۱۶ ميليون مين خنثى نشده در ايران


مهدى افروزمنش

يكشنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۴ - ۱۸ دسامبر ۲۰۰۵

آن طور كه در پيمان نامه اتاوا تعريف شده است، مين «هر وسيله اى است كه روى سطح زمين يا زير خاك قرار مى گيرد و طورى طراحى شده كه در اثر حضور، نزديكى و يا با تماس يك فرد منفجر مى شود.» براساس اين تعريف حدود ۱۱۰ ميليون مين در ۶۴ كشور دنيا وجود دارد كه سهم ايران از اين تعداد ۱۶ ميليون عدد معادل ۱۶ درصد ميزان جهانى است. با اين برآورد تقريبى ايران پس از كشور مصر و قبل از افغانستان دومين كشور آلوده جهان از نظر وسعت آلودگى محسوب مى شود.


«على حق» يكى از هزاران كودكى است كه در مرداد ماه ۱۳۸۱ و به هنگام بازى در نزديكى خانه اش در روستاى فيروز آباد استان ايلام بر اثر انفجار مين يك پا و چشم چپ خود را به صورت كامل از دست داد. «على حق» يازده ساله اگر چه آنقدر خوش شانس بود كه نامش شماره اى به شمار ده هزار مقتول ناشى از انفجار مين در ۱۴ سال گذشته ايران نيفزايد اما به مرور زمان دريافت كه زندگى كردن با يك چشم و يك پا كمتر از هم سن و سالان خود تا چه حد دشوار است. علاوه بر اينكه پسرك بايد تمسخر ها، تحقير ها و نگاه هاى دلسوزانه هم بازى هاى قديم، معلمان، مادر، پدر و آشنايان ديگر را هم تحمل كند.
اين پسر در هر قدمى كه با آن عصاى آلومينيومى كهنه برمى دارد خاطرات گذشته برايش زنده مى شود، زمانى كه پدر با دست هاى سنگين خود بر شانه هايش مى زد و وى را براى بردوش كشيدن هزينه هاى خانواده پس از پيرى خود آماده مى كرد. اتفاقى كه هرگز به وقوع نپيوست و انفجار مين برخلاف خواسته پدر، على حق را به مشكلى ديگر بر مشكلات خانواده فقير اضافه كرد. «على حق» اگرچه هيچ خاطره اى از روز هاى جنگ و حمله دشمن به روستا ندارد اما در يازده سالگى مين هاى باقى مانده از زمان جنگ او را به يكى از مجروحان جنگى تبديل كرده است. مصدومانى كه قربانى انجام وظيفه ميليون ها مين منفجر نشده اى هستند كه به عنوان كابوسى از نبرد ۸ ساله در روستاها و شهر هاى مرزى ايران باقى مانده اند. مردم اين مين ها را «سرباز هاى آهنى» مى نامند، جنگ افزار هايى دفن شده در دل خاك كه تا مدت ها پس از پايان جنگ و حتى بدون توجه به بهبود روابط ديپلماتيك طرف هاى درگير همچنان منتظرند تا كودكى كنجكاو يا زنى كشاورز و يا حتى عابرى بى خيال را قربانى وظيفه شناسى خود كنند. براساس آمار هاى رسمى دولت، هم اكنون ۱۶ ميليون مين خنثى نشده در ايران وجود دارد كه بنابر اعلام دبير ستاد پاكسازى اراضى آلوده به مين بيش از دو ميليون هكتار از مساحت كشور را غير قابل استفاده و خطرناك كرده اند. مناطق آلوده به مين به صورت عمده در شهر ها و روستاهاى پنج استان خوزستان، ايلام، آذر بايجان غربى، كردستان و كرمانشاه واقع شده است كه در خلال سال هاى ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ خطوط مقدم جنگ را تشكيل مى دادند. مين هاى زمينى اگرچه در آن زمان از كاركرد هاى نظامى براى دو كشور غير عضو در معاهده منع استفاده، توليد و انتقال مين هاى ضد نفر (اتاوا) برخوردار بودند اما هم اكنون به معضلى جدى براى ساكنان روستاها و شهر هاى مرزى هر دو كشور تبديل شده اند. تنها در ايران و بر اثر انفجار گاه به گاه سربازهاى آهنى در طول هر شبانه روز ۲/۲ نفر دچار معلوليت هاى دائمى مى شوند كه به دليل قرار گرفتن عمده اين روستاها در مناطق محروم تعدادى از مصدومان در راه انتقال به بيمارستان جان خود را از دست مى دهند. البته همانند روال جهانى بخش عمده اى از قربانيان مين در ايران را نيز كودكان و زنانى تشكيل مى دهند كه به هنگام بازى و يا كشاورزى با اين سربازان وظيفه شناس برخورد و جان خود يا عضوى از اعضاى بدنشان را از دست مى دهند. بنابر يك پژوهش دانشگاهى در طول ۱۶ سال گذشته به صورت ميانگين هر ساله ۷ هزار حادثه انفجار مين در نقاط مختلف مرزى ايران رخ داده كه ۹۵ درصد قربانيان آن غيرنظامى و بين ۱۳ تا ۲۵ درصد كودك بوده اند.
