چالش هاي فعالين دانشجوئي در ايران
ارتباط وسيع انجمن ها وتشكل های دانشجويی با جنبش های اجتماعی ديگر به طور مشخص دفاع همه جانبه از اعتصاب سنديكای شركت واحد اتوبوس رانی در تهران و دادن ده ها اعلاميه و بيانيه همبستگی با اعتصابيون وپخش آن دردانشگاه های سراسر كشور موجب تقويت رابطه دانشگاه با جنبش كارگری كشورمان شده است
ماجرای برگزاری مراسم سالگرد ١٦ آذر و تعطيلی رسمی كه توسط دولت احمدی نژاد به دليل آلودگی آب وهوای تهران به اجرا درآمد، نتوانست عزم دانشجويان را برای برگزاری ١٦ آذر روز دانشجو زيرسوال برد. اين برخورد حكومت در واقع منجر به اين شد كه دانشجويان و تشكل های آنان هرچه مصمم تر، پرشورتر برای بزرگ داشت چنين روزی اقدامات وسيعی را سازمان دهند.
دراصل سالگرد ١٦ آذر روز دانشجو، به عنوان سمبل مقاومت دانشجويان و دانشگاهيان در برابراستبداد و ديكتاتوری محسوب می شود و اين روز چنانچه مشخص است برای دانشجويان از جايگاه پراهميتی برخوردار می باشد. حتی بعد از گذشت چند روز يا يك هفته از سالگرد ١٦آذر، همچنان اعلاميه ها و بيانيه های گوناگونی توسط تشكل های دانشجويی در اين مورد انتشار يافت واين اعلانات در سطحی وسيع در دانشگاه های ايران تكثير و پخش شد. علاوه بر اين، مراسم وتجمعاتی دراين خصوص در دانشگاه ها برگزار گشت و با تمام محدوديت ها و اعمال فشارهايی كه توسط ارگان های انتصابی در دانشگاه صورت گرفت، ده ها شخصيت سياسی، فرهنگی و اجتماعی دگرانديش غير حكومتی و لائيك به ارائه نظرات و ديدگاهايشان درميان دانشجويان پرداختند.
روزنامه ها، سايت ها و وبلاگ های دانشجوئی با ابتكارات گوناگون برای بزرگ داشت اين روز فعاليت های بسياری را سازمان دادند. درمضامين اعلانات دانشجويی و در سخنرانی های انجام شده به طور مشخص به نكات مثبت و منفی مبارزات دانشجوئی در دهه های گذشته تا امروز پرداخته شد. در ضمن بر دستاورد های مشترك مبارزات دانشجوئی از ١٦ آذر تا امروز تاكيد ويژه ای صورت گرفت.
در سه هفته پس از ١٦ آذر، تشكل های دانشجوئی با تمام محدوديت ها و فشارهای امنيتی و قضائی كه برعليه شان توسط حكومت اسلامی انجام گرفت، توانستند درعرصه های مختلف در دانشگاه ها و درميان دانشجويان، فعاليت های تشكل های دانشجوئی را گسترش دهند. حكومت و به ويژه دولت احمدی نژاد با همراهی بخش های مهمی از اصلاح طلبان حكومتی سعی كردند دانشگاه را يك دست و حكومتی كنند و اگرچنانچه موفق نشدند آن را به بخش اصلاح طلب حكومت وابسته نگه دارند ودر اين بين، برخی احزاب وتعدادی از روشنفكران و شخصيت های اصلاح طلب غير حكومتی به جای تشويق دانشجويان به استقلال و نقد هر چه بيشترقدرت، به دانشجويان وتشكل های آنان دائم گوشزد نمودند كه با سياست های چند سال اخيرخود، جنبش دانشجويی ديگر به پايان راه خود رسيده است ودر واقع گفتند و نوشتند كه درسال های اخير، جريانات دانشجويی با دخالت در سياست ونيز راديكاليزه كردن فعاليت ها و مبارزات شان، تاثيرخود را درميان دانشجويان و مردم از دست داده اند وديگر به عنوان نيروی جدی و پيشرو مطرح نيستند وازطرفی ديگر در چنين وضعيتی كه انتقاد های زيادی بابت سياست مستقل دانشجويان برای نقد قدرت انجام می گيرد.
