بيماراني هستند که براي زندگي پول مي دهند و طرف ديگر محتاجاني که براي زندگي شان پول مي گيرند، تا هر دو يکي شوند در حضور هميشگي سايه مرگ. خوشبخت ترين فروشندگان هم آن هايي هستند که گروه خوني شان O مثبت است. چون قيمتش از همه گران تر است. صداي دلالي را مي شنوم. خوشحال است از يافتن کسي که اين گروه خوني را دارد و 10 ميليون هم پيشنهاد مي کند. 10 ميليوني که فروشنده بايد به گوشه اي از بدبختي هايش بزند تا خجل نشود پيش همسر و فرزندانش، و خريدار بايد بدهد براي دمي زنده بودن. در اين بين کلاهبرداراني هم هستند که ادعاي اهداي کليه مي کند ولي پس از گرفتن پول، متواري مي شوند.
هم اکنون نزديک به 23 هزار بيمار کليوي در ايران وجود دارد که 48 درصد آن ها پيوند کليه کرده اند و مابقي هم يا دياليزي هستند يا صفاقي. اين 48 درصد، ايران را در رتبه پنجم جهاني در پيوند کليه قرار داده است؛ به ازاي هر يک ميليون نفر جمعيت کشور، 24 مورد پيوند کليه. 
اما چه کساني فروشندگان کليه هستند؟ آمار نشان مي دهد بيشتر فروشندگان آنهايي هستند که با مشکلات مالي دست و پنجه نرم مي کنند و براي حفظ آبروي خود و خانواده، راه ديگري پيش رو نمي بينند. آن هايي که بايد جهيزيه دخترشان را بدهند، بيکاراني که با پول کليه شان تاکسي مي خرند تا از راه رانندگي زندگي شان را بگذرانند؛ آن هايي که ... اما دختران فراري هم طيف بزرگ فروشندگان محسوب مي شوند. و همچنين زندانيان تازه از بند درآمده که نياز شديد به پول دارند.
بازار کليه
مدير عامل انجمن حمايت از بيماران کليوي درباره دليل پررونق بودن بازار خريد و فروش کليه مي گويد: "بحث به زماني بازميگردد که دولت بدون انجام کار کارشناسي شده، اعلام کرد هر فردي که کليه بدهد به عنوان ايثارگر شناخته ميشود. يک ميليون تومان هم به اهدا کننده مي دادند، بعد از آن فروشندگان کليه علاوه بر يک ميليوني که دولت هديه ميکند، حداقل 2 تا 3 ميليون ديگر هم از بيمار مي گيرند."
مصطفي قاسمي در گفت و گو با سلام هموطن، مي افزايد: "هم اکنون دولت در ازاي هر کليه، يک ميليون تومان ميپردازد، در حالي که فروشندگان کليه معمولا به اين مبلغ راضي نيستند و کليه خود را به افراد متقاضي با قيمتي بين 2 تا 7 ميليون تومان ميفروشند."
مدير عامل انجمن حمايت از بيماران کليوي ادامه مي دهد: "اگر از سوي دولت عنوان ميشد که اين يک ميليون اهدايي به منظور کمک به بيمار کليوي خواهان انجام پيوند کليه است، به طور حتم قيمت کليه تا اين حد افزايش نمييافت و بازاري باعنوان بازار و خريد و فروش کليه هم ايجاد نميشد."
پيوند زنده به زنده
سه گروه جزو اهدا کنندگان کليه هستند؛ فروشندگاني که با خريدار آشنايي ندارند، آشنايان شخص بيمار و آن هايي که مرگ مغزي شده اند. در کشورهاي پيشرفته اهداکنندگان کليه عموما از گروه سوم هستند، چون خريد و فروش اعضاي بدن افراد زنده غيرقانوني است و در ضمن فرهنگ اهداي اعضاي بدن توسط نزديکان يا خود شخص فوت شده – افراد در زمان زنده بودن وصيت مي کنند که اعضاي بدنشان را در اختيار محتاجان قرار دهند – در اين کشورها جا افتاده است. اما در ايران چنين نيست. در ايران به گفته مصطفي قاسمي حدود 98 درصد از پيوندهاي کليه صورت گرفته از طريق خريد و فروش و تنها دو درصد به شکل اهدايي و يا پيوند از اجساد است، که اين مسئله با توجه به روحيه انساندوستانه ايرانيان بسيار تاسف بار است.
وي در گفت و گو با خبرگزاري مهر با تاکيد بر شيوع فروش کليه در بين اقشار جوان جامعه مي افزايد: "دولت بايد با سياست هاي مناسب بحث پيوند اعضاء را به طرف پيوند از اجساد سوق دهد و اجازه ندهد که جوانان کشور به خاطر دو ميليون تومان سلامت خود را در معرض تهديد قرار دهند."
رييس انجمن حمايت از بيماران کليوي از خريد و فروش کليه در تمامي اشکال آن حتي در قالب رسمي و قانوني نيز انتقاد مي کند و مي گويد: "پيوند اعضا بايد تنها از اجساد صورت گيرد و بحث پيوند زنده به زنده بايد برچيده شود."
در کشورهاي پيشرفته با تاسيس بانک هاي پيوند اعضا بيماران کليوي مي توانند مانند ساير بيماران ديگر که به عضو تازه نياز دارند، صاحب کليه اي جديد شوند. کليه سالم کسي که دچار مرگ مغزي شده است. اما در ايران با وجود 27 هزار مرگ مغزي در سال، تنها يک درصد پيوندهاي کليه از طريق پيوند کليه شخص دچار مرگ مغزي انجام مي شود. شايد اگر فرهنگ اهداي عضو از روي خيرخواهي، نه پول بالا رود و بانک اهداي کليه هم در کشور تاسيس شود مسئله تا حدودي، به راهي ديگر رود و در آن صورت هيچ جواني براي پرداخت پول بيماران کليوي خانه ، کليه اش را به راحتي نفروشد و عمر، با مرگ تاخت نزند.
اگه مشتري نيستي...
با تعجب و ناراحتي فرياد مي زند: "8 ميليون تومان! زياد نيست پدرآمرزيده. يک کليه است ديگر." و چه آسان مي گويد اين آخري را. جواب مي شنود: "نياز دارم که مي فروشم، وگرنه ديوانه نيستم که از اول جواني به بعد منتظر آن روزي بنشينم که همين يک کليه ام هم از کار بيفتد و من جاي شما باشم و کس ديگري جاي من. اگر مشتري نيستي برو بگذار به کارم برسم . شايد مشتري خوبي پيدا کنم."
به راستي 8 ميليون و حتي کمتر از آن به چه کار مي آيد درمقابل عضوي که براي ابد از دست داده مي شود؟
منبع: روز