آن طور كه در پيمان نامه اتاوا تعريف شده است، مين «هر وسيله اى است كه روى سطح زمين يا زير خاك قرار مى گيرد و طورى طراحى شده كه در اثر حضور، نزديكى و يا با تماس يك فرد منفجر مى شود.» براساس اين تعريف حدود ۱۱۰ ميليون مين در ۶۴ كشور دنيا وجود دارد كه سهم ايران از اين تعداد ۱۶ ميليون عدد معادل ۱۶ درصد ميزان جهانى است. با اين برآورد تقريبى ايران پس از كشور مصر و قبل از افغانستان دومين كشور آلوده جهان از نظر وسعت آلودگى محسوب مى شود. همچنين ايران به همراه شش كشور عراق، كامبوج، ويتنام، افغانستان، كلمبيا و آنگولا پرحادثه ترين كشورهاى جهان از بابت تلفات ناشى از انفجار مين به حساب مى آيند. اما چندى پيش استفان نلن رئيس مركز بين المللى خدمات بشردوستانه سازمان ملل در بازديدى از مناطق آلوده به مين ايران حجم اين آلودگى را در دنيا بى نظير اعلام كرد. بيش از ۴ نوع مين ضد نفر، ضد تانك، ضد نفربر و ضد نفر تركشى در ايران شناسايى شده است كه به گفته وزير سابق كشور براى خنثى سازى تمام آنها به ۳۰۰ ميليارد تومان بودجه نياز است. وى كه در ميان نمايندگان مجلس سخن مى گفت، همچنين اعلام كرد كه در صورت اضافه نشدن بودجه هاى مربوط به خنثى سازى مين، پاكسازى ايران از مين هاى زمان جنگ ۵۰ سال به طول خواهد انجاميد. البته بايد در نظر داشت كه با توجه به تحريم نظامى ايران و در اختيار نداشتن تكنولوژى روز و همچنين هزينه پاكسازى هر مين (بين ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار) برآوردهاى فعلى، پيش بينى خوشبينانه اى محسوب مى شود.