ارگان های امنيتی وانتصابی حكومتی در دانشگاه ها بيكار ننشستند و با همراهی قوه قضائيه به شدت فعالين تشكل های دانشجوئی را تحت فشار های امنيتی و قضايی قرار دادند و آنها را با زندان، اخراج از دانشگاه، لغو فعاليت وديگر محدوديت ها مواجه ساختند.
اين ارگان های سركوب از يك طرف به دانشجويان گفتند كه می بايست دست از فعاليت های راديكال و استقلال طلبانه خود بردارند و برای ماندن و فعاليت قانونی به آشتی با حكومت يا جناح های مختلف آن روی بياورند. ازطرفی ديگر وزارت علوم نقش حوزه اسلامی ، بسيج دانشجويی و ديگرارگان های انتصابی را برای مقابله با دانشجويان غير خودی، افزايش می دهد وبا كمك ارگان های امنيتی وحراستی به جنگ دانشجويان می روند و آنها راازعواقب كار متشكل سياسی ، صنفي، فرهنگی و اجتماعی خارج از حكومت می ترسانند.
از يك طرف به تاكتيك زدن انجمن های موازی جعلی دانشجويی در دانشگاهای كشور كه مناقع حاكميت وجناح های آنرا تامين كند حساب باز می كنند وا ز طرفی ديگر برای مقابله با دانشجويان دفتر تحكيم وحدت- طيف علامه و ديگر انجمن های دانشجويی به فشارهای ايدئولوژيك و سياسی روحانيت طرفدار خط امام واصلاح طلب حكومتی چون آيت الله خوئينی ها وكروبی روی می آورند وبا هدفی ديگر با كمك و همراهی آنان تاكيد می كنند كه تحكيمی ها و انجمن های دانشجويی ديگر دغدغه های دينی ندارند و از اين زاويه اين تشكل های دانشجويی را زيرانتقاد خود می گيرند و جو سنگينی را برعليه آنها در جامعه و دانشگاه ايجاد می كنند.
از يك طرف با ايجاد و فاصله انداختن ميان اساتيد، دانشجويان و دانشگاهيان به اشكال گوناگون جلوی ارتباط های آنان را برای تبادل نظر و فعاليت مشترك در سطح دانشگاه های كشورمی گيرند و ارتباط ميان آنها را باهزينه های بالايی مواجه می سازند. از طرفی ديگر وزارت علوم و وزير بنياد گرايش را با همراهی حوزه اسلامی و شاگردان آيت الله مصباح يزدی به جنگ دانشكده علوم اجتماعی وانسانی می فرستند تا بلكه با طرح اسلامی كردن اين مراكز چون زمان انقلاب فرهنگي، جلوی آگاهی دانشجويان از علوم عصر جديد را بگيرند و دوباره تجربه شكست خورده اسلامی كردن علوم اجتماعی وانسانی را مجددا تجربه كنند.
ازيك طرف انجمن های اسلامی وديگر تشكل های دانشجويی منتقد را تحت عناوين گوناگون منحل وجلوی انتشارو پخش نشريات دانشجويی را می گيرند. از طرفی ديگر هرگونه ارتباط با بيرون دانشگاه را تحت عنوان توطئه براندازی زير سوال می برند تا بلكه از اين طريق ارتباط دانشگاه را با مردم و جنبش های اجتماعی قطع كنند.
از يك طرف به جو بدبينی وعدم اعتماد ميان جريانات دگرانديش دانشجويی با دفتر تحكيم وحدت- طيف علامه دامن می زنند و با اين روش فاصله و تفرقه ميان دانشجويان را تقويت می كنند تا بلكه از اين طريق بتوانند جلوی فعاليت های مبارزاتی مشترك برای باز كردن فضای دانشگاه را بگيرند. ازيك طرف حكومت وارگان های انتصابی آن فعاليت وسيع وهمه جانبه ای را برای مقابله باانجمن های دانشجويی سكولار، دمكرات و جمهوريخواه در دانشگاه های كشور سازمان می دهند و از طرفی ديگر سانسور و فيلتر كردن وبلاگ ها و سايت های دانشجوئی را بيش از پيش گسترش می دهند تا بلكه از اين طريق ارتباط فعالين دانشجوی را با بدنه اجتماعی خود در دانشگاه قطع كنند.
قابل توجه است كه همه اين سياسيت های وسيع توطئه آميز و سركوب گرانه ظاهرا برعليه جنبشی دمكراتيك و آزاديخواه در داخل دانشگاه انجام می گيرد كه به قول جناح های مختلف حكومتی و عد ه ای ديگر كه دائم تكرار می كنند كه جنبش دانشجويی وجود ندارد، جنبش دانشجوئی تاثير خود را از دست داده است و بهتراست دانشجويان در لحظه كنونی برای زندگی خود فقط به دنبال درس خواندن باشند و سراغ كار متشكل سياسي، اجتماعي، فرهنگی و صنفی نروند زيرا اين فعاليت های گفته شده، هزينه های بالايی دارد ودانشجويان با انجام فعاليت گفته شده درواقع با آينده شان بازی می كنند وازاين طريق حكومت سياست خاموش كردن وبی اثرنمودن صدای دانشگاه را به اشكال گوناگون گام به گام دنبال می كند.
امروز قريب يك ماه از روز دانشجو- ١٦ آذر- می گذرد، دانشجويان و تشكل های آنان درعرصه های مختلف، با همه توطئه ها، تحريكات و فشار های سياسی وامنيتی كه كه برعليه آنان انجام می گيرد، باز توانسته اند با ابتكارات گوناگون مبارزات دمكراتيك خود را در ميان دانشگاهيان و جنبش های اجتماعی ديگر به نحوی موثر پيش ببرند.
دانشجويان در حين آگاهی به اين موضوع كه فعاليت تحصيلی آنان از عمده ترين وظايف شان در دانشگاه به شمار می رود، توانسته اند با تلفيق فعاليت های تحصيلی با فعاليت های صنفي– سياسی، مبارزات خود را دنبال كنند. اين تلفيق با تجربيات متعدد دانشجويان در زندگی دانشجويی بارها امكان آن درعمل ثابت شده است. دانشجويان به خوبی به نحوه سوء استفاده حكومت از اين تاكتيك آگاه هستند.
فعالين دانشجوئی برای گسترش ارتباط با بدنه دانشجويی به اشكال گوناگون، ابتكارات متنوعی را در فعاليت های خود اتحاذ كرده اند. آنان از طريق انتشار بيانيه، اعلاميه و برگزاری تجمعات دانشجويئ، كنفرانس ها و فعاليت های صنفی – اجتماعی، فرهنگی و مطبوعاتی، به تمام بی عدالتی ها، نارسائی ها و كمبودهايی كه دردانشگاه ودر جامعه دانشجويی با آن مواجه هستند، اعتراض می كنند. دانشجويان وانجمن های دانشجويی منتقد حكومت در برابر سركوب، حذف، سانسور، لغو انتشار نشريات و انحلال تشكل ها و محدوديت های ديگر به تقويت فعاليت های مشترك در درون دانشگاه همت گذاشته اند و بدين طريق تلاش می كنند كه مقاومت را در درون دانشگاه هر چه بيشتر به صورت دمكراتيك گسترش و سازمان دهند و به يك عبارت مبارزات را همگانی كنند. در ضمن تشكل های دانشجويی همچون دفتر تحكيم وحدت توانسته اند با گسترش دمكراتيسم درونی و دفاع از حق دگرانديشی و فعاليت ديگر تشكل های دانشجوئی دگرانديش به فعاليت های خود در درون دانشگاه و درميان دانشجويان دامن زنند.