با اين وجود و پس از پيگيرى چند تن از نمايندگان مجلس محمد خاتمى رئيس جمهور پيشين ايران با تشكيل كميته و اختصاص بودجه اى خاص دستور رسيدگى به وضعيت سرزمين هاى آلوده به مين را صادر كرد كه اين كميته پس از چندين ماه كار كارشناسى راهكار كاهش تلفات ناشى از انفجار مين در ايران را منوط به رعايت دو اصل آموزش كودكان و ساكنان نقاط آلوده و واگذارى پاكسازى مين ها به وزارت دفاع اعلام كرد. هم اكنون وزارت دفاع و پشتيبانى نيرو هاى مسلح ايران با پذيرش مسئوليت پاكسازى مشغول تهيه برآوردى دقيق تر از ميزان آلودگى است. در چنين شرايطى جانشين معاونت مهندسى اين وزارتخانه و مجرى طرح پاكسازى ميدان هاى مين مى گويد: «سازمان هاى بين المللى نسبت به مناطق آلوده به مين ايران حساسيت لازم را نداشته و ندارند در حالى كه بنابر اعلام سازمان ملل ايران از آلودگى بسيار بيشترى نسبت به كشور همسايه خود يعنى افغانستان برخوردار است.» البته خود وى نيز اذعان دارد كه در طول سال هاى قبل مين به عنوان يك مسئله امنيتى مطرح بود و همين مسئله راه ورود NGO هاى داخلى و بين المللى را مسدود كرده بود و از همين رو مى گويد: «نگاه ما تغيير كرده است و منتظر تغيير نگاه مجامع حقوق بشرى و بين المللى نيز هستيم.» حسين وزيرى همچنين برگزارى كلاس هاى آموزش «مقابله با مين» با همكارى صليب سرخ ايران را از ديگر برنامه هاى جديد ايران براى كاهش تلفات ناشى از انفجار مين اعلام مى كند. كلاس هايى كه هرماهه از سوى صليب سرخ ايران در نقاط مختلف مرزى برگزار مى شود و تلاش دارد با آشنا سازى كودكان و بزرگسالان انفجار مين را به كنترل درآورد. اين آموزش ها عمدتاً بر محور آشنايى با انواع مين و خطرات آن استوار است. در اين كلاس ها به كودكان آموزش داده مى شود از ورود به مناطق داراى علامت هاى خاص خوددارى كرده و حتى به اين مناطق نزديك نشوند. به آنها گفته مى شود در صورت مشاهده اشياى مشكوك در اطراف خانه يا مزرعه و مدرسه خود بدون دست زدن به آنها بزرگ ترها را خبر كنند. البته اين نكته را نمى توان ناديده گرفت كه به دليل فعال نبودن بخش هاى مردمى داخلى و بين المللى تمامى اين كلاس هاى آموزشى از خلاء بزرگى به نام فقدان خلاقيت رنج مى برند و عمدتاً با كپى بردارى از جزوات آموزشى كشور هاى همسايه و به خصوص افغانستان تشكيل مى شود. اما با اين وجود تلاش مى شود از اين طريق كمك هايى به مصدومان ناشى از انفجار مين صورت بگيرد.
كمك هايى شامل واگذارى پا يا دست مصنوعى به مصدومان انفجار مين و در بعضى اوقات حتى تقبل بخشى از هزينه هاى درمان اين افراد كه به صورت عمده از سوى اندك گروه هاى مردمى صورت مى گيرد. از طريق اين برنامه ها چند روز قبل «على حق» بالاخره پس از سه سال حركت با عصاى آلومينيومى موفق شد با كمك اين طرح يك پاى مصنوعى دريافت كند. او هم اكنون براى تحقق آرزوى پدر فقير و پير خود اميدوارتر شده است و سعى مى كند با فروش بيشتر محصولات در مغازه كوچك پدر و انجام كار هاى سبك مادر آنها را نيز اميدوارتر كند اما با اين وجود همچنان از نگاه هاى كنجكاوانه غريبه ها به چشم چپ اش كه توسط پزشكان تخليه شده است رنج مى برد و سعى مى كند كمتر با همسالان خود بازى كند و بيشتر درس بخواند تا به يك خنثى كننده ماهر مين تبديل شود و همه مين هاى روستا را به تنهايى خنثى كند.
او اين روز ها مشغول شركت در يكى از كلاس هاى آموزشى است. اگرچه خودش مى گويد كه هيچ چيزى نمى فهمد و آموزش دهندگان نمى توانند به آدم هاى سالم بگويند كه به خاطر وجود مين چه خطر هايى در كمين آنها است و آموزش هاى آنها اتفاقاً باعث شد كه ترس دوستانش محمدرضا، سيامك و صفورا از مين كمتر از قبل بشود.
منبع: شرق