ارتباط وسيع انجمن ها وتشكل های دانشجويی با جنبش های اجتماعی ديگر به طور مشخص دفاع همه جانبه از اعتصاب سنديكای شركت واحد اتوبوس رانی در تهران و دادن ده ها اعلاميه و بيانيه همبستگی با اعتصابيون وپخش آن دردانشگاه های سراسر كشور موجب تقويت رابطه دانشگاه با جنبش كارگری كشورمان شده است. دانشجويان بابت دفاع ازسنديكای كارگران شركت واحد به شدت توسط ارگان های انتصابی در دانشگاه مورد تنبيه و اخراج از دانشگاه واقع شدند. اما اين هزينه ها هيچ خللی در عزم دانشجويان در دفاع از كارگران بوجود نياورد.
يك ديگرازعرصه هايی كه جريانات دانشجوئی فعال برخورد می كنند، فعاليت در عرصه جامعه مدنی با هدف گسترش مقاومت، ارتباط و نيزهمبستگی با بيرون از دانشگاه است. در واقع ارتباط ونزديكی با جامعه مدنی می تواند روح دمكراتيك به آن بدمد. ودانشگاه در اين عرصه آگاهانه و دقيق برخورد می كند.
همه فعاليت های فوق نشانگراين است كه فعالين دانشجوئی و تشكل های آنان برنامه های وسيعی برای گسترش بدنه دانشجويی خود و نيز برای نزديكی و تقويت فعاليت مشترك با نيروهای دگرانديش دانشجويی تدارك ديده اند. دراين عرصه دفتر تحكيم وحدت وانجمن های عضو آن به عنوان جريانات متشكل دانشجويی وسراسری می توانند نقش اساسی درنزديكی و پيوند با تمام جريانات دانشجويی در سراسركشورايفا كنند و خوشبختانه سمت گيری دفتر تحكيم وحدت درعرصه های گفته شده متمركزشده است. امروز جريانات دانشجويی ايران با ايده تشكيل يك كنفدراسيون يا اتحاديه سراسری می توانند درفعاليت مشترك فعالين دانشجويی درداخل دانشگاه ها و نيز در فعاليت های دمكراتيك و آزاديخواهانه درخارج از دانشگاه ها نقش موثری را بازی كنند. به نظر می آيد اين بار جهت گيری جريانات دانشجوئی بيشتر به سمت متحد عمل كردن است واين سمت گيری را حكومت و ارگان های امنيتی و قضايی آن به خوبی فهميده اند و سياست های توطئه گرانه و تفرقه آميز ونيز سركوب و فشارهای امنيتی وقضايی آن از اين زاويه قابل تحليل است.
در واقع دانشگاه تنها با كار و فعاليت مشترك است كه می تواند هزينه ها ی بالای فعاليت های متشكل سياسی – صنفي، اجتماعی وفرهنگی را در درون دانشگاه و درجامعه پايين بياورد. حكومت در سركوب دگرانديشان وفعالين تشكل های دانشجويی با برنامه و پروژه های كوتاه و بلند مدت عمل می كند تا بلكه از اين طريق بتواند صدای آزاديخواهان دمكرات را هر چه بيشتر خاموش كند. اين امر ضروری است كه دانشجويان و دانشگاهيان نيز برای مقابله با ترفند های حكومت و ارگان های ريز و درشت آن متحدا" عمل كنند. در واقع مبارزه برای ماندن و گسترش يافتن دردانشگاه ها در جهت كسب حقوق دمكراتيك، هنگامی موفقيت آميز خواهد بود كه اكثر جريانات دانشجوئی به صورت همه جانبه حول برنامه های مشترك مبارزاتی متحد شوند. در هيچ دوره ای بعد از انقلاب سال ١٣٥٧ تا اين حد شرايط برای فعاليت مشترك ميان فعالين دانشجوئی در دانشگاه های كشور به لحاظ نظری وعملی فراهم نبوده است. بايد ازموقعيت كنونی نهايت استفاده را كرد. در برابر سركوب و سياست های توطئه آميز دولت احمدی نژاد، جريانات دانشجوئی برای تقويت نيروی خود راهی جزاتحاد با تمام تنوعی كه ميانشان وجود دارد، ندارند. در واقع پراكندگی در مي
ان دانشجويان دست حكومت را برای سركوب آنان باز می گذارد و اين بسيار هزينه آور است!
منبع:
30.12.2005 گفتار سياسي در راديو رسانه